گستره، مبانی و آثار مواسات در سیره امام حسن علیه‌السلام
بررسی روایات نشان میدهد همانطور که در فرمایش آیت‌الله خامنه‌ای نیز مورد اشاره قرار گرفت، جمع ارزش‌ها و مبانی انسانی و اسلامی است که ضرورت اقدام به مواسات برای مؤمنان را دوچندان می‌نماید.
  • ۱۳۹۹-۰۲-۱۹ - ۲۰:۰۸
  • 00
گستره، مبانی و آثار مواسات در سیره امام حسن علیه‌السلام
کریم اهل بیت؛ طلایه‌دار مواسات
کریم اهل بیت؛ طلایه‌دار مواسات

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «مواسات» به عنوان یکی از مفاهیم مهم اخلاقی و اجتماعی در اسلام، بارها مورد توجه و تأکید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قرار گرفته است. ایشان مواسات را همراهی کردن و کمک کردن به مؤمنان در همه‌ی امور دانسته(۱)؛ و برای نمونه با یاد کردن از آن به عنوان یکی از راه‌های علاج فقر در جامعه، فرمودند «مواسات یعنی هیچ خانواده‌ای از خانواده‌های مسلمان و هم‌میهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمک رسانی به سوی آنها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر این‌که یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است»(۲). ایشان پس از شیوع بیماری اخیر و به دلیل آسیب پذیری برخی اقشار از این موضوع، بار دیگر به مواسات و همدلی و کمک مؤمنانه توصیه کردند.(۳) پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در یادداشت پیش‌رو، به مناسبت سالروز میلاد امام حسن مجتبی علیه‌السلام، ابتدا به برخی از ابعاد سیره‌ی آن حضرت در این­ باره اشاره داشته و سپس مبانی سیره‌ی مواساتی کریم اهل بیت علیهم‌السلام مورد توجه قرار داده‌است. در گام بعد به حدود و ثغور این اقدام از دیدگاه امام علیه‌السلام پرداخته شده و در نهایت به برخی آثار مواسات در بیانات اهل بیت علیهم‌السلام اشاره می‌شود.

* مواسات در سیره کریم اهل بیت علیهم‌السلام

علاوه برآنکه به سبب روایات متعدد درباره سیره‌ی اجتماعی امام حسن علیه‌السلام، از آن حضرت به عنوان کریم اهل بیت علیه‌السلام یاد میشود، باید بدانیم که این ویژگی مورد توجه دیگر امامان نیز قرار گرفته و برای نمونه امام صادق علیه‌السلام در بیان سیره‌ی جدّ خود، تأکید نمودند که در زمانه‌ی امام حسن علیه‌السلام، کسی چون او دغدغه یاری‌رسانی به مردم را نداشته است.(۴) این ویژگی امام حسن علیه‌السلام به قدری در صفحات تاریخ برجسته شده، که حتی در میان منابع اهل سنت بر آن تأکید میشود؛ چنانکه ابن عساکر و سیوطی، به تجلیل از حضرت به دلیل برخورداری از صفت  بخشندگی و مواسات پرداخته اند.(۵)

با مرور سیره اجتماعی امام حسن علیه‌السلام میتوان زیباترین نمونه‌های غم­خواری و همدردی با اطرافیان را مشاهده کرد. ابن عباس مطابق روایتی چنین نقل میکند که همراه با امام حسن علیه‌السلام در مسجدالحرام بودم. آن بزرگوار معتکف بود و در همان حال دور خانه خدا طواف می‌کرد. تا آنکه یکی از شیعیانش نزد وی آمد و گفت: شخصی از من طلبکار است و اگر ممکن است شما آن را بپردازید. حضرت فرمود: سوگند به خدای این خانه امروز چیزی نزدم نیست. فرد نیازمند گفت اگر مقدور است از او مهلت بخواهید، زیرا مرا به زندان تهدید می‌کند. ابن عباس نقل میکند که امام بی درنگ طواف را قطع کرد و برای ضمانت وی حرکت نمود. گفتم: ای فرزند پیامبر! آیا فراموش کرده‌ای که در حال اعتکاف هستی؟ فرمود: آری، می‌دانم ولی من از پدرم شنیدم که از قول پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمود هرکس حاجت برادر مؤمنش را برآورد، بسان کسی است که چندین هزار سال خدای را عبادت کرده است، عبادتی که روزها در حال روزه باشد و شبها در حال نماز.(۶) این روایت علاوه بر نشان دادن اهمیت مساوات در دین اسلام و نسبت آن با عبادت های معمول چون نماز و روزه، مصداقی از مواسات و کار و نیاز دیگری را بر عمل و هدف خود مقدّم قرار دادن است.

مواسات در سیره امام حسن علیه‌السلام ویژگی های خاصی دارد. برای نمونه، نیاز نبود که فرد نیازمند به حضرت مراجعه کند و کافی بود ایشان از مشکل فردی با خبر شود تا برای حلّ آن اقدام نماید. برای نمونه در روایتی آمده است که امام حسن علیه‌السلام هنگامی که شنید مردی از خداوند درخواست میکند ده هزار درهم به او عطا نماید، بلافاصله به منزل خود رفتند، آن مقدار پول را برداشته و به او بخشیدند.(۷) ویژگی دیگر مواسات در سیره آن حضرت نوع نگاه ایشان به این عمل، به عنوان یک وظیفه جدی فرد مسلمان است. از روایات چنین استفاده میشود که گویی آن حضرت، باری را همواره بر دوش خود احساس میکند. از این رو حتی با کمک به دیگران در حد بضاعت و توانشان، در چهره ایشان نوعی شرمندگی از فردی که مورد یاری قرار گرفته، ظاهر میشود؛ چنانکه مردی به محضر امام رسید و از آن حضرت درخواست رفع حاجت خود را کرد. امام به او فرمودند «من به نیاز تو آگاه شدم اما آنچه شایسته حاجت تو باشد اکنون در اختیار ندارم. اگر مقدار اندکی مال که نزد من موجود است را بپذیری، آن مقدار را نیز به تو پرداخت خواهم کرد». آن مرد سخن امام را پذیرفت و حضرت با محاسبه دقیق و جستجو در میان دارایی خویش، از هر آنچه در اختیار داشت، بخشی را به او بخشید.(۸) ویژگی دیگری که در یاری‌رسانی امام موج میزد، نوع بخشش امام به دیگران است. ایشان طوری با افراد نیازمند برخورد میکردند که گویی آنان را به معنی واقعی شریک و برادر خود می دانستند و برای او سهمی از اموال و دارایی خویش قائل بودند. همین امر سبب شد تا مطابق روایاتی حضرت بارها تمامی اموال خویش را به چند بخش تقسیم کرده، دست نیازمندان را گرفته و به منزل برده و بخشی از دارای ها را به ایشان ببخشند.(۹)

* مبانی سیره مواساتی امام حسن علیه‌السلام

پرسشی که کمتر بدان پرداخته شده آن است که وجود چه مبانی و اصولی سبب میشود تا امام حسن علیه‌السلام این چنین در امر مواسات اقدام نماید. بررسی روایات نشان میدهد همانطور که در فرمایش آیت‌الله خامنه‌ای نیز مورد اشاره قرار گرفت، جمع ارزش‌ها و مبانی انسانی و اسلامی است که ضرورت اقدام به مواسات برای مؤمنان را دوچندان می‌نماید. در ادامه با اشاره به سیره امام حسن علیه‌السلام، به برخی از این مبانی اشاره میشود.

الف) ضرورت فراهم آوردن توشه‌ی آخرت

این موضوع را میتوان در روایتی مشاهده نمود که مطابق آن حضرت تأکید نمودند «هراس از آخرت برای کسی است که اموال خود را در همین دنیا باقی گذارد، اما اگر او این اموال را پیش‌تر به آخرت فرستاده و از آن بهره‌مند گردد همواره خوشحال از مرگ می‌بود». همین نگاه سبب میشد تا حضرت چنین در جستجوی نیازمندان بوده و از ولع و اشتیاقی وافر در یاری رساندن به دیگران برخوردار باشد.

ب) مشخص بودن بهره هر شخص از نعمات دنیا

به‌طور طبیعی فردی که تنها تلاش خود را سبب افزایش اموال و برخورداری از دنیا بداند، هنگام بخشش، نوعی نگرانی از تأمین نیاز آینده را خواهد داشت. امام حسن علیه‌السلام در همین راستا تأکید فرمودند که هر شخص در این دنیا مطابق آنچه برای او از نعمات مقدر شده باشد، بهره‌مند خواهد شد و اطلاع از این سازوکار و توجه به آن را ویژگی هر خردمند دانسته‌اند(۱۱)؛ و میتوان گفت با وجود چنین مبنایی، یکی از موانع مهم مواسات و شریک دانستن دیگر مؤمنان در اموال خود، برطرف میگردد.

ج) ارتباط دو طرفه انفاق و روزی

مطابق روایات متعددی در فرمایشات ائمه هدی علیهم‌السلام، کمک به دیگران سبب افزایش روزی میگردد. امام حسن علیه‌السلام به این امر توجه داشته و از این رو مطابق یک روایت، وقتی از ایشان پرسیده شد که چرا هیچ نیازمندی را نا امید نمی‌سازید، فرمودند: «عادت خداوند این است که نعمتهایش را بر من ارزانی بدارد و عادت من هم این است که نعمتهایش را به بندگانش عطا کنم؛ و چه بسا اگر ازاین عادت خود دست بردارم، خداوند هم دست از عادت خود بردارد». حضرت با این بیان به شیعیان توجه دادند که ارتباطی وثیق میان روحیه مواسات و برخورداری از نعمات دنیا وجود دارد.(۱۲)

د. زشتی خود بزرگ بینی و زیبایی زهد و ارتباط با نیازمندان

به‌طور طبیعی فردی که به دلیل برخورداری از ثروت، شهرت و مقام از نشست و برخواست با عموم مردم پرهیز نماید و اعتقاد به این رابطه ندارد، نمیتواند درکی از اهمیت مواسات داشته باشد. از همین روی میتوان عکس این تفکر را سبب توجه بیشتر به هم‌نوعان و نیازهای آنان دانست. امام حسن علیه‌السلام با وجود برخورداری از مقام خلافت و قرار گرفتن در جایگاه نواده رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، همچنین با وجود برخورداری از اموال قابل توجه(۱۳)، همواره به نعمات دنیا به حد نیاز روی می‌آورد و با پیشه نمودن زهد، ارتباط تنگاتنگی با نیازمندان داشت. برای نمونه و مطابق روایتی، آن حضرت پس از آنکه غذایی ساده میل فرمود، با رسیدن غذای بهتر و مفصل‌تر، دستور دادند تمامی غلام‌های باغ ایشان حاضر شوند و از آن غذا صرف کنند.(۱۴) طبیعی است که با این دیدگاه و عمل، هر شخصی خود را در رنج و غم دیگران شریک خواهد دانست و میان خود و دیگران فرقی نخواهد گذارد.

ه. هماهنگی فطرت آدمی با مهر و عطوفت

نفس پایبندی به ارزش‌های انسانی و فطری نیز میتواند هر انسانی را به مواسات و همدلی فراخواند. از این رو ائمه علیهم‌السلام و بویژه امام حسن علیه‌السلام بارها بر این موضوع تأکید و توصیه به اتصال و اشتراک انسان‌ها با یکدیگر و ضرورت محکم کردن پیوند محبت میان انسان ها بر این اساس داشتند.(۱۵) سیره‌ی اجتماعی امام حسن علیه‌السلام نیز مصادیق بارزی از این نوع نگاه را به همراه دارد. در اینجا به مناسبت میتوان اشاره به مرحله‌ای بالاتر نمود. اینکه حتی فراتر از انسان‌ها، حضرت در برابر حیوانات نیز رفتاری داشتند که گویی موظف به تأمین نیازمندی آنها هستند؛ برای نمونه مطابق خبری می‌فرمودند «از خداوند شرم، که حتی حیوانی به من نگاه کند و من او را غذا ندهم».(۱۶)

* بررسی گسترده مواسات و همدلی با دیگران

از جهات گوناگون میتوان به حدود و ثغور مواسات در نگاه امامان شیعه علیهم‌السلام  پرداخت؛ که در ادامه به برخی ابعاد آن اشاره میشود.

الف) گستردگی مخاطبان مواسات

بیش از هر سخن با مراجعه به سیره‌ی امام حسن علیه‌السلام میتوان برداشت نمود که در نفس همدلی و حل مشکلات دیگران، تفاوتی میان انسان‌ها نیست. چنانکه مطابق روایت مشهوری آن حضرت در برابر مرد شامی که با زبان ناپسندی ایشان را خطاب قرار داده و حتی حضرت را با عباراتی حاوی نفرین و دشنام خوانده است، با همان روحیه‌ی مثال زدنی فرمودند «گمان میکنم غریب باشی؛ شاید امر بر تو مشتبه شده باشد؟ اگر از ما رضایت بخواهی، رضایت می‌دهیم؛ اگر چیزی بخواهی، به تو عطا خواهیم نمود...».(۱۷)

ب) دامنه وسیع موضوع مساوات

در روایت اخیر موضوع دیگری نیز قابل استفاده است و آن اینکه مواسات تنها به امور مالی منحصر نیست و در این راستا امام علیه‌السلام از تمامی نیازمندی‌های احتمالی مخاطب خود جویا شده و فرمودند: «اگر از ما راهنمایی بخواهی، تو را هدایت می‌نماییم؛ اگر حاجتی داشته باشی، روا میکنیم؛ اگر گرسنه باشی، تو را غذا میدهیم، اگر برهنه باشی، لباس به تو می‌پوشانیم؛ اگر محتاج باشی، تو را بی‌نیاز خواهیم کرد؛ اگر رانده شده باشی، تو را پناه میدهیم... و اگر اثاث مسافرت خود را بیاری و مهمان ما باشی تا موقعی که بخواهی بروی، برای تو بهتر است».(۱۸)

ج) شمول مواسات به همه اموال

اشاره شد که امام حسن علیه‌السلام چندین بار اموال خویش را برای اهدا به نیازمندان تقسیم نمودند. شیخ طوسی در روایتی نشان میدهد که آن حضرت، اموال خود را، از درهم و دینار گرفته تا لباس و کفش و هرآنچه بود به دو بخش می‌نمود، یک بخش را برای خود بر می‌داشت و بخش دیگر را به نیازمندان میرساند.(۱۹) این موضوع نشان میدهد در صورت برخوداری و توان، شایسته است اقدام به گزینش اموال برای کمک به دیگران نشود و به عکس نشان میدهد باید در جستجوی همه اموالی بود که امکان شریک نمودن دیگران در آن وجود دارد.

* اشاره به آثار مواسات در بیان و سیره امام حسن علیه‌السلام

تأکید امام حسن علیه‌السلام بر مواسات و همدلی میان مؤمنان از یک زاویه به دلیل آثار و بهره‌های فراوانی بود که به دنبال این عمل بر فرد، جامعه و عزت شریعت اسلام جاری میشد. از جمله‌ی این آثار میتوان به تحوّل و دگرگونی اشاره کرد که در فرد نیازمند نسبت به شخصیت و افکار یاری دهنده به وجود می‌آید؛ نگاهی که در کمترین حد، شرایط را برای بهره‌مندی او از باورهای مذهبی نیز بیش از پیش فراهم می‌آورد. برای نمونه میتوان به همان روایت مواجهه امام حسن علیه‌السلام با فرد شامی اشاره نمود. مطابق این خبر، فرد در پاسخ به عنایات حضرت، گریان شد و با توجه به آنچه درباره امام شنیده بود، اعلام کرد «شهادت میدهم که شما خلیفه‌ی خداوند در زمین هستید و به حق، خدا بهتر میداند که مقام رسالت را کجا قرار دهد. شما و پدرتان نزد من دشمن‌ترین خلق خدا بودید، ولی اکنون من محبوب‌ترین خلق خدایی هستید که میشناسم».(۲۰) اثر مهم دیگرِ همدلی و مواسات، حس نشاط درونی و خاصی است که پس از یاری دیگران در انسان به وجود می‌آید. این موضوع نیز مورد توجه امام حسن علیه‌السلام قرار گرفته؛ و از این رو وقتی از آن حضرت سؤال شد که دنیا برای چه کسی به خوشی و خرّمی میگذرد، فرمودند کسی که تلاش میکند دیگران را در زندگی خود سهیم قرار دهد و شریک او باشد؛ و وقتی پرسیده شد حیات دنیوی چه کسی برای او همراه با بدی و دشواری است، در تعبیری با اشاره به امر مواسات، فرمودند: «کسی که هیچ شخصی در زندگی او، زندگی نکند».(۲۱) بخش مهمی از آثار شایع شدن مواسات در جامع اسلامی، مربوط به نقش بسزایی است که این اقدام در وضعیت اقتصادی جامعه و میزان بهره‌مندی طبقات گوناگون از امکانات زندگی خواهد داشت. رخت بستن فقر از جامعه اسلامی، افزایش ثروت و رفاه عمومی در طبقات مختلف و تعدیل اقتصادی از جمله آثاری است که تحقق آنها در صورت وجود همدلی میان مؤمنان و روحیه حل مشکلات یکدیگر با تمام توان، حتمی دانسته شده است.(۲۲)

 

پی نوشت:

۱) ۱۳۸۶/۶/۳۱
۲) ۱۳۸۱/۹/۱۵
۳) ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
۴) صدوق، امالی، ص۲۴۴.
۵) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، ص۲۴۴؛ سیوطی، تاریخ خلفا، ص۱۸۹.
۶) عطاردی، مسند الامام المجتبی علیه‌السلام، ص۶۷۲.
۷) اربلی، کشف الغمه، ج ۲ ص ۱۸۱.
۸) همان.
۹) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، ص۲۳۸.
۱۰) یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۵.
۱۱) ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۲۳۲.
۱۲) سیوطی، کنزالمدفون، ص۱۲۳.
۱۳) برای اطلاع بیشتر در این زمینه، رک: صفری فروشانی و معصومه اخلاقی، سبک زندگی اقتصادی امام حسن علیه‌السلام، مجموعه مقالات همایش سبط النبی امام حسن مجتبی علیه‌السلام، ج ۲.
۱۴) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۳، ص۲۳۸.
۱۵) برای نمونه، رک: کافی، ج۲، ص۱۷۵؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۳۱۶.
۱۶) نوری، مستدرک الوسائل، ج۷، ص۱۹۲.
۱۷) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۴.
۱۸) همان.
۱۹) طوسی، تهذیب، ج۵، ص۱۱.
۲۰) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۸۴.
۲۱) عطاردی، مسندالامام المجتبی، ج۲، ص۹۵۵.
۲۲) برای اطلاع بیشتر از این روایات، رک: مجموعه مقالات همایش سبط النبی(ص)، ص۲۷۹-۲۸۰.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰