فرهیختگان: معاون اول دولت اصلاحات حالا قرار است بهعنوان معاون اول مسعود پزشکیان راهی پاستور شود. انتخاب او به معاون اولی البته موافقان و مخالفان زیادی داشته است. بااینحال انتصاب او میتواند چند پیام واضح داشته باشد و آن هم این است که دولت پزشکیان ترجیح میدهد خود را ادامه دولت اصلاحات نشان دهد، موضوعی که بهنظر میرسد پیام انتخاب عارف به سمت معاون اولی نیز همین باشد.
علاوه بر این سوالی وجود دارد مبنیبر اینکه اگر قرار باشد دیگر گزینههای دولت نیز به همین روش و از میان گزینههای اصلاحطلب انتخاب شوند، پس تکلیف شعار دولت وفاق ملی چه میشود؟
محمدرضا عارف را میتوان شبیهترین چهره اصلاحطلب به مسعود پزشکیان دانست. او مانند رئیسجمهور یک اصلاحطلب در چهارچوب قواعد حکمرانی بوده که علیرغم انتقاداتی که مطرح میکرده در مسیر رادیکالیسم حرکت نکرده است. همکار بودن و البته همفکر بودن عارف با رئیسجمهور را میتوان در انتصاب او به سمت معاون اولی موثر دانست.
کمااینکه عارف چهرهای است که با وجود سوابق روشن مدیریتی و البته اصلاحطلبی، برند رئیسجمهور را حفظ میکند و از چهارچوب آن خارج نمیشود. علاوهبر این، با توجه به سابقه مدیریتی در ارکان دولت، شناخت دقیقی از پیچیدگیهای اداری دارد و میتواند درکنار رئیسجمهور به اداره دولت و پیشبرد امور دولت کمک کند.
از همان دقایق ابتدایی قطعی شدن معاون اولی محمدرضا عارف، یکی از موضوعاتی که مورد نقد قرار گرفت سن بالای او بود. عارف تقریبا سهسال از رئیسجمهور منتخب بزرگتر است.
درحالیکه انتظار میرفت با توجه به سن بالای رئیسجمهور، در انتخاب معاون اول ویژگیهایی مثل جوانی و قابلیت مدیریت وظایف سنگین این معاونت در انتصاب لحاظ شود تا دولت چابکی بیشتری در اداره امور داشته باشد اما محمدرضا عارف درحالی بهعنوان معاون اول دولت چهاردهم انتخاب شد که تقریبا رکورد رده سنی بالا در مقایسه با دیگر معاوناولهای ادوار دولت را زده است.
او بعد از پایان چهارسال دولت چهاردهم 77 ساله خواهد بود. نکته مهمی که در این میان مورد توجه قرار دارد، این است که اصلاحطلبان پیش از این از لزوم توجه به نسل زد (Z) در دولت و از جانب مسئولان صحبت میکردند، حالا با انتخاب فردی به سمت معاون اولی که در پایان دولت چهاردهم تقریبا 77 ساله خواهد بود، سوال مهم این است که میتوان انتظار داشت درک درستی از مشکلات نسل زد و در گام بعدی سیاستگذاری برای آن وجود خواهد داشت یا این اظهارات نیز تنها درحد شعارهای انتخابات محدود خواهد ماند.
علاوهبر این انتصاب عارف، شعار جوانگرایی دولت چهاردهم را هم تحتالشعاع قرار میدهد، اگر قرار باشد دیگر وزرای دولت با همین رده سنی منصوب شوند و بهترین حالت با ترکیب سنی مانند دولت روحانی مواجه خواهیم بود.
عارف در منش و مشی سیاسی همانند مسعود پزشکیان عمل کرده و هیچ زمان در دام تندروی نیفتاده است، در بیشتر اوقات در تصمیمگیریها پیرو نظر جمع بوده و این چیزی است که خودش نیز به آن تاکید داشته است. اما ویژگی مهمی که باید در معاون اول وجود داشته باشد را ندارد.
اگرچه به لحاظ ویژگیهای شخصیتی، شباهت زیادی به رئیسجمهور دارد و ازجمله چهرههای اصلاحطلبی است که از تندروی فاصله دارد، اما مکمل رئیسجمهور نیست و نمیتواند در مقام اجرا همپوشانی با نقصهای مدیریتی رئیسجمهور داشته باشد. در نگاه به انتصاب عارف به معاون اولی میتوان این نکته را مورد توجه قرارداد که رئیسجمهور در میان گزینههای مختلف، فردی را به معاون اولی انتخاب کرده که تنها به او شبیه باشد اما در مورد اینکه آیا حضور او در دولت میتواند کمک و تاثیر قابل توجهی در اداره دولت به مسعود پزشکیان باشد، اندکی تردید وجود دارد.
با این حال انتخاب عارف بهسمت معاون اولی درحالیکه گزینههای غیراصلاحطلب دیگری نیز برای معاوناولی مطرح بودند، میتواند شعار وفاق ملی را تا حدی مخدوش و غیرواقعی جلوه دهد و باب انتقاد را برای منتقدان باز کند. امری این گزاره را تقویت میکند که حداقل در وهله اول، مهمترین سمت اجرایی دولت مغلوب سهمخواهیهای جناحی شده است.
متن کامل گزارش زهرا طیبی را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.