• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۴-۱۵ - ۰۲:۴۷
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

هنر روایت تاریخ در قالب قصه‌ای هنرمندانه

ما در گذشته سریال «پایتخت» را داشتیم که مربوط به شمال کشور بود. همچنین سریال «نون. خ» که مربوط به غرب کشور است. ما اگر بخواهیم در مقابل قومیت‌زدایی و هجمه‌های فرهنگی بایستیم، احیای این برنامه‌ها، آداب و سنت‌ها می‌تواند برای صیانت از اصالت ایرانی و اسلامی‌مان بسیار کمک کند. در سریال «کلبه‌ای در مه» نیز که در روستایی در گیلان است، به این مساله توجه شده است.

سیدمحمد حسینی، وزیر اسبق ارشاد: آشنایی با گویش‌ها، لهجه‌ها، سرودها و آنچه که مربوط به فرهنگ یک منطقه می‌شود، می‌تواند بسیار موثر باشد. ما در گذشته سریال «پایتخت» را داشتیم که مربوط به شمال کشور بود. همچنین سریال «نون. خ» که مربوط به غرب کشور است. ما اگر بخواهیم در مقابل قومیت‌زدایی و هجمه‌های فرهنگی بایستیم، احیای این برنامه‌ها، آداب و سنت‌ها می‌تواند برای صیانت از اصالت ایرانی و اسلامی‌مان بسیار کمک کند. در سریال «کلبه‌ای در مه» نیز که در روستایی در گیلان است، به این مساله توجه شده است و در لابه‌لای این سریال که مربوط به یک منطقه خاص است، به حوادث قبل از انقلاب سال ۵۷ پرداخته شده است. در همین بیانیه گام دوم رهبری فرمودند که جوان‌ها و مردم با تاریخ معاصر آشنا شوند. نسل حال حاضر در آن زمان نبودند یا کمتر مطالعه کردند. زمانی که برخی از وقایع انقلاب در قالب جذاب هنر ارائه می‌شود، خیلی می‌تواند به فهم حوادث آن زمان کمک کند. ساخت این سریال در شرایط کرونا جای تقدیر دارد؛ چراکه کار دشواری است. ولی تیم تولید برنامه به همراه دوستان صداوسیما همت کردند این کار را انجام دادند. بنده به برخی از دوستانم در دیگر استان‌ها گفته‌ام که شما می‌توانید یک سریال مربوط به استان خودتان داشته باشید در لابه‌لای آن می‌توان خیلی از مطالب را گفت. در کنار مساله تاریخی و اجتماعی که سریال به روایت آن می‌پردازد، سازندگان این اثر به سراغ چهره‌های قدیمی‌تر رفته‌اند اما استفاده از چهره‌های جدید و حتی بومی را فراموش نکرده‌اند. چنین کاری بسیار ارزشمند و گران‌بهاست؛ چراکه اگر سایر تهیه‌کنندگان نیز بتوانند مانند این سریال هنرمندان جدیدی را در هر استان و هر منطقه معرفی کنند، فرصت و مجالی برای بروز استعدادهای بومی نیز پیدا می‌شود.  نکته مهم دیگری که در اینجا حائز اهمیت است، مساله گردشگری و سریال‌سازی است. این مساله در مورد آثاری که در سایر شهرهای زیبای ایران ساخته می‌شود، اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند. جاذبه‌های دیدنی بسیاری در کشور ما وجود دارد که هنوز خیلی از ایرانی‌ها از وجودش اطلاعی ندارند اما از طریق سریال‌ها و رسانه ملی می‌شود به تبلیغ آنها پرداخت. البته می‌دانم که بخش‌هایی از سریال «کلبه‌ای در مه» در تهران تولید شده اما به هر حال این مسائل ملی باید مطرح شود. برای مثال زمانی که وزیر ارشاد بودم، هفته فرهنگی استان‌ها را در فرهنگسرای نیاوران، برج میلاد، برج آزادی و... را در تهران داشتیم که برای مردم جذاب بود. در آن برنامه‌ها از آداب و رسوم، از نوع لباس پوشیدن، از مشاهیر و مفاخر استان‌های مختلف، از انواع غذایی که داشتند و هنرهایی که در هر استان وجود دارد گفته می‌شد که به فهم بهتر از ظرفیت‌هایی که در کشور وجود دارد کمک کند. متاسفانه در گذر زمان این موضوع ادامه پیدا نکرد اما در شرایط حاضر امیدواریم که صداوسیما بتواند برای هر استانی سریال این‌چنینی تولید کند و صداوسیمای آن استان که هنرمندان خود آن استان هستند، بتوانند با لهجه و گویش‌های خود آن استان صحبت کنند، نه اینکه تصنعی باشد و چهره‌های معروف از تهران در آن ایفای نقش کنند. این موضوع حتما مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت. اتفاقی که مقداری از آن را در سریال‌هایی مثل «کلبه‌ای در مه»، «نون.خ» یا... شاهد هستیم. البته برخلاف سریال‌هایی مانند «پایتخت» یا «نون.خ» در «کلبه‌ای در مه» موضوع اجتماعی، تاریخی و درام در یک دوره مهم معاصر روایت شده است. چنین سریال‌هایی که دارای موضوعات ترکیبی هستند، آثار ارزشمندی محسوب می‌شوند. امیدواریم با بهره‌گیری از تجربه‌ای که در چند سریال تلویزیونی مثل «کلبه‌ای در مه» رقم خورده، بقیه استان‌ها نیز سعی کنند که در این کار پیش قدم شوند و صداوسیما هم از آنان حمایت کند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟