به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ساعت صفر روز جمعه 24 آبانماه، سهمیهبندی بنزین پس از چهار سال مجددا به بازار بنزین بازگشت و با این تغییر، قیمت بنزین از 1000 به 3000 تومان افزایش پیدا کرد، البته قیمت بنزین سهمیهای با رشدی 50 درصدی، به 1500 تومان رسید تا دارندگان وسیلههای شخصی در هر ماه با داشتن 60 لیتر سهمیهای بخشی از بنزین موردنیاز خود را از این طریق تامین کنند. ماجرای گران شدن بنزین در ایران امر عجیبی نیست و بالطبع همراه با تورم و افزایش قیمتهاست. هر چند سال یکبار شاهد افزایش قیمت این حامل انرژی هستیم. همین چند وقت پیش بود که شایعه گرانی بنزین مردم را به جایگاههای سوخت کشاند، اما با تکذیب آن، تنها سود این خبر آن بود که جایگاهداران شبی پر از مشتری را پشتسر گذاشتند. ارزان بودن حاملهای انرژی در ایران نسبت به کشورهای همسایه -که مهمترین دلیل قاچاق سوخت از ایران است- یکی از دلایلی است که باعث میشود این محصول هرچند وقت یکبار افزایش چند درصدی قیمت را تجربه کند. کاهش ارزش ریال در دو سال اخیر و به تبع آن سود بالای قاچاق سوخت یکی از معضلاتی بود که دولت ضمن شکایت هیچ راهکاری برای آن نداشت و درنهایت ترجیح داد همان طرح هدفمندسازی مصرف سوخت را که نتیجه آن سهمیهبندی بنزین است و خود بارها از آن انتقاد کرده بود، عملی کند.
افزایش قیمت این حامل انرژی و تاثیر سهمیهبندی سوخت بر تورم و جامعه، یکی از موضوعاتی است که محققان و دانشگاهیان در سالهای اخیر به بررسی آن پرداختهاند. البته بنزین و قیمت آن نهتنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورها بهخصوص کشورهای صنعتی و درحال رشد از اهمیت ویژهای برخوردار است و به همین دلیل بسیاری از محققان توانستهاند با بررسی الگوهای مختلف تاثیر قیمت بنزین در کشورهای درحال توسعه و توسعهیافته که محققان این کشورها به آن دست یافتهاند، به دنبال مدلی بومی در ایران باشند.
تحقیقاتی بر پایه بنزین
بنزین در این سالها بهعنوان یک مساله چند رشتهای شناخته میشود، برای مثال در رشتههایی مانند اقتصاد و مدیریت در حوزه علوم انسانی و در رشتههای مهندسی شیمی و مهندسی مکانیک در حوزه فنی و مهندسی مورد توجه قرار گرفته است. براساس سامانه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) تاکنون 856 تحقیق با این عنوان در رشتههای مختلف انجام شده است که به ترتیب مهندسی شیمی با 166، شیمی با 98 و علوم اقتصادی با 89 پژوهش؛ سه رشته پرتحقیق در این زمینه هستند. در تحقیقاتی با پیشزمینه مهندسی درمورد بنزین بیشتر به موضوع ساخت و آلایندگی پرداخته شده است و در زمینه علوم اقتصادی موضوعاتی از قبیل کشش قیمتی، تاثیر این محصول بر بازار و تاثیراتی که میتواند این محصول بر زندگی افراد جامعه بگذارد، عوامل موثر بر سهمیهبندی بنزین و برآورد تقاضای مصرف بنزین مورد بررسی قرار گرفته است. نکته قابلتوجه این است که این تحقیقات در دو بازه شروع و حذف سهمیهبندی بنزین افزایش خاصی داشته است. تحقیقات اقتصادی در زمینه بنزین و اثر تورمی و تقاضایی آن در جامعه در سال 89 پس از اجرای سهمیهبندی بنزین نسبت به سال 85 که چنین موضوعاتی مطرح نبوده، رشد هشت برابری داشته است. در گام دوم مطالعات که مربوط به حذف سهمیهبندی بنزین بوده و در دولت روحانی انجام شده، تحقیقات در سال 94 نسبت به 93 رشدی 2.3 برابری را تجربه کرده که این مساله را میتوان ناشی از تاثیرات قیمت بنزین بر جامعه و به تبع آن نیاز به تحقیقات در این حوزه دانست.
پژوهشهایی براساس سهمیهبندی بنزین
سهمیهبندی بنزین از سالهای ابتدایی مورد توجه دانشجویان و محققان قرار گرفته است، بخشی از محققان معتقد به اصلاحاتی در زمینه سهمیهبندی بنزین و توجه به شرایط ویژه خانوارها در مناطق مختلف بودهاند. در یکی از پژوهشهای انجامشده در زمینه اصلاح سهمیههای فرآوردههای نفتی، احمد کوچکزاده در دفاع از رساله دکتری خود با عنوان «مدل تعیین سهمیه فرآوردههای نفتی برای مناطق و نواحی کشور» موضوع سهمیهبندی در مناطق مختلف براساس یک عدد ثابت را ناشی از عدم بررسی درست در تشخیص نیازهای افراد جامعه دانست و مدلهای سهمیه درمورد نفت، بنزین و... را مورد ارزیابی قرار داد. تحقیق در رابطه با میزان هزینهها و میزان استفاده از فرآوردههای نفتی کشور مربوط به سالهای اخیر نبوده و این موضوع را میتوان در تحقیقات افرادی چون فخرایی دید که در سال 62 با بررسی میزان مصرف فرآوردههای نفتی توانست میزان مصرف این محصولات را در سال 67 تخمین بزند.
آخانی، یکی از محققان کشورمان در سال 78 پس از بازبینی بحران مصرف بنزین در کشور و اهمیت این موضوع، عوامل موثر بر تقاضای بنزین که شامل قیمت بنزین، موجودی وسایل نقلیه و... را شناسایی کرد و پیشنهادهایی را برای مصرف انرژی با در نظر گرفتن وضعیت خاص هر منطقه ارائه داد. اسماعیلینیا نیز در تحقیقی در سال 78 نشان داد، بنزین کالایی کمکشش و ضروری است.سودابه رادفر در پایاننامه خود با موضوع «ارزیابی تاثیر قیمت سوخت بر تقاضای سوخت» در سال 91 بین طرح هدفمندی یارانهها و تقاضای خودرو رابطه معناداری پیدا کرد. او معتقد بود تغییر بهای سوخت بر کاهش تقاضای این محصول تاثیری ندارد. از طرفی این تحقیقات نشان داد افزایش قیمت سوخت میتواند موجب کاهش تقاضا شود و به تبع آن مصرف نیز کاهش پیدا کند، امری نادرست است.
او در مقاله خود درمورد کاهش تقاضای خودرو نتیجهگیری کرده و مینویسد: «با استفاده از نتایج این تحقیقات، پیشنهاد میشود خودروسازان از افزایش قیمت کالای اصلی(خودرو) و همچنین افزایش قیمت کالای جانشین اجتناب کنند و درخصوص نرخ بهره که عاملی خارج از کنترل خودروسازان است، هوشیار باشند، زیرا با افزایش عوامل مذکور تقاضای خودرو کاهش مییابد.»
پیش از سهمیهبندی نیز تحقیقاتی در زمینه چگونگی کاهش میزان مصرف سوخت انجام شد، سینی و شفیعی در سال 1385 راهکارهایی را برای کاهش تقاضای بنزین ارائه دادند که در دو گروه طبقهبندی شده است. با توجه به اینکه بخش اعظمی از تقاضای بنزین مربوط به سفر است، آنها در گروه اول راهکارهایی را ارائه دادند که تقاضا برای سفر را محدود میکند و در گروه دوم نیاز به حملونقل را کاهش میدهد. نتایج این دو نشان داد با افزایش ضریب نفوذ کسبوکار الکترونیکی به میزان 10 درصد، نیاز افراد کاهش یافته که این امر میتواند نقش موثری در کاهش مصرف بنزین به میزان پنج درصد ایفا کند. موضوع مهم در این تحقیقات میزان تاثیر افزایش قیمت سوخت بر تقاضای بنزین است.
مهرگان و قربانی در سال 1388 تابع تقاضای بنزین در کوتاهمدت و بلندمدت، طی دوره 1353 تا 1385 را تابعی از قیمت حقیقی بنزین، تولید ناخالص داخلی، تعداد و عمر متوسط خودروها در نظر گرفته و نتایج آنها نشان داده است که با افزایش صددرصدی قیمت بنزین در کوتاهمدت مصرف بنزین تنها چهار درصد کاهش یافته و در بلندمدت این افزایش قیمت، اثری روی مصرف بنزین ندارد!خوشکلامخسروشاهی در سال 93 به بررسی اثرات بازگشتی ناشی از بهبود کارایی مصرف بنزین و گازوئیل در ایران پرداخته است. نتایج عددی این بررسی نشاندهنده بهبود 10 درصدی کارایی در مصرف بنزین و گازوئیل است. کاهش هزینه موثر این فرآوردهها بیشترین تاثیر را بر حملونقل جادهای دارد که مقدار آن 27.45 درصد است.
مساله خودرو و سوخت، همچنان پرحاشیه
پایین بودن قیمت حاملهای انرژی و اعمال نکردن هزینههای واقعی آن در بودجه دولت، مشکلات عدیدهای را در کشور ازجمله افزایش کسری بودجه و توزیع ناعادلانه آن میان گروههای مختلف درآمدی ایجاد کرده است. به همین دلیل در سالهای اخیر هدفمند کردن یارانههای انرژی بهعنوان راهی برای گذر از این مشکلات موردتوجه قرار گرفته است. یکی از موضوعات مهم در استفاده از سوخت مربوط به سهمیهبندی است. در این بین افزایش تعداد خودروهای شخصی که تا حد زیادی به دلیل رشد جمعیت، تولید بیشتر خودرو، عدم توسعه سریع و مناسب وسایل حملونقل عمومی و سایر عوامل محیطی صورت گرفته است باعث شده همچنان شاهد افزایش تقاضای حاملهای انرژی باشیم.
درمورد متغیر راندمان مصرف سوخت خودروها و عمر آنها، براساس سیاستهای دولت و چشمانداز این سیاستها در برنامه پنجم توسعه، هدفگذاری دولت این است که در پایان چشمانداز 20 ساله (سال 1404) راندمان به هشت لیتر کاهش یابد؛ هرچند این چشمانداز با توجه به پیشرفت تکنولوژی با استانداردهای دنیا فاصله زیادی خواهد داشت. براین اساس باید سالانه 2.4 درصد راندمان مصرف خودروها بهبود یابد تا در پایان برنامه به این هدف رسید. طبق تحقیقات اگر افزایش قیمت بنزین همراه با سیاستهای پولی مناسب انجام شود، بر میزان تورم اثر کمی خواهد داشت، اما زمانی که مصرف بنزین به صورت سهمیهبندی کنترل شود، بدان معنی است که به میزان صرفهجویی در مصرف بنزین، امکان مصرف برای دیگران محدود خواهد شد. درنهایت باید دانست سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین بدون توجه به سایر مولفههای اقتصادی نهتنها در کاهش مصرف سوخت کمک نمیکند بلکه شاهد آسیبهای این افزایش قیمت نیز خواهیم بود.