زینب مرتضاییفرد، روزنامهنگار: هرچند امروزه نهفقط در ساختن مساجد که در ساخت هرگونه بنای دیگر دچار یک بلبشوی عجیب و غریب هستیم، اما گذشتگان ما در معماری اصول خاص خود را داشتهاند و البته با یک ارادت قلبی خاص این اصول را در ساخت مسجدها به به شیوهای هنرمندانه به کار میگرفتهاند. برای همین هم بسیاری از مسجدهایی که در گذشته ساخته شدهاند آنقدر زیبا و چشمنوازند که هنوز هم با نگاه کردن به آبی کاشیهایشان میشود آرامش خاصی را تجربه کرد. هرچند این دو سال برخلاف سالهای گذشته نتوانستهایم شبهای قدر را در ازدحام آرامبخش مساجد کنار هم بگذرانیم، اما در این صفحه میتوانیم نگاهی بیندازیم به تلاشهای نیاکان خوشسلیقهمان که با اعتقادات عمیق قلبی خود چه مساجد زیبایی خلق کرده و برایمان به یادگار گذاشتهاند.
محل تجلی معماری اسلامی
هنر و معماری اسلامی ایران یکی از مهمترین مکاتب معماری است. با ورود اسلام به ایران، بسیاری از آتشکدهها که محل عبادت زرتشتیان بود، به مسجد تبدیل شد. ایرانیان مسلمان، خصوصیات بومی و تاریخی معماری خود را با اندیشههای اسلامی درآمیختند و آن را در مسجدها به نمایش گذاشتند. بنابراین، مساجد نهتنها به محل عبادت ایرانیان بلکه به برجستهترین مکان تجلی معماری اسلامی بدل شدند.
معماری اسلامی در ایران نوآورانه و آمیخته با تفکرات عرفانی هنرمندان و معماران ایرانی است. مساجد ایرانی از بخشهای مختلفی ازجمله صحن، ایوان، رواق، شبستان، مناره، محراب و گنبد تشکیل میشوند. هرکدام از این بخشها ممکن است در بعضی از مساجد حذف شوند اما محراب که نشاندهنده جهت قبله است و امام جماعت هنگام خواندن نماز روبهروی آن میایستد، قابلحذف نیست. برخی مساجد بزرگ مانند مسجد جامع اصفهان دارای نه محراب هستند، اما اغلب مسجدها یک محراب در ضلع جنوبی دارند که در جهت کعبه، قبله مسلمانان قرار دارد.
مسجد، کانون یکتاپرستی، باید از زیباییهای معنوی برخوردار باشد. هنرهای بدیع وابسته به معماری از قرون اولیه اسلام آغاز شد و در ادوار اسلامی به تحقق کامل رسید، رشد کرد و در مقیاسی وسیع و در شاخههای متعدد، سبب به وجود آمدن هنرهای قدسی مساجد شده است. مساجد ایرانی صدر اسلام تا قبل از دوره آلبویه رواقی بودهاند. اما از آن دوره به بعد با توجه خاص بزرگان، حکما، پادشاهان و بالاخص هنرمندان معمار و بنا، مساجد با تحول عمدهای مواجه شدند و طرحهای شبستانی و بعدها چهلستونی با اجراهای مطلوب و بهویژه نماسازیهای بسیار چشمگیر از هنر بهخصوص در دوره صفویه به وجود آمدند.
مساجد ایرانی را میتوان به سه گروه چهارطاقی، شبستانی و ایوانی تقسیم کرد. مساجد چهارطاقی، بناهای مربعشکلی هستند که غالبا گنبددار هستند، بر چهار پایه و ستون استوارند و هرضلع از آنها طاقی هلالی دارد. چون این بناها از هر چهار طرف باز بودند، به چهارطاقی شهرت یافتهاند. مساجد چهارطاقی در اصل آتشکدههایی بودهاند که با پیوستن ایرانیان به دین اسلام به مسجد تبدیل شدند. ایرانیان مسلمان آتش و آتشدان را از فضای داخلی برداشتند و ضلع رو به قبله را با دیوار و نماد قبله پوشاندند.
الگوی مساجد شبستانی عبارت است از یک حیاط مســتطیلشــکل مرکزی که با چهار شبســتان از چهار طرف احاطه شده اســت. هر یک از شبستانها تالار مســقف بزرگی است که ستونهای متعددی دارد. این ستونها در یک شبکه منظم هندســی با فاصلههای دقیق از یکدیگر قرار گرفتهاند. در قرون اولیه اسلام با همین الگوی ســاده، مساجد بســیار زیادی در سراسر قلمروهای اسلامی ساخته شد.
مساجد ایوانی، همانطور که از اسم آنها مشخص است، با اضافه شدن ایوان به مساجد موجود پدید آمدند. تعداد ایوانها میتواند یک، دو یا چهار باشد. اولین ایوانها در جنوب مساجد ساخته شد. سپس ایوان شمالی در جهت قرینهسازی و برای استفاده از آفتاب زمستان اضافه شد. نمازگزاران به مقتضای فصل از دو ایوان شمالی و جنوبی استفاده میکنند. از مساجد تکایوانی میتوان به مسجد نیریز و مسجدجامع یزد اشاره کرد. از مساجد دو ایوانی میتوان از ملک زوزن و مسجد ساوه نام برد. ویژگی خاص مسجد ساوه مقابل هم نبودن دو ایوان شمالی و جنوبی مسجد است. مشخصه بارز مساجد چهار ایوانی، وجود چهار ایوان است که صحن مستطیلشکل مرکزی را احاطه کردهاند. مهمترین نمونه مســاجد چهار ایوانی، مسجدجامع اصفهان است که به صورت مرحلهای به سبک چهار ایوانی تغییر شکل داده است.
معمار مسجد آیههای قرآن را روی دیوارها، سردر و محراب مسجد قرار میدهد، این آیهها در کنار کاشیکاریهایی به رنگ آبیلاجوردی و انحنای دیوارها و گنبد که همگی مزین به خوشنویسی و تذهیب هستند، بر شکوه مساجد ایرانی میافزایند. معماری اسلامی مانند دین اسلام بر محور توحید میچرخد. یکی از جلوههای این امر، این است که در صحن مسجد و همچنین ساختمان همهچیز کاملا قرینه ساخته میشود تا بیانگر این نکته باشد که جز خداوند، هیچ چیز در جهان یگانه نیست.
در اوج سادگی
در اوایل دوره عباسی مساجد با طرح صحن روباز و ایوانهای ستوندار ساخته میشدند که نمونهای از معماری دوره اموی و بهطور کل اعراب بوده است. در بناها بیشتر از خشت استفاده شده و ستونها یکپارچه بودند، رفتهرفته تغییراتی اساسی در بنای ساختمان، ایجاد و به جای خشت از آجر استفاده شد و دیگر ستونهای یکپارچه به کار نرفت. از ویژگی بسیار مهم مساجد در این دوره سقفهای کاملا مسطح است، مناره در خارج یا در جوار مسجد ساخته میشده و برای تزئین دیوارها از کتیبههایی به خط کوفی استفاده میشده است. نمونه برجا مانده از این دوره مسجد تاریخانه دامغان است که در قرن دوم هجری ساخته شده و قدیمیترین مسجد ایران است. جلوه این ساختمان با شکوه در سادگی و بیپیرایگی آن است، صحن این مسجد تقریبا مربع بوده که با ردیف طاقها، سه دالان را در امتداد قبله ایجاد میکند. طاقهای بیضیشکل این مسجد به وسیله دیوارهای آجری ضخیم استوانهای برپا ایستاده است. مسجد تاریخانه بیانگر ترکیبی از تکنیکهای اصیل ایرانی و نقشه عربی است. مناره موجود، مدور و در قرن پنجم هجری ساخته شده ولی بقایای یک مناره مربعیشکل که احتمالا هنگام بنای کل مسجد ساخته شده، برجای مانده است.
حفظ سنتهای عصر ساسانی
ویژگی معماریهای به جا مانده از حکومت آلبویه شبیه معماری عصر ساسانی است، بناهای مذهبی در این دوره چهار ایوانی، دارای ستونهای عظیم و ایوانهای بلند طاقدار است. تزئین اصلی بنا در این دوره گچبری با رنگهای متنوع بوده و طرحهای آن هم برگرفته از سنتهای قدیمی ایران در دوره ساسانی است.
از مساجد این دوره میتوان به مسجد جمعه نائین اشاره کرد. این مسجد که هنوز مورد استفاده است قدیمیترین مناره ایران را دارد، در نقشه آن یک مسجد ساده ستوندار میبینیم که از گذشته تاکنون تغییرات زیادی هم در آن انجام شده است، مناره این بنا که با نمای مسجد هماهنگ بود اما چندی بعد با اضافاتی محصور شده است. بدنه هشتضلعی آن کاملا بدون تزئین است و نشانه مرحله انتقالی از منارههای مربعی به منارههای مدور است، شکوه و جلال اصلی مسجد جمعه نائین در غنای گچبریهای آن است. از دوره غزنویان و سامانیان که تقریبا مقارن با آلبویه بودهاند، در ایران مسجدی بر جای نمانده است.
یک زیبایی باوقار
معماری دوره سلجوقیان موقر، قوی و دارای ساختاری زیباست. در این دوره با وجود فاصله زمانی نزدیک به چهار قرن با ایران باستان بازهم میتوان طرح کلی چهار ایوانی ساسانی را مشاهده کرد. طرح مساجد و مدارس این دوره اکثرا چهار ایوانی با طاقنماهای دیواری است، ایجاد گنبدهای عظیم روی گوشواره از دیگر ویژگیهای مساجد این دوره است و در تمام بناهای این دوره سردر اهمیت بسزایی دارد. بناها آجری و تزئینات آن شامل خطوط و نقوش هندی به صورت مهر در آجر، گچبری، کاشی ساده معرق و کتیبههایی به خط کوفی و نسخ است. ازجمله مساجد به جای مانده از این دوره میتوان به مسجد جمعه اردستان و مسجد جمعه زواره اشاره کرد.
دیوارهای مشبک و آجرهای آبی
در مساجد بهجامانده از ایلخانان انواع ساختمانها، حالت سنتی و سبک سلجوقی خود را حفظ کرده، ولی مغولان برای نمایش قدرت خود به ساخت بناهایی عظیم با گنبدهای بسیار بزرگ و برجهای بلند روی آوردند و برای افزایش هیبت بنا، نماهای ساختمان را با قابهای باریک و بلند و هلالهای نوکتیز آراستند. در این زمان استفاده از تزئینات آجر لعابدار و بدونلعاب، قطعات گچ و آجر در موزاییک، کاشیهای آبیرنگ با نقشهای زیبای گل و بوته، کتیبههای زیبای کوفی و نسخ با نوارهای تزئینی و نازک گچبری به صورت بندکشی رواج داشت. از بناهای مذهبی و مساجد این دوره میتوان از مسجد جمعه ورامین نام برد. این مسجد مانند مسجد زواره براساس طرح کلی چهار ایوانی ساخته شده و برخلاف دیگر مساجد ایران سردر کوتاهی دارد آنچنانکه کل ساختمان در سیطره گنبد بزرگ بالای حجره جلوی محراب قرار گرفته است. طرح داخلی این مسجد نشانه پیشرفت معماری نسبت به قرون قبل است که احساس خاصی از ارتفاع را در بیننده ایجاد میکند. دیوارهای جانبی با روزنههایی جهت ورود نور، مشبک شدهاند. تزئینات محراب با تصاویر گلهای کاملا شکفته تزئین شده است. سردر ورودی و ایوان قبله دارای نیمگنبدهایی بر فراز طاقهای مقرنسکاریشده و مزین به آجرهای لعابدار آبیرنگ است که مشخصه عمده تزئینات این دوران به شمار میرود.
اوج هنر کاشیکاری
بناها در دوره تیموریان بازهم بر پایه شکلها و ساختمانهای دوره سلجوقی استوار است. ولی در سایه تسلط مغولان، مقیاس و عظمت تازهای یافته و به تزئینات بنا توجه بسیار شده است. بناها اغلب چهار ایوانی با ایوانهای بلند و سردرهای مزین به مقرنسکاریهای بسیار زیباست و تزئینات عمدتا شامل کاشیکاریهای زیبا و باشکوه و معرق و هفترنگ است، گنبدهای پیازیشکل و شیاردار از ویژگیهای بناهای خاص دوره تیموریان است. معماری این دوره را میتوان کمال کاربری رنگ در معماری دانست که نمونههای آن را میتوان در کتیبههای کوفی، نسخ و ثلث به رنگ طلایی در زمینه کاشیهای آبی مشاهده کرد. از مساجد نمونه و بسیار معروف این دوره میتوان مسجد گوهرشاد را نام برد که اوج هنر و تکنیک کاشیکاری این دوره و ایران را میتوان در آن مشاهده کرد. در این بنا مناره در جوار ساختمان قرار دارد، پیش از این منارهها بر فراز دیوارها قرار داشتند و این سبک (مناره جدا از ساختمان) احتمالا از سبک معماری هند اقتباس شده است.
اوج نوآوری در مسجدسازی
بناهای دوره صفویه بازهم دارای طرح کلی چهار ایوانی است، البته به ساخت ایوانهای عظیم با ابعاد بزرگ توجه بسیار شده است. در ابنیه مذهبی کاشیهای لعابدار، معرق و هفترنگ در تزئین دیوارههای خارجی و داخلی بنا، طاقها، منارهها، گنبدها و محرابها استفاده شده است. کتیبههای نسخ و ثلث سفید و درخشان، در طاقچهها به کار رفته و نور ورودی از طریق پنجرههای تعبیهشده در ساقه گنبد حالتی روحانی به فضا میبخشد. در بناهای ییلاقی تزئینات چوبی نقش اصلی را به عهده داشته و روی آن از تذهیب و نقاشیهای لاکی استفاده شده است. از نمونههای معماری این دوره میتوان به مسجد امام اصفهان که توسط شاه عباس ساخته شده و اوج ساختمانسازی در اصفهان به شمار میآید، اشاره کرد. این مسجد دارای ابتکارات و نوآوریهایی در هنر معماری است، سردر ورودی آن در مرکز ضلع جنوب میدان (نقش جهان) قرار دارد، ولی خود مسجد با زاویهای رو به قبله ساخته شده است، معماران این تغییر زاویه مسجد را به قدری استادانه و با موفقیت اجرا کردهاند که در قسمت ورودی مسجد کسی به وجود چنین زاویهای پی نمیبرد و نمای عمومی آن از سمت میدان ناموزون به نظر نمیرسد. مساجد در این دوره همچنان با طرح چهار ایوانی و گنبدهای بزرگی که به اوج کمال رسیدهاند، ساخته شدهاند.
آغاز یک افول
پژوهشگران دوره قاجار را آغاز افول معماری ایران میدانند، هرچند در این دوره مساجد زیبایی چون مسجد و مدرسه سپهسالار، مسجد نصیرالملک در شیراز، مسجد و مدرسه آقابزرگ در کاشان و مسجد معاونالملک در کرمانشاه ساخته شده اما در مقایسه با ابنیه بسیار زیبای دوره صفوی تجربه یک افول است، چراکه بنایی که بتواند با دو دوره قبل برابری کند، ساخته نشده است. برجستهترین بناهای این دوره متعلق به زمان فتحعلیشاه است که خود تقلیدی از ابنیه صفوی است و اکثر تزئینات مهم آنها هم از هنر اروپایی اقتباس شده است. در بیش از چهار دههای که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد شاهد ساخت مسجدی در حد و تعریفی که در ذهنها ردی از خود باقی بگذارد، نبودهایم. هرچند تلاشهای بسیاری شده و نباید از این نکته هم غافل شد که برای قضاوت در اینباره شاید کمی زود باشد، اما مسجدهایی که ساخته شدهاند برخی بهرغم اینکه بسیار زیبا هستند، اما الگوی معماری ایرانی در اغلب آنها رعایت نشده، از سبک و سیاق مسجدسازی عربی گرفته تا بسیاری شیوههای دیگر هر کدام به نوعی مدرنشده فرم ساخت مسجد هستند اما اغلب بیبهره از سنتهای نیکویی که گذشتگان ما با عشق و اعتقاد در کنار هم چیده و شاهکارهایی را آفریدهاند که چشم هر گردشگر خارجی را هم به خود میخواند و دلش را پر از آرامش آبی کاشیکاریهای ایرانی مساجد میکند.