تکلیف خودمان را مشخص کنیم که آوینی عرفانی با رویکردهای تربیت فردی را می‌خواهیم با اُورکتی بردوش و فِریم عینکی سنتی و محاسنی یک دست یا آوینی انقلابی با خوانش‌‌هایی از اندیشه‌های اندیشمندان بلاد دور که منجر به نقد مبانی توسعه می‌شد؟
  • ۱۳۹۹-۰۱-۲۳ - ۱۱:۲۵
  • 00
آوینی، اندیشمندی انقلابی یا عارف مسلکی محزون

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، صالح اصغری، توسعه دهنده سواد فضای مجازی و جامعه پژوه طی یادداشتی برای «فرهیختگان» نوشت:

1- آوینی را دوست دارم و آل احمد را نیز، هردو را در شکل گیری شخصیت و هویت جستجوگر دوران نوجوانی ام سهیم می بینم. اولی را فردی تر و دیگری را اجتماعی تر .... دلیل ش اما جالب است و وجهی رسانه ای دارد.

2- قرائت من از اندیشه آوینی رنگ و بویی هویتی دارد آنجا که از بازگشت به خویشتن سخن میگوید.بماند که بازگشت به خویشتن آوینی با آل احمد فرق دارد،آوینی برخلاف آل احمد و شریعتی هم آغوش مرگ بود و از خویشتن و تمدن سخن می گفت و آل احمد و شریعتی در مطلع انقلاب.....آوینی از مرگ انقلاب نگران بود و شریعتی منتظر تولدش شاد.

3- در نبود آل احمد، شریعتی و مطهری، آوینی سعی کرد که باشد. آوینی نماینده انقلابی پساانقلابی ست که هرمقدار زور بزنیم کلیشه ی شکل گرفته از وی توسط برخی دوستان انقلابی بیش از آنکه رو به جلو باشد رو به گذشته است.

4- و صدالبته برای برخی آوینی خوب،همین آوینی مرده یا بهتر بگویم آوینی شهیدی است که هم دمِ پلاک و چزابه و فکه است، عارف مسلکی با دغدغه های فردی درحفظ یاد شهدا...

5- تا زمانی که جوان انقلابی در دانشگاه به اردوی راهیان نور با تصاویر آوینی بسنده می کند و  در هیات بیش از کتاب و سخنرانی به مداحی و عمل جهادی فکر می کند از آوینی، یک انقلابی در نمی آید.

6- برساخت هویت انقلابی از آوینی و تفوق اندیشه وی بر تصاویر اُوِرکت بر دوش و صدای حزن انگیزش در روایت فتح وظیفه جوان انقلابی روزگار ماست ...

مشکل دوم اینکه بخواهیم از آوینی یک  قرائت انقلابی داشته باشیم این است که اوضاع کمی خطرناک می شود و از دَر و دیوار برایتان می بارد که این تفکرات التقاطی چیست؟!

پذیرش این آوینی برای برخی که علوم انسانی غربی را به کُل نجس العین می دانند  بسی سخت است، پذیرش این آوینی یعنی باز شدن باب دیالوگ با اندیشه های علوم انسانی وارداتی که تا دیروز  با چوب اومانیستی، لیبرالیستی، پرگماتیستی، مارکسیستی و هزار فحش و فضیحت رانده می شد و برای برخی از قشریون نماد تفکر اصیل بود.

این آوینی دروازه ذهنش به روی اندیشه ها بسته نیست و جوانان ساده دل را ممکن است از صراط  برخی جریان های معرفتی شیپور به دستِ جزم اندیشِ قشری نگر دور کند.

در پایان تکلیف خودمان را مشخص کنیم که آوینی عرفانی با رویکردهای تربیت فردی را می خواهیم با اُورکتی بر دوش و فریم عینکی سنتی و محاسنی یک دست که از آسمان ها ما را به سوی مرگی شریف می خواند یا آوینی انقلابی با خوانش هایی از اندیشه های اندیشمندان بلاد دور که منجر به نقد مبانی توسعه می شد؟

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰