فرهیختگان: «رضا سراج؛ سخنگو و معاون ارتباطات دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی درگذشت»، خبری که روز گذشته روی خروجی رسانهها قرار گرفت و در نگاه اول از فوت یکی از چهرههای امنیتی کشور حکایت داشت، اما واقعیت آن است که سراج، مرد نامآشنایی برای فعالان بسیج دانشجویی بهشمار میرود. با وجود اینکه در کارنامه کاری مرحوم سراج ریاست دانشکده و پژوهشکده پیامبر اعظم(ص) دانشگاه جامع امام حسین(ع) و معاونت سیاسی قرارگاه ثارالله به چشم میخورد، اما واقعیت آن است که نام او با لانه جاسوسی عجین شده است. فردی که از سال 86 تا 88، سکان راهبری بسیج دانشجویی را عهدهدار شد. او پیش از حسین قدیانی و پس از محمدرضا مردانی پنجمین رئیس سازمان بسیج دانشجویی شد و توانست با طرحهای تحولیاش، تغییراتی را در بدنه دانشجویی کشور ایجاد کند.
ایده تحولی مرحوم سراج برای بسیج دانشجویی
مرحوم سراج که از او بهعنوان یکی از فعالترین روسای سازمان بسیج دانشجویی یاد میشود، در دوران حضورش در این مسئولیت، برای هماهنگی بیشتر با بدنه دانشجویی، بیش از 300 سفر استانی انجام داد و درکنار آن اولین اردوی طرح تحول و تعالی این حوزه با حضور بیش از سههزار نفر از مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور برگزار کرد تا از این طریق عملا شرایط را برای اجرای طرح تحولی خود در چهارحوزه نگرش، ساختار، رفتار و جهتگیریها در بدنه دانشجویی فراهم کند. یکی از نقاط اصلی در دوران ریاستش بر بسیج دانشجویی را باید وقایع سال 88 و دوران جنگ 33 روزه غزه دانست؛ اتفاقی که تا پیش از آن سابقه نداشت و طبیعتا هدایت بدنه دانشجویی در این دوران از اهمیت ویژهتری هم برخوردار است. مسالهای که باعث شد مرحوم سراج بهدلیل ارتباط مستقیم و بیواسطهای که با بدنه دانشجویی داشت، بتواند سهم بسزایی در هدایت بدنه دانشجویی داشته باشد، حتی در وقایع جهانی هم بتواند تصویر واقعی در اختیار فعالان این حوزه بگذارد.
مسئول سابق بسیج دانشجویی ناحیه تهران بزرگ: مرحوم سراج فعالیتهای بسیج دانشجویی را متنوع کرد
صادق میرزادهمفرد، عضو شورای عالی جهاد سازندگی و مسئول سابق بسیج دانشجویی ناحیه تهران بزرگ در گفتوگو با «فرهیختگان» با بیان اینکه با مرحوم سراج در دوران دانشجویی آشنا شدهام، گفت: «او قبل از سال 88 مسئولیت این سازمان را برعهده گرفت و در وهله اول تلاش کرد فعالیتهای بسیج دانشجویی را به همه عرصههایی که دانشجویان در دانشگاهها میتوانند انجام دهند، گسترش دهد. درحالیکه تا پیش از آن عموما بسیج دانشجویی یک ساختار سازمانی داشت و در عرصههای متداولی مثل فعالیتهای فرهنگی و سیاسی ورود میکرد، اما او کانونهای بسیج دانشجویی را تشکیل داد که هنوز هم از او در همه دانشگاهها به یادگار مانده است، مثلا کانون دفاع مقدس، کانون هنری و... را در دانشگاهها ایجاد و بستری را فراهم کرد تا فعالیت بسیج دانشجویی متنوع شود و افرادی که دوست دارند در دانشگاهها فعالیت داشته باشند، زمینه فعالیتشان را پیدا کنند.»
او تصریح کرد: «دومین نکتهای که درباره او باید بگویم، شخصیت کاریزما، دوستداشتنی و بهاصطلاح وسط میدان بودن مرحوم سراج است. به خاطر دارم که مرحوم خودش گفته بود وقتی رئیس بسیج دانشجویی شد؛ چند دست لباس کتان خریده بود تا تیپ کتوشلواری را کنار بگذارد و بتواند با دانشجویان بجوشد. همچنین بچهها را به اسم کوچک صدا میزد و با آنها رفاقت داشت، چون خودش صاحب تحلیل بود و اخبار را دنبال میکرد و شبانهروز در سازمان حضور داشت. تا جایی که وقتی اتفاقی مانند اتفاقات امروز منطقه در دوران مسئولیتش در لبنان رخ داد، بهسرعت دانشجویان را- بهویژه در دانشگاههای بزرگ- دورهم جمع میکرد تا طراحی عملیات را انجام دهد.»
سراج نقش استادی را برای بدنه دانشجویی ایفا کرد
عضو شورای عالی جهاد سازندگی با بیان اینکه مرحوم سراج تقریبا ارتباطش با دانشگاهها از نزدیک بود و اینگونه نبود که بخواهد از طریق معاونان یا بسیج دانشجویی ناحیه تهران با دانشگاهها در ارتباط باشد، گفت: «همین مساله باعث میشد بتواند بهسرعت بچهها را در اتفاقات مختلف فراخوانده و با جمعبندی به طراحی عملیات برسد. نکته دیگر اینکه او خودش بسیار اهل تحلیل بود و زمانی که میخواستم مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران شوم، او به بنده هم بسیار توصیه کرد درکنار اخبار، تحلیلها و یادداشت و سرمقالههای روزنامهها را بخوانم. خودش نیز اتفاقات را نقطهای تحلیل نمیکرد و از دل اتفاقات تحلیل و روند استخراج میکرد.»
مفرد افزود: «او تلاش میکرد بتواند به دانشجویان نیز این تحلیلها را ارائه دهد و به آنها در این زمینه کمک کند. همچنین در ماجراهایی که سر جنگ 33 روزه رخ داد هم بهصورت فعالانه در میدان حضور داشت، حتی بهخاطر دارم در سازمان بسیج دانشجویی سوله بزرگی داشتیم، آنجا را بهنوعی به محلی برای دانشجویانی تبدیل کرده بود که برای رفتن به لبنان اعلام آمادگی کرده بودند. او تعدادی از دانشجویان- ازجمله بنده- را به همراه دانشجوهایی از دانشگاههای علم و صنعت، شریف و... هماهنگ کرده بود تا با کشتیهای نجات به منطقه اعزام شویم تا از این طریق راه برای کمکرسانی باز شود. البته این را هم باید بگویم که این کار با هماهنگی با شورای امنیت رخ داده بود.»
او افزود: «یکی دیگر از کارهایی که در دوران او صورت گرفت، بحث همراهی دانشجویان ایران و ترکیه برای حمایت از غزه بود که طرح این کار هم توسط خود مرحوم انجام شده بود. درحقیقت در آن ایام بسیج دانشجویی را در تیتر اخبار تحولات سیاسی کشور و منطقه میدیدیم که البته همه این کارها بهخاطر میدانداری مرحوم بود. نکته دیگر درباره او، این است که کاملا شخصیت استادی برای بدنه دانشجویی ایفا میکرد. تا جایی که در دورههای متنوعی از طرح ولایت گرفته تا خط امام که خودش هم مبدع آن بود، حضور پیدا میکرد و به دانشجویان آموزش میداد.»
مسئول سابق بسیج دانشجویی ناحیه تهران بزرگ افزود: «دانشجویان بهواسطه شخصیت رضا سراج نه بهواسطه اینکه او رئیس سازمان بسیج بود، میتوانستند ارتباط خوبی را با او گرفته و مشورت بگیرند. نکته دیگر اینکه هر دورهای در بسیج دانشجویی یک ایده خاصی را شاهد بودهایم، بهطور مثال در دوران نیکروش مسالهمحوری بسیار پررنگ شده بود اما دوره مرحوم سراج را عموم بدنه دانشجویی دوران خوش یاد میکنند، یعنی یکی از قلههای بسیج دانشجویی مطرح میشود. او نیز بسیار تلاش کرد در برههای جمعی از نخبگان دانشگاه تهران را که عموما پای آنها هم به مجموعههای مانند سپاه باز نمیشد، به این مجموعهها ببرد، یعنی او بعد از دوران ریاست سازمان هم تلاش کرد با بخشی از بدنه دانشجویی ارتباطش را حفظ کند.»
مفرد خاطرنشان کرد: «مرحوم سراج حتی در سالهای بعد از مسئولیتش همچنان محل رجوع دانشجویان بود. نکته آخر اینکه در زمان زلزله کرمانشاه ما با شخصیت دیگری از او- که برایمان قابلتصور هم نبود- روبهرو شدیم، یعنی او با جمعی از بچههایی به کرمانشاه آمد و مسئولیت یک محور را در اختیار گرفت و ساخت خانهها را عهدهدار شد. دوره حضورش در کرمانشاه خیلیطولانی شد و تنها مختص به دوران امدادرسانی نبود. تا جایی که حتی شهرک منطقه مدنظر را کامل کرد.»