به گزارش «فرهیختگان»، از مهمترین و کاربردیترین مباحث درخصوص کتابخوانی این است که بدانیم چه چیزهایی مانع مطالعهکردن میشود. این قضیه برمیگردد به همان اصل «کشف خود» که پیشتر در همین صفحه پیرامون آن گپ زدهایم. وقتی بدانیم چه چیزهایی باعث میشود که ما کتاب نخوانیم یا حتی میزان مطالعهمان کم باشد، درصدد این برمیآییم که این مشکلات را رفع و رجوع کنیم. البته این را هم بگویم که بعضیها هم هستند که تا صحبت از کتاب میشود بهانه میآورند که من اصلا نمیتوانم کتاب بخوانم و بعد از این جمله عوامل مانع کتابخوانیشان را قطار میکنند. اینها نهتنها اهل کتاب نیستند بلکه اصلا دوست ندارند اهل کتاب باشند، چراکه همیشه از موانع کتابخوانی صحبت میکنند اما درصدد رفع و رجوع این موانع برنمیآیند. چند وقت پیش در یک برنامه تلویزیونی آقای خواننده معروف و پرطرفدار بعد از اینکه با روی گشاده و لب خندان تعریف میکرد که اصلا کتاب نمیخواند، در باب علل کتاب نخواندن میگفت: «چشمای من جوریه که من اصلا نمیتونم کتاب بخونم!» الحق والانصاف هم مجری برنامه روی همین نکته به خوبی دست گذاشت و تا حدی نیز سعی کرد گوینده جمله بالا را به چالش بکشد. اما خواننده مذکور که احساس میکرد دارند از او تمجید میکنند، تنها میخندید و سعی میکرد همان جمله بالا را با توضیحات بهمراتب بدتر از خود جمله توجیه کند. بگذریم.
غالبا علت عدممطالعه ما یکی از این موارد است:
* احساس میکنیم سرعت خواندن ما بسیار کند است و پیشرفت خوبی نداریم.
* مطالعه کتابها را آغاز میکنیم اما آنها را به پایان نمیبریم.
* در زمان مطالعه کردن، نمیتوانیم به شکل کامل و مناسب، تمرکز داشته باشیم.
* کتابخوانی برای ما خستهکننده است.
* حوصله متنهای طولانی را نداریم.
* کتابخوانی و مطالعه در کوتاهمدت برای بسیاری از ما، لذت ایجاد نمیکند.
* بسیاری از کتابهایی که میخوانیم به «توصیه» یا «تحمیل» دیگران تعیین شده است.
* خواندن یک کتاب به تنهایی (و بدون مشارکت دیگران) کاری است که حوصله بسیار میخواهد که از حد توان بسیاری از ما خارج است.
* در لحظاتی که تصمیم به مطالعه و کتابخوانی میگیریم، کتاب مناسبی در اختیار ما یا در ذهن ما وجود ندارد.
برای رفع و رجوع این عوامل، چند نکته مهم بیان میکنیم تا شاید بتواند برای کسانی که به مبتلا به این موارد هستند، راهگشا باشد. اولین نکته این است که باید بدانید توانایی تندخوانی همیشه یک مزیت محسوب نمیشود. کلاسهای تندخوانی در سراسر جهان، به شرکتکنندگان خود این وعده را میدهند که میتوانند سریعتر و بهتر بخوانند. این حرف تا حد زیادی درست است. ما چشمهای خود را به شیوه درست روی متن حرکت نمیدهیم. گاه یک جمله یا پاراگراف را چندبار میخوانیم و ... اما در کنار رفع این ایرادها، واقعیت این است که یادگیری تکنیکهای تندترخواندن الزاما مزیتی ایجاد نمیکند. شاید برای خواندن رمان یا روزنامهها، تندخوانی مفید باشد، اما درمورد کتابهای آموزشی چنین نیست.
بسیاری از کتابها را باید مثل آب، جرعه جرعه نوشید تا اثر آن مشخص و محسوس باشد. نکته دوم این است ممکن است چند کتاب را ببینید و بگیرید و بخوانید و در نیمه راه رها کنید. ایراد از شما نیست بلکه شاید کتاب مناسب و جذاب را پیدا نکردهاید. مطمئن باشید پس از مدتی که سلیقه کتابخوانی خود را بهتر بشناسید، این نوع کتابهای نصفهنیمه، سهم کمتری را به خود اختصاص خواهند داد. نکته مهم دیگری نیز در اینجا مطرح است و آن این است که باید در زمان خواندن از وسایلی که حواس خواندن شما را پرت میکنند دوری کنید. (بله منظورم دقیقا گوشی موبایلتان است!) مهم است که قبل از شروع به خواندن کتاب، اینترنت و موبایل و تلویزیون از شما دور باشد. تماسهای مهم را قبل از کتابخوانی بگیرید. ایمیلهای مهم را قبلا چک کنید. وبگردیها را انجام دهید و آنگاه، به سراغ مطالعه بروید.
ترجیحا مکان مشخصی را برای مطالعه در منزل یا محل کار در نظر بگیرید. مطالعه باید لذتبخشترین فعالیت ما باشد. برای مطالعه، لازم نیست شرایط «حبس در سلول انفرادی» را ایجاد کنید. (در این خصوص قبلا همینجا مبسوط حرف زدیم) بهتر است قبل از شروع به مطالعه، در کنار خود، چای یا هر نوشیدنی یا خوراکی دیگری را که موردعلاقهتان است، قرار دهید. با این کار در ذهن شما، لحظات کتابخوانی با خاطرههای خوب ثبت میشود. فراموش نکنید ما هم مانند هر موجود دیگری، به سادگی شرطی میشویم.
راستی یک پیشنهاد هم برایتان دارم: یکی از لذتهایی که بسیاری از کتابخوانها تجربه کردهاند، صحبت با دیگران درخصوص کتابهایی است که خواندهاند. این فرصت را از دست ندهید. اگر فرصت محدودی دارید و نمیتوانید با دیگران، بنشینید و سر حوصله صحبت کنید، شاید راهاندازی یک صفحه اینستاگرام یا یک کانال تلگرام ایده خوبی باشد. میتوانید پس از مطالعه هر کتاب، خلاصه کتاب یا نظرات خود را آنجا بنویسید. در این خصوص در آینده بیشتر صحبت خواهم کرد.
عطف /حماسه در آن سوی مرز پرگهر
«اودیسه» در کنار «ایلیاد»، دومین اثر حماسی «هومر»، شاعر و داستانسرای نابینای یونانی است. این کتاب که در اواخر قرن هشت پیش از میلاد مسیح نگاشته شده، همچون «ایلیاد» با تاثیر از جنگ تاریخی بین یونانیها و ترواییها، بهصورت اشعاری حماسی و البته با تلفیقی از ادبیات شاعرانه و احساسی، یکی از تاثیرگذارترین آثار ادبیات مغربزمین به شمار میآید. «اودیسه» زمان صلح و بازگشت قهرمانان را از جنگ «تروا» نشان میدهد و سرگذشت یکی از سران جنگ، بهنام «اودیسیوس» است که در سفری طولانی، ماجراهای مختلف و خطیری برای وی و همراهانش پیش آمده و درنهایت که همگان گمان به کشتهشدن وی میکنند به وطن خود بازگشته و دست متجاوزان را از سرزمین و زن و فرزند خود کوتاه میکند.
«شاهنامه فردوسی» و «ایلیاد و اودیسه هومر» از زیباترین و عظیمترین آثار حماسی ملتهای جهان محسوب شده که در آن بین، «ایلیاد» و «اودیسه» هر دو به راستی منبع اصلی آگاهی ما درباره اساطیر یونان به شمار میروند و فراتر از داستانهای افسانهای از غولهایی چون آیاس و آشیل، حقایقی از تاریخ را هم در خود نهفتهاند.
انتشارات هرمس این دو کتاب مهم را در یک جلد بسیار زیبا و شکیل منتشر کرده است. مهمتر از این؛ آنکه ترجمه آن هم اثر استاد سعید نفیسی است.
گلچین / غزلهای دستچین شده
«غوغای غزل؛ از سنایی تا سایه» گزیده 400 غزل از 10 غزلسرای برجسته ادب فارسی به انتخاب سیدمحمد تولیت است که از هرکدام به تساوی 40 غزل منتخب شده است. این غزلسرایان شامل سنایی، عطار، مولانا، سعدی، عراقی، حافظ، فروغی، شهریار، عماد و سایه میشوند. تعداد ابیات هر غزل مابین پنج تا 10 بیت و مجموع ابیات کل غزلها سههزار بیت است. بهعلاوه چینش شاعران براساس تقدم تاریخی و چینش غزلها برای هر شاعر به صورت مجزا طبق ترتیب الفبایی مطلع غزلهاست.
در مقدمه این اثر آمده است:
در هر گزیدهای به ناچار ذوق و سلیقه گزینشکننده دخیل است و این کتاب هم از این قاعده مستثنی نیست.
اما چیزی که نگارنده در انتخاب غزلها متکی به آن بوده چیزی نبوده است مگر مصلحت وقت. تمام همت بر آن گماشته شد تا غزلها و بیتهایی گزینش شود که پیش و بیش از هرچیز وقت شما را خوش کند.
به همین منظور چندی از غزلهای شاخص هر شاعر چه از لحاظ محتوا چه از لحاظ فرم که بیانگر سبک شخصی اوست در این گزیده دیده نمیشود. فیالمثل در باب حافظ، غزلِ در سرای مغان رفته بود و آبزده… که از غزلهای خاص خواجه است در این گزیده نیست و غزلِ نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید… که در اوج ملاحت است برگزیده شده است.
قصهخوانی /به دلانگیزی گلهای بهاری
شمیم بهار در دهه چهل داستان مینوشته. نقد فیلم مینوشته آن هم به سبک خودش. انتشاراتی تاسیس کرده که عمرش بیش از سه سال نبود. کتاب معروف «شب یک شب دو» از بهمن فرسی در همین انتشارات چاپ شد. یک دورهای استاد دانشگاه تهران هم بوده. اما از سال پنجاهودو مطلب جدیدی از او چاپ نشد. یعنی چهلوشش سال است که ما داستانی جدید از بهار نخواندهایم و او حالا در آستانه هشتاد سالگی است. این کتاب منتخبی از اولیهای چاپ شده/نشده بهار است که به کوشش انتشارات بیدگل در سه دفتر منتشر شده است. دفتر اول، مجموعه داستانهایی است که اولینبار بین سالهای 1343 تا 52 در مجله اندیشه و هنر منتشر شده است. دفتر دوم، مجموعه یادداشتها و نقدهای ادبی و سینمایی شمیم بهار بین سالهای 1342 تا 48 است و دفتر سوم فیلمنامه «عاشقانه» است که از میان فیلمنامههای تمام و ناتمام نیمه اول دهه پنجاه تنها فیلمنامهای است که از این نویسنده باقی مانده است. آیدین آغداشلو در رابطه با گوشهنشینی عمدی شمیم بهار و اینکه تمایلی به دیدهشدن ندارد، در جایی میگوید: «شمیم بهار هم که بهعمد خودش را غیب کرد، هیچچیزی چاپ نکرد و نگذاشت چیزی دربارهاش چاپ کنند، یکی دو باری هم که من در جاهایی بهقولِ سعدی ذکر خیر جمیلش را عنوان کردم، دچار صاعقه و توفان شدم.» شنیدهام نشر بیدگل قرار است به تازگی اولین رمان شمیم بهار را نیز چاپ کند. امیدوارم.
گلاب و گل /علوی از علوی
در آستانه عید غدیر هستیم و مناسب دیدم در گلاب و گل این هفته، یک مجموعه شعر علوی از یک شاعر علوی را معرفی کنم.
احمد حسینپورعلوی معروف به احمد علوی از خوبان شعر هیات است. او که متولد سال ۱۳۵۴ است اصالتا یزدی است ولی سالهای سال ساکن قم و مشرف به حضور در سایهسار لطف کریمه اهلبیت حضرت معصومه سلاماللهعلیها است. اشعار علوی احمد علوی که در مدح و منقمت امیرالمومنین علیهالسلام سروده شدهاند، خاص و کمنظیرند. خیلیها این بیت احمد علوی را غالبا در ذهن دارند که:
غزل لطف خداوند است، شاعرها خبر دارند
غزل خوب است در وصف امیرالمومنین باشد.
از وی دو کتاب به نامهای سادات ببخشند (انتشارات فصل پنجم) و علویها (انتشارات جمهوری) به چاپ رسیده است.
کتاب علویها شامل مجموعه اشعاری است که علوی در رثای مولا علی(ع) سروده است.
کتاب علویها در زمره مجموعه «جهان تازه شعر اهلبیت(ع)» در انتشارات جمهوری منتشر شده است. این مجموعه که زیرنظر مهدی رحیمی شاعر شناختهشده شعر آیینی منتشر میشود، تاکنون توانسته مجموعههای خوبی از شاعران آیینی را به بازار کتاب عرضه کند.
معرفت /قطرهای که دریاست
«القطره» کتابی است معروف در فضایل پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت طاهرین او و همچنین ذریه پاک پیامبر(ص) و دوستان و شیعیان آلمحمد(ص) که مولف برای جمعآوری آن کتابهای خطی و چاپی زیادی را جستوجو کرده است.
طریقه نگارش کتاب بسیار جالب است. بهطوری که با توجه به ایام ولادت یا شهادت پیامبر(ص) و اهلبیت طاهرینش میتوان به بخش مربوطه هر امام مراجعه و از آن محظوظ شد.
آیتالله مستنبط مولف این اثر، بعد از تالیف جزء اول این کتاب در عالم رویا دید که از دنیا رفته و سر او بر زانوی مادرش فاطمه(س) است.
از داشتن این موقعیت که دلالت بر بلندی مقام و عظمت شأن او داشت، تعجب کرده و از خود سوال میکند، چگونه به این مقام رسیدهای؟ و تا این سوال به فکرش خطور میکند سرور زنان عالم حضرت فاطمه(س) به او الهام کردند که: هذا جزاء من الّف کتاب «القطره».
این پاداش کسی است که کتاب القطره را جمعآوری کرده است.
درحال حاضر ترجمه کتاب القطره با عنوان «قطرهای از دریای فضایل اهلبیت» با ترجمهای از محمد ظریف در بازار نشر موجود است. این کتاب را انتشارات الماس به چاپ رسانده است.
از هر دری / باز هم از صلح
دیوید فرامیکن مورخ آمریکایی سال 1989 کتابی با عنوان کامل صلحی که همه صلحها را بر باد داد؛ فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکلگیری خاورمیانه معاصر نوشت که در آن درباره نقش قدرتهای اروپایی در خاورمیانه بین سالهای 1914 تا 1922 صحبت کرده است. او نقش این قدرتها را در فروپاشی بزرگترین قدرت آن زمان خاورمیانه و درنتیجه شکلگیری خاورمیانه جدید بررسی کرده است. فرامکین پیشگفتار مفصلی بر کتابش نوشته است و در آن موضوع کتاب و هدفش از نگارش آن را شرح داده است. یکی از مهمترین نکاتی که فرامکین بر آن تاکید دارد این است که بسیاری از گزارشهای فرانسه و انگلیس از آن دوران و همینطور ادعای آنها مبنی بر دخالت نکردن در امور مذهبی مسلمانان دروغی بیش نیست و مفهومی که آن را «قیام اعراب» نامیدهاند، زاده تخیل فردی آمریکایی به نام «تامس ادوراد لارنس» است. او در کتابش خواننده را با ماجراجوییهای لارنس همراه میکند اما در کنار آن پرده از مسائل بسیاری که تا مدتها بهگونهای دیگر روایت میشد، برمیدارد. فرامکین تغییر جهتهای دولتها را دنبال میکند و جزئیات سیاستهای آنها را آشکار میکند و درنهایت شکلگیری خاورمیانه امروزی را به تصویر میکشد. کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد، داد نامزد نهایی هر دو جایزه «پولیتزر» و «جایزه ملی دایره منتقدان» بود. این کتاب در ایران توسط نشر ماهی با ترجمه حسن افشار منتشر شده است.
*نویسنده : پیمان طالبی، روزنامهنگار