جعفر علیان نژادی
در کوران اغتشاشات یادداشتی نوشتم که در پاسخ به این سوال بود: «چگونه می‌توان صدای مردم را شنید؟»
شاید صورت‌بندی مناسب از وقایع پیش‌بینی‌ناپذیر چندماه اخیر برای فهم مسائل و عبور موفق از آن به ما کمک شایانی کند. می‌توان از نوع وقوع حوادث اخیر، به یک الگوی تحلیلی رسید و با ورز دادن این الگو احتمالا بصیرت‌هایی را نتیجه گرفت. 
امید به حیات و ماندگاری، بدون تداوم نسل ممکن نیست؛ تداوم نسل هم بدون رسیدن به بلوغ ممکن نیست. نابالغ توانایی تولید و بازتولید ندارد.
معمولا این‌گونه است که در سال‌های اولیه از دست دادن بزرگان انقلاب اسلامی، جمع‌آوری آثار، گفتار و نوشتارهای آن شهید یا مرحوم از دست رفته، در اولویت دغدغه‌مندان یا علاقه‌مندان آن شخصیت قرار می‌گیرد. ا
در گوشه و کنار می‌شنویم نظام تا کی قصد مماشات با این پدیده را دارد و کی می‌خواهد از خود اقتدار نشان داده و مساله را جمع کند.
چیزها و انسان‌ها در مکان به هم می‌رسند، در جایی میان خانه، کوچه و خیابان اما این وضعیت هر روزه و معمولی ماست. هر روز در جایی یا مکانی روابطی بین اشیا و انسان‌ها برقرار می‌شود تا روال زندگی روزمره طی شود.
جای تحلیلی که بر جان‌های تشنه آگاهی نشسته و نور فهم را در وجود این جان‌ها روشن سازد، خالی است.به جای تحلیل شخصی تلاش کردم تا از لابه‌لای بیانات و اندیشه‌های رهبری برای این سوال که چگونه می‌توان از لایه سیاست‌زده حوادث عبور کرد، پاسخی درخور بیابم.
:در طول شش سال گذشته، هر گاه اعتراض یا مطالبه‌ای شکل خیابانی به خود می‌گیرد، غالب توجهات برای تحلیل اتفاق رخ داده و تئوریزه کردن آن متوجه آصف بیات و کتاب سیاست‌های خیابانی او می‌شود.
بیانات مهم مقام‌معظم‌رهبری در دیدار با نوجوانان، ‌انگیزه نگارش این یادداشت شد. این نوشته برداشت و برگفته‌ای از منطق اندیشه رهبری است که نگارنده در پی تبیین آن است.
انتخاب یک عمر برای تولید گفتار معنادار یا یک لحظه برای تولید گفتار بیهوده.
یادداشت