• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۱۱-۱۴ - ۰۹:۰۶
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
جلیل شعبانی، تهیه‌کننده «منصور» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

قهرمانی را نشان دادیم که برای امروز جامعه راهکار دارد

به نظر من ساختن فیلم‌هایی از این دست که قهرمان آن خیلی امیدوارانه به آینده نگاه می‌کند علی‌رغم شرایط سختی که داخل آن قرار دارد می‌تواند راهگشا برای نسل امروز باشد که به این بیندیشند که در شرایط سخت هم می‌توان مبارزه کرد و در شرایط تحریم می‌توان موفقیت‌هایی به دست آورد که مشابه آن وجود دارد و در کل بسیار موثر است.

قهرمانی را نشان دادیم که برای امروز جامعه راهکار دارد

  به گزارش «فرهیختگان»، «منصور» یکی از آثار راه‌یافته به جشنواره سی‌ونهم فیلم فجر است که به موضوع و شخصیتی مهم می‌پردازد. شهید منصور ستاری در سال ۱۳۲۷ و در روستای ولی‌آباد قرچک و در خانواده‌ای متوسط به‌ دنیا آمد. نام پدرش حسن ستاری و شاعر بود. زمانی که او نه سال داشت، پدرش درگذشت. او در سال ۱۳۴۶ با پایان یافتن تحصیلات متوسطه و اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری شد و پس از پایان دوران آموزشی در سال ۱۳۴۸ به درجه ستوان دومی نائل شد. سال ۱۳۵۰ برای گذراندن دوره عملی کنترل رادار راهی آمریکا شد و پس از یک سال به ایران بازگشت و به‌عنوان افسر رهگیر نیروی هوایی مشغول ‌کار شد. در سال ۱۳۵۴ در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته برق و الکترونیک دانشگاه تهران پذیرفته شد. اما با شروع دفاع مقدس درحالی‌که بیش از چند واحد به پایان تحصیلات دانشگاهی‌اش باقی نمانده بود، تحصیل در دانشگاه تهران را رها کرده و به رسته نظامی خود در نیروی هوایی بازگشت. شهید ستاری طرح‌ها و ابتکارهای زیادی در تجهیز سیستم‌های راداری و پدافندی به اجرا گذاشت که در طول جنگ با عراق، توان نیروی هوایی را در سرنگونی هواپیماهای عراقی افزایش داد.

حالا در جشنواره امسال فیلمی از سوی سازمان فرهنگی و رسانه‌ای اوج ساخته شده است که می‌تواند برای امروزمان راهگشا باشد. منصور نام ابتدایی‌اش «اوج 110» بود و سیاوش سرمدی کارگردان و جلیل شعبانی هم تهیه‌کننده این فیلم سینمایی است. سراغ جلیل شعبانی، تهیه‌کننده فیلم رفتیم و از او خواستیم از مراحل ساخت این فیلم سینمایی بگوید.

  چرا شخصیت شهید ستاری برای این فیلم انتخاب شد؟ چه ویژگی خاصی در زندگی این شهید وجود داشت که شما را به‌سمت ساخت یک فیلم سینمایی برد؟

تصور ما این بود که موضوع شهید ستاری موضوع روز جامعه ماست، دغدغه‌های او دغدغه‌های امروز جامعه ما در زمان جنگ بود. فکر کردیم این تفاوت را بین شهدای شاخص دیگر در دفاع مقدس دارد و خواستیم سراغ شهیدی برویم که وجه ارتباطی با جامعه امروز ما و دوران جنگ در زندگی‌اش مشهود است.

جالب است که یک شهیدی از فرماندهان ارتش برای ساخت فیلم سینمایی انتخاب کردید، با توجه به ارگانی که پشت این فیلم بوده است؟ مطمئنا باید ویژگی متمایز در زندگی این شهید وجود داشته باشد؟

بله، این ویژگی‌های متمایز در زندگی شهید منصور ستاری فراوان وجود دارد. درحقیقت سازمان اوج و تصمیم‌گیرندگان سازمان اوج بر این باورند که به هرحال درباره همه شهدا باید کار کنیم، نه صرفا شهدایی که سرداران سپاه بودند. من فکر می‌کنم هیچ تفاوتی بین شهید ستاری، شهید بابایی و شهدای دفاع مقدس که در ارتش بودند یا شهدای سپاه که در دفاع مقدس بودند، وجود ندارد. فکر می‌کنم منصفانه نیست که بین این ماجراها فرق بگذاریم. از ابتدا سازمان اوج دنبال این بود که کانالی بزند و ارتباط و همکاری تنگاتنگ با ارتش ایجاد کند و درحقیقت وارد این میدان شود. اگر برعکس این هم اتفاق بیفتد یعنی ارتش هم امکاناتی دارد و من فکر می‌کنم ایرادی ندارد و چه‌بسا خوب است که ارتش درمورد شهدای سپاه فیلم بسازد و این یک همبستگی و انسجامی را به وجود می‌آورد که می‌تواند یک هم‌افزایی در فیلم‌هایی که درباره دفاع مقدس ساخته می‌شود، ایجاد کند.

فرآیند قصه‌نویسی کار چطور شکل گرفت؟ چه منابعی برای نوشتن فیلمنامه استفاده شد؟

آقای سرمدی، کارگردان کار تحقیقات زیادی برای ساخت یک فیلم مستند سال‌ها قبل از اینکه بخواهند این فیلم را بسازند و تولید کنند، انجام دادند. آن تحقیقات به نتایج خوبی رسید و تحقیقات مبسوط و گسترده‌ای داشتند. فیلم مستندی هم در این رابطه ساختند و بعد از ساختن فیلم مستند تحقیقاتی که انجام دادند، تصمیم گرفتند مقطعی از زندگی شهید را انتخاب کنند و چون این مقطع قابلیت این را دارد که جذاب باشد و ارتباط با موضوع روز جامعه داشته باشد، تبدیل به یک فیلمنامه اولیه کردند و بعد هم ارائه شد و کارشناسان خواندند و وجود مشاوران مختلف برای این درنظر گرفته شد که نظرهای همه را داشته باشیم و بعد هم آقای سرمدی شروع به بازنویسی‌های مجدد کردند. کار 5 تا 6 بار بازنویسی شد و هر بار بهتر از قبل شد تا اینکه قوام لازم را پیدا کرد و آماده بود تا تبدیل به فیلم شود. بعد از گذشت از این همه مرحله سخت، بالاخره موافقت شد که فیلم ساخته شود.

یک نکته مهم این است که مخاطب به بازیگران چهره یک کار توجه می‌کند، با توجه به اینکه در این کار، بازیگران معروفی وجود ندارد، فکر می‌کنید که مخاطب چطور به این کار جذب می‌شود؟

فکر می‌کنیم این دغدغه اصلی آقای سرمدی بود که سراغ بازیگران حرفه‌ای شناخته‌شده که نقش‌های متفاوتی بازی کردند و در نقش‌های خود خوب بودند، بروند یا سراغ بازیگرانی برویم که بازیگر هستند مثلا آقای قصابیان هم استاد بازیگری و هم بازیگر تئاتر درجه یک است، این که چهره‌های رایج سینمای ایران را انتخاب کنیم یا خیر، به هر حال جلسات متعددی گذاشته شد که اگر بخواهیم از بازیگران رایج که بازیگران خوبی هستند، استفاده کنیم، مخاطب درباره شهید ستاری پیش‌داوری خواهد داشت. چون بازی‌های قبل بازیگران مشهور را در نقش‌های متفاوت دیده است. گاهی بازیگرانی هستند که در یک قالب درست جواب دادند، برخی بازیگران هم شاخص دارند و در قالب‌های مختلف خوب بازی کردند. این تصمیم عمدی بود که سراغ بازیگری برویم که هم شباهت ظاهری داشته باشد و هم بازیگر خوبی باشد و آنقدر در فیلم‌های متفاوت دیده نشده باشد. یک تصمیمی بود که بدان رسیدیم و عمل کردیم. فکر می‌کنم که برای این نوع فیلم و این سبکی که آقای سیاوش سرمدی برای ساخت آن درنظر گرفته بود، بهترین کار این بود که سراغ چنین بازیگرانی برویم.

الان در دوره‌ای هستیم که تحریم شده‌ایم و مشکلات زیادی در جامعه داریم و می‌توانیم این وضعیت را مثل وضعیت دهه 60 و 70 بدانیم. جنگ داشتیم. تحریم بودیم و در کل مشکلات زیادی در جامعه‌مان وجود داشت. اما قهرمانی داشتیم که با وجود همه این مشکلات، شروع به تولید در حوزه‌ای می‌کند که هیچ‌کسی فکرش را نمی‌کند. به نظر شما چقدر گفتن از این قهرمان‌هایی که داشتیم می‌تواند به شرایط الان کمک کند برای اینکه مردم با نگاه کردن به این دوره بگویند ما هم می‌توانیم و با وجود شرایط سخت می‌توان این روزها را گذراند؟

به نظر من ساختن فیلم‌هایی از این دست که قهرمان آن خیلی امیدوارانه به آینده نگاه می‌کند علی‌رغم شرایط سختی که داخل آن قرار دارد می‌تواند راهگشا برای نسل امروز باشد که به این بیندیشند که در شرایط سخت هم می‌توان مبارزه کرد و در شرایط تحریم می‌توان موفقیت‌هایی به دست آورد که مشابه آن وجود دارد و در کل بسیار موثر است.

کمی هم از هزینه‌های ساخت فیلم بگویید.

اگر فیلم را دیده باشید به این نتیجه خواهید رسید که چقدر برای آن هزینه شده است. وقتی این سوال را از من می‌پرسند می‌گویم خودتان فیلم را نگاه کنید. فیلم منصور، فیلم گرانی نیست. یعنی عوامل گران‌قیمتی نداریم. چند عامل باعث می‌شود فیلم گران شود. یکی دستمزد عوامل است، یکی لوکیشن‌های عجیب، سفرهای عجیب، پروداکشن عجیب. این فیلم پروداکشن عجیب دارد ولی این پروداکشنی نیست که با نقدینگی تهیه کرده باشیم. برای همین این فیلم گران نیست. از این سه حیث که بیان کردم فقط پروداکشن می‌تواند گران باشد که این پروداکشن یعنی هواپیمای جنگی و فانتوم را اجاره نکردیم بلکه نیروی هوایی ارتش به لحاظ سنخیتی که این موضوع با ارتش داشت، اینها را در اختیار ما گذاشتند و با ما همکاری لازم را انجام دادند. از این بابت از فرماندهی نیروی هوایی ارتش تشکر می‌کنم. بنابراین اگر فیلم را نگاه کنید یا به کارشناس نشان دهید و عوامل فیلم را تجزیه و تحلیل کنید، متوجه می‌شوید این فیلم گرانی نیست. تبعا هم برای یک فیلم‌اولی سازمان اوج سرمایه‌گذاری عجیب و غریب نمی‌کند و نکرده است.

اگر حرفی باقی‌مانده است، بفرمایید.

فیلم با همت همه بچه‌ها ساخته شد، همه گروه همت و تلاش کردند چون موضوع شهید ستاری، موضوع دفاع مقدس بوده است و به نظرم گروه مثل شهدای دوران دفاع مقدس ازخودگذشتگی کردند و همین باعث شده فیلم هزینه گرانی نداشته باشد و فیلم به‌راحتی ساخته شود برای اینکه دوستان تحمل خود را بالا بردند. مجری طرح خوبی داشتیم، مدیر طرح خوبی داشتیم، در تولید بسیار به من کمک کردند. آقای سیاوش سرمدی تمام تلاش و هم‌وغم خود را گذاشت تا فیلم آن‌طور که باید ساخته شود. بقیه دوستان در کارگردانی، فیلمبرداری، صدا و... تمام تلاش خود را کردند تا این اثر فیلمی متفاوت و قابل ارائه و آبرومند درباره شهید ستاری باشد.

*‌نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار