لاله ملکنیا، مدیرکل صنعت، جامعه و دانشگاه، در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «در بسیاری از مواقع حل مشکلات صنایع امکانپذیر نیست مگر آنکه یک مجموعه به شکل یک شبکه درآید و کمک کند تا کاستیهای یک فرد یا یک مجموعه تجهیزاتی، به وسیله افراد یا مجموعههای آزمایشگاهی، کارگاهی و یا مراکز تحقیقاتی دیگر مرتفع شود.» به گفته او، قرار است از توانمندیهای بیرونی نیز برای شبکهسازی استفاده شود. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
رویکرد جدید دانشگاه به سمت شبکهای شدن حرکت کرده است. شبکه شدن فناوران دانشگاه چقدر میتواند در حوزه ارتباط با صنعت تأثیر بگذارد؟
بحث شبکهای شدن در دانشگاه میتواند تحولی را ایجاد کند؛ به خصوص این که قرار است به حوزه حل نیاز و مشکلات صنعت ورود کنیم. بسیاری از اوقات حل مشکلات صنایع امکانپذیر نیست، چون یک نفر یا یک مجموعه تحقیقاتی نمیتواند پاسخگوی کامل نیاز صنعت باشد. ولی وقتی یک مجموعه به شکل یک شبکه درآید، کمک میکند تا کاستیهای یک فرد یا یک مجموعه تجهیزاتی، به وسیله افراد یا مجموعههای آزمایشگاهی، کارگاهی و یا مراکز تحقیقاتی دیگر مرتفع شود. در واقع میتوانیم این مراکز، آزمایشگاهها و کارگاهها را با یکدیگر همسو کرده و یک تیم را تشکیل دهیم تا بتوانند از ابتدا تا انتهای کار را جمع کنند.
به عبارت بهتر، شبکهسازی میتواند در جهت تأمین اهداف دانشگاه، برای رسیدن به نقطهای که مورد نیاز صنعت و جامعه است، به ما کمک کند. خوشبختانه نگاه شبکهسازی در دانشگاه وجود داشت؛ یعنی شبکهای شدن در داخل دانشگاه شکل گرفته بود به این معنا که نیروی انسانی توانمند و تجهیزات را در قالب تیمهای توانمند، مراکز تحقیقاتی، خدمات آزمایشگاهی و کارگاهی در اختیار داشتیم که در قالب شبکههایی میتوانستند کار را کامل انجام داده و مؤثر باشند. حالا علاوه بر این، درصدد هستیم تا از توانمندیهای بیرونی نیز برای این منظور استفاده و آنها را نیز شبکه کنیم. نگاهمان برای این کار، کانونهای صنعت و جامعه است. در کانونهای صنعت و جامعه، نخبگان صنعتی با نخبگان دانشگاهی دور یک میز مینشینند.
نخبگان نهادها، صنایع و همچنین نیروهای انسانی توانمند در دانشگاه دور یک میز مینشینند و اینجاست که میتوانند حل مشکلات صنعت را با نگاهی که از طرف خود صنعت جاری است و با توانمندیهایی که بخشی از آن در دانشگاه و بخشی ارتباطاتی بیرون از دانشگاه است، حل کنند. به این وسیله میتوانیم شبکههای بیرونی را شکل دهیم تا برای رفع نیازهای اداره کل صنعت و جامعه به ما کمک کنند.
ایجاد شبکه بزرگ ذینفعان در آینده نزدیک
خروجی رویکرد شبکهای را چگونه میتوانیم در حوزه کاری شما رصد کنیم؟
تلاش کردیم که متکی به یک فرد، یک نیروی توانمند و یا یک آزمایشگاه نباشیم چون صنعت از ما کاری را میخواهد و باید مطمئن شویم که میتوانیم این کار را در زمان و مکانی که صنعت نیاز دارد به اصطلاح به زمین نشانده و اجرایی کنیم. بنابراین حتی در مذاکرات خودمان به این فکر کرده و میگوییم اگر این فناور نتوانست، آیا فناوران دیگری وجود دارند که بتوانند این کار را اگر احیانا وارد قرارداد شدیم، انجام دهند؟ برای آن که کیفیت محصول و منافع دانشگاه را خراب نکرده و نام و برند دانشگاه را حفظ کنیم، یک ارزیابی همهجانبه از همه بخشها و استانها انجام داده و بر اساس آن تیمی را جمع میکنیم که با توانمندی عمل کند.
تا الان نتایج بسیار خوبی گرفتیم و شواهدی وجود دارد که اتفاقات خوبی افتاده است، اما باز هم به این بسنده نکردیم. نگاهمان این است که بتوانیم اینها را رشد دهیم و بر اساس آن بتوانیم کارها و طرحهای کلانی را اجرا کنیم که بتواند نیازهای کشور را به شکل اساسی مرتفع کند. در آیندهای نزدیک ما چنین شبکه بزرگی از ذینفعان بیرونی و برونسازمانی (که خارج از دانشگاه آزاد خواهند بود) را گرد هم میآوریم و به واسطه آن اتفاقات بزرگی رخ میدهد. یکی از مهمترین اتفاقات بزرگ مشخص شدن نیازهای کشور و در کنار آن اجرایی شدن آن است.
لزوم حضور تیم حقوقی و مشاورهای در کنار استاد فناور
با وجود حرکت دانشگاه آزاد به سمت تقویت حوزه فناوری، میبینیم که هنوز اساتید فناور خیلی به این سمت نمیآیند و به تجاری شدن ایدهها توجهی ندارند. مشکل از کجاست؟
شاید هنوز فناوران و به طور کلی دانشگاه و صنعت به یک زبان مشترک نرسیدهاند. احساس فناوران این است که باید یک کار خارقالعاده انجام دهند، این در حالی است که بسیاری از اوقات در صنعت چنین نیازی وجود ندارد. در سوی مقابل، شاید نگاه و نیاز اولیه صنعت، یک نیاز ساده باشد که در نظر فناور پیشپاافتاده است اما صنعت به آن نیازمند است. بنابراین معتقدم باید این تغییر نگاه در فناوران در این حوزه ایجاد شود. ضمن اینکه استاد فناور باید در کنار خود یک تیم حقوقی، مشاورهای و بازاریابی داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد، نمیتواند به خوبی در کنار صنعت قرار گرفته و به اصطلاح چفت شوند.
چرا فناوران و صاحبان صنایع هنوز به یک زبان مشترک نرسیدهاند؟
چون نگاهشان متفاوت است؛ نگاه دانشگاه، تحقیقاتی و نگاه صنعت تولید، پول و اقتصاد است. تا این دو نوع نگاه نتوانند یک سری پارامترها و عوامل را که همان بازاریابها و بحثهای حقوقی توانمند هستند، دست به دست هم دهند، این اتفاق نخواهد افتاد. علت را این میبینم که فناوران آموزش کافی نمیبینند؛ بنابراین باید دورههای آموزشی برای آنها برگزار شود تا آموزشهای لازم را دیده و متوجه شوند چگونه میتوانند با صنعت تعامل داشته باشند؛ یا حداقل اگر این اتفاق نیفتد، تیمهایی وجود داشته باشند که با فناوران و صنعت مذاکره کرده و در واقع فناور را به یک آگاهی نسبت به صنعت و چگونگی ارتباط با صنعت برسانند. از سوی دیگر، این تیمها باید ارتباطات صنعتی را داشته باشند تا بتوانند صنایع را به فناوران وصل کنند. زمانی این اتفاق رخ خواهد داد که این ارتباط موثر شکل بگیرد.
متن کامل مصاحبه سارا طاهری خبرنگار گروه دانشگاه را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.