امیر فرشباف
به عقیده من کشورها بدون فهم صحیح از فرهنگ حاکم بر اندیشه سیاسی خود، امکان برنامه‌ریزی کارآمد جهت پیشرفت و توسعه را یا ندارند.
یکی از موضوعاتی که هر چند‌ وقت یک‌بار توسط نویسندگان جریان روشنفکری دینی در اشکال و پوشش‌های مختلف مطرح می‌شود، بحث «اسلام سیاسی» است.
وحدت فلسفه و وحدت کلام نبی و فیلسوف، جوهره برنامه فلسفی فارابی در دوره اول تفکرش است؛ برنامه‌ای که بعدها از آن عدول و عبور کرد. فارابی متقدم برای حکیم نوعی مصونیت در تفکر قائل است؛ چراکه ازنظر او، حکیم هم مانند نبی، معرفت خود -یعنی حقایق عقلی- را از «واهب‌الصور» می‌گیرد.
صراحت بیان کانت، مخاطب را از هر شرحی بی‌نیاز می‌کند. فقط به همین‌قدر اکتفا می‌شود که نگاه کانت در معرفت‌شناسی به انسان، به‌مثابه فاعل شناسا (سوژه) و جایگاهی که او برای این فاعل ادراک به‌عنوان غایتی فی‌نفسه تعیین می‌کند، سنگ‌بنای سایر آموزه‌های پسین ازجمله تقویم حقوق و تنظیم روابط بین‌الملل می‌شود.
از نظر آیت‌الله مصباح(رضوان الله تعالی علیه)، علم به معنای درک واقعیت مطلوب فطری انسان و نیز مورد سفارش و تشویق از سوی اولیای دین اسلام است: «طلب العلم فریضه» و «اطلبوا العلم ولو بالصین» و «اطلبوا العلم ولو بخوض اللجج و سفک المهج» و «اطلبوا العلم و لو من منافق». البته علم معانی دیگری هم دارد که هر کدام اقتضائات و احکام خود را دارد.
درباره خرد عملی، کاملا واضح است که متفکر چه نقش خطیری در ساخت یا انهدام یک جامعه از طریق تجویز مجموعه‌ای از ارزش‌ها و هنجارهای فردی و اجتماعی برعهده دارد و به نظر می‌رسد خیلی نیاز به اثبات نداشته باشد که بیشترین بار مسئولیت نیز از این لحاظ برعهده اندیشمندان حوزه خرد عملی است.
یکی از مسائل تعجب‌برانگیز در نظام آموزشی و دانشگاهی ما این است که در رشته‌های علوم انسانی مانند علوم سیاسی توجه چندانی به اسمیت و آرای او نمی‌شود. علاوه‌بر این، باید به سیاسی شدن و روزنامه‌ای شدن مباحث اندیشه‌ای به‌عنوان آسیب دیگری اشاره کرد که تبدیل به سرچشمه بروز سوءتفاهم‌ها و رسوب آنها در اذهان شده‌اند.
فضای مجازی و به‌طور خاص، کلاب‌هاوس، انسان‌ها را به یکدیگر و به سایر چیزها نزدیک کرده و نه‌تنها هر فرد، بلکه گروه‌های انسانی از دورترین نقاط در فضای مجازی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. اما هیدگر پاسخ می‌دهد که اینها فقط حذف فاصله‌هاست و نه نزدیکی حقیقی افراد و اشیاء. این حذف فاصله‌ها که به‌دنبال رواج شبکه‌های اجتماعی ملاحظه می‌شود، تداوم همان یکسان‌سازی و یکدست‌سازی است که از مقتضیات جهان مدرن و استیلای همه‌جانبه اراده‌های معطوف به قدرت است که تحلیل وسایل و اهداف آن فضای مبسوطی را می‌طلبد.
حروف الصمد به‌طور مجزا تحلیل و تفسیر شدند، اما نباید از ملاحظه تک‌تک حروف و اجزاء در نسبت‌هایشان و در یک تصویر کلان و کلی واحد غافل شد؛ یکی از اصول اعتقادی تشیع، وحدت ذات و صفات حق است.
یادداشت