مصطفی آقاجانی، پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): موفقیت رئیسجمهور، موفقیت همه است. این تنها یکجمله نیست، بلکه یک مبنا و اصل تغییرناپذیر است، هم برای دیگران و هم برای خود رئیسجمهور. هم دیگران اعم از دوستان و حامیان و رقیبان باید برای این موفقیت با تمام قوا وارد شوند و هم خود رئیسجمهور باید طوری عمل کند که درنهایت نتیجه کارهایش موفقیت و بهثمر رسیدن ماموریتهای نظام اسلامی باشد. در این مختصر به یکی از ابعاد و لوازم موفقیت رئیسجمهور پزشکیان، یعنی موفقیت در رسانه و تبلیغات میپردازیم.
1- با اعلام خبر سقوط دلخراش هلیکوپتر رئیسجمهور فقید و ثابت شدن درستی خبر شهادت ایشان و همراهانشان، اولین سوالی که در افکار عمومی شکل گرفت، این بود که «حالا چه کسی رئیسجمهور میشود؟» این سوال که با غم از دست دادن رئیسجمهوری پرتلاش و دلسوز آمیخته شده بود، گمشده خویش را از میان کاراکترهای سیاسی موجود در شخص دکتر مسعود پزشکیان یافت.
2- پزشکیان نیز مانند رئیسی ساده و صمیمی بود، مثل او مردمی و دلنشین جلوه کرده و سعی میکرد صداقت و دین خود را در مقابل توصیههای بدون مبنای کمپینرها وجه معامله انتخابات نکند. او خودش بود و اگر از پارهای اظهار نظرات و برداشتهای شخصیاش از وضعیت موجود درگذریم، تا حد زیادی انصاف را نیز رعایت کرد.
3- پیام محوری و دلنشین کمپین پزشکیان در ایام انتخابات روی این گزاره سادهشده دور میزد که « او یکی مثل ماست، هم فاسد نیست و هم دلسوز و راستگوست.» دقیقا شبیه شاخصهای مثبتی که شهید رئیسی با خود به یدک میکشید. البته پزشکیان گزارههای دیگری را نیز با خود حمل میکرد، ازجمله آنها میتوان به القای گشایش در مذاکرات رفع تحریم از رهگذر همنشینی با محمدجواد ظریف و کلیدواژه و ذهنیت کلیدی «تغییر» با تمام رویاپردازیهای پشتیبانش از خلال تحولات در کابینه، روش و رویههای حکمرانی.
4- در عین این تشابهات و تمایزات مثبت، پزشکیان نقاط تمایز و تشابه منفیای را نیز یدک میکشد. نقطه تشابه منفی او این است که کمپینرها همچنان که از پیش از انتخابات دور او را گرفتهاند تا انتها دورهاش کنند و دست از سرش برندارند. نقطه تمایز منفی او از شهید رئیسی نیز آنجایی است که رئیسی را در قواره مدیری ملی مجهز به برنامهها و ایدههایی مییافتیم و رئیسجمهور مستقر از این ناحیه نیازمند تقویت و دستگیری است.
5- اما آنچه از سوی نگارنده برای مسعود پزشکیان (حفظهالله) نگرانکننده است، استمرار کمپین تبلیغاتی طراحیشده پیشین- که نگاهی کوتاهمدت بر آن سوار بود- بدون ایجاد تغییر در واقعیتهای میدانی است. بهعبارتی اگر در دوره تبلیغات ما با کاندیدایی ساده و صمیمی مواجه بودیم، اکنون به همان میزان یا بیشتر نیازمند مدیری مقتدر، مطلع و فعال هستیم و هرچه این فرآیند انتقال از کمپین تبلیغاتی دوره انتخابات به کمپین سیاسی دوره اداره رئیسجمهور بیشتر طول بکشد، هزینهها و انتظارات بیشتری را درپی خواهد داشت.
6- ازجمله این هزینهها میتوان به انباشته شدن بیشتر انتظارات و ایجاد حس سرخوردگی در میان آحاد مردمی اشاره کرد که نگاه و دغدغهشان و حتی سفرهشان از اینفلوئنسرها و صحنهگردانان رسانهای متمایز است و درعینحال طیف اصلی رایدهندگان به آقای رئیسجمهور را تشکیل میدهند و به او امید بستهاند.
7- مصاحبه تلویزیونی اخیر آقای پزشکیان برای اهل فن و دلسوزان یک هشدار و بیدارباش جدی را بهصدا درآورد. آگاهان و دلسوزان باید جای کمپینسازان کارنابلد حکمرانی را بگیرند (فرقی ندارد از کدام جناح باشند فقط کافی است بلدکار باشند.) اگر سیادت کمپینبازان دیروز رفع نشود، کسی که بیشترین ضرر را خواهد کرد در درجه اول خود پزشکیان و سرمایه اجتماعیای است که بهزحمت فراهم آورده؛ چراکه مردم پس از دوره ماهعسل دولت اگر ببینند آن نتیجه موردنظرشان محقق نمیشود، دست به قضاوتهای واقعی و کاملا غیرجانبدارانه میزنند و در آن حالت رئیسجمهور دستش از ابزارهایی که برای ایجاد همدلی و افزایش سرمایه اجتماعی فراهم آورده بود، کوتاه خواهد شد.
جمعبندی
واقعیت تصویر رئیسجمهور منتخب نیازمند تکمیل و تکامل است و تصویر برساخته ایشان در دوره کاندیداتوری دیگر کشش پوشش ضعفهای ایشان در دوره ریاستجمهوری را ندارد. بر دوستداران و صاحبمنصبان رسانهای دولت جدید فرض است که با شناخت دقیق این آسیبها در تعامل با سایر بخشهای دولت به خطمشیگذاری چندوجهی جهت رفع این آسیبها همت بگمارند. برای این منظور ما نیازمند افرادی با کارویژه خاص این موضوع هستیم. افرادی فداکار، منطبق بر اصول رئیسجمهور و جامعنگر که از خلال گزارشها و مصوبات زیر و روی میزهای دستگاههای مختلف، پایش و پالایش لازم را اعمال و به تقویت مواضع، ایدههای حکمرانی و دستورات رئیسجمهور در لایه اداره و رسانه مبادرت کنند؛ چراکه مشت رئیسجمهور نباید هیچوقت خالی باشد.