ابوالقاسم رحمانی، روزنامهنگار: دیروز وقتی از جایی با تاکسی برمیگشتم و راننده خبر از اعلام قیمت واکسن کرونا میداد و پشتبندش هم شروع به بدوبیراه گفتن میکرد، با خودم میگفتم باز این راننده تاکسیها معلوم نیست از کجا چیزی شنیدهاند که اینطور به جان نظام و مسئولانش افتادهاند و دست از گوش و اعصاب مسافر برنمیدارند. طبق روال همیشگی هنذفریها را داخل گوشم محکمتر و ولوم گوشی را بالاتر بردم و چیزکی گوش میدادم. حین گوش کردن، سری هم به تلگرام زدم. از صبح زود فرصتش مهیا نشده بود، متاسفانه خیلی زود چشمم به همان گفتههای راننده تاکسی افتاد. جدیجدی برای واکسن کرونا قیمت اعلام شده بود. دوباره بخش خصوصی، دوباره دولت تعطیل و دوباره جیب مردم. واقعا ناراحتکننده است، هیچ جای دنیا را نه من نه تمام متخصصانی که با آنها حرف میزنم سراغ نداریم که چنین کرده باشد و برای حفظ جان مردمش پول بگیرد و واکسن کرونا بزند! کاری به این ندارم همان موقع که راننده حرف از واکسن پولی میزد و مدام گلایه بر لبهایش بود، یکی از مسافران میگفت اشکال نداره، حداقل اینطوری زودتر به دستمون میرسه و همه واکسینه میشیم، اما به قول یکی از پزشکان مطرح کشورمان، برای ایران زشت و زننده است در شرایطی که هیچ کشوری برای تزریق و تهیه واکسن از مردمش پول نمیگیرد ما این کار را بکنیم. این نه با اصول انساندوستی سازگار است و نه با عدالت! نظر من هم همینطور است، ما وقتی با بیدولتی و سوءتدبیر، با اقتصاد و معیشت مردم این کار را کردیم و هر روز روانه در یک صف جمع میشوند تا مرغ و گوشت و روغنشان را بخرند، ما وقتی با ناآگاهی و سادهانگاری به جای اعمال حاکمیت و محدودیت و اقتدار، با انتخاب سناریوی ایمنی تودهای با جان مردم قمار کردیم و هزارهزار آدم را زیر خروارخروار خاک فرستادیم، ما وقتی خیلی کارهایی که باید را نکردیم و خیلی از نبایدها را کردیم، حداقل در زمینه تهیه و توزیع و تزریق واکسن، باید سریع و رایگان عمل کنیم، بیاعتمادی به سیستم، با این افعال و این مدل حکمرانی بیش از همیشه تشدید خواهد شد، برای این هم که شده، جلوی این بدعت و سودجویی بخش خصوصی را بگیریم{بگیرید}.
باید واکسن بخریم؛ چرا؟
آش وضعیت شیوع کرونا در ایران آنقدر بد و شور شده که دیگر نمیتوان با رنگها از آن سخن گفت. یعنی از سیاهی که بالاتر رنگی نیست! طبق آخرین آمار اعلامشده توسط وزارت بهداشت از تعداد موارد ابتلا و مرگومیر ناشی از این ویروس کشنده، از 30 تا ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۲۵ هزار و ۴۹۲ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که سه هزار و ۳۶۵ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به دو میلیون و ۲۸۶ هزار و ۹۲۷ نفر رسید. متاسفانه در طول این ۲۴ ساعت، ۳۹۵ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۷ هزار و ۵۲۵ نفر رسید. تاکنون یک میلیون و ۸۱۰ هزار و ۵۳۱ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. چهار هزار و ۹۱۱ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۱۴ میلیون و ۶۱۳ هزار و ۱۰ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. همچنین تاکنون ۳۰۱ شهرستان در وضعیت قرمز، ۹۵ شهرستان نارنجی، ۴۵ شهرستان زرد و تنها هفت شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند. این آخرین وضعیت ایران ماست، وضعیتی که بسیاری از کشورهای دیگر دنیا هم آن را تجربه کردهاند و میکنند، البته هیچ کشوری تجربه مواجهه با 4 پیک را نداشته، جز ایران! ولی خب تمام دنیا با این ویروس دستبهگریبانند و تمام دنیا هم یک راهحل برای مقابله با آن و رسیدن به خط پایان تجویز میکنند، آن هم راهی نیست جز انجام سریع واکسیناسیون عمومی! برای فهم اثرگذاری انجام واکسیناسیون هم لازم نیست کار خاصی کنید، سری به آمارها بزنید و مثلا کشور انگلستان را بهعنوان نمونه مشاهده کنید، علیرغم مواجهه شدید با انواع ویروسهای جهشیافته، این کشور با انجام واکسیناسیون، توانست خیلی زود روند نزولی ابتلا و مرگومیر را تجربه کند. کاری که تمام دنیا بهسرعت درحال انجام آن هستند، جز ایران و برخی کشورهای دیگری که حداقل از کشورهای شناختهشده نیستند!
واکسن خارجی کم، واکسن ایرانی کرونا؛ شاید تابستان!
آمریکا 212 میلیون، چین 195 میلیون، هند 127 میلیون، انگلستان 43 میلیون، برزیل 33، آلمان 22 میلیون و ترکیه 20 میلیون دز واکسن تا به امروز تهیه و به مردم کشورشان تزریق کردهاند. این نشان از تلاش و تقلای کشورهای مختلف دنیا، خصوصا کشورهای توسعهیافته، برای ایمنسازی شهروندانشان از طریق واکسیناسیون عمومی است. پس راهی جز واکسینه کردن مردم برای جنگ با این پاندمی کشنده نداریم. ایران اما تا به امروز چه میزان واکسن تهیه و تزریق کرده است؟ بنابر اعلام مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت تاکنون ۴۸۰ هزار و ۶۴۶ نفر دُز اول واکسن کرونا و ۱۴۱ هزار و ۱۷۶ نفر نیز دُز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۶۲۱ هزار و ۸۲۲ دُز رسیده است. عددی که بهخوبی نشان میدهد سیاست تهیه و تزریق واکسن در کشور عملا شکست خورده است و آنطور که انتظار میرفته عملیاتی و اجرا نشده است. سوای این در توزیع هم اخباری از گوشه و کنار میرسد که نشان از بروز تخلفات و بیانصافیها از سوی برخی مسئولان نسبت به تزریق واکسن کروناست. ماجرای پاکبانهای آبادانی و... نمونهای تاسفآمیز از مدل نظارت و اجرای برنامه واکسیناسیون در کشور است. درباره واکسن ایرانی هم که دیگر خبری از آن شور و هیجانات و اخبار متعدد و پیاپی اولیه نیست، صرفا یک تعداد وعده؛ اوایل بهار، اواخر بهار، اوایل اردیبهشت، اواخر فروردین، اوایل تابستان، اواخر آن و... برای تولید انبوه واکسنهای ایرانی به گوش میرسد، آن هم با چاشنی شبهه، شبهاتی نظیر آنچه ظفرقندی، رئیس سازمان نظام پزشکی گفت و خبر از ایجاد مشکل در مسیر تولید واکسن ایرانی کرونا داد! درنهایت و براساس آخرین و داغترین اطلاع، علیرضا رئیسی، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: «در صورت طی کردن مراحل و اخذ تاییدیههای لازم از سازمان غذا و دارو، یک یا دو شرکت ایرانی میتوانند در تیرماه بهصورت انبوه واکسن تولید کنند.»
هرکس پول دارد، زودتر واکسینه میشود!
تا اینجا از وضع موجود گفتیم، راهکار برونرفت و بهبود شرایط هم که بر همه روشن شد، این را هم نوشتیم که دولت برای بهبود شرایط چه کرده و چه میزان به اجرای راهکارها اهتمام داشته است. منتها بحث اصلی و نیت اصلی نوشتن این گزارش همان چیزی بود که در خطوط ابتدایی و لید نوشتم. مساله واردات واکسن توسط بخش خصوصی، اعلام قیمت از سوی این بخش و بهمحاق رفتن دولت در این برنامه ملی که در هیچ جای دنیا پولی نیست! برای رسیدن به همین هم دوست داشتم با اطلاع از وضع موجود، به تحلیل اتفاقات رخ داده و واقعیتها بپردازیم. نمیدانم گزارش چند روز پیش در ارتباط با خطرات ورود بخش خصوصی به پروسه تهیه واکسن کرونا را یادتان هست یا نه، ولی همان موقع هم نوشتیم با ورود بخش خصوصی و پولی شدن روند واکسیناسیون در کشور، اندک اعتماد و آبرویی که دولت، بهعنوان نهاد ناظر، تهیه و تولیدکننده نیازهای بهداشتی و درمانی مردم دارد هم چوب حراج خواهد خورد و وضعیت نارضایتیها از مدیریت کرونا در ایران، بیش از گذشته تشدید خواهد شد. منتها همان روز و در همان ماجرا که البته جرقهاش را هلالاحمر زده بود، گویا مقرر شد واکسیناسیون بهصورت رایگان صورت گیرد و این را هم سخنگوی سازمان غذا و دارو گفته بود که در ادامه ذکر میکنیم اما انگار مثل همیشه از این خبرها نیست و سرمایهداری اینجا هم به مردم و طبقات اجتماعی خندیده و حسابی برای جان مردم نرخ تعیین کرده است.
ماجرا از کجا شروع شد؟ از سخنان چند روز پیش علیرضا رئیسی. سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در ارتباط با واکسیناسیون کرونا در کشور گفت: «در برنامه ملی واکسیناسیون گروههای هدف در کشور تعیین شدند و در این برنامه واکسیناسیون چه با واکسن خارجی و چه ایرانی رایگان خواهد بود. برخی عجله دارند و صبر نمیکنند تا طبق سند ملی واکسیناسیون واکسن را دریافت کنند. این افراد برای دریافت واکسن کرونا به خارج از کشور مراجعه میکنند که ممکن است از آنها کلاهبرداری شود یا واکسن تقلبی به آنها تزریق شود، بر همین اساس، ستاد ملی مقابله با کرونا مجوز داده تا افراد یا شرکتها با ارز نیمایی واکسن وارد کنند تا افرادی که نمیتوانند طبق سند ملی واکسیناسیون منتظر دریافت واکسن باشند از واکسنهای واردشده توسط این افراد استفاده کنند و پول آن را نیز پرداخت کنند. اگر بهعنوان نمونه نوبت فردی برای دریافت واکسن در سند ملی واکسیناسیون آذرماه است، میتواند با پرداخت هزینه زودتر این واکسن را دریافت کند. ستاد ملی مقابله با کرونا برای واردکنندگان واکسن دو شرط گذاشته است؛ واکسنهای وارداتی حتما باید از واکسنهای معتبر مورد تایید سازمان غذا و دارو باشد و همچنین واردکنندگان باید درمورد قیمتها با سازمان غذا و دارو به توافق برسند تا نتوانند واکسن را با هر قیمتی در اختیار مردم قرار دهند.» این سخنان در پاسخ به چه ادعایی بود؟ سخنان رئیسی در واکنش و البته در راستای سخنان سخنگوی جمعیت هلالاحمر بود که بعد از واردات واکسن توسط این مجموعه گفت: «پس از پیگیریهای زیاد از سوی جمعیت هلالاحمر سرانجام در ۱۴ فروردین مجوز ورود واکسن از سوی وزارت بهداشت به هلالاحمر صادر شد و نخستین محموله پنجشنبه ۲۶ فروردین وارد کشور شد. بنابر هماهنگیها و رایزنی انجامشده از سوی هلالاحمر با صلیب سرخ چین قرار است در مراحل بعدی نیز واکسن کرونا از چین وارد کشور شود. در این بخش تلاش زیادی برای ورود بیشتر واکسن کرونا انجام خواهیم داد، همچنین در این مراحل واکسن بهصورت رایگان وارد نخواهد شد.»
پول بده، واکسن بزن!
این دو اظهارنظر و ادعا خیلی زود حاشیهساز شد و مردم و رسانهها نسبت به آن حساسیت نشان دادند. حجم واکنشها آنقدر بالا بود که بالاخره سخنگوی سازمان غذا و دارو را مجبور به پاسخ کرد. کیانوش جهانپور در این رابطه در توئیتی در صفحه شخصی خود نوشت: «واکسیناسیون کرونا در چارچوب سند ملی واکسیناسیون علیه کووید-۱۹ بهصورت رایگان تا رسیدن به نقطه هدف یعنی ایمنی جمعی ناشی از واکسیناسیون انجام میشود. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هرگونه سیاست موازی یا دور زدن این برنامه ملی با هر عنوان اعم از پرداخت هزینه واکسن را که ناقض برنامه ملی واکسیناسیون باشد، تکذیب میکند. هر واکسن مجاز کرونا از هر جا که وارد یا تولید شود، توسط وزارت بهداشت خریداری میشود و در چارچوب برنامه واکسیناسیون ملی علیه کووید-۱۹ و بهصورت رایگان توزیع و تلقیح خواهد شد.»
همان روز و در همان گزارش نوشتم حقیقت ماجرا خیلی زود مشخص میشود؛ هرچند حقیقتا فکر نمیکردم آنقدر زود برنامه دولت و البته بخش خصوصی برای دست در جیب مردم کردن علنی شود، ولی شد. روز گذشته، ناصر ریاحی، عضو کمیسیون اقتصاد سلامت اتاق بازرگانی تهران در حاشیه نشست هیات نمایندگان اتاق تهران در جمع خبرنگاران با بیان اینکه قیمت تمامشده این واکسنها ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تومان است، گفت: «ما برای تزریق واکسن با کارگر طرف نیستیم، بلکه با هماهنگیهای انجامشده هزینه واکسیناسیون کارگران توسط کارفرماها تقبل خواهد شد. تقبل این هزینه بیشتر بهنفع کارفرما و خطوط تولید است، زیرا اگر یک کارگر حتی یک روز هم سرکار نیاید خسارت آن بیشتر از قیمت تمامشده واکسنی است که به کارگر تزریق میشود. ضمن اینکه اگر یک کارگر به کرونا مبتلا شود کارفرما مجبور است از کل نیروی کار خطوط تولید آزمایش کرونا بهعمل بیاورد که بهمراتب هزینه آن چندبرابر هزینه واکسن است. قرار است هزینه این 6 میلیون دوز واکسن از طریق اعتبارات اسنادی پرداخت شود، یعنی بعد از اینکه کالا حمل، بازرسی وتایید شد، فروشنده میتواند پول خود را تحویل بگیرد که در این باره مقدمات کار انجام شده است و ما منتظریم بقیه مسائل اداری آن حل شود. وزارت بهداشت از ما کمک خواست تا بخشی از نیاز کشور به واکسن را تامین کنیم و بهمحض اینکه تولید داخل به بازار بیاید، از بحث واردات واکسن خارج خواهیم شد. تا پیش از این قرار بود این واکسنها را وزارت بهداشت تحویل بگیرد، اما با دستور رئیسجمهور مبنیبر اینکه ارز نیمایی برای واردات اینگونه واکسن اختصاص یابد، آن هم برای اقشار خاصی مانند کارگران که مهم هستند اما در اولویتبندی وزارت بهداشت نیستند، قرار شد بخش خصوصی با تقبل هزینه آن از سوی کارفرما، خود به امر واکسیناسیون کارگران اقدام کند. تاکنون 6 میلیون دوز تامین شده و امیدواریم تا فرصت از دست نرفته، هرچه سریعتر این واکسنها را وارد کنیم. 6 میلیون دوز واکسن بخش کارگری کشور از سری واکسن اسپوتنیک روسیه و آسترازنکا سوئد تامین شده است.»
عجب! دولت به این بزرگی، با این همه ادعا، هنوز بعد از این همه مدت موفق به واکسینه کردن یک میلیون نفر هم نشده، آن وقت بخش خصوصی در اولین گام 6 میلیون دز واکسن تهیه کرده که بهزودی هم وارد کشور خواهد شد! آن هم برای چه کسانی؟ کارگرها! بیادبی میشود، ولی خب بخش خصوصی اینطور عادت کرده که گوش همه را دراز تصور کند! دولت دقیقا چه مشکلی دارد، درگیر چه مسالهای مهمتر از تهیه و تزریق واکسن است که بخش خصوصی باید به این ماجرا وارد و به دولت کمک کند؟ اصلا چند مورد از همکاریهای موفق دولت و بخش خصوصی را برای نمونه اعلام کنید تا مردم اعتماد کنند و امیدوار شوند! خلاصه این خبر، تندتر و بیشتر از ادعاهای قبلی حاشیهساز شد و صغیر و کبیر، مسئول و غیرمسئول نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. برای مثال سیدعلیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در نقد ورود بخش خصوصی به چرخه تامین واکسن کرونای ایران و در نامهای به سعید نمکی، وزیر بهداشت و درمان نوشت: «از درگیر نمودن بخش خصوصی، بهشدت پرهیز شود، چه در امر خرید واکسن و چه در امر توزیع و حتی تزریق آن که متاسفانه خطر رانتخواری و سوءاستفادههای کلان در خرید، فساد در حمل و نگهداری و نیز کیفیت واکسن خریداریشده بسیار زیاد خواهد بود. در امر توزیع هم احتمال ورود به بازار سیاه و درنتیجه محروم ماندن اقشار آسیبپذیر که قدرت خرید واکسن را ندارند بسیار زیاد خواهد بود و عملا احتمال پاسخگویی مطلوب توسط بخش خصوصی هم وجود نخواهد داشت. قطعا واکسن و واکسیناسیون باید کاملا رایگان و فاقد هرگونه هزینهای برای آحاد مردم باشد و...»
نئولیبرالیسم دولتها را در امر توزیع فشل کرد
در تبیین و توصیف جایگاه دولت و بلبشو و ناعدالتی که با ورود واکسن توسط بخش خصوصی در کشور ایجاد خواهد شد با امیر خراسانی، جامعهشناس گفتوگویی انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «دولت و نهاد دولت یکی از کارهای اصلی که دارد توزیع است، یعنی توزیع منابع، توزیع دسترسی. مثلا به آموزشوپرورش چقدر دسترسی داریم؟ دولت باید این آموزش و حق دسترسی را توزیع کند، دسترسی به درمان، توزیع مسکن و... . دولت سه کار اصلی دارد. بدون این سه کار اصلی هیچ دولتی دولت نیست. یک اینکه به صورت مشروع میتواند خشونت اعمال کند. من اگر با باتوم به کسی بزنم میتوانند از من شکایت کنند ولی دولت میتواند مشروع و بدون اینکه کسی از آن شکایت کند اعمال خشونت کند. تعریف کلاسیک دیگری وجود دارد که تعریف بلندمدتتری است و اینکه دولت و حاکمیت نهادی است که مالیات میگیرد. این ضرورتا مربوط به دولت مدرن نیست، دولتهای پیشامدرن و حکومتهای فئودالی هم خراج میگرفتند. درواقع مالیاتستانی ویژگی دیگر دولت است. سومین ویژگی دولتها توزیع است. توزیع، کار دولت مدرن است یعنی حاکم دوران فئودالی تعهد چندانی نداشت هر چند نظام توزیعی داشت ولی تعهد چندانی نداشت که آموزشوپرورش مردم را توزیع کند، یا شغل برای مردم تامین کند. اتفاقی که افتاد این است که نولیبرالیسم دولتها را در توزیع فشل کرد. یعنی به دولتها گفتند به شما ربطی ندارد توزیع کنید، توزیع را به بخش خصوصی بدهید و برونسپاری کنید. دولت الان با دولت دهه 60 تفاوت دارد. در آن دولت یک بازرگانی ایران داشتید که از دوربین عکاسی تا برنج را وارد میکرد. دولت هم میتوانست همزمان مایحتاج اساسی مردم را در قالب کوپن در سراسر کشور توزیع کند، یعنی تهیه یا توزیع کند. به تدریج از دهه 70 به بعد توان توزیع دولت کاهش یافت. پولیسازی آموزش یعنی من توزیع آموزشوپرورش را به بخش خصوصی میسپارم، پولیسازی درمان هم همین است. کلیدواژه اصلی ما توزیع است.»
برونسپاری توزیع، ایدئولوژی اصلی دولتهای نئولیبرال
خراسانی ادامه داد: «کرونا یک سنگ محکی برای دولتهای لیبرالی بود. ایران، آمریکا و انگلیس در ماههای اول در توزیع الکل و ماسک دچار بحران شدند. درصورتی که چین این امر را تجربه نکرد به این علت که سازوکار اینها این بود که بخش خصوصی توزیع کند و دولت هم حمایت میکند. در دوران کرونا بخش خصوصی از کار افتاد و نمیتوانستند توزیع کنند. تا بخواهند این سازوکار را رفع کنند مدتی طول کشید. این مدل به بحث توزیع واکسن در کشوری مثل ایران رسیده که در تحریم است، کالاهای هایتک است، تقاضای اجتماعی بسیار زیادی برای آن وجود دارد. در نتیجه این را به بخش خصوصی واگذار میکند که بار دولت در این زمینه کم شود. این ایدئولوژی اصلی برونسپاری توزیع است. در برونسپاری توزیع دولت نقش سرمایه را بازی میکند. اینکه میگویند اقتصاد ایران دولتی است چگونه میتواند سرمایهدارانه باشد، این خود سرمایه و کاپیتال است. نکته سر این است، اینکه وسوسه میشوند این راهحل را انتخاب کنند. راهحلی است که همه مدیران دولتی عاشق آن هستند چون قدرت دست آنها باقی میماند، کار اصلی از دست آنها خارج میشود، گردش مالی اینجا رقم میخورد و میتوانند منتفع شوند، باب چانهزنی با بخش خصوصی باز میشود، در این صورت هم میدانید چه اتفاقی میافتد. به نظر میرسد شکل دولت عوض میشود و این روند را هر چه بیشتر در ادامه خواهیم دید که دولتها بخواهند توزیع را برونسپاری کنند. امر توزیع امر سختی است، نفرات، آدم و امکانات میخواهد پس دولتها ترجیح میدهند توزیع را برونسپاری کنند.»
دولت ما صرفا یک قوه قهریه است
این جامعهشناس در تشریح پیامدهای برونسپاری توزیع گفت: «این برونسپاری توزیع خیلی تبعات دارد و تبعات آن در حالت عادی این است که دسترسیها نامتوازن میشود، توسعه نامتوازن میشود. در حالتهای اورژانسی همانند بیماریهای همهگیر این است که دولت ناکارآمد و نظارهگر است. یک تحلیل گفتمان ساده از حرفهای دولتیها داشته باشید این بود که ماسک بزنید و رعایت کنید. دولت تمام حرفی که داشت این بود که ماسک بزنید و رعایت کنید. این درست است اما دولت هستید و باید کاری بیش از این انجام دهید. این کار نهادهای ترویجی همچون صداوسیماست، کار رئیسجمهور این نیست که مدام بگوید مردم رعایت نکردند، شما باید جاده را ببندید و در مقاطعی تصمیمات جدی بگیرید. عملا وقتی دولت توزیع را از خود بگیرد فقط قوه قهریه میشود و مالیات هم نمیگیرد یعنی ما فقط دولتی داریم که خصلتنما عموما قوه قهریه است و این را نیز در سمتوسوی خاصی بهکار میگیرد. اگر وارد عصر دولتهایی شوید که توانایی توزیع را از خود سلب کنند و برونسپاری کنند، فاجعهای به لحاظ عدالت اجتماعی و توسعه متوازن در راه خواهد بود.»