به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، هفتهای که گذشت، کشور اتفاقات تلخی را پشتسر گذاشت و شرایط متفاوتی را تجربه کرد. اتفاقاتی که سرمنشأ آن را باید در اشتباهات متعدد دولت در اعلام یکباره خبر افزایش نرخ بنزین و سهمیهبندی سوخت خودروها یافت. پس از انتشار این خبر، بسیاری از مردم اعتراض خود را نسبت به چرایی و نحوه اجرای طرح نشان دادند، اما در این بین میتوان گفت تشکلها و فعالان دانشجویی در برخوردی منفعلانه، عکسالعمل یا واکنش خاصی پیرامون تحولات کشور در هفته اخیر نداشتند و جمعبندی این واکنشها را نهایتا میتوان در چند بیانیه و مصاحبه، یکی دو شماره نشریه و البته چند تجمع دانشجویی در دانشگاههای تهران و تبریز جستوجو کرد.
گرانی شبانه، امان از این طرح مدبرانه!
دانشگاه تهران روزهای یکشنبه و دوشنبه این هفته صحنه اعتراض و تجمعهای دانشجویان این دانشگاه بود که نسبت به طرح افزایش قیمت بنزین و نحوه اجرای آن اعتراض داشتند؛ تعداد دانشجوهای حاضر در این تجمعات 100 نفر یا اندکی بیشتر بود. در این دو روز، گروهی از دانشجویان نزدیک به سردر تاریخی دانشگاه و گروهی دیگر کمی آنطرفتر در خیابانی منتهی به محل برگزاری نمازجمعه تهران، پلاکارد بلند کردند و شعار دادند؛ گاهی علیه دولت، گاهی علیه هم!
دانشجویان حق دارند نظرات اصلاحی بدهند
محمود نیلیاحمدآبادی در گفتوگو با ایسنا درمورد تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در محوطه پردیس مرکزی این دانشگاه اظهار کرد: «تعدادی از دانشجویان به سهمیهبندی بنزین و مسائل اقتصادی کشور و مسائل روز اعتراض کردند، اما توصیه ما به دانشجویان این است که اگرچه آنها میتوانند نظرات اصلاحی و انتقادی درخصوص این موضوعات داشته باشند، اما شرایط کشور بهگونهای نیست ما کاری کنیم که احیانا تاثیر منفی بر وضعیت فعلی داشته باشد. در شرایط فعلی بهعنوان یک دانشگاه باید از قوه فکری و تفکر خود استفاده کرده و کمک کنیم به جامعه و کشور تا مسائل و مشکلات حل شوند.» وی تاکید کرد: «صرف بیان دیدگاهها به شکل تجمع شاید در این مرحله، کمکی به حل مشکلات و مسائل کشور نکند، بنابراین قدرت دانشگاه در برنامهریزی، تفکر و ارائه راهکارهای علمی و پیشنهادهای اصلاحی است؛ لذا دانشگاهها باید مثل گذشته در این مرحله کمک کنند تا از این مشکلات عبور کنیم.»
کدام گروههای دانشجویی معترض بودند؟
دانشجویان حاضر در تجمعهای روز گذشته را به لحاظ مشی و خط سیاسی میتوان به چند دسته تقسیم کرد؛ گروهی از دانشجویان موسوم به چپ، بخشی از این تجمعها را رهبری میکردند. آخرین حرکت چپهای دانشگاه تهران به اردیبهشتماه سال جاری برمیگردد، زمانی که با همراهی انجمن اسلامی دانشگاه تهران در پردیس مرکزی این دانشگاه نسبت به حجاب تجمع و اعتراض کردند. شعارهای ساختارشکن، تلاش برای تسری یافتن تجمع به بیرون از دانشگاه و روزهخواری علنی بخشی از اتفاقات عجیب این تجمع بود که دو مورد اول آن را میتوان به تجمع اخیر هم تعمیم داد. شعارهای این جمعیت که ابتدا در رابطه با اعتراض به قیمت بنزین و وضعیت معیشتی مردم بود، رفتهرفته رنگ و بوی ساختارشکنانهای به خود گرفت. لیدرهای این جریان، ابتدا تلاش داشتند به سردر دانشگاه نزدیک شوند تا با تحریک مردم، اعتراض خود را خارج از دانشگاه دنبال کنند، اما درنهایت، از میان نردههای انتهایی خیابان 16 آذر، فریادهای دانشجویانی به گوش میرسد که از مردم میخواهند خودروهای خود را خاموش و با آنها همراهی کنند. اتفاقاتی که بیش از هر چیز، تداعیکننده روزهای پرالتهاب دانشگاه تهران در دیماه 96 بود.
اما در کنار گروه نخست، تعدادی از دانشجویان عضو تشکلهای دانشجویی انقلابی دانشگاه تهران در نزدیکی سردر دانشگاه جمع شده بودند و اعتراض خود را نسبت به سیاستهای دولت با شعارهای «اصلاح اقتصادی با شوکدادن نمیشه» و «تورم، گرانی، پاسخگو باش روحانی» اعلام کردند و البته با شعارهایی مانند «آشوبگر بیریشه، تهران دمشق نمیشه»، «دانشجوی مسلمان حامی مستضعفان» و «بنزین فقط بهانهست، اصل نظام نشانهست» سعی کردند صف خود را از گروه اول جدا کنند. آنها در تجمعات هر دو روز ، با نماز جماعتی که در کنار سردر پنجاهتومنی خواندند، به اجتماع خود خاتمه دادند.
همصدا شدن عدالتخواهان بهاری با چپها!
دانشجویان نزدیک به طیف احمدینژاد سومین دسته حاضر در این تجمع بودند. شاید در نگاه اول دیدن این افراد در میان دانشجویان طیف چپ و همصدا شدن آنها با جریان چپی که شعارهای ساختارشکنانه میدهد، کمی عجیب به نظر برسد، اما حضور فعالانه و لیدری یکی از اعضای سابق شورای مرکزی یکی از تشکلهایی که با برند عدالتخواهی شناخته میشود، پیشبینی برخی فعالان سیاسی مبنیبر نزدیک شدن طالبان نسخه بدلی عدالتخواهی به جریان چپ را تایید میکند.
دانشجویان بهاری نزدیک به احمدینژاد که یکی از مدعیان عدالتخواهی شناخته میشوند، در این تجمع دست به ساختارشکنی میزنند و همراه با جریان چپ رادیکال شعارهای ساختارشکنانهای علیه ساختارهای اصلی نظام و نهادهای قانون اساسی سر میدهند.اگرچه این نخستین ظهور و همراهی احمدینژادیهای دانشگاه تهران با طیف رادیکال دانشجویان این دانشگاه است، اما برخی فعالیتهای این جریان در ماهها و سالهای اخیر به خوبی نشاندهنده تغییرات و انحرافات خط فکری آنها در مسیر عدالتخواهی است.حالا دانشجویان دنبالهرو مکتب بهار را میتوان پیروان حقیقی احمدینژاد دانست، چراکه تلاش همزمان این جریان و چپهای مارکسیست در اتفاقات این هفته دانشگاه تهران مانند مسیری است که خود او با پرچم عدالتخواهی پیش رفت و خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد به خاطر مواضع و اقدامات رادیکالش به بنبست رسید.
عدالتخواهی یکی از آرمانهای همیشگی تشکلهای دانشجویی بوده، اما نسخههای بدلی که از عدالتخواهی فقط اسم آن را یدک میکشند و در جریان حرکت خود قائل به حفظ بایدها و الزامات مطالبهگری عدالت نیستند، نه نمایندگان شایستهای برای این مهم در دانشگاه خواهند بود و نه تلاشهایشان جزء ایجاد انحراف در مسیر عدالتطلبی دانشجویان، نتیجه دیگری خواهد داشت؛ شبیه آنچه عدهای فرصتطلب در مواجهه با تجمعها و اعتراضات مردمی هفتهای که گذشت، با رادیکال کردن فضای مطالبهگری مانع شنیده شدن صدای معترضان اصلی شدند و در عوض میلیاردها تومان خسارت بر جای گذاشتند.