به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، امسال دو نفر از سینماگران آمریکایی که پیش از این کمدیساز بودند، مهمترین آثار سیاسی-اجتماعی سال را تولید کردند؛ تاد فیلیپس و جی روچ، کارگردانهای «جوکر» و «بامبشل». اینها هر دو یهودی هستند، با این تفاوت که فیلیپس بهطور شناسنامهای یهودی است و فردی سکولار بهحساب میآید، اما مورد عجیب جی روچ ابتدا مسیحی پاپتیست بود و سپس یهودی شد. اولین فیلم جی روچ با نام «رادیو باغ وحش» در سال 1993 ساخته شد و فیلم بعدیاش در ۱۹۹۷، اولین سری از فیلمهای «آستین پاورز» بود.
آستین پاورز مثل جیمز باند یک جاسوس انگلیسی است که فیلمهای آن هم شبیه جیمز باند پر از صحنههای جنسی هستند. مجموعه فیلمهای آستین پاورز از این جهت با بامبشل ارتباط پیدا میکند که خود روچ در آن فیلمها از زنان بهشدت استفاده ابزاری و کالایی کرده بود و حالا در آخرین فیلمش همین قضیه را به چالش میکشد. جی روچ در فیلم بامبشل به هیچوجه از صحنههای جنسی استفاده نکرده است. او این کار را نکرد تا متهم به این نشود که به بهانه مذمت شهوات، آن را نمایش داده که مخاطبانی را جذب کند. او در بامبشل به دوربینهایی که بدن مجریان زن را با نماهای خاص و تحریککننده پوشش میدهند، انتقاد میکند و به همین دلیل خودش از نمایش صحنههای جنسی بهطور صریح پرهیز کرده است تا دچار تناقض نشود.
آیا جی روچ با فیلمی مثل بامبشل از رویهای که در ۹ فیلم قبلیاش داشت، توبه کرده است؟ باید فیلمهای بعدی او را دید تا چنین چیزی مشخص شود و البته باور این سخت است که یک نفر در هالیوود تا ابد فیلمهایی بدون صحنههای اروتیک بسازد. با این حال نکته مهمتر نه تحول فکری جی روچ بلکه موضعگیری او و بسیاری از اهالی هالیوود در برابر دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکاست.شاید اگر ترامپ رئیسجمهور نمیشد و هالیوود که بهطور سنتی با دموکراتها همدل است، با او حتی بیشتر از تمام جمهوریخواهان پیشین مشکل پیدا نمیکرد، جنبش «me too» هم ایجاد نمیشد و به یاد کسی نمیافتاد که دهها سال است در رسانههای آمریکا از زنان بهرهکشی جنسی میشود.
خود فیلم بامبشل نمونه بسیار خوب و واضحی است که میشود در آن ارتباط این جنبش با روی کار آمدن شخصیتی مثل دونالد ترامپ و خصومتهای هالیوود علیه او را دید. بامبشل یک فیلم ژورنالیستی، اجتماعی، سیاسی و البته فمینیستی است که در آخرین سال از دوره اول ریاستجمهوری ترامپ نمایش داده شد و در سال انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به جشن آکادمی اسکار آمد تا رتبه سوم را بهلحاظ نامزدی در بخشهای مختلف کسب کند. از فیلمی مثل «۱۹۱۷» که ناگهان بهدلیل ایجاد شدن شرایط جنگی میان ایران و آمریکا، در فهرستهای منتقدان ایالات متحده عروج کرد و فصل جوایز را زیر تیغ درو برد تا «جوکر» و «انگل» که در پیوند با حال و هوای روحی و اجتماعی این روزهای جهان، دهها برابر بیشتر از حالت معمولیشان دیده شدند، امسال سینمای جهان پر از گزارههایی فرامتنی بود که روی نگاه به متن سینما تاثیر گذاشتند و بامبشل هم یکی از فیلمهایی است که در چنین فضایی دیده شد.
سهراهی زنان آمریکا از نگاه جی روچ
«بامبشل» فیلمی درباره راجر آیلز، رئیس هیاتمدیره شبکه فاکس نیوز و آزار جنسی تعداد زیادی از کارمندان زن این شبکه توسط اوست. میگن کلی، گرچن کارلسون و کایلا پوپیسیلش شخصیتهای اصلی این فیلم هستند که نقشهایشان را به ترتیب شارلیز ترون، نیکول کیدمن و مارگو رابی بازی میکنند. ماجرا با کرتچن کارسون و اجرای برنامهای انتخاباتی توسط او در حضور دونالد ترامپ آغاز میشود. کرتچن استدلالی میآورد و از ترامپ میپرسد که آیا شما ضدزن هستید؟ دونالد ترامپ که فاکس نیوز را خانه خودش میداند و توقع چنین چالشی را ندارد، با خشم جواب او را میدهد. در ادامه او به توئیتر میرود و سلسلهای از نوشتههای فحاشانه را علیه کرتچن به اشتراک میگذرد.
شاید دونالد ترامپ ربط مستقیمی به ماجرایی نداشته باشد که بامبشل روایت میکند اما روایت از اینجا آغاز میشود تا ارتباطی بین ترامپ و حرکتهای زنستیزانه او در ناخودآگاه مخاطبش جا بیفتد. از طرف دیگر میگن کلی با بازی نیکول کیدمن یک مجری فمینیست است. او حتی یک روز بدون آرایش جلوی دوربین میرود که حرکتش با واکنش تند و زننده راجر آیلز مواجه میشود. میگن کلی اولین مجری زنی است که از فاکس نیوز بیرون میآید و علیه آیلز به دلیل آزارهای جنسیاش شکایت میکند. این حرکت کمکم باقی زنانی که آزار دیدهاند را دارای جرات اظهارنظر میکند. سومین زن مهم این فیلم کایلا پوپیسیلش با بازی مارگو رابی است. او تازه به فاکس نیوز آمده و بسیار جاهطلب و علاقهمند به پیشرفت کردن است. کایلا با زنی دیگر آشنا میشود به نام جس کر که کیت مک کینون نقشش را بازی میکند. جس همجنسباز است و به دلیل جوی که فاکس دارد، این را مخفی میکند. جس در این فیلم به نمادی از وضعیت دیکتاتوری مردسالارانه در فاکسنیوز تبدیل میشود چون نباید همجنسباز بودنش را علنی کند وگرنه از این شبکه اخراج خواهد شد. با تمرکز روی شخصیت جس کر میشود موضع فیلم بامبشل را هم بهتر فهمید.
بامبشل از موضع لیبرال به محافظهکاری حمله میکند. جامعه و سیاست آمریکا دهها سال است که به شکلهای مختلف آوردگاه این دو گروه بوده است. بامبشل فیلمی پردیالوگ و کلا پرحرفی است. از لحاظ بصری چون لوکیشنهای متعددی دارد و اکثر این لوکیشنها در دفاتر فاکس نیوز و مکانهای شیک و اشرافی دیگر هستند، بخش مهمی از بار بصری فیلم را معماری بخشهای اعیاننشین نیویورک به دوش میکشد. سه زن در این فیلم چهرههای اصلی هستند. میگن کلی زنی تنها و مستقل است. دیگری گرچن کارلسون، بانویی اهل خانواده و مادر سه فرزند و سومی کایلا پوپیسیلش، دختری بسیار جوان که در ابتدای راه زندگیاش قرار دارد و معلوم نیست راه میگن کلی را انتخاب خواهد کرد و تنها میشود یا مثل گرچن کارلسون تشکیل خانواده خواهد داد. کایلا در پایان فیلم از فاکسنیوز میرود اما راه سومی هم در برابرش قرار دارد که جس کر پیشپای او گذاشته است. فیلم در مورد مسیر آینده کایلا ژستی بیطرفانه گرفته، اما اسباب و لوازم از قبل طوری چیده شدهاند که به شکل ناخودآگاه بهترین گزینه همان راهی که جس کر انتخاب کرده است، به نظر برسد.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار