حجت‌الاسلام‌ سید‌حسن خمینی در واکنش به توصیه پدرانه رهبر انقلاب، از لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات کناره‌گیری کرد، چرا این تصمیم تاریخی بود؟
تا لحظه نگارش این گزارش، ‌حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی اعلام کرده که در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا نمی‌شود و این عدم کاندیداتوری نیز قطعی است. شاید مهم‌تر از عدم کاندیداتوری سیدحسن خمینی، چرایی توصیه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی است.
  • ۱۴۰۰-۰۱-۲۵ - ۰۸:۴۵
  • 10
حجت‌الاسلام‌ سید‌حسن خمینی در واکنش به توصیه پدرانه رهبر انقلاب، از لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات کناره‌گیری کرد، چرا این تصمیم تاریخی بود؟
کمک به خمینی جوان
کمک به خمینی جوان
صادق امامیعضو شورای سردبیری

صادق امامی، دبیر گروه سیاست: کارل مارکس، فیلسوف آلمانی در کتاب «هجدهم برومر لوئی بناپارت» که از مشهورترین گفتاوردهای او است، تکمله‌ای به جمله‌ای از هگل اضافه می‌کند و می‌گوید: «هگل درجایی اظهار می‌کند که تمام رویداد‌ها و شخصیت‌ها در تاریخ‌گویی دوبار رخ می‌دهند. او فراموش می‌کند اضافه کند که بار اول به‌صورت تراژدی، بار دوم به‌صورت نمایش کمدی.» برای رادیکال‌ترین طیف جریان اصلاحات، برخلاف آنچه کارل گفته، رویدادها و شخصیت‌ها بار اول کمدی بودند اما «تکرار»ش، یک تراژدی بی‌پایان بوده است. آنها برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 می‌خواستند تاریخ را همچون سال 1392 تکرار کنند. در سال 92 آنها پای‌ حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی را به انتخابات کشاندند و پس از ردصلاحیتش- یا همان عدم احراز صلاحیت- نیز با بهره‌برداری از ظرفیت او، حسن روحانی را به کشور تحمیل کردند. تندروهای اصلاح‌طلب که گمان می‌کردند این رخداد یک‌بار دیگر می‌تواند تکرار شود، بهترین گزینه برای ایفای نقش هاشمی‌رفسنجانی را حجت‌الاسلام‌ سیدحسن خمینی یادگار امام می‌دانستند، اما یک توصیه حکیمانه مانع از آن شد تا یادگار امام، دستمایه بازی انتخاباتی این طیف رادیکال شود.

شامگاه دوشنبه‌ حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیاسر خمینی در گفت‌وگو با سایت جماران -نزدیک به بیت امام - در پاسخ به سوالی درخصوص احتمال کاندیداتوری سیدحسن خمینی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400، گفته «در هفته‌ها و بلکه ماه‌های اخیر، اقبال زیادی به اخوی گرامی جناب حاج‌حسن آقا شد و بزرگان زیادی از عاشقان امام، ایثارگران، مذهبیون، خانواده‌های شهدا، سیاسیون و دانشگاهیان کشور ایشان را تنها کسی دانستند که می‌تواند کشور را با شعار «همه با هم» امام خمینی متحد کند.»

وی با بیان اینکه حاج‌حسن آقا هنوز این درخواست‌ها را نپذیرفته بودند، افزود: «ایشان باتردید درحال مشورت و بررسی جوانب امر بودند تا اینکه امروز مطابق دیدارهای نوبه خود با رهبری به دیدن ایشان رفتند که طی این ملاقات، رهبر انقلاب کاندیداتوری ایشان در انتخابات را به صلاح ندانستند و با بیان اینکه حاج‌حسن آقا را مانند فرزند خود می‌دانند، از ایشان خواستند که در شرایط فعلی به این عرصه ورود نکنند.» ‌

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدیاسر خمینی تصریح کرد: «با توجه به این توصیه، طبیعی است که تصمیم ایشان روشن است و اخوی یقینا تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند.» او در پایان به نیابت از سیدحسن از همه شخصیت‌های حقیقی و حقوقی که از او دعوت کردند، تشکر کرده و گفته که براى صلاحدید مردم و انقلاب حاضر به هرگونه ازخودگذشتگى است و در هر جایى باشد خدمتگزار و دلسوز مردم است.

براساس آنچه سایت جماران منتشر کرده، مشخص نیست که آیا سیدحسن در این دیدار درباره کاندیداتوری خود با رهبر انقلاب سخن گفته یا اینکه بدون اشاره او، رهبر انقلاب چنین توصیه‌ای کرده‌اند. در هرصورت از مضمون آنچه گفته شده و اشاره رهبر انقلاب که سیدحسن را «مانند فرزند خود» می‌دانند، نشان می‌دهد که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به یادگار امام یک توصیه کردند و این توصیه حکم حکومتی نیست. ایشان پیش از این و در سال 96 نیز به‌صورت مستقیم به یکی از شخصیت‌های سابق چنین پیشنهادی کردند و حتی آن را «پشت بلندگو» نیز به‌صورت رسمی بیان داشتند، اما درنهایت آن فرد با وجود اینکه تاکید به عدم کاندیداتوری در انتخابات داشت، به وزارت کشور رفت و کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری شد.

تا لحظه نگارش این گزارش، ‌حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی اعلام کرده که در انتخابات ریاست‌جمهوری کاندیدا نمی‌شود و این عدم کاندیداتوری نیز قطعی است. شاید مهم‌تر از عدم کاندیداتوری سیدحسن خمینی، چرایی توصیه رهبر انقلاب به سیدحسن خمینی است. پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که در چندماه گذشته طیف تندرو جریان اصلاح‌طلب همچون حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب تلاش کرد سیدحسن را به اصلی‌ترین کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری اصلاح‌طلبان تبدیل کند.

مطرح کردن یادگار امام به‌عنوان کاندیدای نهایی در شرایطی بود که برخی اصلاح‌طلبان همچون جلال جلالی زاده، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با این ابهام که سیدحسن سوابق کار سیاسی و مدیریت کلان ندارد، به این نکته اشاره کرد که «از سوی دیگر نیز مشخص نیست شورای نگهبان صلاحیت او ر ا تایید کند، در سال 94 صلاحیت سیدحسن را در انتخابات خبرگان شورای نگهبان رد کرد و این احتمال که با همان دلایل مشابه او را رد صلاحیت کنند نیز وجود دارد.» در شرایط فعلی کشور، ریسک کردن روی فردی که فاقد سوابق سیاسی و مدیریت کلان بوده و احتمال رد صلاحیتش نیز بالا بوده، کمی غیرمنطقی به‌نظر می‌رسد، اما باید دید ‌انگیزه اصلاح‌طلبان از اینکه سیدحسن را وارد گردونه انتخابات ریاست‌جمهوری کنند، چیست؟

1- کاندیداتوری سیدحسن خمینی برای جریان اصلاح‌طلب دارای کارکردهایی است. او اگرچه سابقه مدیریت کلان نداشته، اما به‌واسطه نسبت خانوادگی‌اش با بنیانگذار انقلاب اسلامی، دارای ارزش نمادین و به‌تبع آن قدرت اجماع‌سازی است. این ویژگی‌ها ایده‌آل‌ترین وضعیت برای اصلاح‌طلبان بود که در هیچ‌یک از کاندیداهای احتمالی این جریان یافت نمی‌شود.

2- جنبه مهم‌تر اما علم اصلاح‌طلبان به احتمال قوی ردصلاحیت سیدحسن خمینی است. اگر سیدحسن وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شد و شورای نگهبان صلاحیت او را برای کاندیداتوری احراز نمی‌کرد، یادگار امام می‌توانست کاری شبیه به آنچه را مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در سال 92 انجام داد، تکرار کند. به‌عبارت ساده‌تر حتی اگر سیدحسن خمینی تایید صلاحیت نمی‌شد، باز هم برای اصلاح‌طلبان یک فرصت بود، چراکه با استفاده از این فرصت، آنها می‌توانستند یک موج اجتماعی ایجاد کنند و با استفاده از آن، گزینه دیگرشان را رو کنند و سیدحسن نیز مجاب به حمایت از او شود. شاید روی کاغذ این محاسبات معطوف به نتیجه شود، اما در میدان سیاست، این فرضیات و احتمالات، خالی از اشکال نیست. اشکال اول در این فرضیات، تفاوت سیدحسن و مرحوم هاشمی‌رفسنجانی است. سوابق اجرایی و سیاسی مرحوم هاشمی‌رفسنجانی نه با سوابق نداشته سیدحسن قابل مقایسه است و نه با سوابق هیچ فرد دیگری. هاشمی‌رفسنجانی بیش از نیم قرن در بالاترین سطح کنشگری سیاسی داشت و در مدیریت بحران‌های بسیار بزرگ کشور نقش آفرین بود. اشکال دوم اما این است ردصلاحیت هاشمی‌رفسنجانی به این دلیل تبدیل به یک موج اجتماعی شد که در افکار عمومی، هاشمی به‌دلیل سال‌ها مخالفت با روش و منش محمود احمدی‌نژاد، نماد تغییر وضع موجود بود. افکار عمومی هاشمی را به‌عنوان گزینه‌ای برای برون‌رفت از تنش‌های داخلی و خارجی می‌دانستند و برهمین اساس هم ردصلاحیت او، تبدیل به یک موج اجتماعی شد. درمقابل اما سیدحسن نه‌تنها نماد تغییر نیست که افکار عمومی با توجه به حمایت‌های او از حسن روحانی و پیام ویدئویی‌اش در حمایت از روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96، او را بخشی از وضع موجود می‌دانند.

3- برفرض محال حتی اگر ردصلاحیت سیدحسن خمینی منجر به یک موج اجتماعی در حمایت از اصلاح‌طلبان می‌شد، سود سیاسی بیش از همه به جیب جریان اصلاح‌طلاب سرریز می‌شد و یادگار امام، نقشی بیش از یک قربانی متین نخواهد داشت. اگر سیدحسن خمینی این نقش را هم به‌خوبی ایفا کند، آیا در انتخابات 1404 یا 1408 و انتخابات‌های بعدی نیز او نقشی پررنگ‌تر از این خواهد داشت؟

4- بررسی رفتار یادگار امام در بیش از یک‌دهه گذشته نشان می‌دهد که سیدحسن بی‌میل به نقش‌آفرینی در سیاست نیست و تمایل دارد آینده سیاسی روشن و موجهی داشته باشد. اگر او که پیش از این در انتخابات مجلس خبرگان رهبری به‌دلیل عدم حضور در امتحان، صلاحیتش احراز نشد، برای دومین بار در انتخابات ریاست‌جمهوری ردصلاحیت می‌شد، آینده سیاسی‌اش تباه می‌شد. برای اصلاح‌طلبان البته این موضوع مهمی نبود و برخلاف تأمل‌های سیدحسن برای ورود به انتخابات، آنها آمده بودند تا این هزینه را به سیدحسن تحمیل کنند.

5- خطر مهم‌تر از عدم احراز صلاحیت سیدحسن و تاثیر آن بر آینده سیاسی‌اش، اثری بود که این رخداد بر بیت امام داشت. با حضور یادگار امام در انتخابات آن هم به نمایندگی از یک جریان سیاسی، بیت امام که در چهاردهه گذشته با وجود برخی ایرادات، تلاش داشت خود را فارغ از جریان‌های سیاسی تثبیت کند، برخلاف مشی امام و ‌حجت‌الاسلام سیداحمد خمینی در انحصار یک جریان سیاسی و به‌عبارت بهتر تندروهای آن جریان درمی‌آمد.

براساس آنچه گفته شد، توصیه رهبر انقلاب به عدم کاندیداتوری یادگار امام، بی‌ارتباط به آنچه که گفته شد، نیست.

1- برخلاف اصلاح‌طلبان که چه تایید و چه ردصلاحیت سیدحسن برایشان آورده داشت، ردصلاحیت یادگار امام چه برای شخص سیدحسن و چه برای نظام دارای هزینه بود. اگر چه سیدحسن به‌واسطه نسبت خانوادگی‌اش با امام و شخصیت متین و آرام او برای بسیاری جذابیت دارد، اما فقدان فعالیت سیاسی و مدیرت کلان در سوابقش، احتمال تاییدصلاحیتش را به‌حداقل می‌رساند. رهبر انقلاب با علم به چنین موضوعی و پشت‌پرده حامیان امروز سیدحسن، تلاش کردند تا مانع از خرج شدن یادگار امام به نفع یک جریان سیاسی شوند و او را به‌عنوان بخشی از ظرفیت انقلاب حفظ کنند.

2- جدای از این، توصیه رهبر انقلاب، واقع صیانت از سیدحسن و پس از آن بیت امام بود تا نکند طیفی رادیکال بتواند بیت امام را جناحی و انحصاری کند. این یکی از مهم‌ترین وجوهی بود که مدنظر رهبر انقلاب بوده است.

3- فارغ از توصیه حکیمانه رهبر انقلاب به سیدحسن، اگر او وارد انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شد؛ شورای نگهبان صلاحیتش را احراز می‌کرد و یادگار امام رئیس‌جمهور می‌شد. باید دید وضعیت او چگونه می‌توانست باشد. آن‌طور که دولت روحانی مدعی است کشور به واسطه تحریم‌ها در تنگنا قرار داد. به عبارت ساده‌تر در شرایط فعلی ایران در دو حوزه اقتصاد و همچنین قدرت اجرایی دچار مشکل است. به‌عنوان نمونه باوجود تخصیص ارز 4200 تومانی به دست مصرف‌کننده نمی‌رسد. اینکه برخی کالاها همچون مرغ به آسمان پرکشیده و در بازار یافت شدنی نیست یا روغن، موز، رب‌ گوجه‌فرنگی و چندین کالای دیگر نیز هر از چندگاهی در بازار یافت نمی‌شود، نه ناشی از تحریم‌ها که حاصل ناتوانی دولت در مدیریت اجرایی کشور است. سیدحسن خمینی با تمام ویژگی‌ها و مزیت‌هایی که داشته و می‌تواند داشته باشد، نه تجربه اجرایی دارد و نه در اقتصاد و حتی سیاست ورود جدی داشته است. بر همین اساس او حتی اگر رئیس‌جمهور هم می‌شد، این دو معضل تبدیل به بزرگ‌ترین پاشنه آشیلش می‌شد و از پس اداره کشور برنمی‌آمد و به شأن و جایگاه خود لطمه جدی‌ای می‌زد.

چند اپیزود از سیدحسن خمینی

سیدحسن دوران کودکی خود را به‌تناوب در قم و نجف گذراند و پس از پایان رسمی تحصیل در مدرسه حبیب ابن‌مظاهر جماران تهران، در سال 68 طبق سفارش پدرش و امام‌خمینی(ره) به‌دنبال تحصیلات حوزوی رفت. بعد از تحصیل در سطوح عالی حوزه علمیه به تدریس روی آورد و تدریس خارج اصول او از سال تحصیلی 1389 شروع شده و تاکنون در محل مدرسه دارالشفای قم ادامه دارد.

نخستین ورود رسمی سیدحسن به میدان سیاست به بیش از یک‌دهه قبل و دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 88 بازمی‌گردد. پیش از انتخابات، هنوز جامعه دچار مرزهای پررنگ و خط‌کشی‌های اینچنینی نشده بود، اما فضای سنگین انتخابات، فرهنگ، هنر و همه‌چیز را  آلوده به سیاست کرد و هرکس فارغ از جایگاه اجتماعی خود، در یک طرف این مرز ایستاد. اصلاح‌طلبان در آن انتخابات میرحسین موسوی را به‌عنوان «نخست‌وزیر امام» به میدان آوردند و برای تکمیل پرونده، تلاش کردند بیت امام را نیز وارد بازی انتخاباتی خود کنند. سیدحسن 37 ساله با اینکه جوان بود، اما نام بسیار بزرگی را با خود یدک می‌کشید و همین هم باعث شده بود تا مورد طمع قرار گیرد. اصلاح‌طلبان او را به میدان انتخابات کشاندند تا شاید تیغ نقدها علیه رئیس‌جمهور وقت برنده‌تر شود. هرچند به‌گواه خود نوه امام، نام خمینی در هیچ جناح و حزبی نمی‌گنجید، اما طیف رادیکال جریان تجدیدنظرطلب تلاش می‌کرد در آن روزگار اصالت تضاد، تا حد ممکن خود را به نام و جایگاه سیدحسن خمینی و بیت امام نزدیک کرده و خوانش خود را درباره اصلاح‌طلبی نوه امام به جامعه بقبولاند.

بزرگ‌ترین کنش سیاسی سیدحسن به همان انتخابات با حوادث تلخ بازمی‌گردد. دیدارهای خصوصی سیدحسن با کاندیداهای اصلاح‌طلب انتخابات و گعده‌ها و دورهمی‌های مکرر باعث شده بود پس از اعلام نتایج، سیدحسن در مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدی‌نژاد شرکت نکند. او حتی در مراسم هفته ‌دولت که هرسال در حرم حضرت امام برگزار می‌شد، به استقبال رئیس دولت وقت نرفت تا در آن روزگار همراه با جریان اصلاح‌طلبی باشد که دولت و رئیس‌جمهور را به رسمیت نمی‌شناخت.

   دیدار با احمدی‌نژاد

البته در سیاست همیشه در بر یک پاشنه نمی‌چرخد. با فاصله گرفتن از التهاب سال‌های 88 و در شهریور ۱۳۹۳، درجریان بازدید از روند توسعه حرم امام، احمدی‌نژاد و سیدحسن با یکدیگر دیدار کردند و اندکی بعد هم، احمدی‌نژاد در نامه‌ای به او مجموعه هدایای دوران ریاست‌جمهوری خود را به موزه تولیت آرامگاه امام‌خمینی اهدا کرد؛ چندماه بعد در بهمن۱۳۹۳، سیدحسن به منزل احمدی‌نژاد رفت تا درگذشت والده او را تسلیت بگوید.

   ماجرای خبرگان

اما جنجال‌ها درباره نوه امام فقط به این اتفاقات خلاصه نشد. سال ۱۳۹۴ برای یادگار امام سال سخت و پرهزینه‌ای بود. در این سال شورای نگهبان صلاحیت سیدحسن را برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان رهبری، احراز نکرد تا سیدحسن در نخسین ورود رسمی به سیاست، نابلدی‌اش را نشان و هزینه سنگینی بدهد. در آن سال سیدحسن، با حضور در وزارت کشور برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبت‌نام کرد، اما به‌دلیل عدم حضور در امتحان اجتهاد، صلاحیتش ازسوی شورای نگهبان احراز نشد. این درحالی بود که شورای نگهبان اعلام کرد از کسانی که سابقه نمایندگی خبرگان را نداشته‌اند، برای شرکت در آزمون اجتهاد دعوت کرده است، اما دفتر سیدحسن خمینی اعلام کرد از او دعوتی برای شرکت در آزمون علمی خبرگان به‌عمل نیامده و او پیامک یا دعوت‌نامه‌ای در این زمینه دریافت نکرده ‌است، باوجود این، عدم احزار صلاحیت او قطعی بود و اعتراض هم نتیجه را تغییر نداد.

به‌دنبال این رخداد، طیف تندرو جریان اصلاح‌طلب سعی داشت در زمانی که زمزمه کاندیداتوری سیدحسن خمینی به‌گوش می‌رسید، با استفاده از القاب و عناوینی همچون «آیت‌الله» و «علامه» برای وی، اهداف سیاسی خود را پیش ببرد و نوعی دوگانه‌سازی بین بیت امام و حاکمیت را در جامعه ترسیم کند؛ باوجود این، پس از این اتفاقات، بروز و ظهور سیدحسن در سیاست بسیار کمرنگ شد تا در آخرین ماه‌های دولت روحانی، نام او مجددا در فضای مجازی و اتاق‌های گفت‌وگوی کلاب‌هاوس ازسوی نخبگان بسیار شنیده شود.

   ملبس شدن فرزند

جدا از اتفاق مجلس خبرگان رهبری، ملبس شدن فرزند سیدحسن یعنی سیداحمد، با حاشیه‌های بسیاری همراه شد. سال 97 ماجرا از انتشار چند تصویر شروع شد؛ تصاویری که نشان از مراسم عمامه‌گذاری فرزند سیدحسن خمینی به لباس روحانیت در حسینیه جماران داشت. مراسمی که گرچه گفته شد خصوصی است، اما شرکت محمدعلی رامین و فرزندش یاسین (همسر مهناز افشار)، محسن ‌هاشمی و فرزندش، مهدی ‌هاشمی، محمدعلی ابطحی، محمدعلی آهنگران و مجید انصاری، آیت‌الله‌سیدعلی محقق‌داماد، آیت‌الله موسوی‌بجنوردی و برخی چهره‌های ورزشی چون علیرضا منصوریان در آن، این مراسم را در فضای مجازی برجسته کرد، هرچند بعد از انتقاد گسترده به این مراسم گفته شد که پیش از مراسم عمامه‌گذاری، مراسم عید نیمه‌شعبان برگزار شده بود و در پایان این مراسم چنین برنامه‌ای تدارک و اجرا شده است، اما بازهم باتوجه به اینکه عمامه‌گذاری برای یک فرد واحد انجام شده، این موضوع محل انتقاد قرار گرفت. 

حکایت یک دلجویی

خرداد 89 چند روز پیش از بیست‌ویکمین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) انتشار تصاویری از سیدحسن خمینی در کنار میرحسین موسوی و مهدی کروبی باعث شد احساسات برخی افراد برانگیخته و تصویر مثبت یادگار امام در ذهن آنها مخدوش شود. این اتفاق اثرش را چند روز بعد و در 14 خرداد نشان داد. در مراسم سالگرد حضرت امام(ره)، پس از سخنرانی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت، وقتی که قرار بود سیدحسن خمینی خیر مقدمی به رهبر انقلاب بگوید، عده‌ای از حاضران شعارهایی ازجمله «مرگ بر ضدولایت فقیه»، «نواده روح‌الله سیدحسن نصرالله، بصیرت حاج احمد هدیه به بستگانش...» سر دادند. این شعارها موجب شد تا سخنان سیدحسن خمینی چند بار قطع شود و پس از اینکه گفت «من از زائرین در این مراسم می‌خواهم یک فاتحه بخوانند» جایگاه را ترک کرد. پس از دقایقی رهبر معظم انقلاب وارد جایگاه شده، سیدحسن خمینی نیز پشت سر ایشان وارد جایگاه شد. سپس نوه امام و رهبر معظم انقلاب گفت‌وگوی کوتاهی کرده و رهبر انقلاب با بوسیدن پیشانی سیدحسن خمینی، نوه امام را مورد تفقد خود قرار دادند تا از رفتار کسانی که علیه یادگار امام شعار دادند، انتقاد کرده باشند. ایشان در بخشی از سخنرانی آن روز گفتند: «من می‌خواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوان‌هاى انقلابى و مومن و عاشق امام که حرف می‌زنند، می‌نویسند، اقدام می‌کنند؛ کاملا رعایت کنید. این جور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰