به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در سال ۲۰۱۹ میلادی، از میان ۲۵ فیلم پرفروش سینمای جهان، ۱۳ فیلم برای مخاطبان کودک و نوجوان ساخته شده بود. از این ۲۵ فیلم، چهار فیلم چینی و باقی متعلق به سینمای ایالات متحده هستند. غیر از این نکته که چین به شکلی نرم مشغول صعود در فهرستهای سینمایی است و سوای سینمای پرفروش گیشهای، در این سالها محصولات معناگراتری هم داشته است که مخاطبان خاص سینما را جلب کردهاند، توجه به این نکته هم جالب خواهد بود که از این چهار فیلم چینی، پرفروشترین آنها یک فیلم متعلق به سینمای کودک است. سینمای کودک از سالها پیش یکی از سودآورترین شاخهها در فیلمسازی دنیا بود و در اوایل قرن جدید، پس از اینکه هالیوود ترس از ورشکستگی کمپانیهای بزرگ را بهواسطه حضور مدیومهای دیگر سرگرمی، مثل اینترنت و سینمای خانگی حس کرد، برنامهریزی روی سینمای کودک به شکل راهکاری درآمد که برای خروج از این وضعیت درنظر گرفته شد.
عصاره سادهشدهای از رویکرد جدید هالیوود در این جمله خلاصه میشود: «اگر کودکان به سینما بیایند، پدر و مادر خود را هم میآورند و این یعنی به ازای هر تماشاگر سه بلیت فروخته میشود»، اما همهچیز فقط همین نبود. توجه به مخاطب کودک را از جهتی میتوان یک سرمایهگذاری بلندمدت دانست. کودکانی که در سراسر دنیا با انیمیشن کاغذی «شیرشاه» خاطره داشتند، در سال ۲۰۱۹ نسخه جدید آن را به دومین فیلم پرفروش سال تبدیل کردند که نزدیک به یک میلیارد و 700 میلیون دلار فروش داشت؛ فروشی که بیش از 67 درصد آن یا بهعبارتی یک میلیارد و 112 میلیون دلار آن در خارج از مرزهای آمریکا بهدست آمد. اینکه بخش قابل توجهی از فروش این فیلمها مربوط به خارج از مرزهای آمریکا میشود، خودش نکته مهم دیگری است که باید به آن توجه کرد. تماشای این فیلمها در نقاط مختلف جهان، باعث میشود که کودکان بهلحاظ ذائقه با لحن سینمای آمریکا آموخته و آمیخته شوند. نزدیک به ۶۰ درصد از فروش فیلمهای کودک در سال ۲۰۱۹ مربوط به خارج از آمریکا میشود و درنتیجه چنین کودکانی در سن نوجوانی با شخصیتهای ابرقهرمانی هالیوود راحتتر ارتباط برقرار میکنند و در ادامه همین روند ادامه پیدا خواهد کرد. درباره ساختار سینمای ایران قبل از اینکه بحث به بخش سینمای کودک و نوجوانان برسد، میشود بحثهای مستقل و مفصل دیگری کرد اما یک نکته بدیهی دراینباره را میشود غیبت معنادار فیلمهای کودک در سبد محصولات سینمایی ایران، در سالهای اخیر دانست. متولی حقیقی سینمای ایران هنوز کاملا مشخص نیست و روی همین حساب برنامههای بلندمدت برای آن طراحی نمیشوند.
سینمایی که در پرفروشترین سال دهه ۹۰، یعنی ۱۳۹۷، حدود ۲۲۰ میلیارد تومان خرج مجموع فیلمها کرد و تنها ۷۲ میلیارد تومان سود بهدست آورد، همچنان در بسیاری از موارد مدعی است که در بخش خصوصی کار میکند و کاملا مستقل است. این سینما نه دولتی بودن را میپذیرد که بتوان از آن برنامههای کلان و بلندمدت را مطالبه کرد و نه واقعا خصوصی است (و میتواند باشد) که برای منافع بلندمدت و کلان یک بازار واقعی برنامهریزی کند. عدم توجه به سینمای کودک از همین جهت است که رخ میدهد. فیلمهای کودک در سینمای ایران بر خلاف آثار کودک در سایر نقاط دنیا، به قدری کودکانه هستند که تماشای آنها گاهی برای افراد بالای پنج تا هفت سال نهتنها مناسب، بلکه ممکن نیست. رقص و دست و جیغ و هورا بههمراه گریمهای فوقالعاده اغراق شده و جادو جنبلهایی که افراد بالای هفت، هشت سال حتی بهعنوان شوخی هم نمیتوانند با آن کنار بیایند، ساختار عمده این فیلمها را تشکیل میدهد.
فیلم کودک را نهتنها غیر از کودکان، بزرگترها هم باید دوست داشته باشند تا جا بیفتد و بفروشد و موفق شود، همچنین لازم است یک سری ایدههای کلی، عمیقتر از آموزشهای تربیتی ساده مثل مسواکزدن و دعوا نکردن با همبازیها و گوشدادن به حرف پدر و مادر در پسزمینه این کارها وجود داشته باشد. ایدههایی مثل اهمیت حفظ محیطزیست، اهمیت زندگی جمعی و دوری از خودخواهی یا بالعکس ارجحیت دادن فردگرایی بر روحیه جمعی و... اینها چیزهایی هستند که سینمای کودک دنیا در سطح کلان رویشان سرمایهگذاری فکری کرده است تا در آینده زمینه پذیرفتن جهانبینیهایی بهخصوص در این کودکان راحتتر باشد. بدونشک نمیتوان وقتی ساختار سینمای ایران در سایر ژانرها، گونهها و سبکها تغییر نکرده، سینمای کودک را هم رشد داد؛ اما در همین وضعیت فعلی، حتی اساسا تصور درستی از آنچه باید باشد، وجود ندارد و بیشتر اوقات تصور بر این است که مشکل صرفا کمیت پایین فیلمهای کودک در ایران است یا به شادی و کفزدن کودکان هنگام تماشای جلفترین فیلمها، بهعنوان سندی بر مورد پسند واقع شدن آنها ارجاع داده میشود.
در آذرماه سال ۱۳۹۸، همزمان چهار فیلم کودک و نوجوان در سینمای ایران نمایش داده شدهاند. این، البته مورد رضایت تهیهکنندگان چنین آثاری نیست که ظرفیتشان بین مخاطبان با همپوشانی کاهش پیدا کند؛ اما به هر حال فصل تماشای فیلم برای کودکان همین وقتهاست. این اتفاق بهانهای بهدست میدهد تا در آخر سال ۲۰۱۹ میلادی، مقایسه بین فروش فیلمهای کودک در سطح جهان با جایگاه سینمای کودک در ایران صورت بگیرد. قابل ذکر است که غیر از ۱۳ فیلم این فهرست، فیلمهای پرفروش و پرمخاطب دیگری هم در سال ۲۰۱۹ برای کودکان ساخته شدهاند که از آن جمله میشود به «پارک شگفتانگی »، «لینک گمشده»، «هدف یک سگ2»، «آرتمیس فاول»، «پرندگان خشمگین2» و«جاسوسان نامحسوس»، «خانواده آدامز»، «گربهها»، «پیتر خرگوش» و «کلاوس» اشاره کرد.
مدتی بود که سینما از فیلمهای کودک خالی بود و شاید خانوادهها از بردن فرزندانشان به سینما ناامید شده بودند، اما الان حدود دو ماه است که سینمای کودک کمی رونق گرفته؛ هم فیلم کودک در سینماها اکران شده و هم انیمیشن، تا همه سلیقهها بتوانند این فیلمها را ببینند. شاید سازندگان این فیلمها معتقد باشند که اکران همزمانشان باعث میشود این فیلمها خوب دیده نشوند و باید فاصلهای در زمان اکرانها باشد. امروز به فیلمهای کودک در حال اکران پرداختیم و همزمان با معرفی آنها، این موضوع را که چند فیلم کودک در سالهای گذشته داشتیم بررسی کردیم و همزمان نگاهی هم به فیلمهای کودک دنیا انداختیم.
انیمیشن بنیامین
«خرابکاری آشر، دوست بامزه اما دستوپا چلفتی بنیامین باعث اسارت مادر بنیامین توسط سربازان پادشاه میشود. بنیامین تصمیم میگیرد برای نجات مادرش به سفری پرخطر برود و این سرآغازی است برای ماجراهای پرفراز و نشیب بنیامین و آشر... .» انیمیشن بنیامین را گروه پویانمایی «ندای موعود» ساخته است؛ گروهی که از سال 1390 و با هدف ارتقای سطح فرهنگ و بالاخص فرهنگ دینی فعالیتهای خود را آغاز کردند و این گروه از ابتدای شروع فعالیت خود سعیشان بر این بوده تا با توجه به بضاعت خود در تولید محصولات جدید نهایت پیشرفت را در حوزه انیمیشن داشته باشند و به قول خودشان همواره در مسیر حرکت به سمت قله (تولید انیمیشن اسلامی- ایرانی با بالاترین کیفیت جهانی) باشند. تهیهکننده این انیمیشن، مصطفی حسنآبادی و کارگردان آن، محسن عنایتی است. محسن عنایتی، کارگردان این انیمیشن درباره تفاوتهای انیمیشن بنیامین با دیگر انیمیشنها میگوید: «تقریبا بیشتر انیمیشنهای ایرانی و خارجی را نگاه کردهام. غالبا مشکل کارهای ایرانی این است که قصهگو نیستند. مخاطب اصلی انیمیشن کودک و نوجوان است و آنها ضدپیرنگ این جور مسائل را نمیدانند. برایشان قصه مهم است. سرلوحه کار دیزنی و پیکسار مخاطب است و ما هم همین مسیر را رفتیم. در بخش قصهگویی که استاندارد خوبی داریم. در موضوع مسائل فنی و گرافیکی باید بگویم ما امکاناتی داشتیم که در یک بازه زمانی محدود قابلاستفاده بودند. بخشهایی بود که اگر همکارانم زمان بیشتری داشتند، انجام میدادند، اما زمان اجازه نداد. ما دنبال ساخت سه کار یادگاری در یک کارنامه ۴۰ساله کاری نیستیم که هیچکس هم آن را نبیند. ما دنبال تولید کار خوب هستیم. به خاطر محدودیت زمانی از خیلی بخشها گذشتیم؛ اما با این حال فیلممان بهلحاظ فنی قابلقبول است و تنها ممکن است آنها که خیلی حرفهای هستند، بتوانند مواردی را مطرح کنند. به نظرم حتی مخاطبان حرفهای انیمیشن هم از کار راضی خواهند بود!» طبیعتا این انیمیشن خالی از اشکال نیست و از لحاظ فنی ایراد دارد، اما میشود امیدوار بود که انیمیشنهایی را ببینیم که قبل از این در سینمای کودکمان کم داشتیم.
فیلم سینمایی تورنادو
سیدجواد هاشمی چندین سال است که به سینمای کودک توجه خاصی دارد و با ساخت مجموعههای آهوی پیشونیسفید به سینما وارد شد و حالا با فیلمی جدید برای کودکان به سینماها آمده است. «تورنادو» داستان پروفسوری را روایت میکند که موفق به ساخت یک رستوران شده است؛ رستورانی که درنهایت به یک سفینه تبدیل میشود. حال با ورود چهار نوجوان به قصه و با شیطنت آنان، این سفینه مقداری زودتر از موعد به پرواز درمیآید و درنهایت به فضا رفته و در یک سرزمین ناشناخته فرود میآید. سیدجواد هاشمی درباره کار برای کودکان میگوید: «فیلمساز موظف است کار کودک را طوری بسازد که فضا برای خانواده هم فراهم شود. این هدف باید در تلویزیون هم مدنظر قرار گیرد که کارهای کودک و نوجوان با این دید ساخته و پرداخته شوند. فیلم سینمایی «شهر گربهها» را شروع کردم که یک کار خوب و شایسته برای کودکان خواهد بود. فکر میکنم این کار جدید را تاکنون در میان آثارم ندیده باشید و موقعیتها و اتفاقاتی در آن به وجود میآید که مردم به این نوع اتفاقات نمایشی نیازمندند. واقعا ضعف عمده در آثار نمایشی کودکانه ما احساس میشود، چراکه بیشتر کارگردانان خلاق ما به فکر ساخت کارهای بزرگترها هستند. واقعا این ژانر نیاز به تقویت دارد، وگرنه برای بزرگترها فیلم بهوفور ساخته میشود. از طرفی برای کودکان هم کارهای کلیشهای ساخته میشود که فقط موقعیتهای سرگرمکننده دارند. فیلمهای کودکانه ما در عین حال که سرگرمکننده هستند، باید حرفهایی را به کودکان و حتی خانوادهشان بهصورت زیبا و جذاب و آموزشی انتقال دهند.» او معتقد است: «باید برای سینمای کودک و نوجوان تعریف درستی وجود داشته باشد تا براساس آن فیلمهایی که مناسب سینمای کودک و نوجوان است، اکران شود.»
این کارگردان سینمای کودک و نوجوان ادامه داد: «متاسفانه تعداد فیلمهایی که برای اکران در این حوزه تولید شده، بسیار کم است و باید سازوکار مناسبی فراهم شود تا با حمایت از سینمای کودک آثار مناسبی برای گیشه تولید شود. درحال حاضر ما نیازمند تولید فیلمهای کودک و نوجوان هستیم که بتواند مخاطب را به سینما جذب کند تا بتوانیم در هر فصل از اکران، یک فیلم خوب بفروش داشته باشیم که قابلرقابت با دیگر آثار سینمایی که به گیشه راه پیدا میکنند، باشد.»این فیلم در حال حاضر در 60 سینمای سراسر کشور در حال اکران است.
انیمیشن آخرین داستان
انیمیشن «آخرین داستان»، اولین انیمیشن بلند سینمایی به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر است که از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ در استودیو هورخش تولید شدهاست. داستان این فیلم برداشتی آزاد از روایت «ضحاک» در شاهنامه اثر ابوالقاسم فردوسی است. در روایت بخشهایی از داستان این انیمیشن آمده است: «در دورانی که سایه اهریمن بر سرزمینها سیطره یافته، «جمشید کی» در مقابل سپاهیان اهریمن صفآرایی میکند و به خواست یزدان بر اهریمنیان ظفر مییابد. او مغرور از ظفر، خود را دارای فراست ایزدی میداند، پس یزدان از وی روی برگردانده و فر او را میستاند. جمشید، گرفتار جنونی سیریناپذیر میشود. وی دخترش «شهرزاد» را تنها میگذارد و با سپاهی از غیورترین سربازانش برای شکار اهریمن عازم سرزمینهای شمالی میشود و به شورای وزرا وصیت میکند تا در زمان غیابش «مرداس» متحد و والی سرزمینهای جنوبی بر تختش تکیه زند. با رفتن جمشید کودکی در دل مردمان سرزمین «جمکرد» در آغوش کشاورز زادهای متولد میشود که نامش را «آفریدون» میگذارند. در همین حال خبر میرسد که مرداس مرده است و فرزندش «ضحاک» به نیابت از وی برای به عهده گرفتن زمام تاج و تخت جمشید به جمکرد میآید.» این انیمیشن امسال بهعنوان نماینده ایران در اسکار انتخاب شده و خیلیها به این مساله واکنش داشتند که چرا این انیمیشن انتخاب شده است، اما سازندگانش امید بالایی به آن دارند.
اشکان رهگذر درباره اینکه چرا این انیمیشن را ساخته است، میگوید: «از کودکـی بهواسطه تشـویق پـدر و مـادرم در بحـث کتاب خواندن، درگیـر شـاهنامه بـودم. بـا کتـاب هـزار و یکشب و شـاهنامه بـزرگ شـدم و ایـن موضـوع همیشـه دغدغهام بـود که اگر خواسـتم کاری آبرومند بسـازم، از شـاهنامه اسـتفاده کنم. داستان ضحـاک هـم برایم بسـیار جالب بود. همیشـه این شـخصیت را در تصوراتم میدیدم و از بچگی نقاشیهایش را میکشیدم. شـرایطی ایجـاد شـد کـه بتوانـم کاری را انجـام دهـم و ترجیـح دادم روی شـاهنامه و اولیـن داسـتانی که همیشـه دوسـتش داشـتم کار کنم. هیـچ سیاسـت خاصی پشـت ایـن نبـوده؛ جز عشـق و علاقه به ایـن داسـتان. نوشـتن فیلمنامه برایم بسـیار سخت بود. ما سنگ بزرگـی را برداشـتیم و اگـر تجربـه حـال حاضر را داشـتم، شـاید فیلم کوچکتری میساختم. دلیل ضعف فیلمنامه در کارهای انیمیشـنی بـه ایـن برمیگردد کـه اساسا کسـانی کـه فیلمنامـه نوشتهاند، فیلمنامهنویس نبودنـد. این اولیـن فیلمنامه بلند من بـود و از این موضـوع بهطور کامـل آگاهـی داشـتم. اما برخلاف آنچـه بقیه در مـورد مـن فکـر میکنند، مـن انیماتور نیسـتم، فضـا را میشناسم. اتفاقا بیشـتر نویسـنده هسـتم. چـون از اول در حـوزه انیمیشـن بـودم، مطالعاتی درباره همه مراحل کسـب کردهام. وقتـی فیلمنامه «آخریـن داسـتان» را نوشـتم، آن را بسـیار بـه چالـش کشـیدم. در مرحلـه تحقیقات از کارشناسـان حوزه اسطورهشناسی و حوزه روایت مشـورت و کمـک گرفتـم. آنهـا فیلمنامهام را خواندنـد و ایراداتـی گرفتند. فیلمنامه «آخرین داسـتان» را بسـیار بازنویسی کردم. خیلیها خواندنـد و ایرادهایـش را گفتند و من بازنویسـی کـردم. حتی یکبار در اواسـط تولید، فیلمنامه را بازنویسـی اساسـی کردم که بهخاطرش مـا نزدیـک به ۲۰ تـا ۲۵ دقیقـه انیمیـت را دور ریختیم.» این انیمیشن در تهران در 6 سینما و در شهرستانها در 18 سینما در حال اکران است.
منطقه پرواز ممنوع
فیلم ماجراجویانه «منطقه پرواز ممنوع»، روایتگر داستان سه نوجوان است که در حین آماده شدن برای مسابقه ساخت پهپاد، با پیدا شدن یک یوزپلنگ در حوالی محل زندگیشان، وارد مسائل و درگیریهای مختلف و مهیجی میشوند.این فیلم به کارگردانی امیر داسارگر و تهیهکنندگی حامد بامروتنژاد ساخته شده و فروش آن از مرز یک میلیارد تومان گذشت. این فروش با گذشت سه هفته از آغاز اکران و با وجود شرایط خاص حاکم بر سینماها رقم خورده است.فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» تاکنون بیش از 900 میلیون تومان در شهرهای دارای سینما و 150 میلیون تومان در شهرهای فاقد سینما (از طریق سینما سیار) بلیتفروشی داشته است. این فیلم همچنین سومین فیلم پرفروش هفته شد و بالاتر از «هزارتو»، «خانه پدری» و «سمفونی نهم» قرار گرفت. پیشبینی میشود روند روبهرشد استقبال مخاطبان در هفتههای آتی نیز ادامه پیدا کند. شهرهای بدون سینما یکی از اهداف فروش فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» بود که از همان ابتدا و حتی پیش از زمان اکران در سینماهای سراسر کشور، امکان نمایش در آنها فراهم شد. اکران در شهرهای بدون سینما بهوسیله سینما سیار انجام شد و تاکنون در این نقاط بیش از 30 هزار نفر به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع نشستهاند.
داسارگر درباره این فیلم میگوید: «برای این فیلم، یک بار رفتیم سراغ شهید مرتضی عطایی که هنوز آن موقع شهید نشده بود و یک ماه بعد شهید شد. یک شب ما با هم بیرون رفتیم. ایشان پسر کوچک خود علی را هم آورد. آنجا یک رابطه جذاب پدر و پسری را مشاهده کردیم. همین شد ایده اولیه فیلم که ما یک فیلم پدر و پسری بسازیم؛ درباره پدری که نیست و پسری که هست. فیلمنامه هم نزدیک به 21 ماه طول کشید تا نوشته شود و آخر سر تبدیل شد به چیزی که تماشا کردید. اما درباره بحث حوزههای مختلف محتوایی معتقدم که ما مسائل و موضوعات مختلفی را مطرح نکردیم. مساله فیلم موشک یا محیطزیست نیست. ما یک خانوادهای را مطرح کردیم که همزمان درگیر همه این مسائل هستند. این مسائل و مصادیقی که در فیلم میبینیم، مسائل آدم فیلم ما است که با آنها ارتباط دارد. چیزی که در هسته اصلی فیلم وجود دارد، همان مفهومی است که گفتم؛ یعنی رابطه پدر و پسری و پسری که در نبود پدر وظایف سنگین و مهمی دارد. اینکه زمانی که پدر ما نیست، پسر ما درگیر چه چالشهایی میشود؟» این فیلم در حال حاضر در 141 سینمای کل کشور در حال اکران است.
* نویسندگان: میلاد جلیلزاده و عاطفه جعفری، روزنامهنگار