نقشه جامع علمی کشور را باید اولین سندی دانست که در ساحت سیاستگذاری علم و فناوری در کشور تدوین شد و تلاش کرد مسیر پیش روی فعالیت اعضای این اکوسیستم را از اواخر دهه 80 روشن کند؛ اما فاصله داشتن اهداف تعیینشده در این نقشه از واقعیتهای موجود و همچنین نبود سنجههایی برای اندازهگیری میزان تحقق آن در عرصههای مختلف باعث شد تا این نقشه نتواند آنطور که باید سهم خود را در حیطههای مختلف مرتبط با علم و فناوری ایفا کند.
هرچند در این میان نمیتوان یکهتازی کشور در عرصه تولیدات علمی در منطقه و همچنین دستیابی به علوم و فناوری جدید را نادیده گرفت که همگی به طور مستقیم و غیرمستقیم مرهون همین نقشهاند، اما نکته قابل توجه در این میان آن است که این نقشه میتوانست بیش از اینها در این زمینه اثرگذاری داشته باشد. نقشهای که این روزها در حال روزآمدسازی است تا در نسخه جدید خود علاوه بر رفع کاستیهای گذشته، بتواند همافزایی دقیقتری بین بازیگران اکوسیستم علموفناوری برای رسیدن به اهداف خود ایجاد کند. در این گزارش به سراغ 3 تن از معاونان پژوهشی دانشگاههای کشور رفتیم تا علاوه بر ترسیم مسیر طیشده، از الزامات نقشه جدید بگویند.
مسئولان برای عدم اجرای نقشه مؤاخذه نمیشوند
داود حسینپور، معاون پژوهشی علامه طباطبایی: نقشه جامع علمی کشور را خواندهام. این را هم باید بگویم که ما امروز در حال پیادهسازی برنامه پنجساله دانشگاهیم و 3 سال میشود که این کار را شروع کردهایم؛ در همین راستا یکی از مباحثی که در این مسیر دنبال میکنیم، موضوع تحقق نقشه جامع علمی کشور خواهد بود. با این حال واقعیت آن است که این نقشه در یکسری موارد نیازمند بازنگری بوده و به نوعی در حالت کیفی خود، در سطح شعار باقی مانده، درحالیکه باید اهداف آن بهصورت مشخص تعیین شود. امیدوارم در مسیری که امروز راه افتاده مبنی بر اینکه باید این نقشه روزآمدسازی شود و همچنین با توجه به تأکیدی که خود دولت دارد مبنی بر اینکه میخواهد برنامههای مصوب مجلس، دولت و سیاستهای کلی ابلاغی رهبری را اجرا کند، اجرای این نقشه هم تسهیل شود.
نکته غیرقابل انکار آن است که شاید نهایتا 40 درصد از آموزش عالی و اتفاقات این حوزه منطبق بر نقشه جامع علمی کشور بوده باشد؛ چراکه حلقه اتصال این نقشه تبدیل به اهداف و برنامههای سالانه نشده و عملا این زنجیره قطع شده است. یعنی ما یک نقشهای را نوشتیم که انجام دهیم، اما این نقشه به دستورالعملها و بخشنامههایی که دستگاهها باید روی آن کار کنند، تبدیل نشد. یعنی همانطور که وزیر علوم هم گفت مثلا اگر برنامه هفتم قرار است اجرایی شود، باید در گام اول دستورالعملها و شیوهنامههای آن تدوین شود و دانشگاهها نیز آن را محور کار خود قرار دهند. باید چنین اهتمامی در نقشه جامع علمی کشور هم وجود داشته باشد.
اگر اینگونه باشد قطعا نقشه هم پیادهسازی خواهد شد. به نظرم کمی غفلت باعث شده تا نقشه جامع علمی کشور و حتی سایر اسنادمان نیز آنطور که باید اجرایی نشوند. نکته دیگر اینکه مؤاخذهای در این زمینه نداریم، یعنی مسئولانی که منصوب میشوند بعد از اینکه مسئولیت را تحویل میدهند و حتی در زمان مسئولیتشان هیچگاه مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند که به عنوان مثال چند درصد از این برنامه را اجرایی کردهاند. واقعیت آن است که یک نوع غفلت نسبت به نقشه وجود داشته؛ هرچند شاید مسئولان آن را بخوانند، اما بعد از مدتی اجرای آن فراموش میشود.
نقشه جامع علمی کشور که بعضا به آنها میگوییم اهداف بلندمدت و با اغماض میتواند چشمانداز آموزش عالی هم آن را قلمداد کرد، یکسری ویژگی و خصوصیتها دارد که باید ملاک قرار بگیرد. یعنی وقتی قرار است شما آینده را به تصویر بکشید، آن آینده باید واقعی بوده و قابل دستیابی و اندازهگیری باشد. نکته دیگر اینکه این سند در ارزشهای محوری باید برگرفته از مبانی دینیمان هم باشد و ارزشهای حاکم برای اقدام و اجراییسازی آن نیز باید بر اساس مبانی دینی باشد. با این حال نکته قابل توجه اینکه هدف ما از این نقشه چیست و به کجا میخواهیم برسیم؟ باید از حالت شعار خارج شده و به اهداف بلندمدت تبدیل شود. همچنین گام بعدی آن است که این اهداف باید به اهداف کوتاهمدت تبدیل شده و مهمتر از آن اینکه متولی آن هم مشخص شود. متأسفانه ما متولی برای اهداف بلندمدت و کوتاهمدت در نقشه جامع علمی کشور نداریم، درحالیکه باید به صورت حرفهایتر به این مسئله نگاه کرد. کاری دیگری که حتما باید ملاک قرار بگیرد نظارت درست بر روند اجرا است و اگر این مؤلفهها در روزآمدسازی ملاک قرار بگیرد، حتما میتوانیم شاهد تحقق نقشه جامع علمی کشور باشیم.
نقشه با توجه به زیستبوم کشور تدوین شود
امین یزدی، معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه صنعتی قوچان: نقشه جامع علمی کشور را تا حدودی مطالعه کردهام. در سالهای گذشته به ویژه در 3 سال اخیر به سمت تطابق فعالیتها با اهداف نقشه جامع علمی کشور حرکت کردهایم. یعنی یکسری جهتگیریهایی صورت گرفته که در سطح کلان، اعضای هیئت علمی را به سمت اجرای این نقشه ترغیب میکند. در این برهه شاهد بودیم که دیگر اعضای هیئت علمی به صورت جزیرهای فعالیت نمیکردند، یعنی آنها بر اساس مأموریتهایی که در دانشگاهها برایشان مشخص شده بود، کارها را دنبال میکردند. معتقدم در 3 سال اخیر توانستیم در حد 40 تا 50 درصد منطبق بر نقشه حرکت کنیم؛ در حالی که قبل از این برهه نه به درستی توجیه شده بودیم و نه بحث مأموریتگرایی در دانشگاهها مطرح بود؛ به همین دلیل میدیدیم که حتی در یک دانشگاه هم اعضای هیئت علمی فعالیتهایشان وابستگی به یکدیگر نداشت؛ اما وقتی موضوعی به عنوان نماد یک دانشگاه مطرح شد، مسیر را هموار کرد تا کارهای صورت گرفته همسو شود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی یکسری کارگروهها را در استانها تشکیل داد که بخشهای مختلف از آییننامه ارتقا گرفته تا تعاملات بینالملل را دربرمیگرفت و برای هر کدام زیرگروههایی تشکیل دادند که هر کدام از این زیرگروهها به یک دانشگاه محول شد؛ از این رو دانشگاه ما در این ورود کرده و از ما نیز نظرخواهی میشود.
آنچه امروز به آن نیاز داریم، آن است که نقشه جامع علمی کشور باید با توجه به زیستبوم کشور تدوین شود. در اجلاس معاونان پژوهشی سال گذشته مطرح شد که به عنوان مثال چرا در دانشگاه شمال شرق کشور باید یکسری رشتههایی داشته باشیم که در استانهایی که مرز آبی دارند، وجود ندارد! یا مثلا در خراسان رضوی بعد صنایع غذایی امروز بسیار پررنگ است اما توزیع رشتهها جالب نیست و معتقدم رسیدن به نقشه واقعا جامع علمی کشور باید متناسب با موقعیتهای کشور و پتانسیل و صنایع هر استان تدوین شود. اگر این اتفاق محقق شود، دیگر من به عنوان یک دانشگاه در استان خراسان رضوی میدانم که باید نیروی انسانی مورد نیاز صنایع غذایی را تأمین کنم. مسئله دیگر آن است که قطعا اگر من نتوانم نیازهای این صنایع را تأمین کنم علیالقاعده حضورم در ان استان اصلا هیچ معنایی ندارد. امروز دیگر به اندازه کافی دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی داریم و به همین دلیل نیاز به توسعه این حوزه نیست، بلکه امروز باید به این سمت برویم که این دانشگاهها بر اساس پتانسیلهایشان فعالیت کنند و این کار نیز باید در نقشه مدنظر قرار بگیرد. خوشبختانه این مسیر در حال ترسیم در نقشه است اما هنوز در شروع کاریم.
مؤلفه پایش در روزآمدسازی جدی گرفته شود
محسن ساری، معاون پژوهشی و فناوری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان: واقعیت آن است که ما از نقشه جامع علمی کشور فاصله گرفتهایم؛ البته منظورم آن نیست که بخواهیم ناامیدانه به این حوزه نگاه کنیم، بلکه ماجرا آن است که ما باید یکسری جایگاهها را احراز میکردیم تا از این طریق بتوانیم بگوییم در کدام بخشها به نقشه نزدیک شده و در کدام بخشها دور شدهایم که متأسفانه چنین کاری را نکردیم. همچنین باید به حدودی از اثرگذاریها میرسیدیم، اما در عمل به این مسئله هم نرسیدهایم. با این حال همچنان امیدوارم که بتوانیم ایرادها، چالشها و اشکالاتی که وجود داشته را برطرف کرده و به معنی واقعی به مسیر مدنظر این نقشه برگردیم. تا جایی که بنده اطلاع دارم نامهای به دانشگاه ما در خصوص همکاری در زمینه روزآمدسازی نقشه جامع علمی کشور ارسال نشده است.
نکته دیگر اینکه برای رسیدن به نقشه واقعا جامع اولین مولفه مورد نیاز مدنظر قرار دادن مقوله پایش است؛ چراکه اگر ما هر برنامهای هم تدوین کنیم اما به این مسئله متعهد نباشیم که روند اجرای آن را ارزیابی کنیم، تا از این طریق مسیر طیشده مشخص شود، قطعا میتواند یک آسیب برای آن برنامه محسوب شود؛ از این رو معتقدم در روزآمدسازی نقشه باید به این مسئله به شکل ویژه توجه شود. یعنی همین مؤلفه پایش برنامه میتواند سهم قابل توجهی در رسیدن به نقشه واقعا جامع داشته باشد.