به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حالا که مـــینویســـم چند ساعتی از اعلام آخرین آمار و اطلاعات درباره تعداد مبتلایـــان و جانباختـــگان کرونا در ایران میگذرد. براساس آخرین آمار اعلامشده از سوی کیانوش جهانپور، رئیس روابطعمومی وزارت بهداشت ابتلای قطعی ۱۳۹ نفر به کرونا تایید شده است و ۴۴ مبتلای جدید هستند که از این تعداد ۱۵ نفر از استان قم، ۹ نفر استان گیلان، چهار نفر در تهران، یک نفر استان مرکزی، سه نفر در خوزستان، دو نفر در سیستان و بلوچستان، یک نفر در استان کرمانشاه، یک نفر در اردبیل، یک نفر در مازندران، یک نفر در لرستان، دو نفر فارس، یک نفر استان سمنان، دو نفر کهگیلویه و بویراحمد و یک نفر هرمزگان هستند. از این ۴۴ نفر جدید چهار نفر فوت کردند و شمار جانباختگان به ۱۹ نفر افزایش یافت.
جهانپور همچنین درمورد آزمایشگاههای معین جهت بررسی تست ابتلا به کرونا هم گفت: «تا پایان این هفته شمار آزمایشگاهها به ۱۵ میرسد و امیدواریم ظرف هفته آینده این تعداد به ۲۲ آزمایشگاه مرجع برای تشخیص کووید۱۹ برسد تا پاسخگویی به مردم سریعتر صورت گیرد.»
با احتساب آمار مبتلایان به کرونا در ایران و براساس اعلام مراجع بینالمللی تا بهحال بیش از 81هزار نفر در دنیا به این ویروس مبتلا شدهاند و از این تعداد دوهزار و 770 نفر جانشان را از دست داده و بیش از 30هزار نفر نیز بهبود پیدا کردهاند. فرانسه اولین جانباخته از ابتلا به کرونا در این کشور را ثبت کرد و برزیل هم در آمریکایجنوبی خبر از ثبت اولین مورد ابتلا به کروناویروس در این کشور را تایید کرد. خارج از دایره خواندن آمارها، همچنان و احتمالا علیالدوام (تا روزی که کرونایی روی کرهزمین در حال جولان دادن باشد) راهکار مواجهه با این میهمان ناخوانده همان مراقبتهای شخصی و رعایت بهداشت فردی است و بعد از ابتلا هم که هزاربار و بلکه هم بیشتر گفته شده است که درصد قلیلی از مبتلایان جانشان را از دست میدهند و با مراقبتهای معمول الباقی مبتلایان جان سالم به در میبرند و به زندگی عادی برمیگردند.
کرونا را تبدیل به انگ اجتماعی نکنیم
از مقدمه تکراری حول ماجرای شیوع و جولان کروناویروس که عبور کنیم و دست از سر گفتهها و شنیدهها برداریم به مسائل مهم دیگری هم برمیخوریم که گفتن و بازخوانی آنها خالی از لطف نیست. قبل از ارائه تحلیل یا بهتر هشداردادن، بهتر این است یک دیالوگ آشنا را با هم مرور کنیم.«داداش من اگر بفهمم کرونا دارم هم به کسی نمیگم، همین شماهایی که من رو میشناسید دیگه جواب سلامم رو هم نمیدید. یه جوری همه ترسیدن و همه وحشت زدن که آدم ترجیح میده به هر بیماری مبتلا بشه و هر مرضیرو تجربه کنه ولی کرونا نگیره.» این دیالوگ و صحبتهایی از این دست را من حداقل در چند روز اخیر در اماکن عمومی و خصوصا اتوبوس و... زیاد میشنوم. دیالوگ بالا هم بین دو سرباز بود که دیروز در اتوبوس خط یک اتوبوسرانی تهران شکل گرفت.
دو روز پیش هم شاهد چنین گفتوگویی بین دو نفر دیگر از مسافران اتوبوس بودم و سوای اینکه چقدر به این گفته اعتقاد داشتند یا نه، اما زنگ خطر جدی را به صدا درمیآورد و میتوان ذیل دوری از انگ اجتماعی به آن پرداخت؛ اینکه با نگاههای سنگین و برخورد انتزاعی و به دور از واقعیت با پدیده کرونا در مواجهه با مبتلایان و حتی افراد سالم مقدمات طردشدن افراد در جامعه و حتی خانوادهها را فراهم کنیم. به هرحال همانطور که میدانیم و بارها گفته شده است علائم ابتلا به کرونا خیلی شبیه آنفلوآنزاست و از اینرو قطعا هرکسی که چنین علائمی دارد مبتلا به کرونا نیست، اما نگاه کلی حاکم بر جامعه (که البته اجتنابناپذیر است) فضا را به سمتی برده است که خیلی از افراد برای فرار از انگ اجتماعی و مطرود شدن توسط جامعه علائمشان را پنهان میکنند یا تا وقتی به حد اضطرار و خطر نرسیدند به پزشک و درمانگاه و بیمارستان مراجعه نمیکنند. این شاید توصیه عبث و درخواست بیهودهای به نظر برسد، خصوصا حالا که رسانههای رسمی و غیررسمی، دوستان و دشمنان درحال القای ترس و وحشت به جامعه هستند، اما تجدیدنظر و تلطیف نگاه به افراد جامعه و ترسیم فضای روانی و اجتماعی دوستانهتر حتما میتواند به کنترل و جلوگیری از اپیدمی این ویروس مرموز کمک کند و زودتر از شر کرونا رها شویم.
به هرحال خیلی از افرادی که مبتلا به این ویروس هستند (به گفته کارشناسان بیش از 97 درصدشان) دیر یا زود از این بیماری رها شده و بهبود مییابند و دوباره قرار است در جامعه به روابط اجتماعی و کاریشان بازگردند. نگاه منفی و سوءظن به آنها حتما بر روح و روانشان اثر سوء خواهد گذاشت و فردا روزی که از این ماجرای کرونا همه نجات پیدا کنیم، با چنین وضعی کار سختی درجهت ترمیم فضای روانی و اجتماعی خواهیم داشت.
فراز و فرود تدابیر و راهکارهای مقابلهای
چند روز پیش در همین صفحه در ارتباط با راهکارهای مختلف مواجهه با کرونا هم در کشور خودمان و هم در بیش از 30 کشور دنیا که با شیوع کرونا دست و پنجه نرم میکنند و میجنگند، صحبت کردیم و آنجا پرده از راهکارهای مختلف اعم از قرنطینه شهری و محلی تا قرنطینه خانگی و... برداشتیم. دقیقا در همان گزارش هم گفتیم و نوشتیم که برای مواجهه با کروناویروس و شیوع آن صرفا یک راهکار وجود ندارد، همانطور که قرنطینه کردن شهرها و خانهها یکی از راههاست، آموزشهای فردی و حمایت عاطفی و... هم راهکارهای دیگری است که بسته به شرایط موجود در هر کشور و میزان اپیدمی این ویروس خطرناک اتخاذ و اجرایی میشود. حتی از انتقادات موجود به راهکارها هم گفتیم و نوشتیم اگر قرنطینه کردن از نظر ما راهکار مناسبی به نظر میرسد، خیلی از کشورها و کارشناسان در دنیا منتقد این روش هستند و انقلتهای بسیاری را به چین وارد کردهاند که چرا دست به قرنطینه ووهان (محل شیوع کرونا) زده و میلیونها نفر را در خانهها محبوس کرده است. به هرحال آنچه اجتنابناپذیر است، اقدام و عملگرایی و آنچه تحملناپذیر است، بیعملی و سکون در تصمیمگیری و انفعال است.
در کشور ما هم بعد از ورود و شیوع کرونا با هر مبدا و منشایی تدابیر و تصمیمات گوناگونی اتخاذ شده است، تدابیر و تصمیماتی که هر لحظه بهروز میشوند و تمهیدات و پیوستهای بیشتری به آن اضافه میشود تا اینکه منجر به نتیجه و بهبود شرایط فعلی شود. به هرحال از مرحله کمبودها حداقل در مراکز درمانی و بیمارستانی تا حدی عبور کردهایم و تصاویر و اخبار تا حدی امیدوارکننده است. اما یکی از مسائلی که واکنشهای زیادی را به دنبال داشت و در درست و غلط بودن آن اظهارات و سخنان و پیشنهادات گوناگونی مطرح شد، مساله تعطیلی شهرها و مراکز آموزشی و... بود. در همان اوایل شیوع کرونا در ایران تجمعات و مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاهها، خوابگاهها و... برای مدتی تعطیل و از مردم خواسته شد در خانهها بمانند و ضمن رعایت بهداشت فردی تا جای ممکن از خانهها خرج نشوند و اجازه بدهند پروسه جلوگیری از شیوع و اپیدمی کرونا به سلامت اجرایی شود.
در همین وانفسا اما اتفاقاتی افتاد که کمی از ریلگذاری اولیه خارج شدیم و انتقادات و پیشنهادات به سمتوسوی دیگری رفت. تنشهای خبری و مواجهه با مساله کرونا در ایران از رسانه شروع شد، آنجایی که برخلاف خیلی از کشورهای دنیا تکصدایی و متولی واحد جای خودش را به چندصدایی داد و هرکسی شروع به اظهارنظر در ارتباط با آمار مبتلایان و جانباختگان و شرایط موجود کرد. آنجایی که از نماینده مجلس و فلان رئیس بیمارستان و دانشگاه علوم پزشکی تا فلان متخصص و شهروند عادی همه تریبوندار شدند و شروع به اظهارنظر کردند و ذیل همین اتفاق بخش زیادی از توان رسانههای رسمی که لازم بود برای روشنگری و امیدبخشی هزینه کنند، صرف تایید و تکذیبهای اظهارات عجیب شد.
با این همه و بعد از عبور از این وضعیت شلمشوربای رسانهای که حالا البته تا حدی کنترل شده است، سیل نقدها و انقلتها به سیاستها و راهکارها رسید. عدهای میگفتند چرا فلان شهر را که مبدا شیوع بوده قرنطینه نکردید، چرا همه مراکز آموزشی و مشاغل و... را تا بعد از عید تعطیل نمیکنید و چرا فلان کار را نمیکنید و بهمان کار را میکنید. در همین فضای ملتهب و خودمتخصصپنداری همهگیر، حسن روحانی در آخرین جلسه ستاد مبارزه با کرونا اظهارات و تصمیمات نهایی این ستاد را اعلام کرد که هم کمی تعجببرانگیز بود (برای گروهی از افراد) هم کمی امیدبخش (برای گروهی دیگر از افراد).
واکنشها به «از شنبه همهچیز عادی میشود»
روحانی در جلسه ستاد مبارزه با کرونا در ارتباط با آخرین اقدامات و تمهیدات اندیشیده شده پیرامون مقابله با این ویروس چینی خاطرنشان کرد: «خوشبختانه گزارش وزیر بهداشت امیدوارکننده است و حرکت به سمت کنترل ویروس کروناست. در موضوع ویروس کرونا و اخبار و اطلاعات مربوط به آن، مرجع فقط صدا و سیماست. متاسفانه در فضای مجازی و رسانههای معاند حرفهای عجیب و غریبی گفته میشود که مردم نباید به آن توجه کنند و از طرفی مسئولان فضای مجازی باید در این زمینه به خوبی وظایف خود را انجام دهند. کار و فعالیت در کشور باید به صورت آنچه در ماهها و هفتههای گذشته بوده ادامه پیدا کند، منتها هرکجا جمعیت و اجتماعی است همه باید مراقبتهای لازم پزشکی را انجام دهیم. هر جایی که ستاد از شنبه لازم دید اگر مدرسه، دبیرستان، دانشگاهی و محل اجتماعی یا مورد خاصی را تشخیص داد خودش اعلام میکند، بنابراین از روز شنبه همه روالها با صورت عادی خواهد بود اگر مورد خاص و شرایط ویژه را ستاد ملی به آنها اعلام میکند و اجتهاد در برابر این مورد خاص نباید داشته باشیم، همه موظف هستند از ستاد اطاعت کنند.»
این سخنان روحانی به مذاق خیلیها خوش نیامد، عدهای این اظهارات را ناشی از بیاطلاعی رئیسجمهور نسبت به اتفاقات در جریان و شیوع کرونا دانستند اما برخی دیگر این تصمیمات را درست و لازم دانستند و تعطیلی کشور را به هیچ شکل و شمایلی به صلاح نمیدانند.
دوره قرنطینه گذشته است، الان مردم باید خودشان مراقبت کنند
در همین راستا و در تحلیل اظهارات رئیسجمهور مبنیبر عادیسازی شرایط و همچنین تبیین وضعیت موجود و اطلاع از آخرین اتفاقات شرایط کرونایی کشور، با برخی کارشناسان و مسئولان این حوزه گفتوگو کردیم تا نظرات آنها را هم در تکمله اتفاقات و سیاستهای پیشرو داشته باشیم و تصویر بهتری از آینده ارائه کنیم.
مینو محرز، عضو کمیته کشوری بیماریهای عفونی وزارت بهداشت در ارتباط با شبهات گوناگون حول ماجرای ویروس کرونا با تایید و تاکید بر نقش مردم در مبارزه و مواجهه با کرونا به «فرهیختگان» گفت: «مردم باید اصول بهداشتی خصوصا بهداشت فردی را رعایت کنند. این اصلیترین گزارهای است که باید اتفاق بیفتد و از این روش ما میتوانیم به سمت کنترل و عبور از شیوع کرونا حرکت کنیم. شدت ارجاع بیمار علامتدار کرونا به بیمارستانهای معین کمتر شده است و مردم باید با مراقبتهایی که انجام میدهند از ابتلای جدید جلوگیری کنند. بالاخره این ویروس قرار نیست همیشه بماند و سربار مردم و مملکت باشد و باید کنترل و ریشهکن شود. در ارتباط با تعطیل شدن یا نشدن تجمعات و مراکز آموزشی اعم از دانشگاهها و مدارس و... هم باید بگویم امروز مساله قرنطینه اصلا مطرح نیست. چین چنین اقدامی را انجام داده و شهرها را قرنطینه کرده است ولی هنوز مشخص نیست این کار درستی باشد یا نه و مجامع بینالمللی هم این کار چین را تایید نکردند. الان مثل قدیم نیست که شهر کوچکی باشد و خیلی مسائل خاصی نباشد و آن را قرنطینه کنیم. الان باید مردم خودشان را قرنطینه کنند، یعنی حتیالامکان اگر کاری ندارند از منازلشان خارج نشوند. میبینیم که رسانهها فقط در حال آزاردادن مردم هستند، یکدفعه شایعه میکنند که قرار است تهران قرنطینه شود و همه هجوم میآورند برای خروج از شهر و تجمعات عجیبی شکل میگیرد، مردم به فروشگاهها و... هجوم میبرند و این خودش نوعی تجمع است که ما آن را منع میکنیم. دانشگاهها و مدارس و... تعطیل باشند یا نه هم بستگی به وضع اپیدمی بیماریها دارد. به این بستگی دارد که بیماری درحال حاضر در چه حدی است و آلودگی چقدر است. اصولا هرچه تجمع کمتر بهتر است، اما تصمیمگیری در این باره به عهده وزارت بهداشت است و آنها هم با بررسی اطلاعات موجود و... در اینباره تصمیم نهایی را میگیرند که دانشگاهها و مدارس باز باشد یا خیر. اصولا وقتی شدت اپیدمی داریم هرچه تجمع کمتر باشد، بهتر است.
قرنطینه الان مطرح نیست و ما باید خودمان رعایت کنیم. اگر من بیمار هستم در خانه بمانم چون وظیفه من این است که خودم را سالم نگه دارم و بعد هم به جامعه آسیب نزنم، من مسئول عدم سرایت به هموطنانم هم هستم. قرنطینه امروزی این است و با همکاری خود مردم صورت میگیرد. با این وضعیت احتیاجی به این نیست که در و پیکر شهری که چند میلیون جمعیت دارد را ببندیم و این اتفاق هم اصلا ممکن نیست. هر روز باید مواد غذایی و... به این شهر وارد و از آن خارج شود و از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین امکانی وجود ندارد. این مشکل که کرونا تبدیل به یک انگ اجتماعی شده هم وجود دارد، بهخاطر اینکه مردم میترسند و ترس از این بیماری باعث شده است بدتر همیشه در وحشت باشند و در این شرایط هم تصمیمات غلط گرفته میشود و این مشکل هم متاسفانه بین مردم ما وجود دارد. این اتفاق یک تجربهای شد که رسانهها بهطور ممتد و مستمر مردم را برای مصائب و بیماریها و راههای سرایت و درمان و... آماده کنند و آنها را از ترس و وحشت دور نگه دارند. درنهایت هم اینکه براساس آمار و اطلاعات موجود از نظر بیماران شدیدی که به بیمارستانهای معین مراجعه میکردند ما با کاهش مراجعه روبهرو هستیم. تعداد خیلی زیادی از افراد هم علائم خیلی مختصری دارند.»
باید با مکانیسمی امید را به جامعه بازگردانیم
بعد از مینو محرز، علی دباغ عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح وضعیت موجود پس از شیوع کرونا در کشور پرداخت و همچون بسیاری دیگر از کارشناسان و متخصصان با تاکید بر رعایت بهداشت فردی و اجتماعی گفت: «در ارتباط با اینکه آیا این بیماری دورهای دارد و چه زمانی دوره آن به اتمام میرسد و از شر آن راحت میشویم؟ باید بگویم فکر نمیکنم الان به این راحتی بتوان معلوم کرد که این ویروس تا چه زمانی ماندگار است و چه دورهای دارد. این ویروسی است که از تقریبا دو ماه پیش در کل دنیا شایع شده و وقتی یک ویروس تازه شایع شده است هنوز رفتارش قطعی نیست و نمیتوانیم برای آن دورهای را درنظر بگیریم. ضمنا الان اگر نگاه کنید روز اول در چین بود و حالا به 40 کشور دنیا رسیده است. دنیا در آستانه یک پاندمی ویروس (ویروسی که به همه جای دنیا سرایت کند) است. البته این هم قطعی نیست و تاکید میکنم نمیتوان به قطعیت گفت که دنیا با یک پاندمی ویروسی مواجه است. درباره این هم که تعطیلی مدارس و دانشگاهها کمکی به روند مبارزه با کرونا میکند یا نه، باید بگویم من شخصا نظرم این است که شاید اگر ما بتوانیم یاد بگیریم با این ویروس این مدت (یکماه دو ماه یا هرچی) درست زندگی کنیم بخش قابلتوجهی از راه مقابله و مبارزه را رفتهایم. ترس و هراس و اضطراب و افسردگی همه سیستم ایمنی جامعه را نابود میکند. اگر بشود یکجوری با مکانیسمی، امید و تلاش را به جامعه برگرداند شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود و اثر این امیدبخشی خیلی بهتر است.
باید ما یاد بگیریم که با یکسری کارها و ابداعات شرایط را بهبود بخشیم. مثلا افراد یاد بگیرند با فاصله حداقل یک متر از دیگران حضور داشته باشند و امورشان را انجام دهند. فرقی نمیکند افراد سالم هستند یا ناسالم. اگر وقتی به خانه میآییم دستمان را ابتدا بشوییم، کفشها را خارج از خانه و لباسها را در یک کمد جداگانه قرار دهیم و این کار را همه انجام دهیم شاید بشود اقداماتی انجام داد که این اسب سرکش و چموش کرونا را مهار کنیم. من میدانم حوصله سر رفتن و خسته شدن مردم خودش یک ضربه است ولی به هرحال انجام این کارها برای کنترل کرونا لازم است. الان اگر همهجا تعطیل باشد بالاخره یک خرید که میخواهیم انجام دهیم و از خانه خارج شویم، خب اگر برای همین خرید کردن ساده هم خیلی چیزها را رعایت نکنیم باز به همان خانه اول برمیگردیم. پس همه اینها به رفتار اجتماعی ما و فرهنگ سلامت ما بستگی دارد و ما باید به داد خودمان برسیم و به خودمان کمک کنیم.
ما اگر به جای واژه ترس در مواجهه با کرونا واژه احتیاط را انتخاب کنیم چیزی را از دست ندادهایم. هر دو ایرانی تا یک مدتی یک متر تا دومتر از هم فاصله داشته باشند، چون نمیدانیم چه کسی مبتلاست و چه کسی نیست و شاید همانی که سالم به نظر میرسد جزء همان 80 درصدی باشد که علائمی ندارند. روزانه دستانمان را مکرر بشوییم، وسایلی را که از بیرون میخریم و قوطیها و بستهبندیها را ضدعفونی کنیم. این رفتارهای فردی خیلی در پیشگیری از ابتلا به این ویروس کارساز است و باید به آنها عمل کنیم.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه