گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مدافع حرمی که در وقایع آبان ماه آسیب دید
هنوز چند قدمی دور نشده بودم که از فاصله‌ای نزدیک و با یک اسلحه کمری مورد‌حمله قرار گرفتم و به من تیراندازی شد. مطمئنم که این حادثه از سوی اشرار و منافقین صورت گرفت.
  • ۱۳۹۸-۱۰-۰۸ - ۱۰:۲۰
  • 00
گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مدافع حرمی که در وقایع آبان ماه آسیب دید
منافقین چون شبیه بسیجی‌ها بودم به من گلوله زدند
منافقین چون شبیه بسیجی‌ها بودم به من گلوله زدند

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،  نقل و گفتار و بحث در اعتراضات آبان‌ ۹۸ بسیار است و شاید اگر دولت اندکی تدبیر در گرانی بنزین به کار می‌برد، نه این همه آدم آسیب می‌دید و نه فرصتی برای سوءاستفاده‌گران فراهم می‌شد که این چنین فضا را آشفته کنند، اما حالا کار از کار گذشته و افراد بسیاری در این زمینه آسیب دیده‌اند که شاید صبح آن روز در خواب هم نمی‌دیدند چنین اتفاقی برایشان بیفتد. موضوعی که سناریوهای مختلفی درباره وقوع آن مطرح شد و برخی حضور بیگانگان را در برهم‌زدن این فضا مطرح کردند و عده‌ای این اعتراض را از سوی مردم خسته‌ای خواندند که تصور سه‌هزار تومانی شدن بنزین را هم نمی‌کردند، فارغ از اینکه کدام یک از این سناریوها به واقعیت نزدیک است و واقعا چه اتفاقی در این زمینه افتاد، افراد بی‌گناه بسیاری در این زمینه بودند که با وجود اعتقاد به انقلاب و نظام آسیب دیدند. یکی از آنها محمد شاهدار، مدافع‌حرمی بود که در این جریانات مورد آسیب قرار گرفت و همچنان تحت‌درمان است.

محمد شاهدار در گفت‌وگو با «فرهیختگان» گفت: «من یکی از کسانی هستم که در وقایع آبان‌ماه آسیب دیدم. خیلی خودم را درگیر چنین وقایعی نمی‌کردم، چراکه جبهه خودم را با این افراد متفاوت می‌دیدم. ما خانواده شهید هستیم و درصددیم راه شهدا را ادامه دهیم. حتی من به‌عنوان مدافع حرم به مدت چند سال در حلب و سوریه فعالیت داشتم. من در خانواده‌‌ای نظام‌دوست و مدافع ولایت فقیه به دنیا آمدم. شغل من آزاد است. روز سه‌شنبه 28 آبان‌ماه از سمت جمهوری به سمت اندیشه می‌آمدم که با سه دسته تجمع مردمی روبه‌رو شدم. در دو دسته از این تجمع‌ها افرادی عادی و مردم ایستاده بودند و دسته دیگری از آنها به بسیجیان اختصاص داشت. کوله‌پشتی‌ای همراهم بود که درون آن ظرف غذا و وسایل شخصی‌ام بود، از کنار مردم عادی گذشتم و به تجمع بسیجیان رسیدم. وسایلم را بازرسی کردند، کمی با آنها خوش و بش کردم و به شوخی به یکی از آنها گفتم مواظب‌ باش درون کیف انتحاری است که پس از آن کمی با هم خندیدیم و سپس دور شدم.

یکی از بسیجیان به من گفت زودتر از اینجا برو به دلیل اینکه الان ساعت 10 می‌شود و اعلام کرده‌اند قصد شلوغ‌کاری دارند. هنوز چند قدمی دور نشده بودم که از فاصله‌ای نزدیک و با یک اسلحه کمری مورد‌حمله قرار گرفتم و به من تیراندازی شد. مطمئنم که این حادثه از سوی اشرار و منافقین صورت گرفت، چراکه من هر شب همان مسیر را طی می‌کردم و دو شب قبل از آن هم در آن مکان تظاهرات و اغتشاشات بود و من به راحتی به منزل خود برگشتم اما در روز آخر که با بچه‌های بسیجی صحبت کردم، ناگهان مورد حمله قرار گرفتم و احتمال می‌دهم کسی که تیراندازی کرد، من را به‌عنوان نفوذی شناسایی کرده و درست بعد از طی ‌کردن مسافت کوتاهی چنین اتفاقی برای من افتاد.

در این حادثه تیر به زیر شکمم خورد که به مثانه، روده و لگن نیز اصابت کرد طوری که گلوله از ناحیه شکم وارد بدن و از پشتم خارج شد. در بیمارستان سه عمل جراحی روی من انجام دادند و چهار قسمت لگنم را شکافتند و هنوز هم تحت‌درمان هستم. تاکنون نزدیک 22میلیون هزینه کرده‌ام و باید 16 دی ماه نیز یک عمل جراحی دیگر انجام دهم. واقعا متضرر شدم. من وقتی به‌عنوان مدافع حرم آموزش می‌دیدم، برخی آموزش‌های کمک‌های اولیه را فرا گرفته بودم و پس از این تیراندازی در اولین اقدام سعی کردم جلوی خونریزی بدنم را بگیرم و از مردم کمک خواستم تا من را به درمانگاه بیاورند. در آنجا با پسرخاله‌ام که او هم مدافع حرم است، تماس گرفتم تا نزد من  بیاید و خانواده‌ام را مطلع سازد.

تاکنون با هیچ یک از مقامات صحبت نکرده‌ام. تنها هفته گذشته یک ملاقات حضوری با فرماندار شهریار داشتم و مدارک پزشکی‌ام را به آنجا بردم تا آنها بتوانند دستور خاصی بدهند اما فرمانداری عملا هیچ کاری برایمان نکرد. من درخواست خاصی ندارم اما تنها آرزویم دیدار رهبرم از نزدیک است.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰