به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ماجرای عینالاسد برای آمریکاییها همچنان تمام نشده و ظاهرا قرار هم نیست که به این زودیها تمام شود. اگر اخبار و اطلاعیههای منابع رسمی و رسانهای آمریکاییها در همین چند روز جمعبندی شود و در مقام مقایسه با سخنان ترامپ در عصر روز چهارشنبه، هشتم ژانویه قرار گیرد مشخص میشود فاصله از کجا تا به کجاست. تازه این اخبار هم صرفا مربوط به همان مقامات و رسانههای آمریکایی است نه رسانههای کشورهای دیگر مخصوصا عراقیها که از خسارات و تلفات عینالاسد پس از حمله موشکی ایران آمار بسیار بالاتری ارائه میدهند.
تناقض بزرگ از ترامپ تا پنتاگون
رسانهها ثبت کردند که ترامپ در فاصله 20 ساعت بعد از حمله به عینالاسد در مقابل خبرنگاران و دوربین رسانههایی که نشست خبری او را بهصورت زنده به سراسر جهان مخابره میکردند قرار گرفت و رسما اعلام کرد هیچ نیروی آمریکایی در اثر حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه آمریکاییها در استان الانبار «کشته یا زخمی نشده» و تنها «خسارتهای مختصری» ایجاد شده است. هرچند خیلیها آن سخنرانی را انتخاباتی عنوان کردند و گفتند ترامپ تلاش کرد بیشتر از هرچیز دیگری بهگونهای سخن بگوید تا آینده سیاسی خود در آمریکا و در فاصله چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری به خطر نیفتد، اما کارشناسان مختلفی از کشورهای جهان تاکید کردند واقعه هشتم ژانویه 2020 چه بر انتخابات آمریکا و حتی در فرآیند استیضاح دونالد ترامپ تاثیر بگذارد یا نه، عمیقا جایگاه ایالات متحده را در خاورمیانه و جهان تغییر خواهد داد و نقش این کشور را در جهان بهعنوان یک ابرقدرت بعد از جنگ جهانی دوم با چالش مواجه خواهد کرد. نقطه آغازی که در تاریخ پیش از آن مشابهی نداشته، به این معنا که آمریکا بهصورت مستقیم و رسمی از سوی کشور دیگری هدف قرار بگیرد و ضربه بخورد و پاسخ ندهد.
این روایت اما ظرف روزهای بعد ابعاد متنوع و گستردهتری هم به خود گرفت، چراکه پنتاگون و سنتکام بهعنوان رسمیترین منبع نظامی در آمریکا بهصورت قطرهچکانی به تایید اخبار رسانههای مختلف پرداختند و در چند مرحله که آخرین آن روز گذشته بود، خبر دادند تلفات و خسارات آمریکاییها افزایش یافته است. آنها ابتدا اعلام کرده بودند تنها 11 نفر از سربازان ضربه مغزی شدهاند و حالا اعلام کردهاند تعداد بیشتری از آنها برای مداوا به کویت و آلمان منتقل شدهاند.
گزارشهای منابع رسمی نظامی آمریکا البته تنها بخشی از واقعیتهایی است که بعد از واقعه بهتدریج رسانهای شده و اندکاندک جزئیات آن اتفاق را افشا کرده است. برای مثال CNN بهعنوان اولین رسانهای که اجازه حضور در پایگاه عینالاسد را یافت، طی گزارشی از حجم بالای تخریب در این پایگاه خبر داد، سولههای بتنی که زیر و رو شده بودند، ساختمانهای عظیمی که به تلی از خاک تبدیل شده بودند. گزارشگر این شبکه آمریکایی همانجا بود که گفت بعید است با این حجم بالای تخریب، افسران و سربازان آمریکای حاضر در پایگاه (که ارقام حداقلی از حضور 1500 نفر حکایت داشت) آسیبی ندیده باشند.
نیروهای چندملیتی هم به روایت ماجرا پرداختند
بعد از آن تلویزیون دانمارک بود که با یکی از افسران حاضر در پایگاه عینالسد گفتوگو کرد و توصیف بسیار مهمی از عملیات شهیدسلیمانی را از زبان این نظامی منتشر کرد. در ابتدای این گفتوگو خبرنگار از وی میپرسد چرا آژیرهای هشدار قبل از رسیدن موشک نخست بهصدا درنیامدند؟ و افسر دانمارکی پاسخ میدهد: «بهنظر میرسد موشکها به دستگاههای رادارگریز بسیار دقیقی مجهز بودند. بعد از آن حملات موشکی پیاپی ادامه یافت و تقریبا 13 موشک شلیک شد.»
این افسر دانمارکی در این مصاحبه تاکید کرد: «موشکها بسیار دقیق بودند، از اینجا میتوان فهمید ایرانیها نقشههای دقیقی از پایگاهها، مقرهای مدیریتی، پناهگاهها و آشیانه هواپیماها داشتند و میتوانستند پناهگاهها را هم در حالی که در اوج آرامش و تسلط بودند، بزنند. حدود یکساعت بعد از حمله آمبولانسها و ماشینهای آتشنشانی به محل آمدند. وقتی ما در پناهگاه بودیم صدای بالگردهای نظامی و فریاد سربازان را میشنیدیم ولی به دستور فرماندهان خود و از ترس حملات بیشتر خارج نشدیم. آنچه قطعا میدانم این است که دستگاههای کنترل رادارهای غولپیکر با همه تجهیزاتشان بهعلاوه مقر اطلاعات نظامی آمریکا، انبارهای اسلحه، باند پروازی جنگندهها و سکوهای دیدهبانی هوایی و پایگاههای شلیک موشک زمینبههوا بهطور کامل تخریب شدند و دستگاههای حسگر هوایی و حرارتی هم از بین رفتند.» بعد از آن روایتی از فرمانده نیروهای لیتوانیایی در منطقه منتشر شد که او هم حجم خسارات و تلفات را بسیار بالا و سنگین توصیف کرد.
آنچنانکه در ابتدای بحث هم گفتیم، این گزارشها تنها بخشهایی از تاثیر یک عملیات مهم بر معادلات منطقه و حتی جهان است و هنوز بخشهای مهمی از این تاثیرات، رسانهای نشده یا خود را نشان نداده است. چنانکه در روزهای اخیر سفرهای متعدد برخی مقامات منطقه به تهران ازجمله مقامات قطری و عمانی گویای این است که تحولات با سرعت و اثر بیشتری از آنچه در رسانهها منتشر شده در جریان است. «فرهیختگان» در شماره امروز خود به تحلیل این موضوع پرداخته است.
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه:
قدرت بازدارندگی نظامی ایران مشخص شد
جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد در توضیح آثار راهبردی این عملیات اظهار داشت: «اثرات متعددی را میتوان بهعنوان ثمرات این عملیات برای ایران برشمرد؛ نخست اینکه توان موشکی ایران و دقت این موشکها را برای دوست و دشمن اثبات کرد. دوستان متوجه شدند چه توانمندیهایی داریم و اگر روزی درگیری اتفاق بیفتد چه قابلیتهایی در دسترس ایران وجود دارد.» وی افزود: «به هر ترتیب همه منافع آمریکا و متحدان آن در منطقه در تیررس ایران قرار دارند و این توانمندی اثر بازدارندگی دارد.»
این کارشناس مسائل منطقه با بیان آنکه تمام تمرکز دشمن این است که روحیه ما را در هر درگیری تضعیف کند، ادامه داد: «نکته دیگر این بود که اقدام قاطعانه سپاه، روحیه مردم در داخل و اعتمادبهنفس ملی را تقویت کرد.»
قنادباشی با تاکید بر آنکه دشمن هم در این عملیات قدرت ما را درک کرد، گفت: «نکته بعدی این است که همه دیدند وعده انتقام ایران، رجز توخالی نبود و ما به حرفی که زدیم عمل کردیم. اقدامی که با اعترافات مقامات آمریکایی، رفتهرفته ضربات کاری آن در حال روشنشدن است.»
وی با بیان آنکه حمله به عینالاسد ضربهای کاری با نتایجی تعیینکننده بود، گفت: «اینکه آمریکاییها خبرها را پنهان کردند و سعی داشتند در سطح وسیعی فهرستی از خبرسازی راه بیندازند برای آن بود که ضعف آنها در مواجهه با ایران آشکار نشود.»
قنادباشی توضیح داد: «آنها در این مسیر بهطور مشخص چند خط خبری را دنبال کردند. ابتدا گفتند سطح پاسخ نظامی ایران توافقشده بود. بعد گفتند از این عملیات آگاهی داشتند و پیش از حمله پایگاه را خالی کرده بودند. بعد آسیبها را پنهان کردند. با روشنشدن آسیب واردآمده به تجهیزات، آسیبهای انسانی را انکار کردند و بعد رفتهرفته آمار کشتهها به رسانهها کشیده شد. همه این خبرسازی برای آن بود که ضعف خود را پنهان کنند.»
وی اضافه کرد: «بر اثر رقابتهایی که درون حاکمیت آمریکا وجود دارد امکان پنهانکاری برای همیشه وجود نداشت، افشاگری CNN را هم در همین چارچوب میتوان ارزیابی کرد.» قنادباشی با بیان آنکه در عرصه نظامی قدرت بازدارندگی ایران مشخص شد، گفت: «ما با این حمله اثبات کردیم آسیبپذیری دشمن زیاد است.»
این تحلیلگر مسائل منطقه یادآور شد: «پاسخ نظامی در عینالاسد از نظر سیاسی نیز حائز اهمیت بود و جدا از آثار داخلی، به روحیه مردم منطقه نیز قوت بخشید، چراکه برای آنها مسلم شد با حضور ایران، آمریکاییها توانایی پیشبرد سیاستهای خود را در منطقه ندارند.»
وی فروپاشی هیمنه آمریکا را اثر دیگر عملیات عینالاسد دانست و اضافه کرد: «مشخص شد آن چهرهای که آمریکا از خود به تصویر کشیده بود دروغی بیش نبود و مردم منطقه هم فهمیدند رژیمهای متکی به آمریکا چون عربستان پشتوانه محکمی برای خود ندارند. این موضوع میتواند هیجان انقلابی و پتانسیل انقلابی را میان آنها بیشتر کند و رژیمهای پوشالی و ارتجاعی متکی بر آمریکا را قدری متزلزل سازد.»
قنادباشی ادامه داد: «شکست تصویر ابرقدرتی آمریکا میتواند اقتصاد آنها را نیز تحتتاثیر قرار دهد.»
قنادباشی با بیان آنکه با این عملیات کشورهای منطقه جایگاه ایران را جدیتر میبینند، گفت: «اثر منطقهای حمله به عینالاسد برای کشورهایی چون عربستان یک پاشنهآشیل است. سعودیها فلسفه وجودی خود را براساس دشمنی با ما گذاشتند و برگشت ظاهری برای آنها خیلی هزینهبر است. آنها تمام سرمایههای نظامی و اجتماعی خود را سامان دادند که ایران را دشمن عربستان جلوه دهند و در این مسیر پیوسته وانمود میکردند ایران منطقه را بههم میریزد و حتی به آمریکاییها گفتند اگر به ما کمک کنید، ما رژیمی مقابل ایران هستیم.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا اضافه کرد: «رژیم عربستان بهرغم دشواریهایی که برای چرخش موضع در مواجهه با تهران، مقابل خود میبیند، بهدلیل نگرانی از توان آمریکا برای حفاظت از آن در مقابل ایران، به هر ترتیب در خصومتهای پیشین سست خواهد شد و رویهای متفاوت از قبل را طی خواهد کرد.»
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل:
تثبیت جایگاه منطقهای ایران، پیامد عملیات عینالاسد
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اثرات راهبردی حمله موشکی به پایگاه عینالاسد، به «فرهیختگان» گفت: «این حمله یکسری تبعات کوتاهمدت و یکسری تبعات بلندمدت را بهدنبال داشت. تبعات کوتاهمدت این بود که ایران و آمریکا در آستانه یک جنگ تمامعیار قرار گرفتند، این احتمال وجود داشت که پاسخهای نظامی مجددا تکرار شوند.»
وی افزود: «نکته بعدی این است که اقدام ایران واکنشی به ترور سردار سلیمانی بود و فضا را برای آمریکاییها در داخل عراق قدری دشوار کرد. کمااینکه بلافاصله پارلمان عراق رای به خروج نیروهای آمریکایی داد. به هر حال حملهای که آمریکاییها انجام دادند علاوهبر سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، ابومهدی المهندس را که یک شخصیت مورد وثوق و محبوب بین عراقیها بود و نماد مبارزه با داعش محسوب میشد نیز به شهادت رساند.»
وی با بیان آنکه بزرگترین و مهمترین اثر راهبردی حمله به عینالاسد تثبیت جایگاه ایران در منطقه بود، ادامه داد: «اگرچه خطر جنگ شدت گرفته بود و اگر آمریکا وارد جنگ با ایران میشد، احتمالا خسارتهایی برای کشور رقم میخورد ولی پاسخ ایران جایگاه ایران را از دو منظر تقویت کرد.»
این کارشناس مسائل بیناللمل با بیان اینکه نخستین جنبه حمله به عینالاسد این بود که توان موشکی ایران را به اثبات رساند، خاطرنشان کرد: «پیش از این در مانورها و رزمایشها این موشکها آزمایش شده بود ولی بهعنوان یک عملیات نظامی واقعی مدتها بود که چنین اتفاقی رخ نداده بود و آخرین تجربه نیز به عملیاتی بازمیگشت که بعد از اقدام تروریستی علیه مجلس، پایگاههای داعش مورد اصابت موشکهای ایران قرار گرفت.»
ابوالفتح ادامه داد: «به هر ترتیب پایگاه داعش با پایگاه آمریکاییها تفاوتهای زیادی دارد و به تبع، هدف قرار دادن آنها نیز از جهات مختلف متفاوت است.»
وی دومین جنبه را تغییر در نوع نگاه کشورهای منطقه به ایران و توانمندیهای دفاعی آن دانست و توضیح داد: «برای آنها روشن شد ایران در دفاع از منافع خود هیچ ابایی ندارد و در این مسیر حتی برای حمله به پایگاه آمریکا نیز تردید نمیکند، آنهم جایی که خیلی از کشورها جرات و جسارت اقدام علیه آن را ندارند.»
ابوالفتح با اشاره به تاکید رهبر انقلاب مبنیبر اینکه دوران بزن در رو تمام شده است، گفت: «وقتی آمریکاییها این پیام را با تمام وجود دریافت کردند این موضوع قطعا برای سعودیها و اسرائیلیها به طریق اولی صدق خواهد کرد، بنابراین منطقه متوجه شد که ایران شوخی ندارد و اگر لازم باشد برای تامین منافع خود دست به اقدام تلافیجویانه میزند.»
وی با بیان اینکه دونالد ترامپ احتمالا ناخواسته باعث شد ایران جایگاه قدرت خود را در منطقه ارتقا ببخشد، خاطرنشان کرد: «اگر اقدامی علیه سردار سلیمانی صورت نمیگرفت ایران هم اقدامی علیه آمریکا انجام نمیداد و این موقعیت خود را در منطقه تثبیت نمیکرد.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی یادآور شد: «در تایید همین گزاره شاهد آن بودیم در همان روزهایی که اوضاع بسیار بغرنج و مخاطرهآمیز بود نه صحبتی از نتانیاهو شنیده شد و نه صحبتی از بنسلمان و منطقه عملا در یک سکوت کامل فرو رفته بود؛ چون سران کشورها هر لحظه نگران این بودند که ایران اقدامات تلافیجویانه را در خاک آنها –بهواسطه حضور پایگاههای نظامی در این کشورها- نیز انجام دهد.»
ابوالفتح خاطرنشان کرد: «اقدام ایران و تثبیت موقعیت منطقهای آن متعاقب این عملیات میتواند در آینده ترکیب توازن قدرت را در منطقه به شکل دیگری تغییر دهد.» این کارشناس مسائل بینالملل در توضیح چرایی در نگرفتن جنگ بهرغم برخی پیشبینیها دراینباره، گفت: «یکی از دلایل این موضوع روشن شدن سطح اراده ایران برای آمریکاییها بود. آنها دریافتند ایران واهمهای از درگیری نظامی با آمریکا ندارد و این امر باعث میشود طرف مقابل به ترس وادار شود.»
ابوالفتح ادامه داد: «اگر آنها احساس میکردند ایران کوتاه خواهد آمد یا در پاسخ نظامی دچار تردید شده، امکان اقدامات بعدی نیز در آینده وجود داشت، ولی چون دیدند تهران هر عملی را با یک عکسالعمل نشان میدهد ترجیح دادند وارد فاز نظامی رسمی با ایران نشوند.»
وی تصریح کرد: «اگر پاسخ ایران به میزان کافی قاطع نبود احتمال داشت آنها جسورتر شوند و با اطمینانخاطر از اینکه ایران بهدلیل ترس از تبعات احتمالی، دست به اقدام متقابل نمیزند، در موارد دیگر اهدافی دیگر را مورد هدف قرار دهند و یک سنگر جلوتر بیایند.»
خونی که مسیر اعتراضات را تغییر داد
اعتراضات فراگیر و ممتد عراق از مهر سال جاری به بهانه مبارزه با فساد و مشکلات اقتصادی آغاز شد. معترضان در ابتدا شعارهای ضدفساد و احزاب سیاسی سر میدادند و هدف اصلی خود را بهبود اوضاع معیشتی مردم این کشور اعلام میکردند. نقطه برجسته این تظاهرات نسبت به دیگر اعتراضات عراق این بود که تنها به جنوب اختصاص داشت و اینبار شیعیان بودند که به نوعی در برابر سیاستمداران شیعه قرار گرفته بودند.
تعداد معترضان حتی در اوج آن اکثریت جمعیت عراق را شامل نمیشد و حتی در شهرهای بزرگ نیز از 10هزار یا 20هزار نفر تجاوز نکرد. با این حال حضور تعداد زیاد جوانان در جمعیت معترضان سطح کیفی اعتراضات را بالا برده بود. معترضان جوانی که بیشترشان را دانشجویان و دانشآموزان تشکیل میدادند با شعار تشکیل شورای معترضان و سردادن شعارهای ملیگرایانه و فسادستیز، توانستند به سبک جوامع مدنی جوانان بیشتری را به صفوف خود جذب کنند.
رهبران این جریان با تشویق دانشجویان، سعی داشتند فشار خود برای مبارزه با فساد را تشدید کنند. فعالیتهای جذاب در قالب شعارها، تجمعات و حتی کارناوالهای موسیقی و نیز تشویق دیگران برای پیوستن به اعتراضات، تنها اقدامات صورتگرفته برای افزایش جمعیت معترضان نبود. آنها در مرحله بعدی به سمت تعطیلی دانشگاهها و مدارس رفتند تا بتوانند با تعطیلی مراکز آموزشی افراد بیشتری را به خیابان بیاورند. انجام اقدامات غیرقانونی از سوی معترضان و واکنش شدید نیروهای امنیتی باعث شد بستر لازم برای رادیکال شدن تظاهرات فراهم شود.
نفوذیها و خرابکاران در سایه تنشها و سوءتفاهمات ایجادشده میان جوانان احساساتی با تند کردن شعارها اقدامات میدانی را از درگیری میان معترضان و نیروهای امنیتی در میادین اعتراضات به سمت اقدامات فعالانه همانند حمله به مراکز دولتی مثل استانداریها، فرمانداریها، مقرهای پلیس و دفاتر حشدالشعبی گسترش دادند.
این نفوذیها برای افزایش خشونت با خرابکاری و کشتن معترضان و نیز نیروهای امنیتی سعی کردند سوءتفاهمات موجود میان جوانان و دولت را افزایش دهند. با وجود دستگیری بسیاری از این افراد نفوذی و مشخص شدن طرفهایی که به اسم نیروهای امنیتی به سمت مردم و حتی نیروهای امنیتی تیراندازی میکردند، تنشها بیش از پیش افزایش یافت.
کار به جایی رسید که در تظاهرات علیه ایران نیز شعار داده شد و به کنسولگری ایران حمله شد. معترضان همچنین دفاتر گروههای مقاومت را به آتش کشیدند و وسام العلیاوی یکی از رهبران برجسته حشدالشعبی در مبارزه با داعش را در آمبولانس به شهادت رساندند، چراکه ادعا شده بود حشدالشعبی به سمت تظاهراتکنندگان تیراندازی کرده است.
اقدام معترضان تنها محدود به ایران و حشدالشعبی نبود و آنها مرجعیت را نیز به اتهام عدم حمایت از معترضان، هدف شعارهای خود قرار دادند. افزایش حملات رسانهای و میدانی به مرجعیت حتی باعث شد برخی تیپهای حشدالشعبی از بیم حمله به مرجعیت، در اطراف بیوت مراجع در نجف مستقر شوند. معترضان در ادامه اعتراضاتشان دست به جنایت هم زدند. آنها یک نوجوان 16ساله را تنها به دلیل مخالفت با اقداماتشان، به طرز فجیعی کشتند و جنازهاش را نیز در میدان الوثبه به دار آویختند.
عراق با اعتراضات جنبش مردمی بیسر، در مسیر نابودی گام برمیداشت اما یک اتفاق، مردم عراق را هوشیار کرد. بامداد 13دی، سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در یک اقدام تروریستی از سوی دولت آمریکا، به شهادت رسیدند تا مردم عراق بیدار شوند. از این روز به بعد وضعیت عراق دچار تغییر قابلتوجهی شد.
گرچه پیش از این اتفاق نیز در تاریخ هشتمدی ارتش آمریکا با حمله به حشدالشعبی 25 نفر از نیروهای آن را به شهادت رسانده و باعث رشد احساسات ضدآمریکایی در عراق شده بود و آنها مقابل سفارت آمریکا تجمع کردند اما با وجود فعال شدن طرفداران مقاومت در عراق کماکان معترضان در صحنه میدانی حضور داشتند. در همان روزها حتی مقتدیصدر رهبر جریان صدر بیانیهای صادر کرد و خواستار این شد که تظاهرات مقابل سفارت آمریکا، اعتراضات اصلی را تحتالشعاع قرار ندهد.
این قصه، اما از بامداد جمعه تغییر کرد. از 13 دی رشد احساسات ضدآمریکایی معترضان را نیز فراگرفت و باعث شد با مشخص شدن عرصه میدانی، بسیاری از افراد معترض به خانههای خود رفته یا حتی به سمت اعتراضات ضدآمریکایی بروند.
پس از این شهادت بود که معیارهای مردمی نیز شکل مشخصتری به خود گرفت. جریانات و صفحههای مجازی رهبریکننده معترضان که تا پیش از این به صراحت به مرجعیت حمله نمیکردند، با مشاهده افزایش توجهات به گروههای مقاومت، خواستار برگزاری تظاهرات سراسری با شعارهای رادیکال همانند «ما مرجعیت نمیخواهیم» شدند. فراخوانهای این افراد و شبکهها اما با حضور کمرنگ مردم مواجه شد که یک نمونه آن تجمع زیر 100نفر در شهر دومیلیون و 600 هزار نفره بصره بود.
آشوبگران حاضر در این اعتراضات به دلیل روبهرو شدن با استقبال کم مردمی سعی کردند با درگیری با ماموران امنیتی و افزایش کشتهها و زخمیها در میان خود عواطف مردمی را باردیگر تحریک کنند. در روزهای گذشته نیز اقدامات معترضان، همچون سابق با حمایت مردمی همراه نبوده است.
در همین چند روز گذشته ویدئوهایی منتشرشده که نشان میدهد مردم نهتنها با معترضان همراهی نمیکنند که صراحتا با آنها مخالفت میکنند. در یکی از ویدئوها که مربوط به نجف است، مردم معترضانی که جاده را بستهاند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و خودشان راه را باز کردند.
گام دوم پارلمان عراق علیه آمریکا
کمتر از سه هفته پس از مصوبه اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، پارلمان این کشور بهدنبال افزایش فشار بر آمریکا برای خروج از عراق است. روز گذشته رسانهها گزارش دادند شماری از نمایندگان پارلمان عراق با امضای سندی خطاب به ریاست پارلمان این کشور خواستار لغو مصونیت نیروهای خارجی حاضر در عراق شدند.
به گزارش میدلایستنیوز، این نامه که از سوی «انعام مزیدالخزاعی» نوشته شده و به امضای 62 نماینده دیگر پارلمان عراق رسیده، در خطاب به ریاست پارلمان آورده است: «با توجه به جنایتهایی که نیروهای خارجی بدون هیچگونه مجوز قانونی و انسانی در حق مردم عراق مرتکب شدهاند، رسما پیشنویس قانون «لغو مصونیت نیروهای خارجی» که پیشتر در سال 2003 میلادی از سوی حکومت ائتلاف موقت صادر شده است را به حضور تقدیم میکنم.»
الخزاعی در ادامه عنوان کرده است خواهشمند است این پیشنویس برای تکمیل فرآیند قانونی به کمیسیونهای امنیت و دفاع، روابط خارجی و حقوق بشر ارجاع داده شود. حکومت موقت عراق در سال 2003 میلادی به ریاست «پل بریمر»، حاکم غیرنظامی آمریکایی به نیروهای خارجی مستقر در خاک این کشور مصونیت قضایی اعطا کرده بود، حالا پارلمان در گام دوم تقابل با آمریکا بهدنبال پایان دادن به مصونیت خارجیها در عراق است.
استیضاح در سنا یا عراق؟
دونالد ترامپ آنقدر که از مخاطرات اقدام تروریستیاش در عراق نگران است، از دادگاه استیضاحش در سنا باکی ندارد. دیروز نخستین جلسه دادگاه استیضاح دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تقریبا همان نتیجهای را داشت که او از جمهوریخواهان سنا خواسته بود. در این جلسه دموکراتها سعی کردند قواعد محاکمه را عادلانهتر کنند، اما هر چه کردند به در بسته خوردند. آنها سه طرح از جمله دریافت مدارک جدید برای محاکمه ترامپ یا احضار شاهدان را ارائه دادند، اما جمهوریخواهان که اکثریت پارلمان را در اختیار دارند، با رایشان مانع این اقدام شدند. دموکراتها هم میدانند که امکان پایین کشیدن ترامپ از مسند قدرت با وجود 53 سناتور جمهوریخواه در سنا، تقریبا غیرممکن است.
دموکراتها برای پیروزی نیاز به دوسوم آرای سنا؛ یعنی 67 رای دارند. این اتفاق تنها در صورتی رخ خواهد داد که 20 سناتور جمهوریخواه با آنها همکاری کنند. دموکراتها امیدوارند با این استیضاح ترامپ را بیآبرو کنند تا در انتخابات آبانماه 99، او نتواند بار دیگر رئیسجمهور شود. مشخص نیست فرآیند استیضاح ترامپ چقدر در سرنوشت نهایی انتخابات تاثیرگذار خواهد بود. برخی تحلیلگران مسائل بینالمللی معتقدند شاید بیش از همه چیز، سرنوشت ترامپ را در یک نقطه بتوان تغییر داد و آن نقطه «غرب آسیا» است.
دونالد ترامپ بامداد 13 دیماه فرمان یک عملیات تروریستی را داد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان نظامی و امنیتی آمریکایی، این اقدام تبعات خطرناکی به دنبال خواهد داشت. یکی از این تبعات، حمله موشکی ایران به پایگاه نظامیان آمریکایی در عین الاسد بود. آمریکاییها تاکنون ابعاد این عملیات را مخفی نگاه داشتهاند و به هر شکل ممکن حاضر به ارائه توضیحات درباره تعداد کشتهشدههایشان نیستند. واقعیت این موضوع حداکثر تا انتخابات ریاستجمهوری 2020 و مناظرات کاندیداهای دو حزب اصلی مشخص خواهد شد. اما این تنها ایران نیست که به جنایت آمریکاییها پاسخ داده است.
ترامپ، علاوهبر سردار قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، نایبرئیس حشدالشعبی را نیز ترور کرده است و گروههای مقاومت عراقی نیز به دنبال گرفتن انتقام از این کشور هستند. در نخستین گام، پارلمان عراق قطعنامه پایان حضور نظامی آمریکاییها در عراق را تصویب کرد و دولت نیز رایزنیها را برای خروج هر چه سریعتر آمریکاییها آغاز کرد. حضور نظامی آمریکاییها در عراق درواقع پشتوانه حضور اقتصادی و سیاسی آنها در این کشور است. اگر نظامیان آمریکایی ناچار شوند از عراق خارج شوند، منافع اقتصادی آنها نیز در این کشور تحتالشعاع قرار خواهد گرفت. هر چند در سه هفته گذشته ترامپ و سایر مقامات آمریکایی از عدم خروجشان از عراق سخن به میان آوردهاند، اما با این حال دیروز رئیسجمهور آمریکا در دیدار برهم صالح همتای عراقیاش گفت که «تعداد نظامیان آمریکایی در عراق حدود 5 هزار نفر کاهش یافته است.»
جدا از تبعات اقتصادی کاهش تعداد نیروهای نظامی آمریکا در عراق، واشنگتن نگران تبعات نظامی ترور فرماندهان مقاومت نیز است. گروههای حشدالشعبی عراق با نزدیک به 400 هزار نظامی، بارها اعلام کردهاند که پاسخ عملیاتهای آمریکا را خواهند داد. این گروهها که پیشتر ساماندهی نشده بودند، با انجام عملیاتهای گسترده علیه مواضع نیروهای آمریکایی در سال 2011 آمریکا را وادار کردند به صورت رسمی به اشغال عراق پایان دهد. اکنون با ساختار منسجم خود و تسلیحات پیشرفتهای که در اختیار دارند، قاطعانهتر پاسخ آمریکا را خواهند داد.
پس از پاسخ ایران به جنایت آمریکا، گروههای مقاومت از پاسخی سخن گفتند که «کمتر از پاسخ ایران» نیست. فرماندهان جهادی عراق مانند شیخکریم الکعبی فرمانده جنبش نجبا و مقتدیصدر رهبر جناح صدر عراق نیز در اظهاراتی شدید از آغاز مرحلهای جدید در عراق برای مقابله نظامی با اشغالگری آمریکا صحبت کردهاند. آنگونه که رهبران مقاومت میگویند، آنها به دنبال گرفتن تلفات از نیروهای آمریکایی هستند تا به این وسیله «[آمریکا] مجبور به خروج از غرب آسیا شود.» این همان اتفاقی است که در سالهای پس از اشغال عراق رخ داد و آمریکاییها برای در امان ماندن از گروههای مقاومت، متوسل به ایران شدند. ایران تحت مدیریت سردار سلیمانی، مذاکرات سه جانبهای را با عراق و آمریکا برای خروج آمریکا از عراق آغاز کرد. حالا اما ایران حاضر به ایفای نقش در میان آمریکا و گروههای مقاومت نیست. این بدترین سناریو برای دونالد ترامپ است. او با وعده پایان دادن به جنگ و بازگرداندن سربازان به خانه رای آورد ولی در هفتهها و ماههای آینده باید آماده نمایش تابوت سربازان کشته شدهاش در خیابانهای آمریکا باشد.
ترامپ و دولتش شاید بتوانند جنازههای سربازانشان را در عینالاسد تا چند ماه مخفی کنند اما نزدیک شدن به رقابتهای انتخاباتی باعث میشود که دموکراتها تلاش کنند یکبهیک تابوت سربازان را از زیر خاک بیرون بکشند و به جای آن، رویای ریاستجمهوری 2020 ترامپ را به خاک بسپارند. پاسخ ماجراجویی ترامپ در عراق از روزها یا هفتههای آینده داده میشود. او بیش از استیضاح فرمالیته سنا، نگران تابوتهایی است که با پرچم آمریکا، راهی این کشور میشود. این تابوتها بیش از استیضاح میتواند ترامپ را بیحیثیت کند. شاید بهتر است گفته شود استیضاح سومین رئیسجمهور آمریکا بیش از سنای آمریکا، در خیابانهای عراق برگزار خواهد شد؛ البته بدون 53 سناتور حامی ترامپ؛ اینجا مردم عراق و گروههای مقاومت هستند که درباره ماندن یا نماندن ترامپ تصمیم میگیرند.
دومین انقلاب دهه 20
در حالی که عراق همچنان درگیر اعتراضات بود در بغداد، کاظمین، کربلا و بصره بزرگترین مراسم تشییع تاریخ عراق رقم خورد. در این مراسم صدها هزار نفر از مردم این شهرها با سر دادن شعارهای ضدآمریکایی به تشییع پیکرهای شهدای حمله تروریستی فرودگاه بغداد پرداختند. این تشییع پیکر، تغییر وضعیت در عراق را نوید میداد. یکی از مقاصد آمریکا از ترور شهیدسلیمانی و ابومهدی المهندس، انجام اقدامی حداکثری بود تا باعث ترس مردم ایران و عراق بههمراه سیاستمدارانشان شود. برگزاری مراسم تشییع پیکر شهدا در عراق و تشییع دهها میلیون نفری در ایران، محاسبات آنها را تغییر داد. در اولین گام مهم ضدآمریکایی پس از تظاهرات مردم در جریان تشییع پیکر شهدا، پارلمان با خواست مردم عراق همراهی کرد. حتی برخی افرادی که در پارلمان به اخراج نیروهای خارجی رای دادند به احزابی از شیعیان تعلق داشتند که دارای روابط با آمریکا بودند اما از بیم طردشدن توسط مردم در حوزههای انتخابی خود، به اخراج واشنگتن از عراق رای دادند.
نقطهعطف دیگر وضعیت میدانی عراق، درخواست مقتدی صدر رهبر جریان صدر از تمامی مردم عراق و گروههای مقاومت برای حضور در تظاهرات بزرگ ضدآمریکایی در سراسر عراق در روز جمعه، چهارم بهمن بوده است. مقتدی صدر که ریاست بزرگترین حزب پارلمان عراق در انتخابات 2018 با نام ائتلاف السائرون را برعهده دارد با یادآوری مبارزات خود ضد آمریکا و هشدارهای پیشین خود در رابطه با ادامه حضور نیروهای این کشور در عراق، خواستار فسخ فوری توافقنامه امنیتی، تحریم کالاهای آمریکا و حتی بستن سفارت آمریکا در بغداد شده است.
این درخواستهای مقتدی صدر بههمراه فراخوان او برای انجام تظاهرات بزرگ ضدآمریکایی در عراق مورد استقبال گروههای مقاومت قرار گرفته است و هادی العامری رهبر ائتلاف الفتح، اکرم الکعبی رهبر گروه نظامی حرکه النجبا و نیز دیگر جریانات سیاسی و نظامی مقاومت در عراق برای اجرای درخواستهای مقتدی صدر اعلام آمادگی کردهاند. مقتدی صدر که ریاست گروه نظامی سرایاالسلام را نیز برعهده دارد پس از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس دستور تشکیل مجدد گروههای نظامی دیگر جریان صدر همانند نیروهای «یومالموعود» را صادر کرده و از آغاز برگزاری جلسات گروههای مقاومت برای تشکیل اتاق عملیات مشترک خبر داده بود.
عراق، منطقه و حتی دنیا چشم به تظاهرات فردای ضدآمریکایی مردم عراق دارند. در طول چند روز گذشته نیز با وجود تعیین زمان معین برای تظاهرات علیه آمریکا، عراق شاهد برگزاری اعتراضات خودجوش مردمی ضد اشغالگران بوده و خبرها حاکی از آمادگی گسترده مردمی برای برگزاری تظاهرات فرداست. عراقیها در فضای مجازی از هشتگ «ثوره_العشرین_الثانیه» استفاده میکنند. این هشتگ اشاره به قیام مردم عراق در سال 1920 دارد. در آن سال مردم عراق تظاهرات گستردهای ضد اشغال عراق توسط بریتانیا بهراه انداختند.
در این انقلاب جوامع سنی و شیعه و قبیلهای عراق با یکدیگر همکاری کردند. حالا یکقرن بعد از آن روزها، عراقیها دستبهدست هم دادهاند تا اینبار علیه آمریکا قیام کنند. در طول روزهای اخیر مردم میادین تظاهرات روز جمعه را مزین به تصاویر شهدای حادثه ترور فرودگاه بغداد کردهاند. آنطور که مقامات مسئول برگزاری تظاهرات ضدآمریکایی روز جمعه اعلام کردهاند این تظاهرات در همان میادین اعتراضات مردمی چندماه گذشته برگزار خواهد شد. این اقدام هوشمندانه از آن روی انجام میشود تا تصویر واقعی خواست مردم عراق را نشان دهد. آمریکا به کمک فضای مجازی و خبرسازیهای رسانهای بهدنبال آن بوده تا اعتراضات عراق را ضدایرانی جلوه داده و روابط میان دو کشور را دستخوش آشوب کند، اما با برگزاری تظاهرات فردا مشخص خواهد شد احساسات منفی مردم عراق چه کشور و گروههایی را هدف گرفته است.
گروههای مقاومت همانند ائتلاف الفتح در پارلمان عراق، زمان معرفی نامزد نخستوزیری جدید این کشور را پس از برگزاری تظاهرات میلیونی ضدآمریکایی در روز جمعه اعلام کردهاند تا بهنوعی یک پیام قوی را به واشنگتن و جهان مخابره کنند. نخستوزیر آینده عراق که واشگتن آرزو داشت فردی نزدیک به خود باشد و علیه گروههای مقاومت عمل کند در فردای تظاهرات ضدآمریکایی توسط گروههای مقاومت انتخاب خواهد شد تا صدای آغاز دوران سخت اشغالگران در عراق را به گوش همه برساند.