چرا دانشگاه‌های علوم پزشکی به کارخانه‌های مقاله‌سازی تبدیل شدند؟
بررسی، پایش و عیب‌یابی این هزینه‌ها و زمان کار برای تحقیق و پژوهش می‌تواند به پربار شدن این امر کمک شایانی کند.
  • ۱۳۹۹-۰۳-۱۹ - ۱۱:۴۲
  • 00
چرا دانشگاه‌های علوم پزشکی به کارخانه‌های مقاله‌سازی تبدیل شدند؟
مصائب پژوهش علوم پزشکی‌ها
مصائب پژوهش علوم پزشکی‌ها

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سالانه ده‌ها و صدها میلیارد از بودجه کشور و چندین میلیون ساعت کار استاد، دانشجو و کارمند در دانشکده‌ها و مراکز تحقیقاتی دانشگاه‌های علوم پزشکی صرف چیزی تحت‌عنوان «تحقیقات، پژوهش و فناوری» می‌شود. براساس گزارش سامانه علم‌سنجی دانشگاه‌های ایران مجموع مقالات منتشرشده در سال 2019 از پنج دانشگاه علوم پزشکی برتر کشور یعنی علوم پزشکی تهران (با بیش از پنج هزار مقاله)، علوم پزشکی شهیدبهشتی (با بیش از سه هزار و 500 مقاله)، علوم پزشکی اصفهان (بیش از هزار و 500 مقاله)، علوم پزشکی مشهد (نزدیک به دو هزار مقاله) و علوم پزشکی شیراز (با بیش از هزار و 800 مقاله)، نزدیک به 14 هزار مقاله پژوهشی می‌شود. اکنون این سوال به ذهن می‌رسد که خرج کردن این میزان هزینه و انرژی تحقیقاتی در وزارت بهداشت، چه مقدار فرآورده و بازدهی علمی، پزشکی و صنعتی برای کشور به ارمغان آورده است؟ بررسی، پایش و عیب‌یابی این هزینه‌ها و زمان کار برای تحقیق و پژوهش می‌تواند به پربار شدن این امر کمک شایانی کند.

نسبت هزینه و انرژی به فرآورده در مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی چقدر است؟

اگر میزان تحقیق و پژوهش را در رشته‌های کارشناسی درنظر نگیریم، جمع طرح‌های پژوهشی و پایان‌نامه‌های دانشجویان تحصیلات تکمیلی، داروسازی، پزشکی، دندانپزشکی و دوره‌های تخصصی و طرح‌های ارائه‌شده در مراکز و کمیته‌های تحقیقاتی در کل کشور عدد و رقم بالایی خواهد شد. همچنین دانشجویان تحصیلات تکمیلی شامل دانشجویان کارشناسی‌ارشد و دکتری رشته‌های مختلف علوم پایه مثل بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، مهندسی بافت و... و تحصیلات تکمیلی همه رشته‌‌های علوم پزشکی است. حال باید پرسید که تولید محصول و علم این میزان تحقیق و هزینه‌های جاری چقدر است؟ اگر دانشجوی وزارت بهداشت و در متن کار بوده باشید، به‌راحتی می‌توانید بفهمید که خروجی بسیاری از دانشکده‌های علوم پزشکی-چه دانشگاه‌های تیپ یک و چه پایین‌تر- از تالیف یا ترجمه چند جلد کتاب تجاوز نمی‌کند. براساس آمار درج‌شده در دانشگاه تیپ یک علوم پزشکی تبریز با بیش از 36 هزار مقاله و طرح ثبت‌شده در سامانه پژوهان دانشگاه، فقط 74 عدد اختراع و ابداع در سامانه به ثبت رسیده که با قبولی واقعی و کاربردی بودن تمامی این اختراعات ثبت‌شده، این میزان 0.002درصد کل مقالات است. براساس آمار ارائه‌شده در سایت علوم پزشکی شیراز و در دفتر ثبت اختراعات و ابداعات، آخرین آمار گزارش‌شده مربوط به سال 92 با 50 مورد ثبت است. و اطلاعاتی مبنی‌بر آمار ثبت ابداعات در سایت علوم پزشکی تهران یافت نشد.اگر در میان دانشگاه‌های وزارت علوم از میزان بازدهی و تولید محصول و صنعت حاصله از تحقیق و پژوهش سوال شود، آمار و ارقام و نمایشگاه‌های دستاوردهای علمی دانشگاه‌های شاخصی مثل دانشگاه صنعتی‌شریف، امیرکبیر، خواجه نصیر طوسی و... پاسخ قانع‌کننده‌ای به این سوال خواهد داد. اما در مراکز تحقیقاتی وزارت بهداشت هم پاسخ به همین میزان قانع‌کننده است؟ قاطعانه می‌توان گفت خیر. براساس آمار سامانه نظام نوین اطلاعات پزشکی کشور-نوپا- فقط در سال 2019 حدود 30 هزار مقاله به چاپ رسیده که از میان 6 هزار و 500 پایان‌نامه ثبت‌شده، اما تحولی به همین مقدار در میزان رشد علمی علوم پزشکی یا دستاوردهای علمی و صنعتی علوم پزشکی به چشم نمی‌خورد، چرا؟ چون روند پژوهشی و معیار سنجش افراد و کارهای تحقیقاتی معیوب و مایوس‌کننده است. همچنین عمده تولیدات علمی و محصولات کاربردی پزشکی مربوط به شرکت‌های دانش‌بنیان خصوصی می‌شود که متر و معیار آنها مبتنی‌بر کاربردی و تولیدی بودن امور پژوهشی است.

چرا روند تحقیق و پژوهش در علوم پزشکی معیوب است؟

ممکن است عده‌ای صرف این میزان بالای نیروی کار علمی و سرمایه مادی را لازمه آموزش نیروی متخصص پژوهشگر بدانند ولی با نگاهی به سایر دانشگاه‌های شاخص داخلی و خارج از کشور، می‌توان دریافت که آموزش نخبه‌ پژوهشی با هزینه کمتر و اثربخشی بالاتر نیز ممکن است. برای فهمیدن علت معیوب بودن روند سیستم پژوهشی در وزارت بهداشت باید به روال معمول انجام پایان‌نامه- که قسمت بزرگی از تعداد پژوهش‌هاست-در دانشکده‌ها نگاهی انداخت. برای شروع کار تحقیقاتی باید ابتدا استاد و در قدم بعدی موضوع را انتخاب کنید یا اینکه اول انتخاب موضوع و بعد استادی که در آن زمینه فعالیت می‌کند. چون معمولا دانشجویان دید محدودتری نسبت به کاستی‌های علمی و پزشکی و همچنین سلیقه اساتید دارند، انتخاب موضوع پژوهش به استاد واگذار می‌شود. در ادامه نیز به‌دلیل اینکه نه دانشگاه و نه استاد نقشه‌ راهی برای پژوهش در آن زمینه تخصصی ندارند، موضوع پژوهش معمولا ادامه مقالات قبلی همان استاد می‌شود و نهایتا بهترین موضوع آن است که بتوان از آن در زمان کمتر مقاله بهتری به چاپ رساند. قطعا اساتیدی هم که با دید واضح از آینده و نافع بودن پژوهش اقدام به انجام آن می‌کنند، وجود دارند اما درمقابل سایرین فاقد این خصلت، بسیار معدودند. ادامه‌ مسیر پژوهش هم شامل روند زجرآور آماده کردن پروپوزال یا همان نامه پیشنهاد موضوع تحقیق برای ارائه در گروه درسی موردنظر، گرفتن مجوزهای لازم شروع کار، دریافت هزینه طرح از دانشگاه، دریافت هزینه از استاد مربوطه و نهایتا آماده کردن مقاله پژوهشی است که از شرح آنها خودداری می‌کنیم.

معیار سنجش افراد و مراکز و طرح‌های پژوهشی در علوم پزشکی چیست؟

مقاله چاپ‌شده، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین و اصلی‌ترین معیار سنجش و پایش است. در این قاموس بهترین استاد و بهترین مرکز تحقیقاتی، استاد و مرکزی هستند که با بازدهی بالاتر هزینه را به کاغذ تبدیل کنند. درنتیجه بهترین دانشجو نیز سریع‌ترین آنها در تولید مقاله است؛ فارغ از اینکه که اهمیت علمی انجام این پژوهش که صدها مقاله از آن در دنیا قبل‌تر انجام شده، چیست یا اینکه چگونه به محصول تبدیل خواهد شد. همچنین پاداش‌های مالی- متناسب با ارزش ژورنال یا پایگاهی که مقاله در آن به چاپ رسیده است- برای چاپ مقاله هم به وخیم‌تر شدن این اوضاع کمک می‌کند. شما کافی است در انتهای مقاله خود آدرس چند مرکز تحقیقاتی را اضافه کنید تا از پاداش‌های مالی آنها برخوردار شوید، مراکزی که حتی ممکن است شما را نشناسند. اگر دانشکده‌ علوم پزشکی پس از یک دهه تاسیس یا استادی با بیش از 10 سال سابقه هیات‌علمی و نزدیک به صد مقاله، غیر از تربیت دانشجویانی که قرار است فقط استاد شوند، حتی دارای یک محصول کوچک کاربردی صنعتی، پزشکی یا تولیدی نباشد، نام این وضعیت غیر از فاجعه چیست؟ البته این روندی است که از وزارت و سپس دانشگاه و نهایتا استاد برای پژوهش انتخاب کرده‌اند، به‌طوری‌که در سابقه تحقیقاتی بسیاری از مسئولان دولتی از سمت وزارت بهداشت تا معاونت‌ها و مدیران مهم دولتی در وزارت بهداشت تعداد چند ده تا چند صد مقاله در سال به چشم می‌خورد که چیزی جز یک شوخی یا اعجاز علمی نیست. کافی است در سامانه علم‌سنجی اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی نگاهی بیندازیم تا متوجه شویم که اساتیدی با چندصد مقاله کم نیستند. سابقه علمی یک استاد و میانگین زمان چاپ یک مقاله را چندماه درنظر بگیریم که استادی در کنار تدریس بیش از 500 مقاله داشته باشد. همچنین در داخل و خارج از دانشگاه‌ها، مراکز تولید مقاله شکل گرفته‌اند که با تجربه کافی از چند عدد و رقم حاصل از کار تحقیقاتی در کمترین زمان و با کمترین هزینه، چند مقاله اسم و رسم‌دار در دنیا به چاپ می‌رسانند.

نقش اساتید در روند تحقیق و پژوهش چقدر مهم است؟

براساس گزارش نشریه تایمز در بین صد دانشگاه برتر در نسبت بین تعداد دانشجو برای هر استاد، رتبه اول با 0.9 دانشجو و رتبه صد با 8.2 دانشجو برای هر استاد است و تنها دانشگاه ایرانی این لیست، علوم پزشکی تهران با تعداد 6.2 دانشجو به نسبت هر استاد است. این نسبت در بسیاری از دانشکده‌های علوم پزشکی زیادتر است و استاد را با محدودیت بیشتری روبه‌رو می‌کند، چراکه اساتید نیز ممکن است همزمان در چندین گروه آموزشی و دانشکده مشغول فعالیت باشند. معمولا نقشه راه و الزامات حساب‌شده از سوی دانشگاه‌ها اعمال نمی‌شود ولی نقش برجسته‌ اساتید در هدایت و انجام تحقیقات کاربردی و دارای فرآورده‌ واقعی بسیار تعیین‌کننده است؛ چراکه انتخاب موضوع و نتیجه پژوهش‌ها مستقیما حاصل تصمیم آنهاست و با مشارکت جمعی اساتید و خلاقیت می‌توان نتایج بهتری را به دست آورد. وجود نظام پایش و پاسخ‌خواهی از گروه‌های آموزشی و اساتید از سوی دانشگاه‌ها می‌تواند کمک شایانی به تحقیقات سالم در دانشگاه کند، چراکه حتی بعد از ده‌ها مقاله بدون کاربرد و شباهت با صدها و هزاران مقاله کارشده در آن موضوع در پایگاه‌های داده، کسی برای غیرمفید بودن شبه‌تحقیقات انجام‌شده بازخواست نخواهد شد. حتی اگر روندی برای پایش اساتید موجود باشد، عملا اجرا نمی‌شود. معیاربودن تعداد مقالات برای ارزشیابی اساتید در دانشگاه‌ها باعث شده که اساتید در ارتباط‌هایی حساب‌شده، اسامی سایر اساتید را در مقالات خود و دانشجویان‌شان به‌عنوان استادراهنما یا مشاور اجباری اضافه کنند. اساتیدی که حتی ممکن است از موضوع پژوهش هم بی‌خبر باشند و نهایت همکاری آنها به چند امضا محدود شود. همین موضوع منشأ اختلافات و مشکلات زیادی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی است وگرنه چگونه ممکن است یک استاد بیش از 10 مقاله در سال چاپ کند؟

آیا تحقیقات رانتی هم وجود دارد؟

در بررسی اطلاعات و آمار منتشرشده از سوی موسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران- نیماد- متوجه خواهیم شد که از 94 میلیاردتومان بودجه نیماد در سه سال، 18 میلیارد آن در اختیار افراد نام‌آشنای حوزه علوم پزشکی در دانشگاه تهران قرار داده شده است که بررسی فعالیت پژوهشی این افراد در سامانه‌های علم‌‌سنجی و پایگاه‌های داده، ما را با رقم‌های نجومی تحقیقات و مقالات روبه‌رو می‌کند. در لیست نیماد که برای توسعه و رهبری پژوهش‌های دانشگاه علوم پزشکی تاسیس شده نیز، نام پنج دانشگاه و موسسه آمریکایی، فرانسوی و انگلیسی به چشم می‌خورد. همچنین رئیس مرکز تحقیقات کبد و گوارش دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله(عج) در گفت‌و‌گویی با ایسنا گفت: «متولیان پژوهش، تخلف پژوهشی می‌کنند. متولیان وزارت بهداشت و معاونان آنها دارند کار اجرایی انجام می‌دهند یا هر هفته چند مقاله می‌نویسند؟ مسئولان اعلام کنند در 6 سال گذشته به چه کسی طرح داده‌اند و بودجه طرح‌ها چقدر بوده است؟» اگر همین بررسی‌ها را تا سطح مسئولیت‌های پژوهشی در دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها هم پایین بیاوریم، به احتمال زیاد به نتایج جالبی برخواهیم خورد. اسامی مشترکی که در بسیاری از مقالات دانشکده و دانشگاه به چشم می‌خورد.

برای اصلاح روند تحقیقات چه باید کرد؟

برای اصلاح روند تحقیقات ابتدا باید نوع نگاه به پژوهش تغییر کند و معنی تحقیقات از «هرچه بتوان آزمایش شود و تولید مقاله کند» به «مجموعه‌ای از پژوهش‌های نظری و عملی که منجر به تولید علم مفید و یا تولید محصول عملی برای رفع مشکلات یا پیشرفت علوم پزشکی شود» تغییر کند و با تغییر معیار علم‌سنجی، اساتید مجبور نباشند برای ارتقای رتبه علمی خود در تولید مقاله از یکدیگر سبقت بگیرند و محصول عملی پژوهش موردنظر باشد. این مهم نیازمند آموزش اساتید و دانشجویان است که استاد بتواند با قطع زنجیرهای حصر در آزمایشگاه و ارتباط با علوم بالینی و صنعت، نظر سرمایه‌گذاری خارج از دانشگاه را به خود جلب کند. متاسفانه خیلی از پژوهشگران از انجام پژوهش کاربردی ترس دارند و ترجیح می‌دهند در این آشفته‌بازار، موضوعی را انتخاب کنند که قبلا در جای دیگری از دنیا کار شده باشد و با ایجاد تغییرات جزئی، احتمال حصول نتیجه بیشتر باشد تا بتوانند مقاله‌ای برای خود دست‌وپا کنند. قطعا سرمایه‌گذار خصوصی نیز به این نوع تحقیقات وارد نخواهد شد. جذب اسپانسر خصوصی موضوعی است که بسیاری از پژوهشگران به‌دلیل ریخت‌وپاش‌های نامعقول، حتی به آن فکر هم نمی‌کنند. شاید یک دانشکده یا دانشگاه علوم پزشکی بتواند با الگوگیری و خلاقیت نقشه‌ای برای برخی مسیرهای تحقیقاتی فراهم کند، اما اصلاح ساختار سودمند و نتیجه‌بخش، وظیفه متولیان و مدیران سازمان‌های تصمیم‌گیر دولتی است.

 * نویسنده: رضا آقابیگی، بیوتکنولوژیست

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰