به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، آنچنانکه ترامپ از تروئیکا خواسته بود، ظهر دیروز سه کشور اروپایی فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران را اعلام کردند، فرآیندی که همان توافق کاغذی باقیمانده را هم از بین میبرد و ظرف دو، سهماه اگر یا ایران عقب ننشیند یا سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس، ماجرا به نقطه صفر بازخواهد گشت، قطعنامه 2231 فروپاشیده و 6 قطعنامه قبلی علیه ایران دوباره احیا خواهند شد. درمورد این مساله اما چند نکته مهم وجود دارد.
اول: زمینه و دلایل این اتفاق
بعد از آنکه ایران در واکنش به یکسال همراهی تام و تمام اروپاییها با آمریکا یعنی اجرای تحریمهای ایالات متحده علیه ایران از اردیبهشت سال 97 تا اردیبهشت سال 98، گامهای کاهنده خود را اجرایی ساخت تا سطوح تعهدات برجامیاش با امتیازاتی که از توافق هستهای میبرد، یکسان شود، اروپاییها تهدید کردند نسبت به فعال کردن مکانیسم ماشه اقدام میکنند ولی همانطور که در مقابل این کاهش تعهدات نسبت به انجام وظایف خود در برجام اقدام نکردند، در مسیر snapback هم نیفتادند.اما اینکه چه شد اروپا روز گذشته در این مسیر قرار گرفت، با وجود اینکه همین چند وقت پیش و در حاشیه کمیسیون مشترک به ایران گفته بودند این تهدید صرفا رسانهای است، میتواند حاصل پاسخ دو فرضیه باشد؛ اول اینکه ایران در واکنش به ترور جنایتکارانه فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران اعلام کرد که گام پنجم بهجای یک گام عادی، آخرین گام ایران در مسیر کاهش تعهدات خود خواهد بود و دیگر به هیچ محدودیتی در این توافق پایبند نیست. از اینرو ممکن است برخی بگویند اروپاییها در مواجهه با این اقدام ایران نسبت به فعال کردن مکانیسم ماشه اقدام کردهاند. پاسخ ساده این است که ایران این اقدام خود را چندیپیش انجام داد و اروپاییها اگر میخواستند میتوانستند همان روزهای اول نسبت به ورود به این مسیر اقدام کنند، صرفنظر از اینکه در آن زمان هم واکنشهای قابلتوجهی به این مساله نداشتند.پاسخ دقیقتر، اما مربوط به یک تجربه تاریخی میشود، اینکه هربار ایران دستخوش ناآرامیهایی شده، فشارهای بینالمللی هم افزایش یافته است.
اگر خاطرتان باشد پیش از انتخابات سال 88، آمریکاییها با ارسال چند نامه به ایران خواسته بودند وارد یک مسیر تعاملی مناسب و متناسب شود و بنا هم بود که کار در مسیری که اوباما پیشنهاد داده بود، جلو برود اما وقتی ناآرامیهای آن سال رخ داد شرایط ناگهان دگرگون شد و موضع آمریکاییها هم بهصورت کامل تغییر کرد. بعد از آن وقایع و آشوبها هم بود که غربیها با استناد به این مساله که انسجام ملی درون کشور خدشهدار شده و ایران ضعیفتر از همیشه است، سیل تحریمها را روانه ایران کردند. تجربه بعدی اما مربوط به وقایع آبانماه است، آنچنانکه پیش از این گفته بودیم، استنباط تاثیر فشار حداکثری بر ایران باعث شد آمریکاییها جسارت کنند و به این نقطه برسند که میتوانند ضربه بزرگی به ایران وارد آورند. از همین منظر هم آنها تصمیم گرفتند سردار سلیمانی را هدف قرار دهند به امید اینکه در فشار حداکثری یک جهش جدی رخ داده و ایران تسلیم شود.
در این بین البته ترامپ هیچگاه تصور نمیکرد که چند میلیون ایرانی ناگهان به خیابان بیایند و یکصدا در اعتراض به اقدام آمریکا خشم خود را از ترور سردار سلیمانی ابراز کنند. همین هم بود که از یکسو آمریکاییها گفتند ترامپ با دیدن جمعیت تشییعکننده پیکر سردار سلیمانی تا سرحد مرگ رفت و از سوی دیگر موجب شد در واکنش به حمله موشکی ایران که برای اولینبار بعد از جنگ جهانی منافع آمریکا را مستقیما و بهصورت رسمی هدف قرار داده بود، هیچ واکنشی نشان ندهد. حالا اما کارشناسان متفقالقول میگویند ناآرامیها و چنددستگیهای اخیر که در جریان سقوط هواپیمای خطوط هوایی اوکراین در نزدیکی فرودگاه امامخمینی(ره) رخ داد، علت اصلی اقدام اروپا در فعالسازی مکانیسم ماشه است.
دوم: سناریوهایی که میتواند روی میز اروپا وجود داشته باشد
اروپاییها حداقل دو مسیر پیشروی خود دارند، اول اینکه مکانیسم ماشه را بهسرعت و با تمام قوا پیگیری کنند و آن را به انتها برسانند تا برجام نابود و تحریمهای سازمانملل علیه ایران بازگردد که در این صورت عایدی آنها از فشار حداکثری بر ایران چیزی بیشتر از آنچه امروز دریافت کردهاند نخواهد بود، چراکه میدانند افزایش تحریم بر تحریمهای کنونی عملا تاثیر زیادی نخواهد داشت و در عوض میتواند ایران را کنترلناپذیر کرده و حتی ملتها و گروههای مقاومت را نیز برای دفاع از ایران فعال سازد.مسیر دوم پیشروی آنها این است که این فشار را بهصورت کنترلشده جلو ببرند و آن را بهگونهای ساماندهی کنند که ایران کانالیزه شده و در مسیر مطلوب آنها قرار گیرند. اروپاییها و البته آمریکا که فعلا و در این قضیه پشتسر آنها قرار گرفته است، بهخوبی میدانند تا قبل از پایان دوران ریاستجمهوری کنونی، تیمی در قوه مجریه ایران حضور دارد که در هر شرایطی مذاکره را بهترین مسیر میداند و حاضر نیست بهجز مذاکره به ابزارهای دیگر برای عمل در میدان سیاست خارجی متوسل شود لذا تلاش خواهند کرد با پتک مکانیسم ماشه، از این فرصت استفاده کرده و ایران را دوباره در مسیر مطلوب خود قرار دهند.
بوریس جانسون روز گذشته و همزمان با اعلام نظر تروئیکا درمورد فعال شدن مکانیسم ماشه اظهارنظر مهمی کرد که میتوان همین نکته را از آن استنباط کرد. او گفت باید جایگزینی برای برجام یافت و توافق مدنظر ترامپ بهترین گزینه است. بهواقع باید گفت جانسون خیلی زود دست اروپا را رو کرد و نشان داد که آنها چه در سر دارند.از طرف دیگر این هماهنگی را میتوان در اظهارنظرهای مقامات آمریکایی هم دید.
رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی آمریکا سه روز پیش در گفتوگو با فاکسنیوز گفت: «فکر میکنم کارزار فشار حداکثری کار میکند. ایران به بنبست خورده و چاره دیگری نخواهد داشت مگر اینکه پای میز [مذاکره] برگردد.» او همچنین توضیح داد: «آنچه سبب خواهد شد آنها مذاکره کنند فشارهای اقتصادی است، وقتی شما شاهد دانشجویانی هستید که بیرون آمدهاند و علیه حاکمیت شعار میدهند و وقتی شما هزاران نفر از ایرانیان را میبینید که مشغول تظاهرات در خیابانها هستند، این همان فشاری است که درنهایت آنها را پای میز برمیگرداند.» وقتی میتوان بیشتر به این اظهارات اعتنا کرد که ببینیم این حرفها را ترامپ نیز به نقل از اوبرایان به فارسی توئیت میکند.
در کنار این توصیفات و با همان مبنای اول بحث که ذکر شد، باید تاکید کرد در ماههای آینده شرایط درونی کشور تاثیرگذارترین عامل در فشار اروپا و آمریکا در موارد مختلف ازجمله فعال کردن مکانیسم ماشه خواهد بود و لذا از یکسو غربیها تلاش میکنند ناآرامیهای ایران بیشتر شود و البته چشم به اختلافات داخلی مخصوصا میان مسئولان کشور دارند و از سوی دیگر این ایران است که باید به هر نحو ممکن که شده انسجام خود را بازیابد تا در مقابل این فشارها تابآوری بیشتری داشته باشد.
مکانیسم ماشه چیست؟
براساس متن برجام، هریک از اعضای 1+5 بهتنهایی میتواند ظرف مدتی کمتر از 3 ماه همه تحریمهای ایران را بازگرداندمکانیسم حل اختلاف پیشبینیشده در برجام طبق بندهای ۳۶ و ۳۷ اینگونه است که اگر یکی از طرفهای برجام به این جمعبندی برسد که طرف دیگر به تعهدات ذکرشده در این توافق پایبند نیست، میتواند به کمیسیون مشترک شکایت کند. بعد از این ادعا ظرف مدت ۱۵ روز کمیتهای مشترک از کارشناسان (در سطح معاونان وزرا) موضوع را فیمابین بررسی میکنند!
درصورتی که کشور شاکی قانع نشود (هیچگونه داوری در کار نیست) موضوع ظرف مدت ۱۵روز در اجلاس وزیران امور خارجه هفت کشور بررسی میشود. اگر طرفین قانع شوند که نقض فاحش برجام رخ نداده موضوع فیصله پیدا میکند ولی اگر کشور شاکی به هر دلیلی بر ادعای خود اصرار بورزد که نقض فاحش برجام صورت گرفته است (بازهم داوری در کار نیست) موضوع به شورای سهنفرهای متشکل از کشور شاکی، ایران و یک عضو مستقل ارجاع داده میشود و این شورای سهنفره بیانیه غیرالزامآوری را صادر میکنند. پس از آن، شورای امنیت ۳۰ روز وقت دارد درباره استمرار تعلیق تحریمها یا بازگرداندن آنها قطعنامه صادر کند. اگر در این مدت، شورای امنیت نتواند در این خصوص قطعنامه صادر کند، تمام تحریمهای شورای امنیت سازمانملل که قبل از برجام برقرار شده بودند، بهطور اتوماتیک بازمیگردند. به این سازوکار، مکانیسم ماشه (Snapback) یا بازگشت سریع تحریمها هم میگویند.
نکته مهم این سازوکار این است که بازگشت تحریمها، قابل وتو نیست.ناگفته نماند که این ایراد بزرگ برجام پیش از این و در زمانی که توافق در حال انعقاد بود یا زمانی که قرار بود به تصویب مجلس برسد بارها از سوی کارشناسان مورد نقد و سپس تذکر قرار گرفت. روشنترین سند رسمی آن هم گزارش کمیسیون ویژه برجام در مجلس قبل است. در گزارش کمیسیون مشترک برجام هم بهصراحت این مساله ذکر شد و آمد: «مکانیسمهای داوری بهطور کاملا واضح و عامدانه بر ضد ایران تنظیم شده و این مکانیسمها عملا برای ایران غیرقابل مراجعه است. ایران در هیچ مراجعهای به این مکانیسمها برنده نخواهد بود، بنابراین عملا نمیتواند به هیچ نقض کلی یا جزئی از سوی 1+5 بهنحوی واکنش نشان دهد که منجر به برهم خوردن توافق نشود.»