به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شیوع ویروس کرونا در چندماهی که گذشت، نگرش دنیا را بهگونهای عمیق و اساسی دگرگون کرد. مسائل آشنا برایمان غریب شدند؛ همه چیزهایی که برایمان احساس امنیت میآوردند، برایمان خطرناک شدند و تمام قطعیتها جای خود را به شک و شبههها دادند. بسیاری از کارشناسان در این مدت به این نتیجه رسیدند که بعد از کرونا دیگر دنیا به شکل قبل از خود برنمیگردد. البته بهنظر نمیرسد این تغییرات موقتی باشد و بخشهایی از این بحران تا آینده نیز همراه بشر خواهد بود. بهرغم اینکه کشش زیادی در دنیا برای برگرداندن همهچیز به شکل قبل از کرونا وجود دارد، اما با توجه به رکود اقتصادی ایجادشده و موجهایی از دگرگونی که در ابعاد مختلف رخداده بهنظر میرسد این امر غیرممکن باشد و اگر هم رجعتی در بخشهایی از دنیا رخ دهد، اندک خواهد بود. اما از آنجایی که همیشه هیچچیزی مطلق نیست، میتوان این تغییرات را در جهت مثبت و بهعنوان فرصتهای تازه استفاده کرد و از آنها بهره برد.
تبدیل تغییر به فرصت
«سوزان لی»، معاون رئیس دانشگاه هال انگلیس در گزارشی که برای «تایم» نوشته، میگوید: «یکی از حوزههایی که دستخوش این تغییرات شده، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دنیا هستند و با توجه به اینکه بخشی از دانشجویان دانشگاههای دنیا را دانشجویان بینالمللی تشکیل میدهند، با شیوع کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، بسیاری از دانشگاهها با کمبود بودجه و درآمد ناشی از ثبتنام این قبیل دانشجویان روبهرو شدهاند. دانشگاهها باید بیش از پیش چالش استفاده از تغییرات را بهعنوان یک فرصت استفاده کنند. تحقیقات مهمی که در این مدت در فضای دانشگاهی روی تولید واکسن و کشف درمانهایی برای کرونا انجام شد و آموزشهایی که به متخصصان خط اول مبارزه با کرونا داده شد، سهم آموزش عالی از فرصتهای ایجادشده در این مدت بوده است. از بحران کرونا گرفته تا شرایط بعد از پایان کرونا، دانشگاهها در خطمقدم تحقیق و توسعه در دنیا قرار دارند که قادرند معنای تازهای را به دنیای بعد از کرونا بدهند و به جامعه برای برگشت به زندگی عادی کمک کنند.»
به گفته او، کووید-19 تمام بافتهای جامعه را دچار چالش کرده است. بسته شدن مدارس و دانشگاهها، قرنطینه مردم در خانهها و رکود کسبوکارها و نابودی بسیاری از مشاغل از اثرات این ویروس بود که تعامل انسانی را در قالب فعالیتهای مجازی محدود کرد. انگیزه برای درک دنیای اطراف، یک رفتار ذاتی انسانی است که در مواجهه با پیچیدگیها، ابهامات و تغییر اطلاعات، میتوان حوادث را بهگونهای با اطلاعات موجود، تجربیات، واکنشهای عاطفی و خاطرات، درک و تفسیر کرد. زمانهای بحرانی، نیاز بشر را به درک محیط اطراف تشدید میکند که این کار مستلزم طرح پرسشهای آزادانه است. کنار آمدن با این چالشها نیازمند یک رهبری اصولی، تحقیقات و همکاری و مشارکت گروههای بینرشتهای دانشگاهی است تا درچنین فضایی بتوانند از تمام قابلیتهای دانشگاهها بهعنوان یک فضای کاملا علمی استفاده کنند. معمولا افراد با این انگیزه وارد دانشگاه میشوند که از نظر اجتماعی جایگاه والایی بهدست آورند و نقش خود را در زندگی شخصی پررنگتر کنند و تاثیر مثبتی در جامعهای که در آن زندگی میکنند، داشته باشند و درنهایت، دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند. درحال حاضر هم با توجه به شیوع ویروس کرونا در دنیا و تغییراتی که در دنیا رخداده، زمان آن رسیده که گام را فراتر بگذاریم و آیندهای دیگر بسازیم.
حمایت عمومی، رمز حضور دانشگاهها
با آغاز قرن حاضر، دانشگاههای تحقیقاتی دنیا بهرغم جایگاه اجتماعی خود، با حجم بالایی از مشارکتهای عمومی همراه بوده و مورد توجه قرار گرفتهاند. مدیران دانشگاهی در این برهه دریافتند که بیشتر مردم جوامع مختلف درک درستی از نقش اجتماعی موسسات آموزشی و دانشگاهها ندارند. سوالی که در این میان مطرح میشود این است که چرا مالیاتدهندگان از دانشگاههای تحقیقاتی حمایت میکنند؟ باید گفت موسسات آکادمیک و آموزشی قادر به حل مسائل غیرقابل انتظار هستند، بنابراین رابطه نزدیک آنها با جامعه برای آنها اهمیت بالایی دارد تا از این طریق بتوانند فعالیتهایی را انجام دهند که قابل درکتر بوده و از حمایت جمعی بیشتری برخوردار باشند. درواقع، این حمایتها کلید اصلی حضور امروز دانشگاهها هستند. ارتباط و مشارکت نزدیکتر با هدف پاسخ به نیازهای عمومی و مردمی درکنار آموزش و فعالیتهای تحقیقاتی، درحقیقت سومین ماموریت دانشگاهها بهشمار میرود که مشارکتهای دانشبنیان و دوجانبهای را بین دانشگاهها و اصلیترین نقشآفرینان و تاثیرگذاران جامعه دربرمیگیرد.
نقش گروههای تحقیقاتی دانشگاهی
در دوران شیوع کرونا که دورانی تکرارنشدنی برای بشریت بود، فرصتی برای دانشگاهها فراهم آمد تا قرابت بیشتری با جامعه ایجاد کرده و نقش خود را در کاهش رنجهای جامعه تا حد توان ایفا کنند. بهگزارش تایم، محققان با بررسی اهداف توسعه پایدار در کشورهای مختلف، فرصتی طلایی برای دانشگاهها ایجاد کردند تا فعالیتهای خود را درراستای خلق جامعهای پایدار، هدفمند کنند. دانشگاه سائوپائولو یکی از دانشگاههایی است که در این ارزیابی مشارکت داشت. واکنش این دانشگاه به چالشهای موجود در دوران کرونا به این شکل بود که حدود 200 گروه تحقیقاتی در بحران کرونا مطالعات تحقیقاتی و پژوهشی خود را بدون وقفه دنبال کردند و حتی پروژههای تحقیقاتی جدیدی را دررابطه با کرونا آغاز کردند. تحقیق روی تولید واکسن، تولید ونتیلاتورهای بالینی ارزانقیمت، تکمیل توالیهای ژنومی ویروسی و بازتولید آزمایشگاهی کروناویروس جدید ازجمله فعالیتهای تحقیقاتی گروههای مطالعاتی دانشگاه سائوپائولو بهشمار میرود.
علاوهبر این، 20 گروه آزمایشگاهی در این بازه زمانی تلاش کردند پنج مرکز تشخیصی را ساماندهی کنند. این مراکز مجهز به لطف نیروهای داوطلب، قادرند درحال حاضر روزانه 1500 تست کووید-19 انجام دهند. دو بیمارستان متعلق به دانشگاه سائوپائولو است و دو بیمارستان دیگر هم با ظرفیت سههزار تختخواب بهتازگی راهاندازی شده است که بیماران مبتلا به کووید-19 را در بخشهای جداگانه و ایزوله نگهداری میکنند.
تلاش بیوقفه جامعه دانشگاهی دانشگاه سائوپائولو در حمایت از عموم مردم در دوران شیوع کرونا توجه رسانهها و شبکههای مجازی را بهخود جلب کرده، بهطوری که در اقدامی بیسابقه تلاشهای این مرکز آموزشی و اعضای هیاتعلمی آن از رسانههای جمعی پخش شده است. در این میان، سایت این دانشگاه بهعنوان منبعی معتبر برای ارائه اطلاعات موردنیاز به مردم شناخته شده و با اطلاعات خوبی که در اختیار بازدیدکنندگان از سایت قرار داده، شمار بازدیدهای روزانه از آن سایت تاحد زیادی افزایش یافته است. با توجه به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد، دانشگاه سائوپائولو یکی از دانشگاههای مهم در پیشبرد تحقیقات و فعالیتهای آموزشی در دوران کرونایی شناخته شده است.
این مرکز دانشگاهی حتی بهتازگی با بهخدمت گرفتن کادر آکادمیک و آموزشی جدید و تازهنفس برای برآوردن اهداف توسعه پایدار در دل دانشگاه عزم خود را جزم کرده و با این کار به موفقیتهایی هم دست یافته است. از این میان میتوان به افزایش تولید محصولات پایدار اشاره کرد که توانسته سوءتغذیه را در برزیل و نقاط دیگر این کشور کاهش دهد. آنها در ارتباط با ملاحظات زیستمحیطی در پاسخ به سیاستهای دولت فدرال ابداعاتی نیز داشتهاند. برزیل در دنیا بهعنوان قطب تولید انرژی پایدار شناخته میشود و هدف آن کاهش سرمایهگذاری روی سوختهای فسیلی است. هدف دانشگاه سائوپائولو -که گام بزرگی محسوب میشود- بهبود مشارکت دانشجویان از همه اقشار جامعه و با هر موقعیت اقتصادی است. انتظار میرود در سال 2021، قریب به 50درصد دانشجویان ورودی دانشگاه از بین مدارس دولتی باشند و 5/37درصد را هم دانشجویان اقلیت تشکیل دهند.
پیشروی دانشگاههای دولتی آمریکا بعد از کرونا
رکود اقتصادی درپی شیوع کووید-19 در جهان، فرصتی را برای موسسات و دانشگاههای دولتی فراهم کرده تا فرآیند آموزش را برای تمام دانشجویان قابل دسترس کنند. اساسا، دانشگاههای دولتی آمریکا بهدنبال بحران ناشی از جنگ داخلی در سال 1862 متولد شدند و بعد از آن بود که طرح راهاندازی و تاسیس دانشگاههای دولتی در هر ایالت آمریکا ارائه شد. این دانشگاههای دولتی با هدف آموزش فرزندان والدین طبقه کارگر باهزینهای مناسب و قابل پرداخت برای این قشر از جامعه تاسیس شدند. بعد از جنگ جهانی دوم، دانشگاههای دولتی آمریکا در زمینه تحقیقات روند روبهرشدی را طی کرد که درنهایت منجر به غلبه آنها بر اروپا و ژاپن شد. تاثیر این دانشگاهها در آموزش عالی آنقدر قابلتوجه بود که برنامههای استراتژیک پس از جنگ، مشارکت دولت با دانشگاهها را تثبیت کرد که باعث شکلگیری بنیاد ملی علوم و موسسه ملی بهداشت آمریکا شد.
جهش دیگر در عصر حاضر و با شیوع کرونا رخ داد که فاجعه عظیمی را برای آمریکا و جهان بهدنبال داشت. البته این بحران، علاوهبر مشکلات بهداشت عمومی، اقتصاد کشورها را نیز دچار رکود کرد. با اجرای طرح قرنطینه در آمریکا، اقتصاد آن متوقف شد و شمار بیکاری بهشدت افزایش یافت تا جایی که به بزرگترین رکود از دهه 1930 تاکنون تبدیل شده است. بسیاری از دانشگاههای دولتی آمریکا پیش از شیوع کرونا هم دچار نوسانات مالی بودهاند و از وضعیت بغرنج مالی رنج میبردند. بعضی از این موضوعات مالی به دلیل کاهش بودجههای دولتی بهوجود آمده بودند و از سوی دیگر، تغییر و کاهش شمار دانشجویان نیز چالشهای اقتصادی را برای این موسسات آموزش عالی ایجاد کرده بودند. بیشک، رکود اقتصادی ناشی از شیوع کرونا در جهان نابودی این دانشگاهها را تسریع کرده است. آن دسته از دانشگاههایی که از این بحران اقتصادی بعد از بحران جان سالم بهدر میبرند، در گذر زمان قدرت خود را بهدست میآورند و ماموریت این دانشگاهها و کالجها در روند کنار آمدن با کمبودها و تنگناهای پیشرو بیشتر میشود و درنهایت به هدف اصلی خود یعنی برآوردن نیازهای اصلی جوامع دست مییابند.
در دهههای اخیر، تعداد دانشگاههای دولتی کمتر شده و بهراحتی در دسترس قشر ضعیف جامعه نیستند، حتی هزینهها هم از سوی آنها قابل پرداخت نیست. دلایل این امر بسیار زیاد است، اما دو دلیل اصلی وجود دارد؛ یکی دانشجویانی هستند که در این مراکز آموزش میبینند، بیشتر دانشگاههای دولتی معمولا با حجم بالایی از دانشجویان بینالمللی روبهرو هستند و با توجه به تنوعی که دیده میشود، این دانشجویان معمولا برای تحصیل در این دانشگاهها شهریههای بالایی را میپردازند که همین امر در افزایش بودجه این دانشگاهها تاثیر چشمگیری دارد. اما با شیوع کرونا، عصر طلایی دانشگاههای دارای دانشجویان بینالمللی رو به افول گذاشته است که البته برای آنهایی که به ماموریت اصلی دانشگاههای دولتی باور دارند، این خبر خوشایند نیست.
دومین مساله، نوع آموزشی است که در دانشگاهها به دانشجویان داده میشود. دانشگاههای دولتی جامع بهلحاظ تاریخی طبق روندی ثابت، کلاسهایی را با موضوعاتی خاص دنبال میکنند. اما دیگر زمان این شیوه تدریس سپری شده و موسسات و دانشگاههای آموزش عالی باید هدف خود را روی تامین تقاضای جامعه متمرکز کنند. شیوع ویروس کرونا در جهان، نیاز جامعه را به داشتن متخصصانی سوق داده است که بتوانند بیماران را درمان کنند، همچنین همهگیرشناسانی که بتوانند موارد ابتلا را بهخوبی ردیابی و شناسایی کرده و متخصصان آماریای که مدلهای مختلف جمعیتی را ارائه کنند. دانشگاههایی که درحالحاضر و با توجه به شیوع کرونا در خط مقدم ارائه خدمات و تامین نیازهای جامعه هستند، بعد از پایان این همهگیری بهطور قطع از نظر بودجهای در صدر قرار خواهند داشت.
* مترجم: ندا اظهری