به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شیوع و گسترش ویروس جدید کرونا حرفوحدیثهای زیادی را در عرصههای مختلف بهویژه آموزش عالی به وجود آورد؛ از کاهش شمار دانشجویان بینالمللی و حتی دانشجویان بومی گرفته تا کاهش درآمد دانشگاهها و بحرانهای مالی که بهدنبال آن برای دانشگاهها رخ داد جزء تبعات منفی این بیماری در جهان بود که هنوز هم عوارض آن را میتوان در برخی کشورهای دنیا مشاهده کرد. اما با وجود همه این اتفاقات منفی که دراین دوران افتاد، به برخی نکات مثبت هم میتوان اشاره کرد. شیوع کرونا مشارکت همگانی دانشمندان و محققان دنیا را بهدنبال داشت که نتایج آن هم کشف درمانهای امیدبخش و نیز تولید واکسنهای مختلف برای پیشگیری از بروز ویروس کرونا بود که بسیاری از آنها هنوز به سرانجام نرسیدهاند اما محققان امیدوارند د رآیندهای نزدیک بتوانند هم درمان موثر و هم واکسن قطعی این ویروس را روانه بازار کنند.
اما طبق گزارشهای جدید که ازسوی دانشمندان اروپایی منتشر شده، بحران کووید-19 در جهان فرصت بسیار خوبی را ایجاد کرد تا ساختارهای اساسی علم در اروپا متحول و دگرگون شود و این منطقه در مدل تامین منابع مالی روی مقوله علم تجدیدنظر کند. این حرکت بهویژه با تمرکز روی تامین منابع مالی بهصورت رقابتی و رویکرد متقابل و انضباطیتر بهمنظور ایجاد آیندهای بهتر و پایدارتر دنبال میشود. آنچه از شواهد امر برمیآید، علم حرکتی رو به جلو دارد. طی سه ماه گذشته، دولتها بهطور سیستماتیک مدعی شدهاند باید برای ارائه تحلیلهای محکم از شرایط فعلی همهگیری کرونا و تدوین سیاستهای مبتنیبر شواهد به توصیههای علمی تکیه کرد. تامین منابع مالی برای تحقیقات روی کووید-19 در این چند ماه به حد کافی فراهم شده و امکان دسترسی نامحدود و آزاد برای بسیاری از ژورنالهای علمی در دنیا وجود داشت. این آزادسازی اطلاعاتی در سطح گسترده با این سیاست صورت گرفت که امکان توسعه و تولید درمانها و راهکارهای جدید و حتی مشارکتی در بسیاری از سطوح گسترش یابد. این حرکت بهطور قطع به تقویت و تسریع فرآیند علمی دنیا کمک شایانی میکند.
شرایط استثنایی که در زمان حاضر بر دنیا حکمفرماست، منبع برتری و علاقه در علم است. با وجود این، بسیاری از مراکز تحقیقاتی بهطور موقت بسته شده و بسیاری از دانشمندان درحال حاضر از راه دور و خارج از مراکز و آزمایشگاههای تحقیقاتی به تحقیق و مطالعه مشغول هستند؛ این درحالی است که آزمایشگاههای بالینی بیمارستانها معمولا مملو از جمعیت است و افراد زیادی برای آزمایش و تست کرونا مراجعه میکنند. وضعیت کنونی و تعداد منابع علمی که برای مبارزه با همهگیری کرونا منتشر شده، بهشدت با سیاستهای تحقیقاتی و نوآورانه صورتگرفته از سوی بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا طی دهههای گذشته تضاد دارد. البته این امیدواری وجود دارد که انگیزه دانشمندان برای انجام تحقیقات علمی هم از این امر مستثنی نیست و درعوض بهدنبال بروز بحران کرونا در حوزه سیاستهای تحقیقاتی، دستخوش تغییراتی ساختاری شدهاند.
هزینههای تحقیقاتی
در اجلاس سران اروپا که در سال 2000 میلادی در لیسبون برگزار شد، اتحادیه اروپا با تعیین هدف عالی خود، در راستای تبدیل شدن به رقابتیترین اقتصاد دانشبنیان در جهان گام برداشت. سران دولتها در سال 2002 برای دستیابی به این هدف، حجم سرمایهگذاریهای خصوصی و دولتی را در فعالیتهای تحقیقاتی و نوآورانه افزایش دادند، بهطوری که میزان آن را از 9/1 درصد به سهدرصد از تولید ناخالص داخلی تا سال 2010 رساندند. این هدف که بهطور متوالی تا سال 2020 به تعویق افتاده، امروز با توجه به شرایطی که دنیا در آن قرار گرفته، دور از ذهن و دور از دسترس نیست. آخرین دادهها از Eurostat براین نکته تاکید دارند که بهطور متوسط مقدار 2/2 درصد از میزان تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا در سال 2018 به تحقیق و توسعه (R&D) اختصاص یافته که درمقایسه با آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی عقبتر بوده و مقدار کمتری را دربرمیگیرد. سرمایهگذاری روی تحقیق و نوآوری تنها در چهار کشور اتحادیه اروپا بالاتر از سه درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد.
در همین راستا، گفتمانهای سیاسی اجراشده در این زمینه که تغییراتی را در کیفیت تامین منابع مالی عمومی ایجاد کردهاند، انتقال از مدل تامین منابع مالی سازمانی را به یکی از روشهای تامین بودجه مبتنیبر رقابت پیشنهاد میدهد که بیشتر بهمنظور کسب گرنتهای تحقیقاتی و افزایش سود پربازده بهدست آمده از محرکهای شبهبازار انجام میشود.
این رویکرد در پیشنهادهای الهامگرفته از «مدیریت دولتی جدید» نهفته و از مدلهای جدید حاکمیت علم حمایت میکند، بهطوری که رقابت بر سر آن به جای مشارکت بین دانشمندان و موسسات تحقیقاتی که ترتیب پایین به بالا را شامل میشود، به مدیریت قوی و قدرتمند در سازمانهای تحقیقاتی و ترتیب بالا به پایین وابسته است. نتایج حاصل از این فرآیندها بیانگر این مطلب است که هیچ اثر مثبت مشخصشدهای، نه از تامین بودجه رقابتی بر سر کیفیت تحقیقات وجود دارد و نه از حاکمیت بالا به پایین تحقیقات.
ترکیب بودجه راکد و ماهیت رقابتیبودن آن نسبت به بسیاری از برنامههای تامین بودجه که تا زیر 20درصد موفقیتآمیز بودهاند، در بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ظرفیت علمی را باتوجه به تعداد دانشمندان و توانایی آنها در ارائه شواهد و مدارک بهتر و قویتر و پاسخگویی به چالشهای جهانی مانند کووید-19 یا گرمایش زمین تضعیف کرده است.
رویکرد تحقیقات بینرشتهای
در مقایسه با رویکرد بینرشتهای موجود که برای مقابله با بحران کرونا در پیش گرفته شده، فضاهای تحقیقاتی و آکادمیک دانشگاهی معمولا با مشارکتهای محدود و تخصص بیشازحد در رشتههای مختلف مشخص میشوند. درحالی که تخصصیشدن یکی از نیازها و الزامات پیشرفتهای علمی محسوب میشود، چالشهای جهانی و پیامدهای آنها در زمینههای دانشی بیانگر آن است که باید رویکردهای مشارکتی را بیشتر و قدرتمندتر کرد. رویکرد بینرشتهای تحقیقات که با علوم اجتماعی و علوم انسانی ادغام شده، نسبت به حوزههای دیگر که به طور سنتی از رشتههایی چون پزشکی، بیولوژی، فیزیک و... جدا شدهاند، برای مقابله با چالشهایی چون کووید-19، تغییرات آب و هوایی یا تهدیدهای تنوعزیستی و فراتر از آن امری حیاتی به شمار میروند که از این طریق باعث ترویج توسعه پایدار به عنوان مفهومی تعریفشده جزء اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد میشود.
توجه به ابرچالشها به معنای دخیلبودن تمام این موارد در جامعه، از موسسات تحقیقاتی دولتی گرفته تا بخش خصوصی و شهروندان، در تعریف راهکارهای احتمالی نوآورانه است. پویایی در سیستم علمی، ترکیب استعدادها و منابع علمی را آنقدر توانمند میسازد تا بسیاری از روشها را برای یافتن راهحلهای لازم در شرایط کرونایی فعلی جستوجو کنند. بحران کووید-19 بر این مساله تاکید کرده که وقتی صحبت از مقابله با موضوعات اساسی مانند همهگیریهای جهانی و تغییرات آبوهوایی میشود، تحقیقات علمی در دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی دولتی در مرکز راهحلهای ارائهشده قرار میگیرند. علم به عنوان عاملی برای رعایت مراقبت بهداشتی یا پیشگیری از امنیت اجتماعی جان بسیاری از افراد جامعه را از خطر مرگ نجات میدهد. همینطور، نباید آن را به عنوان یک فرآیند هزینهبر وابسته به چرخههای اقتصادی درنظر گرفت بلکه درعوض باید به عنوان یک ویژگی ضروری برای جوامع عضو اتحادیه اروپا به آن نگاه کرد. این بدانمعناست که افزایش قابلدسترس تامین منابع مالی دولتی و دیگر منابع برای تحقیقات بسیار فراتر از میزان فعلی جامعه است و این به معنای ورود بیشتر محققان جوان و خلاقیت آنها برای ورود و ماندگار شدن در سیستم پژوهش و تحقیق است. در این راستا، توسعه بیشتر و گستردهتر پروژههای بینرشتهای که ذینفعان دولتی، خصوصی و جامعه مدنی را دربرمیگیرد، همراه با سیاستهایی که امکان استفاده آزاد از علم را ایجاد میکنند، موردنیاز است. ما برای مقابله با چالشهایی که در روزگار کنونی با آن مواجه هستیم، به سیاستها و آزمایشهایی با قالبهای سازمانی و مشاغل آکادمیک در عرصه تحقیق و توسعه نیاز داریم که بتوانند انگیزههای جدیدی را برای محققان و دانشمندان ایجاد کنند.
زمانی که بحث تمامیت پژوهش، قوانین اخلاقی و پاسخگویی عمومی نسبت به موسسات دموکرات مطرح میشود، جامعه نیز مستلزم حضور جامعه تحقیقاتی متعهدتر و پاسخگوتر است تا بتواند نیازهای خود را آنگونه که باید برآورده کند. بحران کووید-19 بدونشک یک تراژدی انسانی است که با ترکیب علم، دانش و مسئولیت سیاسی، فرصتی را برای ساخت آیندهای بهتر و پایدارتر ایجاد میکند.
جریان جهانی ایدهها
ویروس کووید-19 همزمان با سرعت بخشیدن به کار محققان و دانشمندان در فرآیند تولید و کشف درمان و واکسن این بیماری، مشارکتهای تحقیقاتی را نیز در سطح جهانی گسترش داد. در بازه این چند ماه شاهد تولید نوآوریها و فناوریهای جدید در کشورهای مختلف بودهایم که از این میان میتوان به تولید ماسکهای پرینت سهبعدی در زمان اتمام ظرفیت ماسکهای بیمارستانی اشاره کرد. با توجه به این پیشرفتها در زمینههای علمی، تغییرات ساختاری خاصی موردانتظار است که در سطح سیستماتیک میتوان شاهد برخی تغییرات خاص بود. کشورهای دنیا تعادل میان خودکفایی و وابستگی عمیق متقابل را به حساب میآورند. خودکفایی کامل در علم و تولیدات و فناوریهای علمی در دنیای امروز امری غیرممکن است و همواره موردی وجود خواهد داشت که کشوری در آن وابسته به کشوری دیگر باشد اما کووید-19 بعضی از این آسیبپذیریها را نشان داد که بهعنوان مثال برای تامین منابع پزشکی به زنجیرههای منابع جهانی نیاز پیدا میکنند. محققان در سالهایی که روی بیماری ایدز کار میکردند، درسهای خوبی گرفتند؛ کسب درآمد از مالکیت معنوی، سیستمی از انحصارهای خصوصی را بهدنبال داشت. دراین میان، پژوهشها و تحقیقات ناکافی در بیماریهای کلیدی و هزینههایی که برای آن پرداخت میشد، آنقدر بالا بود که دنیا قادر به پرداخت آن نبود.
کشورها برای غلبه بر این چالشها باید از تمام قابلیتها و ظرفیتهای موجود جهت قابل دسترس کردن درمانهای کشفشده برای بیماریهایی نظیر کووید-19 استفاده کنند و علاوهبر این، قوانین جدیدی را وضع کنند که سلامت جمعی را در اولویت کار خود قرار دهند. تمام این نیازها، مستلزم توافقی بینالمللی است که طی آن، هر نوع واکسن و درمانی که در فرآیند تحقیقات کووید-19 کشف میشود، در دسترس تمام کشورهای جهان قرار میگیرد تا همه جوامع بهطور یکسان بتوانند از آنها بهرهمند شوند. این پیشنهاد امکانی را فراهم میکند که بهدنبال آن، تمام فناوریهایی که بهمنظور تشخیص، پیشگیری، کنترل و درمان ویروس کرونا طراحی و ساخته میشود، در دسترس دیگر کشورها هم قرار گیرد و دیگر از انحصار کشور سازنده خارج میشود. اساس این پیشنهاد اخلاقی و انسانی این است که کشورهای درحال توسعه به هیچ دلیلی نباید عقبتر از کشورهای توسعهیافته در دریافت درمانهای جدید در موارد همهگیریهایی چون کووید-19 قرار گیرند.
دراین میان، هدایت و مدیریت درست، در شکلدهی دوباره مشارکت جهانی موثر است. بحران کووید-19 در معرض سیستمی چندجانبه، نابرابر و منسوخ قرار دارد که در بسیاری از جنبهها حتی قادر به پاسخگویی به چالشهای روز نیست و این مساله، تهدیدهای زیادی را دراین همهگیری ایجاد میکند.
* مترجم: ندا اظهری