به گزارش «فرهیختگان»، نبود برقراری ارتباط درست دانشگاه با صنعت، بیمیلی دانشآموزان برای ورود به جامعه آکادمیک کشور، جمعیت قابلتوجه فارغالتحصیلان بیکار، مقالهمحوری، عدمتحقق دانشگاههای نسل سوم و چهارم به معنای واقعی کلمه و... را میتوان اصلیترین دلایل در رسیدن به اجماع برای ایجاد تحول اساسی در آموزش عالی کشور توسط فعالان این عرصه دانست؛ مسالهای که بیش از یک دهه است توسط مقاممعظمرهبری در دیدارها و به بهانههای مختلف به آن پرداخته میشود، اما گویی در حیطه اجرا گوشی برای شنیدن آن وجود ندارد.
اخیرا نیز ایشان در 14 خرداد امسال و سخنرانی تلویزیونیشان به مناسبت سیویکمین سالگرد رحلت امامخمینی(ره) تحول در مسائل آموزشی کشور را یکی از نیازهای اصلی این روزها دانستند؛ موضوعی که در سال 90 با ابلاغ سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش روندی جدی به خود گرفت و زمزمههای ایجاد تحول اساسی در نظام آموزش عالی کشور هم در گام بعدی آن به گوش میرسید که متاسفانه حالا بعد از گذشت نزدیک به یک دهه نهتنها این سند بالادستی اجرایی نشده، بلکه درباره جامعه آکادمیک کشور نیز اتفاق ویژهای رخ نداده است.
در اصل طی این سالها صرفا به بازنگری برخی آییننامهها مانند آییننامه ارتقای اساتید، جذب هیاتعلمی و... پرداخته شده و طبیعی است که ماحصل این تغییرات جزئی نمیتواند قطار آموزشی کشور را روی ریل درست بیندازد.
از طرف دیگر کهنه و بهروز نبودن محتوای بسیاری از دروس دانشگاهی، نادیده گرفتن پژوهش در دانشگاهها و همچنین دستگاههای مختلف کشور، تربیت نیروی انسانی بدون توجه به بازار کار، تمرکز بالا روی ارائه مقاله در دانشگاهها و... باعث شده تا تنها راهکار اصلی برای برونرفت از وضعیت فعلی ایجاد تحول و بهاصطلاح زلزله اساسی در کلیت فضای آکادمیک کشور باشد؛ موضوعی که اجرایش بهراحتی صحبت درباره آن نبوده و مستلزم پای کار آمدن همه دستگاههای مرتبط با این حوزه است. در این گزارش به سراغ چهار تن از مسئولان مرتبط با حوزه آموزش عالی رفتیم تا برایمان از چرایی ایجاد تحول، چگونگی تحقق آن و مولفههای دخیل در آن بگویند.
سیدحسین حسینی، معاون آموزشی دانشگاه تهران:
اساس ایجاد تحول در آموزش عالی باید از درون دانشگاهها بجوشد
سیدحسین حسینی، معاون آموزشی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه آموزش چه در حوزه آموزش و پرورش و چه آموزش عالی ذاتا باید همواره در معرض تحول و نوآوری قرار داشته باشد، گفت: «سیر تحولات علمی بهگونهای است که اگر مجموعه برنامههای آموزشی ما نتوانند خود را با آن تطبیق دهند، از تحولات علمی دنیا عقب خواهند ماند و قطعا نیاز به تحول در آموزش عالی موضوع قابلقبولی است، اما نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که شتابزدگی در این حوزه میتواند خود آسیبهایی را به همراه آورد.»
او ادامه داد: «آموزش از آن حوزههایی نیست که بتوان با اقدامات عجولانه و شتابزده کارهای آن را دنبال کرد؛ چراکه این کار تبعات سوئی را روی این حوزه خواهد گذاشت. با این حال قطعا سیاستگذاریهای مرتبط با حوزه آموزش عالی بسیار مهم است و از سوی دیگر چه در حوزه آموزش و پرورش و چه در فضای دانشگاهی باید از بدنه کارشناسانه استفاده شود و طبیعتا هرچه اقدامات از پختگی کامل برخوردار باشد میتواند اثرگذاری بیشتری را نیز به همراه بیاورد.»
معاون آموزشی دانشگاه تهران اظهار داشت: «اساس تحول باید از درون دانشگاهها بجوشد و تصور میکنم ارگانهایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و ستاد آموزش عالی کشور میتوانند سیاستهای کلی را وضع کنند اما مشکلی که گاهی ایجاد میشود آن است که این نهادها در امور اجرایی دانشگاهها دخالت میکنند و در این صورت نهتنها تحولی رخ نمیدهد بلکه شاهد دامنزدن به بیانگیزگی نیز خواهیم بود. از اینرو معتقدم باید برای ایجاد تحول از درون دانشگاهها جوششی صورت بگیرد، هرچند در این راستا سیاستهای کلی میتواند بهعنوان پشتیبان مسیر جهتگذاری خود را داشته باشد.» حسینی اظهار داشت: «محتوای کتب دروسی ما قالبهایی هستند که طبیعتا ضعفهایی هم دارند و باید اقدامات ما در این بستر به جلو برود اما باید توجه داشته باشیم که در این مورد هم دنیا اینگونه عمل نمیکند که مجموعه ثالثی وارد میدان شده و برنامه کلی را برای دانشگاهها تبیین کند، بلکه این خود دانشگاهها هستند که محتوای درسیشان را بازنگری و اعلام میکنند و قطعا در چنین فضایی رقابتها شکل میگیرد، درحالیکه ما اینگونه عمل نمیکنیم و بسیاری از اقدامات بهصورت متمرکز دنبال میشود.»
او در توضیح بیشتر این مساله گفت: «برای ایجاد تحول در حوزه علوم انسانی نهادی شکل گرفته، قطعا از درون این ستاد تحولی شکل نمیگیرد و آنچه در یک دهه گذشته شاهد هستیم جز اینکه یک نارضایتی در درون دانشگاهها ایجاد شود، نتیجه آنچنانی دیگری نداشته است. البته نمیگویم اگر این کار به خود دانشگاهها سپرده میشد حتما تحول جدیتری رخ میداد، اما طبیعتا از وضع موجود، شرایط بهتری را داشتیم.»
معاون آموزشی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه در حوزه بازنگری دروس اختیاراتی به دانشگاههای سطح یک و دو داده شده است، گفت: «قطعا اگر سیاستگذاری کرده و نظارت داشته باشیم اما امور اجرایی را به خود بدنه دانشگاهی کشور واگذار کنیم، میتوان از این طریق بیشتر به اعمال تحول در آموزش عالی امیدوار بود. به عبارت دیگر هرچه نهادهای بیرونی بتوانند بیشتر در حوزه نظارت ورود داشته باشند، طبیعتا موفقیتهای بیشتری خواهیم داشت؛ چراکه مداخله در امور اجرایی دانشگاهها منجر به تحول نخواهد شد.» حسینی خاطرنشان کرد: «امروز برای ایجاد یک رشته باید به سمت وزارت علوم دست دراز کنیم و حتی در بحث جذب اعضای هیاتعلمی نیز با محدودیتهایی روبهرو هستیم و تا زمانی که این قبیل محدودیتها برای مجموعههای دانشگاهی وجود داشته باشد، نمیتوان انتظار تحول اساسی داشت؛ هرچند دانشگاههای ما اقدامات چشمگیری را نیز در حوزه تحولی داشتهاند، اما برای رسیدن به تحول مضاعف باید میدان عمل دانشگاهها را بیشتر از قبل کنیم.»
رحیم حبنقی، رئیس دانشگاه ارومیه:
نیازمند سیستم آموزش یکپارچه در کشور هستیم
رحیم حبنقی، رئیس دانشگاه ارومیه درباره نیاز آموزش عالی به تحول گفت: «قطعا زمانی که فارغالتحصیلان دانشگاهی ما در پیدا کردن شغل با مشکل روبهرو هستند یا مهارت لازم برای ورود به بازار کار را ندارند، یعنی در این حوزه اشتباه کردهایم. معتقدم تحول اساسی در سیستم آموزشی کشور باید متناسب با جامعه ایجاد شود و با بازنگری در برخی آییننامهها نمیتوان کاری از پیش برد. بهعبارت دیگر ما باید اصالت را به شغل بدهیم و اصلا نیازی نیست همه جوانانمان تا مقطع دکتری تحصیل کنند و متاسفانه اصلا نظام آموزش عالی منطبق بر نیازهای جامعه نبوده است.» او گفت: «هدف در کشور ما تنها آموزش عالی است و از همان زمانی که دانشآموزی وارد مدرسه میشود، خانواده به او القا میکنند که حتما باید به دانشگاه برود و بههمین دلیل میبینیم جوانان ما 20 تا 24 سال تحصیل میکنند، اما درنهایت شغلی نخواهند داشت و حتی درسی که خواندهاند متناسب با انتظاراتی که از افراد میرود، نیست و بههمین دلیل میبینیم بحرانهای مختلفی در جامعه ایجاد میشود.»
باید نیروی انسانی را متناسب با نیاز جامعه مدیریت کنیم
رئیس دانشگاه ارومیه تصریح کرد: «ازجمله وظایف حکومت ایجاد اشتغال است که بخشی از آن برعهده آموزشوپرورش و بخش دیگر برعهده آموزش عالی است، اما چون برنامهریزیها در این حوزه متناسب با نیاز جامعه نبوده، میبینیم که مسیر اشتباهی طی شده است. قطعا بخشی از نیاز جامعه تامین اشتغال و فراهمسازی شرایط ازدواج است و طبیعتا اگر این دو مولفه محقق شود، بسیاری از مسائل خودبهخود حل خواهد شد، اما میبینیم در این زمینه موفق نبودهایم و الان احساس میشود که ما در این حوزه یک اشتباه اساسی داشتهایم.» حبنقی گفت: «در کشورهای پیشرفته اگر فردی قرار است مبلساز شود باید علم آن را فراگیرد، اما در کشور ما وضعیت برعکس است، یعنی فردی به دانشگاه میرود و مدرک کارشناسیارشد میگیرد، اما زمانی که میبیند برای او شغلی وجود ندارد، سراغ مبلسازی میرود یا راننده میشود و همین مهم باعث ایجاد مشکلاتی برای فرد میشود. این تضادها در سیستم آموزش عالی باید برطرف شود. طبیعتا اگر میتوانستیم براساس نیاز جامعه نیروهای انسانی را مدیریت کنیم و تنها درصد اندکی را که خواهان تحصیل در مقطع دکتری هستند به این حوزه سوق میدادیم و مابقی را بهسمت صنعت میفرستادیم، الان وضعیت دیگری را شاهد بودیم.»
او با بیان اینکه در وهله اول باید سیستم آموزشی کشور را یکپارچه تعریف کنیم، تصریح کرد: «در برخی کشورها دانشآموزان از مقطع نهم به بعد حتما باید وارد صنعت شوند و مشاغل را بهصورت علمی فراگیرند و اگر کسی خواهان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر و عالیه بود از این مسیر وارد دانشگاه شود، اما ما مسیر معکوسی را دنبال میکنیم و اول جوانان را به دانشگاه میفرستیم و بعد میخواهیم برای آنها شغل پیدا کنیم که قطعا اگر بتوانیم همین مسیر را اصلاح کنیم، بسیاری از موضوعات فرهنگیمان نیز حل خواهد شد.»
رئیس دانشگاه ارومیه با بیان اینکه هنوز برخی اساتید ما به روش 20 سال پیش و دروس مرتبط با آن زمان را آموزش میدهند و این مهم اظهرمنالشمس است، افزود: «متاسفانه ما جزیرهای به اسم دانشگاه ایجاد و صرفا آموزش تئوری را دنبال میکنیم، درحالیکه اگر بتوانیم افراد را از مسیر صنعت به دانشگاه بیاوریم و فارغالتحصیلان ما مهارتهای لازم را فرا بگیرند، طبیعتا وضعیت علمی نیز در مراکز دانشگاهی اصلاح خواهد شد. اما امروز میبینیم فارغالتحصیلان بهترین دانشگاههای صنعتی کشور نیز بهاصطلاح دست به آچار نیستند و دلیلش آن است که مبنای سیستم دانشگاهی ما تئوری است، درحالیکه کشورهای پیشرفته بحث کارآموزی را بهشکل ویژه دنبال میکنند و برای همین است که فارغالتحصیلان آنها مهارتهای لازم را فرامیگیرند.»
مهدی سیفبرقی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه الزهرا:
نیازمند تحول با توجه به اقتضائات روز هستیم
مهدی سیفبرقی، معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه الزهرا درباره تحول در آموزش عالی کشور گفت: «معتقدم با توجه به شرایطی که در آن وجود داریم تحول اتفاق افتاده است. چیزی که در این مدت شاهد آن بودیم، این بود که آموزش الکترونیک در دانشگاهها نهادینه شد و ترس و ناآشنایی دانشجویان نسبت به این موضوع از بین رفت. بنابراین میتوان گفت در ترم گذشته در حوزه الکترونیک شدن آموزش و استفاده از ابزارهای آن و نهادینه شدن آموزش الکترونیکی در سطح کشور جلو افتادیم.» او درباره مهمترین بخشی که در آموزش عالی نیازمند تحول است، گفت: «در بحث آموزش الکترونیک، مهمترین بخشی که نیازمند تحول اساسی است آموزش الکترونیکی دروس عملی یا دروس عملی و نظری است. درباره این دروس همیشه تصور این بوده که باید از طریق آزمایشگاه و کارگاهها و بهصورت حضوری باشد. اگر دانشگاهها در این خصوص بیشتر کار کرده و روشهایی را پیدا کنند که اثربخشی دورههای حضوری و حتی فراتر از آن را بتوانند داشته باشند، میتوانند اثرگذار باشند.»
معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه الزهرا در ادامه اظهار کرد: «البته ما از قبل بحث آزمایشگاههای مجازی را داشتیم و معتقدم دانشگاهها باید در این زمینهها بیشتر کار کنند تا نقصی که درحال حاضر درخصوص دروس عملی وجود دارد را بتوان برطرف کرد.» سیف برقی در ادامه توضیح داد: «در این میان به دورههای کارشناسی باید بیشتر از مقاطع دیگر توجه شود چون دانشجویان در دورههای ارشد و دکتری مقطع پایه را پشتسر گذاشتهاند و راندمان روشهای مجازی در ارشد ودکتری بالاتر است.» او با تاکید بر اینکه آموزش الکترونیک در دورههای کارشناسی دارای یک نقیصه است، اضافه کرد: «وقتی دانشجوی کارشناسی به صورت حضوری در دانشگاه حضور پیدا میکند بعد شخصیتی او نیز ساخته میشود؛ یعنی غیر از انتقال دانش، حضور در کنار همسن و سالها و شرکت در تیمهای فرهنگی و... جنبه پرورشی را نیز بهدنبال دارد. بنابراین نسخه آموزش الکترونیک شاید در کوتاهمدت جایگزین خوبی برای آموزش حضوری باشد اما اگر بهصورت بلندمدت ادامه پیدا کند، این نقیصه را به دنبال خواهد داشت.»
معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه الزهرا گفت: «بنابراین آموزش تلفیقی یعنی ترکیبی از آموزش حضوری و مجازی اگر به کار گرفته شود اثربخشی بیشتری خواهد داشت.» سیف برقی در پایان گفت: «یکی از موضوعات مهم در بحث آموزش عالی بحث انتقال دانش است؛ اما روحیه حضور در کار گروهی، تقویت ارتباطات اجتماعی و ارتباط با نهادهای دانشگاه نیز باید در تحول دانشگاهها مورد توجه قرار گیرد.»
سعدالله نصیریقیداری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی:
اخلاق در آموزش عالی نیازمند پیگیری و تحول است
سعدالله نصیریقیداری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط امروز آکادمیک کشور نیازمند تحول در فضای آموزش عالی هستیم یا خیر، توضیح داد: «یک اتفاقی در کشور و جهان افتاده است؛ اتفاقی که در حوزههای مختلف تاثیرگذار بوده و قابل لمس و درک است. همه امروز میدانند در کشور و تمام جهان دانشگاهها مثل قبل از دوران کرونا کار نمیکنند و اقتصاد ما شبیه قبل از کرونا و شرایط عادی نیست.»
او ادامه داد: «حتی معاشرتها و رفتارها مثل سوگواریها و مسائل فرهنگی و اجتماعی تحتتاثیر این پدیده بوده و آموزش عالی نیز متاثر از همین موضوع است. بدیهی است باید در این حوزه تحولات عمیقی صورت بگیرد و راجع به مسائل پساکرونا، روزها، ماهها و سالهای آینده تحقیقاتی صورت گرفته و تصمیمات مناسبی حتیالامکان اخذ شود.»
رئیس دانشگاه شهیدبهشتی با بیان اینکه در حال حاضر دانشجویان نمیتوانند در دانشگاه حضور پیدا کنند و حتی در خوابگاهها نمیتوانند حاضر شوند، اضافه کرد: «پروتکلهای بهداشتی اجازه این گونه رفتوآمدها را به کارمندان، اساتید و دانشجویان نمیدهد. لذا فضای جدیدی مرکب از فضای حضوری و مجازی دانشجویان و اساتید باید به وجود آید که درباره آن فکر و تصمیمگیری شود.»
او تاکید کرد: «دانشگاهها و وزارت علوم باید به این موضوع بهشدت توجه کنند. اگر به سایت دانشگاهها مراجعه کنید میبینید مقالات، پژوهشها، شرکتهای دانشبنیان و کتابهای متعددی به مسائل ناشی از کرونا مشغول هستند. دانشگاه شهیدبهشتی کتابی را درخصوص مسائل آموزشی غیرحضوری به چاپ رسانده است. همچنین جلسات شورای دانشگاه و هیاترئیسه به این مساله توجه کردهاند. معاونان ما در جلسات نشست روسای دانشگاهها و نشست روسای 13 دانشگاه کشور حضور پیدا کرده و به این موضوع پرداختند.» نصیریقیداری با تاکید بر اینکه امروزه نیازمند تحول در آموزش عالی کشور هستیم، اظهار کرد: «باید به اخلاق در آموزش عالی در فضای مجازی نیز پرداخته شود. در سال 96 اخلاق پژوهشی در وزارت علوم با تلاش وزارت علوم و مجلس به صورت قانون درآمد. سال گذشته نیز آییننامه آن از سوی دولت نوشته و ابلاغ شد. معتقدم این کار باید زودتر و بهموقع انجام میشد تا جایی که اتفاقاتی که در فضای پژوهشی کشور و خیابان انقلاب افتاد، پیش نمیآمد اما در فضای مجازی مسائل پیچیدهتر، فضا ناشناختهتر و قوانین اخلاقی با ضوابط و انضباط حاکم بر این فضا بسیار مهمتر از فضای حقیقی و حضوری است.»
او تاکید کرد: «بنابراین باید مجلس و وزارت علوم به تدوین قوانینی در حوزه اخلاق در فضای مجازی اقدام کنند. بدیهی است دولت باید لایحهای را در این خصوص تدوین کند و ما و دانشگاهیان نیز در تدوین این آییننامه آمادگی لازم را داریم تا در کنار دولت باشیم. مجلس نیز باید این لایحه را به دقت بررسی کند. البته در تدوین این لایحه باید فلسفه تربیت در فضای مجازی، فلسفه اخلاق در حوزه فناوری (چون فضای مجازی بهشدت وابسته به فناوری است) مورد توجه قرار گیرد.»
رئیس دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: «باید یک لایحه قوی و مدون تدوین شده و در مجلس روی آن کار شود و در مرکز پژوهشهای مجلس و کمیسیونهای تخصصی مجلس به آن پرداخته شود تا یک قانون خوب در حوزه اخلاق در فضای مجازی چه در حوزه آموزشی و چه حوزه پژوهشی و چه نوآوری و فناوری داشته باشیم. این یکی از تحولات بسیاری مهمی است که باید در وزارت علوم صورت گیرد.»
او در پاسخ به این سوال که ارکان آموزش عالی چگونه میتوانند در این تحول دخیل شوند، گفت: «ارکان آموزش عالی ازجمله وزارت علوم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاونتهای آموزشی، پژوهشی، حقوقی و دانشجویی و کمیتههای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی بهویژه کمیته فرهنگ و تمدن ایران و اسلام باید به این مسائل از دید فلسفه علوم تربیتی بپردازند. فرهنگستان علوم و بهویژه دانشگاهها که با مسائل از نزدیک برخورد میکنند و همچنین اساتید زبده میتوانند بخشی از وقت خود را به این مهم اختصاص دهند. همه این ارکان باید به ساماندهی بهینه وضعیت و ایجاد تحول رو به تکامل در این مسیر بپردازند.»
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار