گفتارهای عاشورایی- بخش دوم
در عاشورا شما بندگی مطلق می‌بینید. در روایات هست که خداوند اراده کرده بود که جامعه بر مدار اصلی برگردد. بنا بود این سیر برگردد، اما جامعه سستی و نااهلی نشان داد و به همین علت خداوند اراده خودش را به واسطه نااهلی جامعه و عدم استحقاق تغییر داد و آن جامعه مردود شد.
  • ۱۳۹۹-۰۶-۰۴ - ۱۰:۰۳
  • 00
گفتارهای عاشورایی- بخش دوم
خداوند نعمت‌هایش را بی‌حساب می‌بخشد
خداوند نعمت‌هایش را بی‌حساب می‌بخشد

به گزارش «فرهیختگان»، هیات‌های دانشجویی این ایام در اقصی نقاط کشور، مشغول برگزاری مجالس عزاداری سید و سالار شهیدان هستند. یکی از این مجالس عزاداری که در دهه اول محرم برگزار می‌شود، برنامه هیات الزهرا دانشگاه صنعتی‌شریف است. مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام‌معظم‌رهبری در این مراسم سخنرانی می‌کند. خلاصه‌ای از مهم‌ترین مباحث مطرح شده در این جلسات با عنوان گفتارهای عاشورایی در «فرهیختگان» منتشر می‌شود که امروز قسمت دوم آن را مطالعه می‌کنید.

 بیچارگی محرومان از یاری امام

«إِنَّ اللَّه لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهمْ»{رعد، 11}؛ براساس این آیه آنچه موجب تغییرات جامعه است، تغییرات درونی انسان‌هاست و خداوند تغییرات بیرونی را رقم نمی‌زند، مگر اینکه در درون به واسطه آن، تغییرات درونی اتفاق افتاده‌باشد. محور آیه سلب نعمت و زوال جامعه از حالت خوب به حالت بد است. سقوط و تدانی در جامعه است.

ارتباط این آیه با عاشورا این بود که جامعه‌ای مشمول سخت هدایت و ولایت و نبوت و امامت بوده، ناگهان به جایی برسد که انسان‌های هرزه و نالایق و فاسد امیر و امام این جامعه شوند. این اتفاق کمی نیست. این جامعه به ‌جایی می‌رسد که امکان دفاع از امام و خلیفه برایشان وجود ندارد. چرا امام‌حسین(ع) در جمع دلبستگان به مسلخ می‌روند؟ دلبستگان بسیار بودند، نمونه‌اش توابین؛ سه هزار نفر پشیمان از تأخیر در یاری امام شدند. چه اتفاقی می‌افتد که این محرومیت و بیچارگی اتفاق می‌افتد؟

امام‌رضا(ع) به شبیب فرمود: «اگر برای حسین گریه کنی و اشک‌هایت جاری شود، خدا تمام گناهان کوچک و بزرگت را می‌بخشد. حسین محبوب خداست و هرکسی با این دردانه خدا ارتباط بگیرد، خدا به او لطف خواهد داشت.»

 نعمت‌های بی‌حساب

الطاف خداوند بدون سبب و علت درونی، لیاقت به‌معنای خاصش است. یعنی خداوند نعمت‌هایش را بی‌حساب و بدون استحقاق به انسان عنایت می‌کند. امام‌حسین(ع) در دعای عرفه می‌فرمایند تمام نعمت‌هایی که به من بخشیدی، فریاد می‌کشند که نعمت‌های تو غیرقابل شمارش است. بعد به نعمت‌هایی اشاره می‌کند که اصلا نبود تا بخواهد، نمی‌فهمید تا نیازش را حس کند، چون ابتدا نعمت از طرف خداست، ولی لازمه آمدن بدی این است که در جامعه شرایطی برای بد شدن فراهم شده‌ باشد.

آیه ۵۳ سوره مبارکه انفال؛ «ذَلِک بِأَنَّ اللَّه لَمْ یک مُغَیرًا نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهمْ» در آیه 11 سوره رعد می‌فرمود شرایط جامعه را خدا تغییر نمی‌دهد، مگر در درون جامعه تحولاتی اتفاق بیفتد. اینجا اشاره می‌کند آن شرایط جامعه نعمت است. خدا تغییر نمی‌دهد نعمتی را که به گروهی یا جامعه‌ای داده، مگر خودشان آن چیزی را که در جان و آحاد انسان‌های این جامعه هست، تغییر دهند.

این آیات، جبر در تاریخ و تسلیم بودن انسان در شرایط محیط و طبیعت را کاملا رد می‌کند. جبرگرایی مثل فخر رازی که بزرگ اهل سنت است، به این آیه می‌رسد نفی می‌کند، می‌بیند ظاهر آیه کاملا نفی جبر است. چون می‌گوید تغییرات درون خود انسان‌ها منجر به تغییرات اجتماعی می‌شود. می‌گوید بگرد ببین چه اتفاقی در درون تو افتاده؟

خداوند می‌فرماید اگر انسان‌ها ایمان بیاورند و باتقوا باشند، درهای برکت آسمان‌ها و زمین به روی آنها باز می‌شود، خب چه نعمتی وجود دارد؟ خداوند می‌فرماید ما شما را غرق در نعمت کردیم؛ هم نعمت‌های ظاهری، هم نعمت‌های باطنی. هم نعمت‌های آشکار، هم نعمت‌های پنهان. هم نعمت‌های مادی، هم نعمت‌های معنوی و بنشینید و نعمت‌های خدا را بشمارید، نمی‌توانید و هرچه علم بشر بیشتر می‌شود، متوجه نعمت‌هایی می‌شود که تاکنون توجه نداشت. پزشکی می‌گفت زندگی تماما معجزه است. آن‌قدر دلیل برای فقدان حیات وجود دارد که خود زندگی آن به آن معجزه است.

حضرت علی فرمود: «چرا گروهی نعمت را بعد از رحلت پیامبر قدر ندانستند؟» آن حضرت فرمود: «ما آن نعمتی هستیم که خداوند بر مردم انعام کرده و به واسطه ماست اگر کسی در قیامت به رستگاری رسید. هرکسی به رستگاری رسید از ما رسید.»

امام‌صادق(ع) از ابوحنیفه درباره آیه سوره مبارکه تکاثر «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» {تکاثر، 8} که این نعمت چیست؟ گفت آب و خوراکی. امام فرمودند در قیامت از اینها یکی یکی سوال می‌شود؟ پرسید پس چیست؟ امام فرمودند: «نعمتی که خداوند در قیامت از شما درباره آن سوال خواهند کرد، نعمت ولایت اهل‌بیت است.»

«اذکروا نعمه الله علیکم» را جست‌وجو کنید. نعمت‌ها را ببینید، یک جا دفع شر شیطان است، در جای دیگر نعمت نجات از اسارت و دادن آزادی است، جای دیگری نعمت از بین بردن دشمنی است. نعمت‌هایی که خداوند در قرآن تصریح کرده، فراوان است.

 اراده خدا

در عاشورا شما بندگی مطلق می‌بینید. در روایات هست که خداوند اراده کرده بود که جامعه بر مدار اصلی برگردد. بنا بود این سیر برگردد، اما جامعه سستی و نااهلی نشان داد و به همین علت خداوند اراده خودش را به واسطه نااهلی جامعه و عدم استحقاق تغییر داد و آن جامعه مردود شد. عاشورا را به‌صورت عینی نگاه کنیم، فاجعه‌ای از امت اسلام است. جنایتی است که آثارش تا مدت‌ها بر پیکره جهان اسلام باقی ماند.

مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمود در روایات علائم ظهور، حتی علائم حتمی به یک معنا ضرورت ندارد که رخ دهد. اگر خدا بخواهد و اراده کند امر فرج را یک‌‌شبه اصلاح خواهد فرمود. یعنی طوری شود که به واسطه صلاحیت مردم این اتفاق بیفتد. ما به بداء معتقد هستیم.

*   نویسنده:  مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰