به گزارش «فرهیختگان»، سعی میکنند در برنامهشان به همه نوع مستندی بپردازند، شاید یکی از قسمتهای جذاب برنامه آن قسمت بود که درمورد «بیشناسنامهها» صحبت کردند؛ موضوعی که دوباره توانست بحثهای زیادی را در فضای اجتماعی ایجاد کند. «بهاضافه مستند» از این قسمتهای جنجالی کم نداشته و بهقول سازندگانش همیشه سعی کردند به همه نوع مستندی توجه کنند و از مسائلی بگویند که برای مردم مهم است. این برنامه چندسالی است از شبکه مستند پخش میشود و حالا به فصل چهارم رسیده است. رسانه ملی در تمام این سالها بهصورت جستهگریخته بهسراغ معرفی و نقد مستند رفته، اما استمرار در تولید برنامهای ویژه برای مستند، از ویژگیهای مهم برنامه «بهاضافه مستند» است. در صفحه امروز عملکرد این برنامه در حوزه مستند را بررسی کردیم. گفتوگویی با تهیهکننده فصل چهارم «بهاضافه مستند» یاسر فریادرس داشتیم و ازطرفی دیگر نظرات دو مستندساز را درخصوص ویژگیهای برنامهای با موضوع معرفی و نقد مستند ایران جویا شدیم.
دربرگیری طیفهای مختلف مستندسازی مهم است
محمدعلی شعبانی، از جمله مستندسازانی است که در این برنامه حضور داشت و درباره آن گفت: «تا قبل از شبکه مستند، سینمای مستند ما در تلویزیون پایگاه جدی و اساسی نداشت و همین الان هم در همین حوزه نسبت به فرهنگ خود، خیلی عقب هستیم. به نظر من حتی سینمای کوتاه از لحاظ پیشرفت از سینمای مستند جلوتر است و با توجه به چنین شرایطی، هر اتفاق و ساخت هر برنامهای که به جریان مستندسازی کشور کمک کند، مبارک است. هر اتفاقی خوب است، زیرا از چیزی غافل شدهایم که قرار است تاریخ خود را با آن ثبت کنیم، بنابراین هم شبکه مستند با همه کموکاستیها و هم این برنامه با تمام مسائلی که دارد در لحظه اتفاق خوبی است.»
او در مورد اینکه چقدر برنامه از همه سلایق و نظرات بهره برده است، اظهار کرد: «به نظر من خیلی در این قسمت موفق نبوده که یک دلیلش به خود آنها و دلیل دیگرش به فیلمسازان ما مرتبط است. البته اگر شبکه مستند از برخی فیلمسازان دعوت کند، ممکن است آنها با اکراه بپذیرند. پس این اتفاق دوسره است که یک سرش تلویزیون و سر دیگر آن هنرمندان هستند. فکر میکنم این اعتماد کمکم و طی برنامه بهوجود میآید. اگر برنامهساز فقط قائل به این باشد که طیف خاصی از سینماگران در برنامه حضور داشته باشند، با ذات سینما که برای جمع شدن و جمع کردن نظرات و سلایق مختلف است، مغایرت دارد. با وجود این همه را نمیتوانم گردن تلویزیون بیندازم. خیلی مواقع شده تهیهکنندهها و مدیران شبکهها به من گفتهاند که با فلانی رفیق هستید، سفارش کنید بیاید. این اتفاق بین آدمها باید از بین برود. حتما بار مسئولیت تلویزیون بیشتر از فیلمساز است. این را میتوان بررسی کرد، چه کردهایم که این فرد به تلویزیون نمیآید. صادقانه بخواهم بیان کنم اتفاقات جدی و تاثیرگذار در سینمای مستند در جشنواره حقیقت میافتد.»
شعبانی برای تبیین اهمیت دعوت از میهمانها در طیفهای مختلف، مثالی از شکل مستندهایی آورد که در دو جشنواره حقیقت و عمار پخش میشوند و در اینباره گفت: «روشناییای که جشنواره حقیقت به سینمای مستند میدهد، در جشنواره عمار نیست. این دو بستر برای فضای مستندسازی ایران خیلی متفاوت هستند. برنامه «بهاضافه مستند» هم نباید به دام این اتفاق بیفتد، یعنی تبدیل به جشنوارهای شود که بگویند فقط بچه حزباللهیها در آن جای دارند. این اتفاق خوب نیست. من فکر میکنم بچه حزباللهیهای واقعی اهل جمعند و اهل این که حرف دیگراندیشان بهمعنای درست کلمه را بشنوند و حرف منتقد را بشنوند، البته قدری نسبت به این اتوپیایی که من بیان میکنم، فاصله داریم. مثلا محمود رحمانی و استاد علی، آدمهایی که منتقدند و مستندهایی شریف میسازند، اما در ایران ماندهاند. این مساله مهمی است. فیلمسازی که نقد دارد و از سیستم ناراحت است و در ایران فیلم میسازد و آن را به جشنواره حقیقت میدهد، درجه یک است، چراکه بهراحتی میتواند در خارج از کشور کار کند. این را باید بپذیریم نقدهایی که در سینمای مستند میشود و در خیلی مواقع مسئولان را میگزد، نقدهای شریفی است و از سر عناد نیست. در جشنواره حقیقت فیلمهایی میبینید که درباره فقر، مسائل مردم، حوادث، آبان، بنزین و... ساخته شده و فیلمساز جایزه خود را میگیرد. تلویزیون در جایگاه پدر باید این نگاه را داشته باشد. نگوید این آدم به حوزه هنری نزدیک است بیاید، آن یکی به عمار نزدیک است بیاید. این نگاه درست نیست. اینها را گفتم، چون تیم تولید برنامه به اضافه مستند را میشناسم و میدانم نگاهشان رادیکال نیست اما تلویزیون باید توان پذیرش خود را بالا ببرد.»
این مستندساز درباره اینکه نگاه به سینمای مستند چگونه است و چقدر این برنامه در این راه موفق بوده، گفت: «سینمای مستند قله است. دستکم برای من چنین است. متاسفانه این نگاه وجود دارد، آدمها به سینمای مستند میآیند که وارد سینمای داستانی شوند. این توضیح را قبل از هر مطلبی عنوان کنم که عیار سینمای مستند، عیاری است که وقتی زمان میگذرد قیمتیتر میشود. الان فیلمهای آلفرد هیچکاک را که شاهکار است، آدمها بهسختی میبینند اما فیلم مستند برای آزادی حسین ترابی هرقدر از انقلاب میگذرد قیمتیتر میشود. فیلمهای گلستان قیمتیتر میشود. بنابراین باید نگاه اینچنینی داشته باشیم. در ضمن مستندسازانی که فیلم داستانی ساختهاند فیلمهای بسیار آبرومندی دارند. این نکته خیلی مهمی است و به این برمیگردد که با مردم، زندگی و زیست داشتند.»
شعبانی در مورد تاثیر مستندسازی بر سینمای داستانی نیز افزود: «مرتضی آوینی تزی در فیلمسازی خود دارد که میگوید خود شما کشف کنید. این وجه الهی و یک وجه فنی دارد. این وجه فنی را میتوانید در آثار فرهادی ببینید. ردپای کارگردان مشخص نیست. این بهدلیل زیست بیش از حد او در سینمای مستند است، محمدحسین مهدویان هم چنین است. او اگر اعتلایی در سینمای داستانی دارد بهگمان من برای زیستی است که در سینمای مستند داشته است. دلیل این امر این است که ما زندگی کردن و تنفس در سینمای مستند را با مردم داریم. فیلمهای محمد کارت را ببینید، همینطور است. زندگی از او میچکد و ممکن است کسی به این نقد داشته باشد که چرا اینجا شبیهمستند است ولی در آن زندگی جریان دارد. برادران ارگ هم همینطورند. از جوانان مثال میزنم که بدانید چه زایشهای درستی در این سینما داشتهایم. از این جهت درخشان هستند که از این خاستگاه بلند شدهاند. محمد کارت سر یکی از کارهای خود به جنوب شهر رفت و با کارتونخوابها نشست و بلند شد و مشخص است وقتی فیلم «شنای پروانه» را ساخت سکانسهای اعتیاد خوب در آمد. فرهادی و کیارستمی نیز همینطورند، چون سینمای مستند این ویژگی را دارد که زندگی در آن حاکم است و شما یاد میگیرد بیتعارف باشید، صریح باشید، عریان حرف بزنید و وقتی در قصهپردازی میآیید نمیتوانید فانتزی فکر کنید و از مدل فیلمهای تئاتری بسازید و دیالوگهای تصنعی بیان کنید که مخاطب باور نکند. این اتفاق مثبتی است که میافتد. همچنان معتقدم سینمای مستند سینمای قله است.»
شعبانی درباره ویژگیهای مثبت و منفی برنامه بهاضافه مستند بیان کرد: «ویژگی مثبت این است که حتی اگر در محدوده مشخص برگزار شود، همین که آدمها پای نقد مینشینند و همدیگر را بهچالش میکشند و دعوت میکنند، خیلی درست است حتی اگر در حلقه آدمهای نزدیک به صداوسیما برگزار شود، چون فیلمی که درباره مرحوم بازرگان ساخته میشود یا درباره هر کس دیگری، ممکن است اشکالات روایی- تاریخی داشته باشند یا زاویه دید داشته باشد. اینها در بحثها درمیگیرد. نمیتوانید در برنامهای نقادانه آدمی را بگذارید که بهبه و چهچه کند ولو او برادر شما باشد. باید دو ایراد هم بیان کند. اینکه ظرفیت نقد را در سینمای مستند بالا ببرد خیلی عالی است، چون سینمای مستند سینمای کمهزینه است و الان هزینههای فیلمسازی کم شده و بهراحتی میتوان فیلم ساخت اما مهمتر اینکه خروار خروار فیلم داشته باشد که یکی از آنها کارکرد نداشته باشد. بنابراین وقتی این میز نقد بهوجود میآید حتی اگر در جریان مشخصی باشد باز هم بهنظر من خوب است، از این جهت که در قدیم وقتی فیلم را میگذاشتند با فیلمساز نمیتوانستید صحبت کنید، یعنی اسم فیلمساز را میآوردیم باید صلوات میفرستادیم و به فیلمساز تعظیم میکردیم.»
شعبانی در مورد اهمیت نقد به سینمای مستند گفت: «فیلمسازی از فضای فرمایشی و تشریفاتی خارج شده است و تبدیل به این شد که هر فیلمی میبینید وحی منزل نیست و ممکن است هزار باگ و اشتباه داشته باشد. بهعنوان فردی که کلاه خود را برای فرم برمیدارم و قائل هستم سینما با فرم آغاز میشود و بعد محتوا معیار است، اما در سینمای مستند قائل هستم نقد محتوا مهمتر از نقد فرم است، چون الان انقلاب 57 و وقایع جنگ هشتساله ما و... روایت میشود و ممکن است شوخیهایی با تاریخ کنیم که شوخی شوخی جدی شود. بنابراین جایی همانند برنامه بهاضافه مستند بهنظرم کم است تا مخصوصا در سینمای مستند عیار تاریخی فیلم و درست بودن فیلمساز را بسنجد که تبدیل به تاریخ نشود. زمانی شما فیلم داستانی میسازید و میگویید نگاه من است و دوست داشتم قصه خود را اینطور بسازم ولی زمانی درباره مرحوم شهیدچمران صحبت میکنید، درباره دولت موقت حرف میزنید یا درباره هر چیز تاریخی حرف میزنید، آنوقت اگر آن دقت و آن حساسیت بهخرج داده نشود، فاجعهای رخ میدهد. بعید است در 20 سال آینده بچهها کتاب تاریخ بخوانند. کسی بخواهد شکل انقلاب را ببیند فیلم آقای مرادی به نام «برای آزادی» را میبیند. بنابراین اینها مستقل از فرم باید بهسمت آدمهای پژوهشگر بروند؛ پژوهشگرانی که تسلط تاریخی دارند که دستکم در محتوا به یک ثباتی برسیم. بگوییم که این فیلم که بهاضافه مستند میگوید و نقد میکند، باگ محتوایی ندارد. همه این حرفها در راستای این است که برنامه بهتر شود و الا در ذات بودن آن شکی نیست. من تلویزیون را کم تماشا میکنم ولی در فضای مجازی برخی مواقع این برنامه خوب کار میکند. من فکر میکنم تهیهکننده و دستاندرکاران این برنامه باید ببینند کجاها از اینستاگرام، یوتیوب، فضای مجازی این بیرون زده و آنجاها درست است و اصطلاحا برنامه گرفته است. یک معیار درست است تا دریابند کجاها کارکرد داشته است. امروز دیدم بیبیسی چیزی درباره برنامه «قبل انقلاب» که بهروز افخمی مجری است منتشر کرده است. بهنظرم در جایی که وایرال شدیم، درست عمل کردیم.»
مسالهداشتن؛ مجوز نمایش در «بهاضافه مستند»
یاسر فریادرس، تهیهکننده فصل جدید برنامه بهاضافه مستند است. فریادرس در فضای مستندسازی هم دستی بر آتش دارد. او درمورد ویژگیهای ساخت فصل چهارم مجموعه بهاضافه مستند گفت: «بهاضافه مستند همچنان براساس طراحی اولیهاش برنامهای است ویژه گفتوگو و معرفی مستند. درحال حاضر بدنه اصلی این برنامه، گفتوگو و گپ زدن درباره موضوع مستند است. در این برنامه به بهانه مستندی که پخش میشود، درمورد مستند صحبت میکنیم. بر فرض مثال درباره بحران آب اگر مستندی پخش میشود، این موضوع را در میز گفتوگو میآوریم و درباره آن صحبت میکنیم. یک زمانی است که فیلم تاریخی پخش میکنیم و بهبهانه آن درباره مستندسازی بحران صحبت میکنیم و این یک بهانه برای پرداختن به موضوعات میشود.»
فریادرس درباره تفاوتهای برنامههای این فصل با فصلهای دیگر گفت: «در فصل چهارم، ما سراغ مستند خارجی هم رفتیم و درمورد موضوع مستندهای خارجی هم گفتوگو داریم. ضمن اینکه یک میز نقد به کار اضافه شده و بهلحاظ فرم اجرا هم تغییراتی داشتیم که امیر ابیلی و سعید هاشمزاده این قسمت را اجرا میکنند و به نقد فرمی اثر در میز نقد میپردازند. یکی دیگر از ویژگیهای این برنامه، تغییر مجری است و امیر قدمی مجری فصل جدید، خودش مستندساز است، سابقه اجرا نداشته، اما طبق بازخوردهایی که گرفتیم، توانسته از عهده این کار برآید.»
فریادرس درباره تاثیرگذاری این برنامه و جلبنظر مخاطب عام میگوید: «ما برنامه دیگری در شبکه مستند داریم که بیشتر هدفگذاری روی مستندسازان دارد که عنوان آن نردبان است. منتها برنامه ما قرار بود بیشتر بهسمت مخاطب عام برود، به همین دلیل به موضوع مستند میپردازد. هرچند برخی قسمتها موضوع مردمیتر میشود و بازخوردهای بیشتری میرسد. من معتقدم خانه مستند تلویزیون است. ما هر چقدر به تلویزیونی شدن مستند بهمعنای خوب نزدیک میشویم، مخاطب بیشتر درگیر میشود. تصور کنید جشنوارهای برگزار شود، مخاطبان آن جشنواره در خوشبینانهترین حالت ممکن است در یک سانس به 300-200 نفر برسد. اما کمترین بازخورد ما برای یک پخش، حداقل 100 هزار پیامک است. در برخی برنامهها 18-17 هزار بازخورد پیامکی داشتیم و این نشان میدهد بیننده خیلی زیادتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم و این خاصیت تلویزیون است. کلا خانه و جایگاه مستند در تلویزیون است و این فضای جشنوارهزدهای که خیلی از مستندهای ما گرفتارش شدند، با اهمیت دادن به پخش تلویزیونی مستند، قابلحل است.»
او درباره مهمترین ویژگی برنامه «بهاضافه مستند» میگوید: «ما در این برنامه سعی داریم مستندهای مسالهمحور پخش کنیم. خیلی از مستندها را میبینیم. مثلا مستندی درباره کسی که 20 سال نخوابیده است. خب درنهایت میپرسید که چه؟ چه دردی از مردم دوا شد؟ این مدل مستند دردی از کسی دوا نمیکند، ما سعی کردیم سراغ مستندهایی برویم که مساله مردم در آن مطرح شود. در این قسمتهایی که پخش کردیم، از مساله کودکان کار، مسائل تاریخی مورد مناقشه، مسائل اجتماعی و غیره صحبت کردیم و برای همین فکر میکنم مخاطب در آن ساعت با ما همراه بوده است.»
فریادرس درمورد اینکه چرا بهسراغ مستندهای خارجی در فصل جدید رفتهاند، میگوید: «ما سراغ بهترین مستندهایی رفتیم که به یکسری موضوعاتی که ممکن است مستندسازان داخلی سراغ آن نرود، رفتهاند و تمرکز ما بر موضوعات است. به این دلیل سراغ مستندهای خارجی باکیفیتی رفتیم که در این چندسال در فضای رسانهای مطرح شدند و به بهانه آن درمورد موضوعاتی صحبت کردیم. ما هم بهدلیل اینکه میخواستیم فضا قدری متفاوت باشد و در ویترین موضوعات مختلف داشته باشیم و هم مخاطب خیلی از مستندهای خوشساخت چندسال اخیر را ببیند و با آنها آشنا شود و این اتفاق استقبال خوبی خواهد داشت، مستند ساختیم. یک کار دیگری که در بهاضافه مستند سعی کردیم و ادامه میدهیم این است که مستندها را برای مردم به رای میگذاریم. علاوهبر اینکه منتقدان ما نمره میدهند و در آخر فصل، بهترین مستند از نگاه منتقدان انتخاب میشود، مردم هم میتوانند به مستند نمره بدهند و این امتیازی که در آخر فصل میدهند، به بهترین مستند ایرانی جایزه میدهیم و بهترین مستند خارجی را معرفی میکنیم. این میتواند کار تقویتی برای مستندسازان ما باشد در اینکه به چه کاری بپردازند و مستندساز خوب را که توانسته فیلم خود را در تلویزیون نمایش دهد معرفی میکنیم و این اتفاقی است که در فصل جدید رخ داده است.»
او درباره این موضوع که چقدر سینمای مستند راه ورود به سینمای داستانی است، میگوید: «بله، این اتفاق خیلی افتاده و کارگردانهای زیادی داریم که از این راه وارد شدهاند. متاسفانه در سایر شبکههای تلویزیونی به مستند بها داده نمیشود، مثلا در شبکههای دیگر یک برنامه ثابت برای مستند دیده نشده است؛ یعنی باکس ثابتی باشد که مردم بدانند در این زمان مستند پخش میشود، ولی دقت کنید در همه فضاهای رسانهای موفق همیشه با مستند کارها جلو رفته است؛ بهطوری که استراتژی مدنظر رسانه با مستند پیش رفته و این عدم توجه به مستند در این چندسال به رسانه آسیب زده است. احساس میشود هرچقدر این در سایر شبکههای تلویزیونی بهتر دیده شود میتواند به آنها از حیث مخاطب کمک کند. اگر میبینید برخی مستندها دیده نمیشوند بهخاطر این است که فضای مناسبی در تلویزیون برای آن تعریف نشده است. خوشبختانه در شبکه مستند این اتفاق افتاده و مستند سریالی و مستندی که ادامه داشته باشد، بهنظر من در شبکه مستند دیده میشود.»
فریادرس درمورد فراجناحی بودن مستندهایی که در این برنامه پخش میشود و همچنین حضور میهمانان برنامه گفت: «سعی ما در این برنامه این بود که مستندسازهای مختلف در برنامه حضور داشته باشند و مناظره برگزار کنیم، اما متاسفانه در خیلی اوقات کسی که قرار است در جایگاه پاسخ به سوالات قرار بگیرد، در برنامه حاضر نمیشود و این شاید از عدم پاسخگویی خیلی از مسئولان باشد. برآیند میهمانهایی که در چندین برنامه ما آمدهاند این است که بهعنوان موافق در برنامه حضور نداشتند و سعی کردیم از همه سلایق برای گفتوگو استفاده کنیم.»
امامقلی: توجه به مسیر رشد و تربیت مستند
محمدرضا امامقلی مستندساز در چند جمله کوتاه درباره این برنامه برایمان نوشت و گفت: «به نظرم مهمترین ویژگی بهاضافه مستند پخش مستندهایی است که به هر شکل شاید بهجز این برنامه مسیری برای رسیدن به آنتن پیدا نمیکنند. در حقیقت بستر پخش فیلمها و نقد آنها در فضایی است که متضمن گفتوگو است. این مسالهای است که بسیار مهم است.» او درباره مسائلی که باید در این برنامه مورد توجه قرار بگیرد، افزود: «قطعا مسائل زیادی در دنیای مستند هست که باید مورد توجه قرار گیرد اما بهنظرم مهمترین مسائل پرداختن به مسیر رشد و تربیت مستندسازان و در وهله بعدی مسائل صنفی آنهاست.» او همچنین درباره اینکه چقدر در این برنامه به مساله ورود به سینمای داستانی از طریق مستندسازی صحبت شده است، گفت: «راستش چون قسمتهای کمی از فصل جدید را دیدم نمیتوانم قضاوت دقیقی داشته باشم ولی در فصول قبلی این مساله کمرنگ بود.»
امامقلی درباره توجه تلویزیون به مستند تصریح کرد: «تلویزیون خانه مستند است! قطعا تلویزیون میتواند نقش مهم و اثرگذاری ایفا کند. داشتن یک شبکه مستقل خوب است اما جریان تولیدات مستند و ایجاد بازار متشکل برای این حرفه امری ضروری است.»
* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامهنگار