معین رضیئی، روزنامهنگار: 6 دور از مذاکرات وین گذشته و هنوز طرفین نتوانستهاند بر سر متن نهایی با یکدیگر توافق کنند. اظهارات طرف غربی در روزهای گذشته حکایت از تلاش برای تحمیل یک تصمیم سخت به تهران است، اما بهنظر نمیرسد علیرغم خوشبینیهای دولت، تهران حاضر به پذیرش خواستههای یکطرفه غربی و دادن امتیازات خاص برای احیای برجام باشد. رد این موضع تهران را میتوان در عدمتمدید توافق با آژانس هم جستوجو کرد. درباره 6 دور مذاکره ایران در کمیسیون مشترک برجام با فواد ایزدی، کارشناس مسائل آمریکا گفتوگو کردهایم. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
برخی از دولتیها معتقدند مذاکرات وین درحال بهنتیجه رسیدن است، اما برخلاف این اظهارات، در سخنان طرف غربی، چنین گزارهای یافت نمیشود. سوال من این است که چقدر با واقعیت احیای برجام فاصله داریم؟
در مسیر مذاکرات دو مشکل اصلی وجود دارد که ریشه آن به رفتار آمریکاییها برمیگردد. درحقیقت آمریکا نمیخواهد به برجام بازگردد و این موضع را بارها تکرار کرده است. آمریکاییها از وزیر خارجه، مشاور امنیت ملی، رئیسجمهور، اعضای تیم مذاکرهکننده، نماینده ویژه آمریکا و... دائما تکرار میکنند که «توافق طولانیتر و قویتر میخواهیم». معنای طولانیتر این است که بخشهای زماندار برجام که پس از مدتی محدودیتهای آن به اتمام میرسد، باید افزایش یابند. مثلا مدتزمان 8 سال را 15 سال کنند و 15 سال را 30 سال کنند. بنابراین آمریکاییها وضعیت فعلی برجام را نمیپذیرند و این مساله را نیز دائم تکرار میکنند. کلمه «قویتر» هم یعنی خارج از مسائل هستهای مانند حوزه سیاستخارجه و حوزه سیاستدفاعی و... هم امتیاز میخواهند. اظهارات روحانی پیرامون رسیدن به توافق برای بنده که چند سال است این بحث را پیگیری میکنم، قابل درک نیست. آن هم در زمانی که طرف مقابل میگوید نمیخواهیم به برجام برگردیم و امتیازات جدید نیز از ما میخواهد! هر بار از آنها درمورد توافق پرسیدند بهصراحت اعلام کردند به توافق نرسیدیم و نزدیک توافق نیستیم. حتی مواردی در ماههای گذشته داشتیم که از وزیر خارجه آمریکا پرسیدهاند که رئیسجمهور ایران بسیار خوشبینانه درباره توافق صحبت میکند و او پاسخ میدهد: «من از این حرفها خبر ندارم.» یک تفاوت خیلی جدی بین حرفهایی که روحانی میزند و حرفهایی که طرف آمریکایی میزند، وجود دارد. حرفهای طرف آمریکایی همراه با این درخواست است که توافق قویتر و طولانیتر میخواهیم. آمریکاییها با طرح این موارد درنهایت میگویند به توافق نرسیدیم. به توافق نرسیدن کاملا واضح است، چون ایران نپذیرفته برجام را تغییر دهد؛ ایران نپذیرفته امتیاز جدیدی در حوزههای دیگر بدهد، در زمانی که امتیازهای قبلی نتیجهای نداشته است. درنتیجه حرفهای روحانی جنبه سیاسی و داخلی دارد. شخصا به این نتیجه رسیدم که برجام یک پروژه سیاسی داخلی بود که ممکن است تبعات خارجی هم داشته باشد. اصل داستان سیاستداخلی بهنظر میرسد.
موضع امروز رئیسمجلس پیرامون عدمتمدید توافق با آژانس چقدر میتواند در مسیر صحیح سیاستخارجی ایران باشد؟
بههرحال مجلس این قانون را تصویب کرده و دوبار همکاری با آژانس را تمدید کرده است. یکبار بهمدت سهماه و یکبار هم بهمدت یکماه. با همین قانون، دیپلماتهای ما در وین مذاکره میکنند. دلیل آمدن مقامات آمریکایی به وین، غنیسازی 60درصدی و توانمندی بیشتر هستهای ایران است. آنها فهمیدند خروج ترامپ از برجام نه تنها فعالیتهای هستهای ایران را محدود نکرده، بلکه قویتر کرده است. اقدامات ایران در این مدت در حوزه هستهای همچون غنیسازی 60درصد و یا عدمتمکین به بخشهایی از برجام، موردمخالفت دولت و وزارتخارجه بود، اما همان افرادی که مخالف این حرکتها بودند الان پای میز مذاکره دارند از نتایج این اقدامات استفاده میکنند. آمریکاییها دقیقا این زبان را متوجه میشوند. این زبان باعث میشود مسیر حرکت آنها در تقابل با ایران عوض شود. بنابراین تمدید همکاریهای ما با آژانس در زمانی که درخواستهای غیرواقعی طرف مقابل وجود دارد، توجیهی ندارد. یک زمانی طرف مقابل همراهی میکند و مذاکرات به جاهای مثبتی میرسد، آن وقت شما هم انعطاف دارید، اما الان اینگونه نیست. آیا اصلا نیاز به 6 دور مذاکره بود؟ زمانی که بایدن به قدرت رسید همان روز اول گفت ما به توافق پاریس برمیگردیم. دستور اجرایی صادر کرد و همین کار را با برجام میتوانست انجام دهد و بگوید ما به برجام برمیگردیم. این کار را نکردند، چون نمیخواهند به برجام برگردند. طرف مقابل نمیخواهد تعهدات قبلی خود را اجرا کند و امتیاز جدید از شما میخواهد. تمکین مجلس بهنظر طرف مقابل و تمدید بازرسیها در راستای منافع ملی کشور نیست.
شنیدهها حاکی از آن است که آمریکاییها پیشنهاد دادهاند ایران در ازای درآمد حاصل از فروش نفت، از طریق یک کانال مالی موادغذایی، دارو و سایر اقلام موردنیاز خود را دریافت کند. این پیشنهاد مشابه اتفاقی است که برای دولت صدام حسین پس از جنگ کویت رخ داد. اگر این خبر واقعیت داشته باشد، آیا پذیرش آن بهمعنای کانالیزهشدن یک کشور نیست؟
زمانی که صدام در جنگ شکست خورد، گفتند شما نفت بفروشید و در ازای آن غذا و دارو بخرید. ما بدون جنگ به این شرایط رسیدهایم! بهنحوی که وضعیت ما بعد از برجام بدتر از شرایطی است که صدام در دهه ۹۰ تجربه میکرد. ایران الان هر پولی را که به بیرون میفرستد بلوکه میشود و برای انتقال پول مجبوریم تحریمها را دور بزنیم، این شرایط نشان میدهد یکجای کار مشکل دارد. مشکل ما انعطاف بیش از حد دربرابر غربیها، مذاکرات طولانیمدت و عدمدرک درست از اهداف طرف مقابل دربرابر ایران است. اینکه رئیسجمهور میگوید آمریکاییها آمدند توبه کنند، موید همین مطلب است. اظهارنظرهایی اینچنینی از فردی که 40 سال در محیطهای امنیتی و سیاستخارجه حضور دارد، تعجببرانگیز است.
به هر شکل با توجه به زیادهخواهیهای آمریکا، احیای برجام کمی دور از ذهن است. راهکار عملیاتی پیشروی ما برای مقابله با تحریمهای آمریکا چیست؟
الان بیش از 8 سال است که در تله آمریکاییها هستیم. در این 8 سال گذشته ما معطل برجام شدیم و بعد معطل میوه برجام شدیم و بعد معطل برجام اروپایی شدیم و بعد معطل آمدن بایدن شدیم و الان هم معطل وین هستیم. احتمالا در آینده نیز منتظر میوه وین هستیم. همینطور معطلشدن کشور و شرطیشدن اقتصاد کشور دربرابر مذاکرات به ما ضربه زده است. کار درست این است که کشور بهدنبال خنثیکردن تحریم برود. بهجای اینکه معطل کشورهای غربی شود تا تحریمها را رفع کنند، باید با کشورهایی که میخواهند با ایران کار کنند مانند کشورهای همسایه بهسمت مبادلات اقتصادی برویم. شما به این توجه کردید که حرف آمریکاییها در مذاکرات وین این است که «لغو» تحریم نداریم ما «تعلیق» تحریم داریم، آن هم تحریمهایی که خود تشخیص میدهیم. هدفشان این است که کشور را در مدیریت برجامی نگه دارند. نقد دموکراتها به دولت ترامپ این بود که از برجام خارج شدید، ما بودیم در برجام میماندیم و آن را گروگان میگرفتیم تا از ایران امتیاز بیشتری بگیریم، الان هم سیاست آمریکا همین است. ممکن است به برجام بازگردند و گشایشی ایجاد نکرده و با آن بازی کنند و بگویند اگر فلان کار را نکنید دوباره به وضعیت قبلی برمیگردیم. دربرابر این سیاست آمریکاییها راهبرد ما باید همان مطلبی که رهبری عنوان کردند باشد، یعنی تحریمها لغو و راستیآزمایی شود.