به گزارش «فرهیختگان»، سفیر کرهجنوبی در تهران امروز دوباره عازم وزارت خارجه است تا شاید با ارائه راهکارهایی جدید، مسیر به چالش افتاده روابط تهران-سئول را هموار کند، مسیری که البته یگانه مقصر ایجاد ناهمواریهای آن چشمبادامیهایی هستند که در این چند سال به جای تلاش برای حفظ استقلال و روابط تاریخی و راهبردی خود با کشورهای مختلف، تابعی از ساکنان کاخ سفید شدهاند و به هر سمتی که آنها اراده کنند میروند.
امروز که این یادداشت نوشته میشود بیش از دو سال است که حدود 7 میلیارد دلار از پولهای حاصل از فروش نفت و میعانات ایران در دو بانک کرهای در سئول بلوکه شده و هیچ مقامی نیز در کرهجنوبی تاکنون نتوانسته پاسخ قانعکنندهای به پیگیریهای ایران در این زمینه بدهد. چنانکه در این دو سال بارها گفته شده، همزمان با بازگشت تحریمهای ایران در تابستان سال 97، مسئولان کرهای با اشاره آفسیر اوفک مهر بلوک بر اموال ایران زدند و فرصت استفاده تهران از این پولها را از بین بردند. شریک تجاری شرقی ایران که در یکی دو دهه گذشته منفعت بسیار بزرگی از حضور در بازارهای ما برده بود، در این دو سال نهتنها به قولوقرارها و قراردادهای مرسوم و حقوقی بین دو کشور پایبند نبود که حتی به حسننیت اثباتشده و فرصت بیبدیلی که برای تجارت و فروش انواع و اقسام کالاها از خودرو گرفته تا لوازم خانگی و تلفن همراه طی سالهای گذشته در اختیارش گذاشته شده بود هم احترام نگذاشت و تمام پیگیریها برای استفاده از 7میلیارد دلار یادشده را به بنبست کشاند.
7 میلیارد دلاری که برای خرید دارو هم قابل مصرف نبود
نکته مهمی که در این خصوص نباید از ذهن برد این است که طرف کرهای در این دو سال به اصطلاح ما ایرانیها، به هیچ صراطی مستقیم نشده است و هیچکدام از پیشنهادها و راهکارهای ایران برای خروج از بنبست را نپذیرفته و البته قدری بالاتر، به وعدههای دیپلماتهای خودشان در مذاکرات با طرف ایرانی هم پایبند نبوده و هرگاه قولوقراری گذشته شده ناگهان مذاکرات به فرسایش بلندمدتی افتاده و کار بینتیجه مانده است. در این مسیر پیشنهادهایی چون تهاتر کالا، خرید کالاهای کرهای و... بینتیجه بوده و حتی کار آنقدر گره خورده که امکان استفاده از این 7 میلیارد برای خرید غذا، دارو و محصولات کشاورزی که از تحریمهای آمریکا معاف هستند نیز فراهم نشده است.
برای مثال از ابتدای امسال که مذاکراتی برای واردات دارو میان طرفین صورت گرفت و بعدا بنا شد سهم ایران از پیشخرید سبد واکسن کوواکس به مبلغ حدودا 50 میلیون دلار از مبدا کره تامین شود، مذاکرات طی یک فرآیند پرپیچوخم به سرعت مختومه و مشخص شد که به هیچوجه امکان آزاد شدن حتی یک سنت از این رقم نیز وجود ندارد. در آخرین مذاکرات که همین اواخر در جریان بوده، ایران حتی درخواست انتقال پول از کره به حساب سازمان ملل بهمنظور پرداخت حق عضویت خود را نیز داشته که فعلا بینتیجه مانده است.
از اینرو باید گفت که کرهایها در مسیر تحریم ایران دقیقا و با تمامی ابعاد و مختصات، مانند آمریکاییها رفتار کردهاند و نعلبهنعل آنچه آفسیر اوفک در سئول دستور داده را اجرا کردهاند.
دلیل اصلی سفر هیات کرهای به تهران چه بود؟
در این میان البته یک نکته مهم دیگری هم وجود دارد. اینکه کرهایهای کاسبکار در چند مقطع با اقداماتی عجیبوغریب نشان دادهاند که نهتنها خود را بدهکار مردم ایران نمیدانند که طلبکار هم هستند.
آنها در یک مقطع در مذاکراتی با رئیسکل بانک مرکزی از ایران بابت نگهداری از پولهای در بانک مانده، طلب هزینه کردند و مدعی شدند که نهتنها سودی به این پولهای بلوکه شده تعلق نمیگیرد که تهران باید هزینه نگهداری آنها را هم بپردازد.
در کنار طلبکاری عجیب سئول، آنها این اواخر هم در عین ناباوری و با تصور اینکه با حضور بایدن در کاخ سفید، تحریمها بهسرعت کنار رفته و شرکای تجاری ایران دوباره راهی کشور میشوند، پیشاپیش بلیت تهران خود را رزرو کردهاند و قائممقام تازه منصوبشده وزارت خارجهشان را فرستادند تا سهم از دسترفته کرهجنوبی از بازار ایران را جلوتر از هر کشور دیگر بازپس گرفته و تثبیت کنند، اقدامی که البته به دلایل و چالشهایی که توضیح خواهیم داد بینتیجه ماند و «چوی جونگکان» دست خالی به سئول بازگشت.
دستان خالی آقای قائممقام
سفر اواسط دیماه قائممقام وزارت امور خارجه کره به تهران تحتتاثیر اتفاقاتی بود که باعث شد نتیجه نهایی تقریبا هیچ باشد و سفر وی بیثمر تلقی شود. این مسائل را ذیل 3 مساله میتوان جمعبندی کرد.
موضوع اول مربوط به عدم همکاری و همراهی آنها با ایران طی دو سال گذشته است، جایی که 7 میلیارد دلار که میتوانست در ایام تحریم بسیاری از احتیاجات مردم ایران را تامین کند بلوکه و یک سنت آن هم آزاد نشد. 2 سال رفتوآمد ایران و پیگیریهای مقامات وزارت امورخارجه، بانک مرکزی و وزارت بهداشت بینتیجه ماند و رسما کرهایها نشان دادند که هیچ فرقی با ترامپ برای ما ندارند. با توجه به همین وضعیت هم مسلم است که هر انسان عاقلی و هر مسئولی که بهدنبال تامین منافع مردم کشور است، درمقابل گروگان گرفتن اموال ملت، کوتاه نمیآید و اجازه نمیدهد یک عنصر خاطی به راحتی 2 سال فشار به ایران را پاک کند.
کرهجنوبی و رویای تغییر در دوران بایدن
مساله دوم مربوط به اتفاقی است که در آستانه سفر «چوی جونگکان» به تهران رخ داد. گارد ساحلی ایران 15 دیماه و در آستانه سفر مقامات کره به تهران، نفتکش کره جنوبی با نام «هانکوک چیمی» را در آبهای خلیجفارس و به دلیل آلودگی زیستمحیطی و برخی تخلفات دیگر توقیف کرد. این اتفاق باعث شد که طرف کرهای دستورکار جدیدی در کنار دیگر برنامههای خود تدارک ببیند و با امید آزادسازی این کشتی راهی تهران شود.
آنچه از اخبار برمیآید این است که تیم دیپلماتیک سئول دوباره پیشنهادهای کلی و بسیار کمارزشی که البته مجددا همه آنها منوط به صدور اجازهنامه اوفک بوده را بهعنوان بزرگترین بسته پیشنهادی روی میز گذاشته و انتظار داشتند که بهسرعت از سوی تهران پذیرفته شود. البته کرهجنوبی امیدوار بوده که ایران با توجه به تغییر رئیسجمهور آمریکا کوتاه بیاید و وعده رفع تحریمهای بایدن را در این مذاکرات نیز مدنظر قرار دهد. چیزی که البته با مواضع تهران فرسنگها فاصله داشت و قائممقام خوشخیال وزارت امور خارجه کره تازه در جریان مذاکرات در تهران متوجه آن شد.
از اینرو به نظر میرسد سئول هم فهمیده که حل شدن مشکل آمریکا با ایران و به عبارتی وعده بازگشت آمریکا به برجام فعلا رو هواست. این مساله وقتی مشخصتر میشود که اخبار حکایت از ناموفق بودن سئول در جلب رضایت تیم بایدن طی همین یکی دو هفته برای صدور مجوز همکاری با ایران داشته و نتوانسته کاخ سفید را راضی کند. حالا به نظر میرسد آنها هم نسبت به تحقق وعدههای بایدن مردد هستند و حتی نگران از این بابت که تداوم سیاستهای ترامپ روابط کره با دیگر کشورها ازجمله ایران را بیش از پیش تحتتاثیر قرار دهد.
با این توصیف باید گفت که در این سفر مقامات کرهای همانطور که دست خالی آمده بودند، دست خالی هم برگشتند و نهتنها نتوانستند در قبال مسائلی چون آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران پیشنهادهای قابل مذاکرهای روی میز بگذارند و تهران را قانع کنند، بلکه درخصوص آزادسازی «هانکوک چیمی» هم تیرشان به سنگ خورد.
ماجرای واکسن و پاتک ایران به فشار آمریکا
سومین مساله هم عدم همکاری کرهایها در دوران اوج کرونا و در جریان مجموعه مذاکراتی بود که طی ماههای گذشته با وزارت بهداشت ایران داشتند، آنها در این مذاکرات نه مسیر ارسال دارو به ایران را باز کردند، نه تجهیزات پزشکی مانند آمبولانس را به ایران فروختند و نه حتی نسبت به انتقال چند میلیون دلار برای خرید واکسن توسط ایران حسننیت نشان دادند، لذا این موضوع را هم میتوان بهعنوان یک مساله اصلی و تاثیرگذار بر روابط تهران-سئول در نظر گرفت.
البته همینجا باید یک نکته مهم را نیز بیان کرد. اینکه بهرغم تمامی فشارهای بینالمللی که غالبا از سوی ایالات متحده و تداوم فشار حداکثری روی داده، ایران طی یک سال مبارزه با کرونا ویروس، بسیار موفقتر از بسیاری از کشورها عمل کرد و تلفات بسیار کمتری نسبت به جمعیت خود داشت. ایران با خودکفایی سریع در تولید اقلامی چون ماسک و مواد ضدعفونیکننده و همچنین با استفاده از شبکه توانمند درمانی توانست کرونا را تا سطوح قابلتوجهی مهار کند، علاوهبر اینکه در این مدت با روابط دیپلماتیک مناسب خود، ملزومات موردنیاز را از مسیرهای رسمی و غیررسمی وارد کرد. واردات حجم قابلتوجهی از تجهیزات پزشکی ازجمله ونتیلاتورهای چینی در این مدت یک نمونه آن است و آغاز واردات واکسن کرونا نمونه دیگر.
در جریان واردات واکسن ویروس کرونا همچنان که وزارت بهداشت اعلام کرد ظرف یکی دو ماه آینده چندین محموله از واکسنهای سفارششده ایران که پیشتر موردتایید مقامات علمی نیز قرار گرفتهاند وارد کشور خواهد شد.
یکی دو روز پیش بود که کیانوش جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو از صدور مجوز مصرف اضطراری واکسن روسی «اسپوتنیکوی» در ایران خبر داده است و اعلام شد که ظرف یکی دو هفته آینده این محموله وارد تهران خواهد شد و پس از آن فرآیند تولید مشترک نیز پی گرفته میشود. دومین قراردادی که گفته میشود نهایی شده و بهزودی واکسنهای آن نیز وارد ایران خواهد شد، قرارداد با هندیهاست. واکسن آسترازنکا که یک تولید مشترک میان هند و آکسفورد است چندی پیش مورد مذاکره قرار گرفته و حالا پیشبینی میشود که سفارش ایران تا چندی دیگر آماده تحویل شود.
سومین قرارداد ایران هم با چینیهاست که یکی از 3 واکسن تولیدی این کشور که توانست تست انسانی موفقی را پشتسر بگذارد پس از رایزنیهای صورتگرفته مجوز واردات دریافت کرد و آن هم طی هفتههای آتی به ایران خواهد رسید.
در کنار همه اینها موفقیت چند شرکت داخلی در تولید واکسن قدرتمندی برای کروناویروس، ضربه نهایی ایران به سیاست ناجوانمردانه تحریم دارو و مواد غذایی بوده که توانسته توجه مراجع علمی و سیاسی در کشورهای مختلف را به خود جلب کند و حتی آنها را نسبت به موفقیت سیاستهایشان به صورت جدی مردد سازد. البته این تازه اول ماجراست و در بهار آینده که این واکسنها وارد بازار شود باید سربرآورد و واکنشهای جهانیان را دید؛ واکنش تحریمکنندگانی که تصور میکردند اگر فشار حداکثری تهران را تسلیم نکرد، کرونا ایران را زمینگیر خواهد کرد.