به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، امروزه تصویر و پوستر جایگاه مهمی در هنر بهخصوص سینما باز کرده است، برای همین سازندگان فیلمها برای تبلیغ فیلمهایشان برای اینکه از مهم بودن آن بگویند، به پوستر تکیه میکنند. شاید اولین قدمی که طراح برای پوستر در نظر میگیرد، جلبتوجه مخاطب باشد؛ حالا این پوستر چه برای فیلم باشد و چه برای جشنوارههای مختلف. مطمئنا پوستری که برای جشنوارهای طراحی میشود، باید المانهای مختلف آن جشنواره را در درون خود داشته باشد. در این گزارش میخواهیم از پوسترهای ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر بگوییم و آماری از کسانی که پوسترهای مختلف جشنواره را طراحی کردهاند و گفتوگو با محمد روحالامین و بیدقی که پوسترهای فلیمها و ادوار مختلف جشنواره را طراحی کردهاند. نکته مهم در پوسترهای ادوار مختلف جشنواره این است که از همان ابتدا چون جشنواره با پیروزی انقلاب و بعد هم جنگ تحمیلی همزمان بود، میتوان ایدئولوژیای را که آن زمان وجود داشت، در طراحی پوسترها به وضوح دید، اما هر چقدر از آن زمان دور شدیم، پوسترهای جشنواره به هم شباهت پیدا کرد و از آن ایدئولوژیای که بر آن حاکم بود، دور شد.
ارتباط سینما و انقلاب اسلامی
کار طراحی اولین پوستر جشنواره را صادق بریرانی به عهده داشت. او که از پیشکسوتان هنر گرافیک ایران است، پوستر اولین دوره جشنواره فیلم فجر را که اشاره به ارتباط سینما با انقلاب اسلامی دارد، طراحی کرد. نخستین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در یک 12بهمن سرد و زمستانی در سال 61 با سخنرانی وزیر ارشاد وقت در تالار وحدت برگزار شد. دبیر اولین دوره این جشنواره حسین وخشوری بود. از مهمترین فیلمهای این دوره میتوان به «حاجیواشنگتن»، «خط قرمز»، «مرگ یزدگرد»، «اشباح» و «سفیر» اشاره کرد.
جنگ به پوستر آمد
دومین پوستر جشنواره فیلم فجر را ابراهیم حقیقی طراحی کرد؛ کسی که رکورددار طراحی پوستر جشنواره فیلم فجر است. این دوره از جشنواره با تمام مشکلاتی که جنگ برای کشور به وجود آورده بود، به دبیری سیدمحمد بهشتی برگزار شد و بهرغم کاهش تولیدات و سطح کیفی فیلمهای آن سال، کارگردانانی چون رسول صدرعاملی، محمدعلی سجادی و محسن مخملباف که از اولین استعدادهای سینمای پس از انقلاب بودند، به جامعه هنری معرفی شدند. در این دوره هیات داوران هیچیک از فیلمها را شایسته دریافت جایزه بهترین فیلم ندانستند!
شبیه پوستر دومین دوره
سومین پوستر این جشنوار نیز طراحی ابراهیم حقیقی است؛ مانند همان پوستر دومین دوره با سه المان کبوتر به بهانه سومین دوره جشنواره. سومین دوره جشنواره هم به دبیری سیدمحمد بهشتی برگزار شد. مترسک به کارگردانی حسن محمدزاده، یدالله صمدی برای فیلم «مردی که زیاد میدانست»، جمشید مشایخی برای بازی در فیلم «کمالالملک» و پروانه معصومی برای بازی در فیلم «گلهای داوودی» به ترتیب بهعنوان بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره شناخته شدند.
ابر و آسمان
پوستر چهارمین دوره این جشنواره توسط محمدرضا دادگر طراحی شد و او ابر و آسمان را به پوستر جشنواره آورد. دادگر برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی پوستر جشنواره را نیز دریافت کرده است. در این دوره نیز هیچ فیلمی حائز شرایط دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از دید هیات داوران نشد و خبری از بهترین بازیگر نقش اول زن هم نبود. کیانوش عیاری با فیلم «تنوره دیو» جایزه بهترین کارگردانی و هادی اسلامی برای بازی در فیلم اتوبوس، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آوردند. جایزه بهترین بازیگران مکمل هم به اسماعیل محمدی و مهری مهرنیا برای بازی در تنوره دیو رسید.
خانه دوست کجاست
کار طراحی دوره پنجم به مسعود دشتبان سپرده شد. او هم مانند دادگر برنده سیمرغ بلورین از جشنواره فجر شده است. نکته مهم پوستر این دوره از جشنواره وجود درخت و آسمان بود. عباس کیارستمی با فیلم «خانه دوست کجاست» بهترین کارگردان جشنواره معرفی شد و رسول ملاقلیپور با «پرواز در شب» جایزه بهترین فیلم سینمایی را بهدست آورد. داریوش ارجمند و سعید پورصمیمی برای بازی در «ناخدا خورشید» بهترین بازیگر نقش اول و مکمل جشنواره شدند و باز هم جایزهای برای بازیگران زن اهدا نشد.
نگاهی به آسمان
مسعود دشتبان که پوستر دوره پنجم را طراحی کرده بود، در دوره ششم هم مسئولیت گرفت و پوستری تقریبا شبیه به همان دوره قبلی را طراحی کرد. در این دوره کیانوش عیاری برای بار دوم برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم «آن سوی آتش» شد. سعید پورصمیمی هم برای بار دوم و پیاپی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در «تحفهها» را از آن خود کرد. سیمرغ بلورین بهترین فیلم به هیچکدام از فیلمهای این دوره نرسید، اما به دو فیلم خاطرهساز «کانیمانگا» به کارگردانی سیفالله داد و «پرنده کوچک خوشبختی» اثر پوران درخشنده جایزه ویژه هیات داوران اهدا شد.
بازگشت پرچم
علی وزیریان بعد از 6 دوره، پرچم ایران را به پوستر جشنواره آورد. هفتمین دوره جشنواره فجر درحالی برگزار شد که بخشی باعنوان «جشنواره جشنوارهها» به جشنواره فجر اضافه شد. «در مسیر تندباد» مسعود جعفری جوزانی سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را بهدست آورد و محسن مخملباف با «بایسیکلران» بهترین کارگردان این دوره لقب گرفت. عزتالله انتظامی برای بازی در «گراند سینما» سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را بهدست آورد. از نکات قابلتوجه جشنواره هفتم شاید جایزه نگرفتن فیلم «باشو غریبه کوچک» بهرام بیضایی بود.
نقش اسلیمی و ایرانی
جنگ تحمیلی به پایان رسیده، اما سینما همچنان بوی جنگ و دفاع میدهد. هشتمین دوره جشنواره را مرتضی ممیز با پوستری از نقش اسلیمی و ایرانی و پرچم رقم زد. فیلم «مهاجر» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا بهترین فیلم جشنواره هشتم میشود و داریوش مهرجویی برای «هامون» سیمرغ بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را بهدست میآورد. بازی خسرو شکیبایی در «هامون» سیمرغ بهترین بازیگری را برای او در پی میآورد و اکبر عبدی برای بازی در فیلم مادر عنوان بهترین بازیگر مکمل مرد را میگیرد.
سیمرغ معروف پوسترهای جشنواره
سال 69 و در نهمین دوره از جشنواره، دوباره طراحی پوستر به ابراهیم حقیقی سپرده میشود و او سیمرغ معروف جشنواره را طراحی میکند. در این دوره واروژ کریممسیحی جایزه بهترین کارگردانی را برای «پرده آخر» بهدست آورد و «آپارتمان شماره 13» یدالله صمدی بهترین فیلم شد. مهدی هاشمی با «دو فیلم با یک بلیت» سیمرغ بهترین بازیگر مرد را کسب کرد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به فریماه فرجامی رسید.
سیمرغ و آینه
ابراهیم حقیقی در سال 70 و جشنواره دهم، باز طراحی پوستر را به عهده میگیرد و این بار سیمرغ به همراه نقشهای اسلیمی و ایرانی و آینههای قدیمی در پوستر جشنواره جای میگیرند. جشنواره دهم جایی برای درخشش «نیاز» بود؛ فیلمی به کارگردانی علیرضا داوودنژاد که عنوان بهترین فیلم جشنواره دهم را بهدست آورد. رخشان بنیاعتماد نیز برای «نرگس» جایزه بهترین کارگردانی را کسب کرد. فرامرز صدیقی برای بازی در فیلم «دادستان» بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و جمیله شیخی، فاطمه معتمدآریا و مجید مظفری هر سه بهخاطر بازی در فیلم سینمایی «مسافران» به ترتیب سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن و مکمل زن و مکمل مرد را به دست آوردند.
نگاتیوهای متحرک
حسین خسروجردی، برای اولینبار و در دوره یازدهم، طراح پوستر جشنواره میشود و با حضور آدمهایی که نگاتیوهای فیلمها را به دست گرفتهاند، طرحی متفاوت را طراحی میکند. جشنواره یازدهم برای حاتمیکیا با یک سیمرغ دیگر همراه بود. در این دوره «از کرخه تا راین» به کارگردانی حاتمیکیا سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کرد و سیروس الوند برای ساخت فیلم «یک بار برای همیشه» سیمرغ بهترین کارگردانی را بهدست آورد. دیگر سیمرغهای مهم جشنواره به این شرح بودند: سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به فرامرز قریبیان رسید و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را فاطمه معتمدآریا گرفت.
ساعت، سیمرغ
رضا عابدینی در دوره دوازدهم، ساعت و سیمرغ را به پوستر جشنواره آورد که در نوع خود جدید و جالب توجه بود، در این دوره هم هیچ فیلمی بهعنوان بهترین فیلم انتخاب نشد. محمد بزرگنیا سیمرغ بهترین کارگردانی را برای «جنگ نفتکشها» برد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به عزتالله انتظامی، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن به فاطمه معتمدآریا، بهترین بازیگر نقش دوم مرد به جعفر دهقان و بهترین بازیگر نقش دوم زن به نیکو خردمند رسید.
در چوبی و افق پیش رو
مهدی محمدی در دوره سیزدهم، باز هم پوستری جدید با نقشهای ایرانی را رقم زد، پوستری با رنگهای مختلف و یک در چوبی قدیمی که نشان از یک اتفاق نو میدهد. در دوره سیزدهم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم به «روز واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی رسید. بهترین کارگردانی به داریوش مهرجویی برای فیلم «پری» رسید. همچنین بهترین بازیگر نقش اول مرد به خسرو شکیبایی برای بازی در فیلم «کیمیا» و بهترین بازیگر نقش اول زن نیز به مینا لاکانی برای بازی در فیلم «دیدار» رسید.
رنگ آبی و کاسه آب
رضا عابدینی که در دوره دوازدهم با آن پوستر ساعت، اتفاقی جدید را رقم زد، باز هم در دوره چهاردهم، با رنگ آبی معروفش و یک پوستر جدید بازگشت. پوستری که آسمان آبی و ماه را در خود داشت بههمراه یک کاسه آب که نقش ماه در آن افتاده بود. جشنواره فیلم فجر تا سال 1374 فقط به تولیدات سالانه سینمای ایران اختصاص داشت اما از سال 1374 بهصورت بینالمللی برگزار شد و فیلمهایی از کشورهای دیگر نیز در این جشنواره شرکت کردند و به همین علت واژه «بینالمللی» نیز به آن افزوده شد. در این سال کیومرث پوراحمد، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای «خواهرن غریب» به دست آورد.
شروع پوسترهای تکراری
پوستر جشنواره پانزدهم را دو نفر طراحی کردند، مسعود ترقیجاه و سیامک فیلیزاده؛ اما اتفاق جدیدی را رقم نزدند و همان سیمرغی را که ابراهیم حقیقی طراحی کرده بود به پوستر آوردند. در جشنواره پانزدهم برخلاف پوستری که هیچ خلاقیتی نداشت، فیلم «بچههای آسمان» مجید مجیدی درخشید و سیمرغ بهترین فیلم و بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را بهدست آورد. ابوالفضل پورعرب برای بازی در «مردی شبیه باران» و امین تارخ برای «ماه و خورشید» بهترین بازیگر نقش اول و مکمل مرد شناخته شدند.
پوستر حاشیهساز
پوستر جشنواره شانزدهم، حاشیههای زیادی را در آن سال به وجود آورد. پوستری که محمد فیلیزاده آن را طراحی کرد چهره مردی بود که گفته میشد شباهت زیادی به محمدرضا شاه پهلوی دارد! در این پوستر علاوهبر تصویر آن مرد، یک آینه و یک کبوتر بود که این پوستر را متفاوت با پوسترهای قبلی میکرد. در این دوره حاتمیکیا با «آژانس شیشهای» اکثر سیمرغهای جشنواره را شکار کرد.
تکرار همان پوستر با آدم و کبوتر
سیامک فیلیزاده که طراحی پوستر جشنواره قبل را هم به عهده داشت، دوباره در جشنواره هفدهم، طراحی را قبول کرد. باز هم همان المان تصویر را اضافه و با کبوتر و آینه پوستر جشنواره را طراحی کرد، در جشنواره هفدهم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن به زوج هنری محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی برای بازی در فیلم «قرمز» به کارگردانی فریدون جیرانی رسید. سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را نیز رسول ملاقلیپور برای فیلم «هیوا» گرفت.
کبوتر و سیمرغ
طراحی پوستر جشنواره هجدهم فجر دوباره به سیامک فیلیزاده رسید و او باز هم المان کبوتر را به پوسترش اضافه کرد اما کبوتری که بالهایش مثل سیمرغ بود، در این دوره که به دبیری سیفالله داد برگزار میشد «بوی کافور، عطریاس» ساخته بهمن فرمانآرا، سیمرغ بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر مکمل زن برای رویا نونهالی را گرفت. سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد به فرامرز قریبیان رسید و سیمرغ بهترین بازیگر اصلی زن و مکمل مرد هم به میترا حجار و حمید فرخ نژاد رسید.
پازل انار
سال 79 و در جشنواره نوزدهم، باز هم سیامک فیلیزاده طراح جشنواره شد، اما اینبار طرحی جدید آورد، یک انار که مانند یک پازل کنار هم قرار گرفته بود پوستر جشنواره نوزدهم فیلم فجر شد. در این سال بهرام بیضایی پس از سالها با «سگ کشی» دوباره به سینما بازگشت، اما جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی به فیلم «باران» ساخته مجید مجیدی رسید. حسین عابدینی برای بازی در این فیلم سیمرغ بهترین بازیگر مرد را به دست آورد. ثریا قاسمی و ماهایا پطروسیان بهترین بازیگر نقش اول و مکمل زن شدند.
کبوتری در آینه
دوره بیستم جشنواره، طراحی پوسترش به عهده اسدالله یونسی بود که برای اولینبار طراحی پوستر جشنواره را بهعهده گرفت. او از کبوتر، آینه و آسمان برای طراحی پوسترش استفاده کرد اما طرح جدیدی را خلق کرد. «خانهای روی آب» موفقترین فیلم این دوره بود. درنهایت فیلم بهمن فرمانآرا موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (رضا کیانیان)، سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (عزتالله انتظامی) و بهترین بازیگر نقش مکمل زن (بهناز جعفری) شد.
قله دماوند
اسدالله یونسی برای بار دوم طراحی پوستر بیستویکیمن دوره جشنواره را به عهده گرفت، اما اینبار قله دماوند را به پوستر جشنواره آورد، در دوره 21 جشنواره شاهد تغییراتی بود. از جمله حذف شدن سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد و زن، چهرهپردازی، صدابرداری، صداگذاری و تدوین! این دوره دو فیلم موفق داشت. «دیوانه از قفس پرید» به کارگردانی احمدرضا معتمدی که سیمرغ بلورین بهترین فیلم و سیمرغ بهترین بازیگر زن با بازی نیکی کریمی را به دست آورد و «اینجا چراغی روشن است» که سیمرغ بهترین کارگردانی برای رضا میرکریمی و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای حبیب رضایی را در پی داشت.
نور و ماه
کار طراحی دوره بیستودوم را وحید تقیپور انجام داده است، پوستری که با نور، یک دست، آسمان و ماه طراحی شده بود و طرحی جدید به نسبت پوسترهای دیگر بود. در بیستودومین دوره جشنواره، جوایز حذف شده دوره گذشته بهجای خود بازگشت. «مارمولک» پرسروصداترین فیلم این دوره بود که سیمرغ بهترین فیلمنامه را برای پیمان قاسمخانی در پی داشت. جوایز مهم دیگر این دوره به این صورت در بین فیلمها توزیع شد که سیمرغ بهترین فیلم به «میهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی و سیمرغ بهترین کارگردانی به احمدرضا درویش برای فیلم «دوئل» و بهترین بازیگر نقش اول مرد و مکمل مرد به بهرام رادان برای فیلم «شمعی در باد» و کامبیز دیرباز برای «دوئل» رسید.
پوستر معناگرا
سال 83، سال فیلمهای معناگرا بود. شاید برای همین پوستر جشنواره هم یک ربطی به این فیلمها داشت و با رنگهای اسلیمی، پوستری جدید طراحی شد. پوستری که محسن سیدیوسفی آن را طراحی کرده بود و با رنگهایی که در پوستر به کار برد، باعث جذابیت آن شد. فیلمهای معناگرای آن سال، «بشارت منجی» نادر طالبزاده، «بیدارشو آرزو» کیانوش عیاری، «پشت پرده مه» پرویز شیخطادی، «جایی برای زندگی» محمدرضا بزرگنیا، «دیشب باباتو دیدم آیدا» رسول صدرعاملی و «رستگاری در هشت و 20 دقیقه» سیروس الوند بودند که درنهایت سیمرغ بهترین فیلم به «خیلی دور خیلی نزدیک» میرکریمی و بهترین کارگردانی به «بید مجنون» مجید مجیدی رسید.
سیمرغ و رنگهای ایرانی و اسلامی
ابراهیم حقیقی با طراحی پوستر بیستوچهارمین دوره جشنواره دوباره به جشنواره بازگشت. طرح جدید او با نقشهای ایرانی و اسلامی، همراه با همان سیمرغی که خودش خلق کرده بود به جشنواره بازگشت. شاید مهمترین اتفاقی که در دوره بیستوچهارم افتاد، معرفی اصغر فرهادی بود؛ او با «چهارشنبهسوری» جایزه بهترین کارگردانی را به دست آورد و سیمرغ بهترین بازیگر اصلی زن برای بازی در این فیلم به هدیه تهرانی رسید. «به نام پدر» حاتمیکیا نیز سیمرغ بهترین فیلم، بهترین بازیگر اصلی مرد با بازی پرویز پرستویی را به همراه داشت.
ریل قطار و حرکت رو به جلوی سینما
بهزاد خورشیدی در سال 1385، با طراحی جدید برای پوستر دوره بیستوپنجم آمد؛ طرحی که به آسمان گشوده میشد همراه با ریلی که نشان از حرکت سینما داشت. مشهودترین ویژگی جشنواره بیستوپنجم، حاشیههای ایجاد شده توسط فیلمهای «سنتوری» و «اخراجیها» بود. «روز سوم» اثر محمدحسین لطیفی بهترین فیلم جشنواره شناخته شد و امیرشهاب رضویان برای «رویای شهر خاموش» سیمرغ بهترین کارگردانی را به دست آورد.
پوستری خلاقانه و بدون تکرار
میراندا انصاری و الهام عیوضی با همکاری هم پوستر بیستوششمین دوره جشنواره را طراحی کردند، پوستری که بسیار خلاقانه و جدید بود و اثری از تکرار طرحهای قبلی در آن نبود، «به همین سادگی» رضا میرکریمی فیلم برگزیده این دوره بود و مجید مجیدی جایزه بهترین کارگردانی جشنواره این سال را برای فیلم «آواز گنجشکها» بهدست آورد. امین حیایی برای بازی در فیلم «شب» بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و محسن تنابنده با کسب سیمرغ بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در «استشهادی برای خدا» نامش بر سر زبانها افتاد.
سیمرغ تکراری
حمیدرضا بیدقی، طراحی پوستر بیستوهفتمین دوره را به عهده گرفت، او در این پوستر، سیمرغی را طراحی کرد که در دل خود چندین سیمرغ دیگر را دارد، طرحی که شاید به همان طرح اولیه سیمرغ ابراهیم حقیقی نزدیک بود. در این دوره پس از 18 سال که از فیلم بسیار موفق «پرده آخر» میگذشت، واروژ کریممسیحی دوباره به سینما و جشنواره فجر بازگشت. واروژ کریممسیحی توانست با فیلم سینمایی «تردید»، سیمرغ بهترین فیلم سینمایی را به دست آورد. «درباره الی» دیگر اتفاق مهم جشنواره آن سال بود. فیلمی به کارگردانی اصغر فرهادی که دومین سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای او در پی داشت.
آدمها و سینما
سیدحمید شریفیآلهاشم پوستر بیستوهشتم جشنواره را طراحی کرد، پوستری متفاوت با رنگهای تیره و آدمهایی که در پوستر در حال تماشای فیلم هستند. در این دوره که تا حدودی تحت تاثیر التهابات سیاسی کشور بود برای اولینبار برج میلاد کاخ جشنواره شد. نمایش فیلم «به رنگ ارغوان» به کارگردانی حاتمیکیا که پنج سال در توقیف قرار داشت از دیگر اتفاقات جالب این دوره بود. این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به دست آورد.
سال جشنواره و رنگ
مسعود نجابتی در سال 1389، طراحی پوستر جشنواره بیستونهم فیلم فجر را به عهده گرفت، پوستری که مانند کارهای قبلی نبود و با رنگهای مختلف و اسم و سال جشنواره طراحی شد. در سال 89، سینمای سیاسی رونق گرفته بود. فیلمهایی چون «پایاننامه» حامد کلاهداری، «گزارش یک جشن» حاتمیکیا، «خیابانهای آرام» کمال تبریزی و «اخراجیها 3» مسعود دهنمکی با تِم سیاسی از جمله محصولات این سال هستند.
شناسنامهدار شدن جشنواره
یک اثر عجیب از ابراهیم حقیقی. در حالی که جشنواره سیامین دوره خود را میگذراند انتخاب صفحه اول یک شناسنامه هیچ توجیهی نداشت. همچنین گذاشتن شعارهای جشنواره کنار تصویر شناسنامه نیز دلیل مشخصی نداشت. «امید، اخلاق و آگاهی» در حالی وارد جشنواره شد که طراح برای نوزاد تازه متولد شده به دنبال شناسنامه میگشت. انگار نه انگار که این کودک «سیساله» باید کمکم به فکر پدر شدن باشد. برخی منتقدان نوشتند که بیارزشترین پوستر در این چند پوستر است و بیشتر به طرح روی جلد کتابهای معمولی میخورد. یک طراح گرافیک درباره این پوستر گفت: «یک ایده ضعیف که متوسط اجرا شده است، حدس من این است که از بین اتودهای ابراهیم حقیقی، مدیران جشنواره، بدترینش را انتخاب کردهاند!»
کلمات آبی
طرح بیژن جناب در سی و یکمین دوره ، حاشیههایی ایجاد کرد. کلماتی به قالب پوستر اضافه شد و شکل و شمایل دیگری به خود گرفت. برخی نوشتند ورود به دهه چهارم شعار عجیبی برای پوستر بوده که با طراحی عجیبتر نیز همراه شده است. فضای پوستر شبیه به سالن سینمایی بود که سیمرغ را بازتاب میکرد. البته طراحی پوستر خیلی زننده یا جذبکننده نبود؛ فقط یک طراحی روتین و دیگر هیچ. برخی معتقد بودند هرچند بیژن جناب در حوزه گرافیک تجاری طراح بلندآوازهای است، اما در زمینه طراحیهای فرهنگی معمولا آثار متوسطی خلق کرده است. این پوستر نیز فضای یک سالن سینما را ساده کرده و نشان میدهد اما تصویری خاص نساخته است. نوع تایپ آن بیدقت است و درنهایت کل اثر کانسپتی کممایه دارد.
گرافیک و دیگر هیچ
برخی منتقدان گرافیک اثر مهدی سعیدی در سی و دومین دوره را بهترین اثر به لحاظ طراحی پوستر نامیدند. جایی که میگویند خلاقیت باعث شد، الهامگیری از اصول کاری اساتید پوستر شبیه به یک تقلید نامناسب نشود. لگو تایپی که سیمرغ را آینه کرد تا در تاریخ بهعنوان نماد ثبت شود. سیمرغ از دل رنگهای سلطنتی و برخواسته از آرامش آب بود. منقش به حروف فارسی که در کنار هم اینبار بهجای «سیمرغ» با «سیودو» حرف از هفت وادی گذشتند و نوشته را «سیمرغ» کردند. برخی معتقدند بهرهگیری از کالیگرافی و تنیده شدن آن در تصویر لوگوی جشنواره از نقاط قوت این کار است. اما ترکیب رنگ نامناسب و پسزمینه بدون خلاقیت از نقاط ضعف این کار است.
سیمرغی جدید!
پوستر سی و سومین دوره توسط طاها ذاکری، هنرمند جوان طراحی شده بود. ذاکری در چند دوره اخیر جشنواره نیز مدیریت هنری کاتالوگ جشنواره فیلم فجر را بهعهده داشته است. برخی معتقدند تصویرسازی بسیار ضعیفی که در حقیقت کاریکاتور سیمرغ جشنواره شده، در این پوستر دیده میشود. برخی دیگر در آن زمان گفتند وقتی سیمرغی به آن خوبی وجود دارد چرا باید دوباره چیز جدیدی آنهم اینقدر مبتدیانه کشید؟ نوشتار هم رها شده و بیسرانجام است. نه زیباست، نه اطلاعرسان و نه خلاقانه. عدهای اما اعتقاد دارند تلاش طراح برای تبدیل کردن فرم بدن طاووس به یک تصویرسازی مدرنتر، قابل ستایش است.
خسرو شکیبایی
در پوستر سی و چهارمین دوره برای اولینبار از تصویر یک هنرمند استفاده شده است که با مدیریت مجید برزگر و نقاشی از بزرگمهر حسینپور براساس عکسی از عزیز ساعتی طراحی شده است. طراحی این پوستر حاشیههایی هم داشت. بزرگمهر حسینپور یکی از نقاشان کشور با بیان این ادعا که طراح اصلی پوستر سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر من هستم در گفتوگو با یکی از رسانهها گفت: «هنگام رونمایی از پوستر سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر نام «مجید برزگر» بهعنوان طراح اعلام شد که دلیل آن، کم دانشی و شیطنت دبیر این جشنواره بود. برزگر ایدهپرداز این طرح بود و این کار را به من سفارش داد؛ اما طراح و نقاش اصلی پوستر من هستم، زیرا آن را طراحی کردهام. آقای برزگر هم میگوید که حرف من را قبول دارد.» این حرفها واکنشهایی هم در پی داشت.
علی حاتمی
سی و پنجمین دوره نوبت به علی حاتمی، سعدی سینمای ایران رسید. پوستر این دوره باحضور اعضای خانواده علی حاتمی، مدیران جشنواره فیلم فجر، اهالی سینما و رسانه رونمایی شد. مدیر هنری پوستر مجید برزگر و حسین زارعی طراح و گرافیست آن بود. نقاشی پوستر را علی بیگیپرست براساس عکسی از عزیز ساعتی برعهده داشته و خوشنویسی پوستر امسال را حسن عباسیپرزاد انجام داده است. استفاده از چهره در پوسترهای جشنواره فیلم فجر به ندرت اتفاق میافتاد.
طراحی با آب
حمیدرضا بیدقی، طراح پوستر سی و ششمین دوره هم بود. او پیش از این نیز طی چهار دوره با جشنواره فجر همکاری داشته است. این پوستر با طرح تخیلی سیمرغ برآمده از آب طراحی شد؛ طرحی که گفته شد کپی است و وقتی عبارت «Water Bird» را در سایتهای عرضه طرحهای آماده گرافیکی و حتی گوگل جستوجو کنید با حجم قابل توجهی از طرحهای آماده لایه باز مواجه میشوید که با ترکیب چند طرح میتوانید به پوستر مهمترین رویداد این دوره از مهمترین رویداد فرهنگی ایران برسید!
کپی پیست!
در سی و هفتمین دوره پوستر توسط حمیدرضا بیدقی طراحی و با حضور مرحوم جمشید مشایخی رونمایی شد. یکی از حاشیههای این پوستر شباهتش به پوستر دوره سیوششم و دوره نهم جشنواره است. بیدقی در گفتوگوهای مختلف به این ابهامات پاسخ داد. پوستر آخرین دوره جشنواره ویژگی خاصی نسبت به دورههای قبلی خود نداشت.
محمد روحالامین: مدیران باعث تکرار در پوستر های فجر میشوند
محمد روحالامین این روزها، پوستر بسیاری از فیلمها را طراحی کرده است؛ فیلمهایی که همهشان در سینمای ایران ماندگار شدهاند. به سراغش رفتیم تا نگاهی داشته باشد به پوسترهای مختلفی که در ادوار جشنواره فیلم فجر طراحی شده است:
تا زمانیکه آرمانهای انقلابی در جامعه پررنگ بود، ارجاعات همه فعالیتهای فرهنگی ازجمله پوسترهای جشنواره فیلم فجر به همین مسائل بود. از یک جایی به بعد، قرار شد ما در پوسترها شبیه سینما باشیم؛ اینکه اگر قرار است یک سینمای عالمانه داشته باشیم، فقط با همین پیش برویم و برای همین سراغ المانهای فرهنگ ایرانی آمدیم؛ یعنی از انقلابی بودن فاصله گرفتیم و به این المان رسیدیم. اینکه میگویم برای این است که چندین دوره روی پوسترهای جشنواره مطالعه داشتم.تا یک سالهایی اتفاقهای خوبی میافتاد. تا اوایل دهه 80، پوسترهای خوبی داشتیم، اما به نسبت با ورود فتوشاپ و نرمافزارهای دیگر در طراحی و گرافیک و کمانگیزه شدن و بیتوجه شدن مدیران نسبت به پوستر مهمترین فستیوال فرهنگی کشور، تبدیل به یکسری کارهای دمدستی شدند؛ یعنی دیگر اهمیت ندارد چه کاری انجام میدهیم، فقط یک طراحیای باشد و بس، درددسری برای مدیر فرهنگی و جایگاهش ایجاد نکند، هر اتفاقی را رقم زد، اشکالی ندارد، چهار المان هم داشته باشد؛ همین برای یک پوستر بس است.سهلانگاری در تایید، مدیریت، سفارش و طراحی همه اینها با هم نقش دارد. اگر ما دو سه نمونه کمیاب در این دهه 90 را جزء پوسترهای خوب بدانیم، بقیه پوسترها همه کپی و مثل مثالی که زدم شدهاند، مخصوصا در سالهای اخیر.
پوسترهای قدیمی را که شما نگاه کنید، به اسمهای بزرگی میرسید؛ طراحهای خوبی که امروز آدمهای شناختهشدهای هستند. اتفاقی که در سالهای اخیر شاهد آن هستیم، مثلا همان پوستر علی حاتمی را به آیدین آغداشلو سفارش دادند، اما وقتی طرحش را میزند، قبول نمیکنند و یک کار دیگری میآید که تایید میشود. همان سهلانگاریای که گفتم، دقیقا همین جا اتفاق میافتد؛ سهلانگاریای که از طرف مدیران است.
یک مشکل اصلی در طراحی پوسترها، اتفاقی است که مدیران رقم میزنند. دیر یاد پوستر میافتند و همین کمبود زمان باعث میشود پوستر عجلهای شود. مدیرانی که نمیدانند چه چیزی درست است و چه چیزی غلط! مدیرانی که مشاور مناسب ندارند، مدیرانی که محفلی انتخاب میکنند، مثلا چهار دوره یک نفر را برای طراحی پوستر انتخاب میکنند، به خاطر اینکه مثلا آن طراح یکی از اقوامش در شورای سیاستگذاری جشنواره سمت دارد، رفیق بازی و فامیلبازی زیاد وجود دارد.از طرف دیگر طراح وقت کمی دارد و انگیزه لازم را هم برای طراحی پوستر ندارد. فکر کنید وقتی شما چهار سال پشت سر هم پوستر جشنواره را طراحی کردهای، دیگر انگیزهای برای طراحی جدید نداری. شما برای کاری که میخواهی فکر کنی و انرژی بگذاری، باید همه توانت را بگذاری، اما این اتفاق نمیافتد و هرچه میگذرد، فرسایش پیدا میکند و این فرسایش به طرحها هم میرسد.یعنی اگر ایرادی باشد، ایراد را باید به کسانی بگیریم که میخواهند بیریسکترین کار را انجام بدهند. مدیران میترسند پوستر برایشان دردسر شود و قصهای ایجاد کند. پوستری که با عکس مرحوم شکیبایی طراحی شد هم حاشیههای زیادی داشت که چه کسی این پوستر را طراحی کرده و ایده را چه کسی داده است.پوستر فجر، پوستر مهمترین فستیوال فرهنگی کشور است. آنقدر اهمیت دارد که وقتی یک طراح آن را قبول میکند، دیگر به رقم آن طرح فکر نکند، چون اصل کار خیلی مهم است، البته رقم هم مهم است، اما اینکه کسی برای پول کم این کار طراحی را سرسری بداند، فکر نمیکنم اینطور باشد. طبق حرفهایی که در بالا زدم، به نظرم آنها در طراحی پوستر جشنواره مهمتر هستند.
حمیدرضا بیدقی: گرافیک ما بیشتر از سینما رشد داشته است
1- برخی از منتقدان هنرهای تجسمی پوسترهای جشنواره و فیلمها را به دورههای مختلف تقسیم میکنند. شما این دستهبندی را قبول دارید و خودتان به چند دوره تقسیمبندیاش میکنید؟
به تقسیمبندی دورههای مختلف اعتقاد دارم، زیرا این تقسیمبندی مختص کشور ما نیست و یک اتفاق جهانی است و بهشدت بستگی به مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. در هر دورهای متناسب با روح جامعه اتفاقی برای پوسترها و گرافیک آن جامعه میافتد. گرافیک یک جشنواره و پوستر فیلم به خاطر مردمی بودنش متاثر از وضعیت جامعه است، بنابراین وقتی در دورههای مختلف اتفاقات مختلف میافتد، این تقسیمبندی رخ میدهد. نمیتوانم دقیقا به چند دوره تقسیمبندیاش کنم، اما میتوانم بگویم گرافیک 30ساله اخیر ما دوران درخشانی داشته و دوران افولی. متناسب با فضای باز جامعه یا مدیران مناسبی که بودهاند، این تقسیمبندیها وجود داشته، اما نمیشود به دورههای خاص عددی تقسیمبندیاش کرد.
2- پوسترهای فیلمها و جشنواره ابتدا متاثر از یک ایدئولوژی بودند و کمکم دچار فرم و حتی گاهی تقلید شدند. نظر شما در اینباره چیست؟
بله، بهخاطر جو داغ و حادی که وجود دارد، ابتدا متاثر از آن ایدئولوژی میشوند و بعد به فرم رو میآورند و تقلید هم همیشه وجود داشته است. از ابتدای تاریخ گرافیک تقلید بوده و بعضا کپی هم میکردند. در کشور خودمان با وقوع انقلاب اسلامی، پوسترهای فیلمها و جشنوارهها بهشدت تحت تاثیر ایدئولوژی انقلابی بودند. بعد از مدتی که فضا دگرگون میشود، این تغییرات در گرافیک هم خودش را نشان میدهد و متاثر از جامعه این اتفاق میافتد.
3- پوستر یک فیلم در دنیای فعلی سینما چه جایگاهی دارد؟ فقط جنبه تبلیغاتی دارد یا بخشی از یک فیلم محسوب میشود؟
پوستر یک فیلم قطعا جنبه تبلیغاتی دارد، زیرا ذات پوستر یک فیلم تبلیغات است، اما دستخوش تغییرات هم میشود. بعضا پوسترها بخشی از فیلم هستند و کنار آن کمک میکنند. ممکن است از تصاویری استفاده شود که داخل آن فیلم نیستند، اما ممکن است به تبلیغات و فروش آن فیلم کمک کنند. در سینمای جهان جایگاه پوستر هنوز به قدرت خود باقیاست، اما در سینمای ایران افول کرده و کار خوب و شاخص در سالهای اخیر کم مشاهده شده است. بهدلیل اینکه در بیشتر مواقع کارگردان یا تهیهکننده اطلاعاتی از طراحی ندارند، اما روی سلیقه خودشان طراح را تحت تاثیر قرار میدهند. وقتی طراح جایگاه محکمی در حوزهاش نداشته باشد، تاثیرپذیر خواهد بود و طبق سلیقه آنها جلو میرود، بنابراین 99درصد پوسترهای سینمای ما نه وجه تبلیغاتی دارد و نه بخشی از فیلم محسوب میشوند. هر زمان که به گرافیست اعتماد شده و به هنرش احترام گذاشته شده، اتفاقهای بهتری برای آن فیلم افتاده است.
4- آیا گرافیک ما به اندازه سینمای ما رشد کرده یا خیر؟ رشد بیشتری داشته یا کمتر؟
مقایسه بین گرافیک و سینما مقایسه درستی نیست. گرافیک یک فن و هنر جداست و سینما یک رشته تخصصی و هنری جدا. فکر میکنم بهصورت کلی گرافیک ما از سینمای ما رشد بهتر و بیشتری داشته است. شاید در سینما تکستارهها و فیلمهای خوب معدودی داریم. منظور من پوستر فیلم نیست و مجموعه گرافیک بهطور کلی مدنظرم است. به دلیل اینکه سروصدای اطراف سینما بیشتر است و چهرهها بیشتر هستند، خبرهای گرافیک کمتر شنیده میشود. در گرافیک بهشدت رشد داشتیم، هرچند راضیکننده نیست و باید بیشتر از این باشد. رشد گرافیک به میزان کمی بوده، اما همان کم هم از سینما بیشتر بوده است. چون در دو حوزه سینما و گرافیک فعالیت میکنم، میدانم وضعیت این دو به چه صورت است.
5- چرا در سالهای اخیر پوسترهای کمی جلب توجه میکنند و جریانساز میشوند؟
این سوال کلی است. اما دلایل زیاد و مختلفی وجود دارد. دلایل شخصی گرافیستهاست، چون آنها به اندازه پولی که بهشان داده میشود، کار میکنند. بعضیها هم با هر مقدار پولی خوب کار میکنند که تعدادشان کم است. وقتی دستمزد واقعی گرافیست داده نمیشود، نمیتوان از او توقع داشت زحمت زیادی برای اثر بکشد. بهطور اخص میخواهیم درباره پوسترهای جشنوارهها صحبت کنیم. فرض کنید کارهای جشنوارهها رابطهای انجام میشود. وقتی هم فراخوانی داده میشود، طراحان گرافیکی خوب در آن شرکت نمیکنند، چون یا سرشان شلوغ است یا با ذات آن مخالف هستند و طراحان ضعیفتر شرکت میکنند. وقتی پای رابطه میآید وسط هم دو حالت رخ میدهد؛ ممکن است به صورت اتفاقی یک گرافیست قوی با رابطه بیاید و ممکن است گرافیست ضعیفی با رابطه، یک پوستر را طراحی کند؛ پوسترهایی که میخواهند جلب توجه کنند باید مولف، بکر و صاحب ایده باشند. البته این شرایط، با سبک زندگی فعلی تناقض دارد و سخت شده است. گرافیستهای ما فرصت فکر کردن ندارند و آن اندازهای که فکر میکنند به آنها بها داده نمیشود. در دانشگاهها و آموزشگاهها چنین نگاهی وجود ندارد و استادان خوب دعوت نمیشوند. مدیران خوبی در راس کار قرار نمیگیرند. درباره این دلایل میشود ساعتها صحبت کرد که چرا چنین افولی وجود داشته است؟ این شیب فرهنگی ناجور مختص گرافیک نیست و برای سایر رشتههای هنری نیز وجود دارد.
* نویسنده: عاطفه جعفری ، سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار