در شرایطی که منطقه درگیر یک بحران نظامی شدید است و رژیمصهیونیستی تلاش دارد تا دامنه تنش را هر روز بیشتر کند. ایران بهعنوان یکی از ارکان اساسی جبهه مقاومت باید در همه شئون نظامی و سیاسی آمادگی تقابل حداکثری با هرگونه اقدامات رژیمصهیونیستی را داشته باشد و از ملزومات این آمادگی این است که گروههای مختلف سیاسی توجه خود را معطوف به حوادث منطقه کرده و ارکان مختلف حاکمیت را یاری کنند.
برخی گعدههای سیاسی اما از چنین درکی محروم بوده و به جای کمک به تشکیل یک جبهه واحد و همهجانبه هر روز اظهاراتی را مطرح میکنند که نه به این موضوع کمکی میکند و نه به اصلاح امور داخلی. نقدهای رادیکال به دولت آن هم صرفا به بهانه انتصابات در همین چهارچوب قابل بررسی است.
برخی ترجیح دادهاند در دوگانه منافع ملی و منافع حزبی دومی را برگزیده تا دولت را که در خط مقاومت تقابل سیاسی با رژیم صهیونیستی و حامیان غربی قرار دارد در داخل نیز تحت فشار قرار دهند. فضای سیاسی کشور باید از این روند سهمخواهیهای جناحی فراتر رفته و به سمت وحدت و همگرایی پیش برود. در غیر این صورت، استمرار این کشمکشها میتواند باعث تعمیق بحرانهای سیاسی و اجتماعی در کشور شود.
اولین نتیجهای که از این رویکردهای جناحی و نقدهای تند به دولت میتوان گرفت عدم شناخت صحیح از زمان و اولویتهای کنونی کشور است. دومین نتیجهای که از این رفتارهای جناحی و انتقادات رادیکال به دولت میتوان گرفت، شائبه سهمخواهی سیاسی است. سومین نتیجهای که از رفتارهای جناحی و نقدهای تند به دولت میتوان گرفت تقلیل مسائل کلان و حیاتی کشور به موضوعات جزئی مانند عزل و نصبهای مدیریتی است.
متن گزارش کامل علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید