تاریخ : Tue 09 Feb 2021 - 10:54
کد خبر : 51430
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

یک جشنواره و  دو هشدار

معین احمدیان:

یک جشنواره و دو هشدار

مدیران دولتی در بلاتکلیف‌ترین و بی‌برنامه‌ترین وضعیت سینمایی قرار دارند؛ نه راهی جلوی پای سینماداران باز می‌کنند و نه تضمینی برای ضرر و زیان فیلمسازان دارند.

چرا مدیران دولتی نباید به جشنواره فجر امسال افتخار کنند؟

به گزارش «فرهیختگان»، معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:جشنواره سی‌ونهم فیلم فجر، با همه اما و اگرهایش تمام شد. این دوره از جشنواره بیش از آنکه وضعیت دیروز سینمای ایران را ترسیم کند، هشدارهایی را هم برای روزهای آتی سینمای ایران داشت.

    این فیلم‌ها را به چه‌کسی نشان می‌دهید؟

مدیران عجیب‌ترین جشنواره تمام ادوار، یک دلیل اصلی برای برگزاری آن داشتند و آن چیزی نبود جز اینکه با آغاز اکران‌های مردمی جشنواره، پای مردم به سالن‌های سینما باز شود و همین روح تازه‌ای را به چرخه اکران و تولید سینمای ایران بدمد. با این ادعا باید منتظر رونق سینماهای کشور باشیم و اینکه فیلم‌های امسال جشنواره به چرخه اکران اضافه شوند؛ اما کدام چرخه اکران، اصلا مگر فیلمسازی حاضر است فیلمش را این روزها به سالن‌های سینمایی بسپارد؟ مدیران دولتی در بلاتکلیف‌ترین و بی‌برنامه‌ترین وضعیت سینمایی قرار دارند؛ نه راهی جلوی پای سینماداران باز می‌کنند و نه تضمینی برای ضرر و زیان فیلمسازان دارند.

همین حالا بدون احتساب حدود 100 فیلم متقاضی حضور در جشنواره فجر و این 16 اثری که به برنامه پخش جشنواره اضافه شدند، نزدیک به 120 فیلم در صف اکران عمومی قرار دارند. این آمار 120 فیلم منتظر اکران عمومی را مرتضی شایسته، دبیر شورای صنفی نمایش اعلام کرده و منظورش تعداد فیلم‌هایی است که پروانه نمایش داشته و برای اکران سینمایی درنظر گرفته شده‌اند. به جمع این فیلم‌ها اضافه کنید فیلم‌های گروه هنروتجربه یا فیلم‌هایی را که برای اکران اینترنتی مناسب هستند. عجیب‌تر اینکه باوجود عدم اکران عمومی، تولید در سینمای ایران همچنان ادامه دارد و به تعداد فیلم‌های در صف اکران اضافه می‌شود.

مدیران فرهنگی هرچه زودتر باید تکلیف نمایش این حجم از آثار معطل‌مانده را مشخص کنند و دو راه بیشتر پیش‌رو ندارند؛ یا اینکه باید جریان اکران آنلاین فیلم تقویت شود و نسبت‌به صیانت از آثار فیلمساران تضمین‌های لازم صورت بگیرد و راه دوم اینکه چرخه اکران عمومی دوباره با قوت راه‌اندازی شود و با تبلیغات درست و رعایت پروتکل‌های بهداشتی به‌گونه‌ای تماشاگران را به سالن‌های سینمایی ترغیب کنند. بارها در صفحات فرهنگی «فرهیختگان» از مشکلات و معیشت اهالی فرهنگ و هنر در این روزهای کرونایی گفتیم و باید این هشدار را تکرار کنیم که پشت‌صحنه سینمای ایران شرایط خوبی را نمی‌گذراند و برگزاری این جشنواره نصفه‌ونیمه نمی‌تواند پوششی برای پنهان کردن زخم‌های این روزهای سینمای ایران باشد.

   جریان تازه‌نفس سینما را رها نکنید

شگفتی‌های هر سال جشنواره فیلم فجر، حضور قدرتمند فیلم‌اولی‌هاست؛ فیلمسازانی که از دنیای مستند و فیلم کوتاه به متن اصلی سینمای کشور اضافه می‌شوند. فیلمسازان جوانی همچون سعید روستایی، محمدکارت، هادی مقدم‌دوست، محمدرضا خردمندان، محمدحسین مهدویان، علی ملاقلی‌پور، نیما جاویدی، احسان عبدی‌پور، دانش اقباشاوی و کاوه صباغ‌زاده، با ورود جسورانه‌شان به جریان سینمایی کشور نشان دادند که می‌توان به آینده تولید در سینمای ایران امیدوار بود. جشنواره امسال هم از این جنس فیلمسازان کم نداشت. حسین دارابی در اولین سینمایی بلند خود یعنی «مصلحت» نشان داد که با یک فیلمساز آینده‌دار طرف هستیم. سیاوش سرمدی یکی دیگر از همین فیلمسازان جوان است که توانست با فیلم «منصور» تصویری تازه از یک قهرمان بدیع ارائه دهد. حمیدرضا آذرنگ یکی دیگر از فیلم‌اولی‌های امسال بود که فیلمش «روزی روزگاری آبادان» را از دل صحنه تئاتر به سینمای کشور آورد.

 درخشش فیلم‌اولی‌ها با پخش اولین فیلم‌شان در جشنواره شروع می‌شود، اما گویا آنقدر که این درخشش مقابل چشمان تماشاگران و مردم است، به چشم دولتمردان نمی‌آید. کافی است اسامی فیلمسازانی که سال‌ها قبل به‌عنوان فیلم‌اولی خوش درخشیدند را مرور کنیم. به‌غیر از نرگس آبیار و محمدحسین مهدویان، مابقی نام‌ها کجا هستند. چقدر از احسان عبدی‌پور حمایت شد. او بعد از فیلم موفق «تنهای تنهای تنها» سه فیلم دیگر ساخت که هیچ‌کدام‌شان را برای حضور در جشنواره فیلم فجر راه ندادند. از منیر قیدی فیلمساز «ویلایی‌ها» چقدر حمایت شد یا حتی همین فیلمسازان جدیدتر را اگر سراغ بگیریم. وضعیت اکران «شنای پروانه» اولین ساخته سینمایی محمدکارت چه شد؟ فیلمی که این همه ازش تعریف و تمجید شد، همین چندروز پیش، در معرکه قاچاق فیلم درحال دست‌به‌دست شدن بود. واقعیت امر این است که ماه‌های پایانی دولتی را پشت‌سر می‌گذاریم که در زمینه فرهنگی هیچ رویکرد و سیاست مشخصی نداشته و ندارد. امیدی هم به اصلاح رویه مدیرانش نیست. اما نهادهای فرهنگی می‌توانند با برنامه‌ریزی دقیق و منسجم جریان تازه‌نفسی را در سینمای کشور هدایت و راهبری کنند که قدرت و جسارت پرداخت به سوژه‌های تازه را دارند. حمایت‌ مستمر و برنامه‌ریزی دقیق نهادهای فرهنگی کشور درجهت تولید آثار سینمایی، قطعا جایگزین بهتری برای سرمایه‌هایی خواهد بود که به سودای دیگری در سینما ورود کردند؛ همان سرمایه‌هایی که در چندسال اخیر به پول‌های مشکوک سینما مشهور شده‌اند.