به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اینکه عرضه شستا در بورس اتفاق مثبت است یا خیر؟ و اینکه آینده شستا چگونه خواهد بود، آیا همه انتقادها درمورد نحوه عرضه شستا در بورس صحت دارد یا خیر؟ و همچنین آیا این عرضه موجب رونق تولید در زیرمجموعههای شستا خواهد شد یا صرفا با تامین کسریهای دولت موضوع اصلی و محوری کنار گذاشته میشود و همچنین این فروش، خصوصیسازی واقعی هست یا خیر؛ سوالاتی است که رضا منصوریان، متخصص بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» به آنها پاسخ داده است.
بفرمایید عرضه شستا در بورس چه تحولاتی را رقم خواهد زد؟
10درصد از سهام شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی(شستا) بهعنوان بزرگترین مجموعه شرکت تحتمالکیت تامین اجتماعی روز چهارشنبه در بازار سرمایه عرضه شد. اتفاق مهمی که در سالیان اخیر شاید حتی تصورش هم سخت بود که در یک روز دولت بتواند حدود هفت هزار میلیارد توان تامین مالی انجام دهد. اثرات مثبتی که این عرضه میتواند داشته باشد و در تاریخ بازار سرمایه و اقتصاد ایران این مهم ثبت شد را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
شفافیت: شرکت شستا از این پس باید گزارشات مالی خود را در سایت کدال منتشر کند که این امر میتواند احتمال ایجاد فساد مالی در این هلدینگ عظیم را کاهش دهد.
توسعه عمق بازار: با توجه به افزایش حجم پول ورودی به بازار سرمایه عرضه سهام شستا به قیمت ارزشمند 8600 ریال باعث جذب بخشی از منابع موجود در بازار میشود و از سفتهبازی بر سهام کوچک و رشد حبابگونه بازار جلوگیری میکند.
امکان تامین نقدینگی برای سازمان تامین اجتماعی در بازار سرمایه به وجود میآید که میتواند به اصلاح ساختار مالی این سازمان و بهبود سودآوری این شرکت کمک شایانی کند. عمومی شدن این هلدینگ میتواند از دخالتهای بیخود و تصمیمهای غیرمعقول پشت پردهای جلوگیری کند و منابع مالی این شرکت را در راستای منافع سهامداران و آحاد مردم جامعه هدایت کند. با عرضه شدن این هلدینگها در کنار تسهیل سرمایهگذاری آحاد مردم جامعه در بورس میتواند منجر به بهبود وضعیت نقدینگی سرگردان اقتصاد کند و شرکتهای فعال در بورس میتوانند این منابع ورودی را در چرخه تولید کشور به کار ببرند.
درمجموع عرضه نهادهای دولتی و شبهدولتی در بورس اتفاق مثبتی است یا خیر؟
به این سوال میتوان از جنبههای مختلفی پاسخ داد. از دید کلان اقتصادی واگذاری نهادهای اقتصادی دولتی و شبهدولتی میتواند به کوچکسازی دولت و چابک کردن دولت و کاهش هزینههای دولتی کمک کند. از سوی دیگر یکی از اثرات کوتاهمدت عرضههای اولیه کمک به کاهش کسری بودجه دولت و تامین مالی شرکتهاست. از اثرات دیگر این کار شفافیت بیشتر ساختار دولتی و دوری از فعالیتهای مالکیتی غیرضروری است.
از طرفی شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی در حدود 11 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در مجموعهای از شرکتهای بورسی و غیربورسی داشته است که حدود 6.5هزار میلیارد تومان از این سرمایهگذاری در شرکتهای بورسی است که براساس آخرین گزارشات حسابرسی ارزش بازار این سرمایهگذاریها بالغ بر 34 هزار میلیارد تومان است که ارزش مازادی برابر با 275 هزار میلیارد تومان را ایجاد کرده است که با عرضه این شرکت در بورس و مشارکت فعالان بازار در عرضههای اولیه آنها نیز در این سود سهیم خواهند بود.
آینده شستا تغییری خواهد کرد یا خیر؟ با عدم تغییر حتی یک صندلی در هیاتمدیره، آیا بازهم تغییرات مثبت شدنی است؟
پاسخ به این سوال در مقطع فعلی امکانپذیر نیست. درصورتیکه عرضه سهام این شرکت از این 10درصد بیشتر نشود و این عرضه بهسمت واگذاری کامل حرکت نکند میتوان گفت در اصل قصد سازمان تامین اجتماعی و دولت از این واگذاری تامین مالی شستا در مقطع فعلی است و نباید انتظار تغییر زیادی در ساختار مدیریتی آن داشت؛ اما اگر با گذشت زمان میزان شناوری سهام افزایش یافته و بهسمت خصوصیسازی واقعی حرکت کنیم هم اعتماد در بین اهالی بازار سرمایه به عرضههای دولتی افزایش پیدا میکند و هم تغییرات مثبتی از بابت سرمایه در گردش واحدها، میزان تنوعپذیری سرمایهگذاریها و تخصصی شدن بخشها که به تغییرات مثبت بیشتر میانجامد اتفاق میافتد.
با درنظر گرفتن تحرکات زیرمجموعه های شستا در بازار بورس، این عرضه به عدالت نزدیک است یا خیر؟
این مساله ارتباط مستقیم با حجم عرضه سهام به بخش خصوصی دارد. درصورتیکه سهم بخش خصوصی و سهامداران خرد از این شرکت افزایش نیابد نمیتوان انتظار تحقق اتفاقی مثبت داشت؛ اما با افزایش عرضه بیشتر سهام در روزهای آتی و حمایت همهجانبه بخش خصوصی از این عرضه، در کنار رصد آن از طریق بازار میتوان به آینده این عرضهها امیدوار بود.
نظر شما درخصوص نقدهای مطرح شده از سوی منتقدان (منظور همان بحث عدم تغییر ماهیت و عدم تغییر مالکیت و یا مدیریت دولتی) چیست؟
منتقدان بر این تاکید دارند که این عرضه یک حرکت نمایشی و مسکنی برای وضعیت بد مالی و نقدینگی تامین اجتماعی است. نظر منتقدان بر این است که بهتر بود بهجای عرضه هلدینگ، شرکتهای زیر مجموعه به طور کامل در بورس عرضه میشدند. از نظر اینجانب اصل قضیه در حال حاضر قابل قضاوت نیست. دولت با توجه به مساله مالی خود نیاز به راه حلهای سریعی جهت تامین منابع مالی دارد و عرضه یکبهیک زیرمجموعهها امری وقتگیر و زمانبر است. درصورتیکه دولت عرضه سهام این شرکت را ادامه ندهد میتوان گفت قضاوت منتقدان درمورد این عرضه و رویکرد دولت صحیح بوده است.
این عرضه موجب رونق تولید در زیرمجموعه شستا خواهد شد یا خیر؟
جذب منابع مالی سرگردان اقتصاد توسط بورس در کنار تسهیل مکانیسم تامین مالی برای شرکتها میتواند اثر مثبتی بر تولید کشور و رونق اقتصادی داشته باشد.
این فروش، خصوصیسازی و یا مردمیسازی است یا در ادامه همان خصولتیسازیهاست؟
درصورتیکه عرضه این نهاد توسط دولت در این نقطه متوقف شود میتوان گفت این عرضه نیز صرفا یک حرکت نمایشی بوده و حکومت مدیران دولتی و سفارشی بر این نهاد در قالب یک نهاد خصولتی ادامه خواهد داشت.