مصطفی قاسمیان، خبرنگار: مجموعه «نون خ 5» که پخش آن اول هفته به پایان رسید، در کنار «زیرخاکی 4» که پیش از آن روی آنتن شبکه یک سیما رفت، بیتردید در کلاس متفاوتی از تولیدات معمول تلویزیون و خصوصا دو سریال دیگری قرار داشتند که طی ایام نوروز و رمضان 1403 پخش شد. سعید آقاخانی و گروه او که در فصل چهارم اثر افت نسبی را تجربه کردند و انتقادات زیادی نیز بابت آن شنیدند، برای ساخت فصل 5 با وسواس بیشتری عمل کردند و نتیجه، محصولی شد که از نظر کیفی به فصول اول تا سوم این اثر شباهت داشت و کمابیش توانست در حد و اندازه آنها ظاهر شود؛ هرچند از برند محبوبی چون «نون خ» همواره انتظار بیشتری وجود دارد و مخاطب حتی به تکرار فصول گذشته نیز راضی نمیشود، چه رسد به افت کیفی. در عین حال این فصل البته از دریافت واکنشهای منفی نیز مصون نبود.
صعود شوخی، افت قصه
نقطهقوت «نون خ 5»، توجه ویژه به شوخیهای کلامی بود؛ چراکه شاید بتوان گفت این سری از اثر در طراحی این دست شوخیها حتی از فصل سوم آن نیز جلوتر قرار گرفت. اساسا به نظر میرسد ابتنای این فصل بر سفر و سپری شدن بخش زیادی از زمان سریال در یک لوکیشن محدود (مینیبوس) بیش از هرچیز با این هدف صورت گرفته که کاراکترها به شوخیهای کلامی مشغول شوند و اهالی «نون خ» بتوانند از مخاطب خندههای متوالی بگیرند. این مهم نیز البته رخ داد و این سریال توانست در بامزگی، از «زیرخاکی 4» پیش افتد. در مقابل نقطهضعف بزرگ «نون خ 5» که از آن انتظار نمیرفت و در فصول گذشته این سریال کمتر سابقه داشت، سهلانگاری در طراحی قصه و گرهافکنیها و گرهگشاییها بود. درحالیکه مخاطب بیش از هرچیز با قصه همراه میشود، منطقا این توقع وجود دارد که سازندگان سریالهای کمدی در کنار توجه به موقعیتهای کمیک و شوخیهای کلامی، به جزئیات علت و معلولی قصه نیز توجه کنند. فصل پنجم «نون خ» از این نظر دچار ضعف بود؛ چراکه در موقعیتهای مختلف، شخصیتها با بلاهتی که از آنها انتظار نمیرفت، طوری عمل کنند که اصطلاحا در و تخته سریال با هم جور شود. بهطور مثال میتوان به حضور بیدلیل خلیل در هواپیمای حامل شخصیتها به بندرعباس و بیتوجهی ناموجه کاراکترهای نسبتا تنگدست قصه به نرخ کرایه اتاقهای اقامتگاه بومگردی اشاره کرد که هردو کمابیش مسیر قصه را تغییر داد.
ترجمان انسجام ملی به زبان تصویر
این دغدغه سالیان طولانی مدیران و تصمیمسازان رسانه ملی است که آثاری با توجه به اقوام و مناطق دور از پایتخت بسازند و با این آثار، به انسجام، هویت و وحدت ملی کمک کنند. خصوصا در دوره جدید مدیریت سازمان صداوسیما که تفکر تمرکززدایی در قصه و لوکیشن، صراحتا در اقوام و افعال مدیران دیده میشود، این امر اهمیت بیشتری دارد و طبعا باید بیشتر مورد استقبال اهالی تلویزیون قرار گیرد. شرایطی که برای سالهاست فیلمسازی و سریالسازی از اقوام، مانند دیگر موضوعات استراتژیک و ملی، ابعاد شعاری یافته و از جذابیت آنها کاسته شده، تصویری که «نون خ 5» از قوم بلوچ و ارتباط آنها با دیگر اقوام ایرانی نمایش داد، گرمی و شیرینی خاصی داشت که شاید بسیاری را به سفر یا حتی زندگی در بلوچستان ترغیب کرده باشد. اثری که در عین جذابیت و زیبایی، بخشی از مشکلات مردم این خطه را با زبان طنز بازگو کرد. بیاغراق شاید زین پس بتوان معیار تصویرسازی از اقوام ایرانی را در صنعت هنرهای نمایشی کشور، «نون خ 5» دانست.