به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، «دو پاپ» یکی از فیلمهای امسال است که بیش و پیش از هرچیز موضوع آن توانست توجهات را به خودش جلب کند. ماجرا به استعفای پاپ بندیکت شانزدهم از مقام خود و جایگزینی کاردینال خورخه ماریو برگوگلیو به جای او مربوط میشود. معلوم نیست چرا در بعضی تبلیغات و تحلیلها از این فیلم بهعنوان یک اثر کمدی یاد شده، ولی بهرغم اینکه چنین چیزی در مورد دو پاپ صحت ندارد، همین تصور در جلب توجهات بیشتر به سمت آن موثر بود. طبیعتا اینکه یک فیلم با رویکرد طنز سراغ هر نوع روایتی از آدمهای عصاقورتداده واتیکان برود، برای مخاطبان کنجکاویبرانگیز است، اما دو پاپ نهایتا چند صحنه از طنزهای جدی و غیرتیپیکال دارد که آنها را بهعنوان نمک کار میتوان ارزیابی کرد و در فیلمهای پلیسی، جنگی، ورزشی، اکشن و حتی وحشت هم میشود چنین صحنههایی را دید.
فیلم را یک برزیلی ساخته و درباره برتری یک کاردینال آرژانتینی به لحاظ محبوبیت و کارایی نظریهها، بر یک پاپ آلمانی است. سینمای آمریکای لاتین معمولا نظر خوبی راجعبه کلیسا ندارد، چون آن را دین استعمار میداند. اسپانیاییها بهعنوان اولین کسانی که در دوران تاریخی بشر به این قاره پا گذاشتند، بهانه اصلی ورودشان تبلیغ مسیحیت کاتولیک بود و در ادامه هم تلاش میشد تا انقیاد مردم این قاره جدید به دین واتیکان، ابزاری برای آوردن آنها زیر پرچم اروپاییان باشد. لاتینهای امروز با اینکه اجدادشان صدها سال پیش، اشهد مسیحیت را گفتهاند و اکثرا بهطور شناسنامهای کاتولیک هستند، یک بدبینی ریشهدار نسبت به واتیکان دارند.
فیلمهای زیادی در حوزه آمریکای لاتین ساخته شدهاند که این بدبینی به روحانیت کلیسا را کاملا نشان میدهند و یکی از نمونههای شاخص آن «جنایات پدر آمرو» به کارگردانی کارلوس کاررا، محصول آرژانتین و مکزیک است که با مشارکت اسپانیا و فرانسه در سال ۲۰۰۲ ساخته شد. با این حال چیزی که توجه فرناندو میرلس لاتینتبار را به موضوع کلیسا جلب کرده و او را واداشته تا فیلمی در اینباره بسازد، به قدرت رسیدن یک کاردینال لاتینتبار در واتیکان است. در ایران هم احسان عبدیپور، فیلمساز بوشهری، فیلمی به نام «پاپ» ساخته و در آن سراغ سیاهپوستان بومی ایران رفته که در آستانه مراسم انتخاب پاپ، با شنیدن این احتمال که یک سیاهپوست به این مقام میرسد، اخبار واتیکان را با دقت دنبال میکنند و همه هوادار انتخاب آن کاردینال سیاهپوست هستند، این درحالی است که سیاهپوستان ایرانی فیلم عبدیپور، اصلا مسیحی نیستند؛ چه مسیحی معتقد و چه مسیحی شناسنامهای. آنها مسلمان و ایرانیاند، اما چنانکه فیلم نشان میدهد، سیاهپوستان در هر نقطه دنیا با هر زبان و عقیدهای یک همبستگی خانوادگی بین خودشان احساس میکنند. درباره میرلس هم انگیزه اصلی او برای رفتن سراغ سوژهای کلیسایی، نه بحثهای معنوی و مذهبی، بلکه یک اشتیاق قومی است؛ شاید یکی از دلایلی که فیلم بهرغم ارتباط مستقیمش با مساله مذهب، کاملا خالی از معنویت است و کلیسا را صرفا یک معماری باشکوه باستانی و محل برگزاری رسومی کهن نشان میدهد.
یک نکته مهم درباره دو پاپ بخش اعترافات این دو نفر در محضر همدیگر است. خورخه ماریو برگوگلیو هنگامی که یکی از سلسله کودتاهای ایالات متحده در آمریکای لاتین در حال انجام بود، آدمفروشی کرد و دوستان انقلابیاش را به جوخه کودتاگران سپرد. او حتی با عزل چند نفر از کشیشهای انقلابی، باعث برداشته شدن مصونیت از روی آنها و صدور حکم اعدام برایشان شد و پس از آن هم تا وقتی که دولت کودتا روی کار بود، در جمعآوری و امحای کتابهای چپگرایانه از هیچ اقدامی فرو نگذاشت که چنین کاری در آمریکای لاتین یعنی سرسپردگی به پرچم نوارها و ستارهها. پاپ قبلی هم اعترافاتی میکند که سکوت و اهمال او درخصوص تجاوز جنسی یکی از کاردینالها به پسربچهها بود و مورد دیگر فساد مالی کلیسا در دوره اوست که البته در این اعترافات چندان مورد اشاره قرار نمیگیرد و در ابتدای فیلم است که حرف آن به میان میآید.
در عالم واقع هیچکدام از اتهامات مربوط به پاپ فعلی و پاپ قبلی از آنها رفع نشد یا حتی توجیهی پیدا نکرد. فیلم دو پاپ هم نمیتواند توجیهی برای این موارد پیدا کند و تنها کاری که میکند، ایجاد نزدیکی عاطفی و همذاتی بین مخاطبانش با این دو نفر است تا از این طریق کار آنها از بیرون قضاوت نشود و مخاطب خودش را جای کسی بگذارد که هرچند اشتباه کرده، دوست ندارد این اشتباه چندان مطرح شود. فیلم به وضوح طرف خورخه ماریو برگوگلیو است که یک اصلاحطلب یا اصطلاحا رفرمیست لیبرال در کلیساست. تمام اقداماتی که برگوگلیو انجام داده را میتوان در دایره لیبرالیسم ارزیابی کرد. با وجود این، پاپ قبلی علیه نسبیتگرایی مدرن و چیزهایی از این قبیل صحبت میکرد. فیلم تاکید زیادی روی این دارد که برخوردهای برگوگلیو با تمام اطرافیانش صمیمیتر و خودمانیتر از پاپ قبلی و سایر کسانی است که روزی در این جایگاه بودهاند؛ اما این چیزها او را به چپها، یعنی کسانی که روزی بهشان خیانت کرده و میگوید دنبال جبران آن است، نزدیک نمیکند. در عوض پاپ قبلی هرچند دشمن نسبیت است که او را از موضع سنتی مقابل لیبرالیسم قرار میدهد، ولی زندگی اشرافی و باشکوهی دارد.
چنین وضعیتی سوای از بحث چپ و راست و لیبرال یا رادیکال بودن افراد، کلیسا را در پایبندی به موضع سنتیاش در دفاع از حقوق محرومان زیر سوال میبرد. به خاطر همین است که فیلمساز در واکنش به چنین وضعیتی، سراغ توجیه تصویری رفته و دو پاپ در حالی نماهایی از فاصله طبقاتی آرژانتین را نشان میدهد که معلوم نیست پاپ واتیکان درباره آنها چهکاره است و چه مسئولیتی دارد و به علاوه، این حرفها توسط دوربین بیان میشوند نه پاپهای پیشین و فعلی. ا
تفاق جالبی که چند وقت پیش افتاد و به فیلم دو پاپ ربط پیدا کرد، انتشار گسترده ویدئوی چندثانیهای از برخورد خشن پاپ خورخه ماریو برگوگلیو با یکی از هوادارانش بود. یک زن مسیحی از روی علاقه دست برگوگلیو را میگیرد و پاپ که یک لحظه از برهم خوردن تعادلش نگران شده، با خشم دستش را میکشد و چند بار محکم روی دست آن زن میزند. بعد او با ژست غضبناکی که اصلا دوستداشتنی نیست و دافعه بالایی دارد، از جلوی دوربینی که تصویرش را میگیرد عبور میکند. در این مدتی که یکسری بحثها راجعبه فیلم دو پاپ جریان داشت، اشارههای زیادی به این ویدئو شد که انتشار آن در تمام جهان بازتاب پیدا کرد. عدهای -که تعدادشان هم کم نبود- میگفتند این چند ثانیه، تمام تلاشی را که میرلس برای نمایش چهرهای صمیمی و دوستداشتنی از پاپ کرده بود، بهطور ناگهانی بر باد داد.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار