به گزارش «فرهیختگان»، جرج کنینگ، نخستوزیر و سیاستمدار انگلیسی قرن نوزدهم گفته «هر داستانی به یک شخصیت شرور نیاز دارد و فرانسویها این وسوسه را ایجاد میکنند که شرور داستان لقب بگیرند.» شخصیت شرور داستان این روزها، کسی جز امانوئل مکرون، رئیسجمهور پرحاشیه فرانسه نیست. او در 2 سال و بهویژه ماههای گذشته تلاش کرده در هر بحران و موضوع پیچیده و مورد اختلاف در شرق و غرب دخالت داشته باشد. این وضعیت البته به لطف تغییر و تحولاتی است که در جهان رخ داده است.
روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و پایان صدارت آنگلا مرکل در آلمان، مثلث حیاتبخشی برای این بازیگر شرور در اروپا و جهان بوده است. تا پیش از روی کار آمدن ترامپ و تندتر شدن تب برگزیت، فرانسه بازیگر چندان فعالی در سطح جهانی نبود و با وجود تلاش برای تقویت جایگاه پاریس، ایدهها و تفکرات فرانسوی کمترین طرفدار را در قاره سبز داشت اما اکنون به نظر میرسد فضا تغییر کرده و طرحهای این کشور درمورد بدهیهای مشترک اروپا، مالیات بر غولهای تکنولوژی دنیا، اعمال تحریمها بر ترکیه و حتی موضوع استقلال راهبردی در امور دفاعی؛ بحثهایی هستند که نهتنها در محافل اعیانی پاریس که بهطور قابلتوجهی از سوی اتحادیه اروپا پذیرفته میشوند.
میانه نوامبر 2020، قاعده اصلی مثلثی که مکرون ایدهها و آرزوهای خود را بر آن بنا کرده بود، با شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری 2020 فروریخت. هنوز مشخص نیست که آیا جو بایدن همچون دونالد ترامپ اجازه بازیگری به ماجراجویانی همچون امانوئل مکرون در فرانسه و محمد بنسلمان در عربستان و شیوخ اماراتی خواهد داد یا خیر. بایدن آنگونه که رسانههای آمریکایی نوشتهاند، قرار است امروز (دوشنبه) در اولین سخنرانی خود، سیاست خارجی دولتش را تشریح کند. شاید آنچه او قرار است بگوید، بتواند ترمز امانوئل مکرون را بکشد. آیا امانوئل مکرون که از همان روز نخست پیروزیاش در انتخابات در داخل با موج معترضان مواجه بوده و همچنان نیز به بهانههای مختلف معترضان خیابانهای شهر را قرق میکنند، میتواند یک نقش مجزا از آمریکا برای خود تعریف کند و تبدیل به تکستون خیمه اروپا شود یا اینکه اوضاع به شکل دیگری رقم خواهد خورد؟
دولتی در میان اعتراضات
امانوئل مکرون قصد دارد فرانسه را در خارج از مرزها بزرگتر از ظرفیت واقعی جلوه دهد اما به نظر میرسد مشکل و پاشنهآشیل او در داخل فرانسه است و ایفای نقش شرورانه در پیرامون، کمکی به او برای حل مشکلات داخلی نمیکند. از ۸ می ۲۰۱۷، یعنی تنها چند ساعت پس از اعلام پیروزی مکرون در انتخابات ریاستجمهوری، اعتراضات در این کشور در اعتراض به سیاستهای مکرون آغاز شد و همچنان نیز اعتراضات جسته و گریخته در این کشور وجود دارد. تازهترین اعتراضات در فرانسه، روز شنبه در این کشور برگزار شد و طی آن دهها هزار معترض در دهها شهر فرانسه علیه لایحه امنیتی شرکت کردند که کلیات آن ماه نوامبر گذشته در پارلمان فرانسه به تصویب رسید و براساس آن هرگونه انتشار ویدئو و عکس از ماموران پلیس در شبکههای اجتماعی را که مخل انجام ماموریت و سبب مخدوش کردن سلامت جسمانی و روانی آنها شود، ممنوع و متخلفان را با 45 هزار یورو (53 هزار دلار) و یک سال زندان مواجه میکند. این لایحه که قرار است ماه مارس نیز در مجلس سنای فرانسه مورد بررسی قرار گیرد همچنین به پلیس اجازه میدهد برای نظارت گستردهتر از پهپاد، دوربینهای مداربسته و دوربینهای جاسازیشده در بدن حین انجام ماموریتها استفاده کند. دولت با دفاع از این لایحه تاکید دارد که این راهکار قانونی برای محافظت از ماموران پلیس دربرابر نفرتپراکنی و نیز انتشار پیامهای تهدیدآمیز در شبکههای اجتماعی درپیش گرفته شده است.
رسانههای فرانسوی میگویند در این تظاهرات، فعالان جنبش «جلیقهزرد»ها که بیش از یک سال است فرانسه را درگیر خود کردهاند، حضور داشتهاند. برخی معترضان نیز برای حمایت از بخش فرهنگی در این مراسم شرکت کردند. به گزارش خبرگزاریها، تظاهرکنندگان به پیشنویس قانونی مبنیبر ممنوعیت فیلمبرداری از فعالیتهای پلیس معترض هستند. حزب امانوئل مکرون گفته است آن را بازنویسی میکند اما مردم همچنان نسبت به استفاده از ابزار نظارتی مانند هواپیماهای بدون سرنشین و دوربین عابر پیاده معترض هستند. طبق آمارهای وزارت کشور بیش از 32 هزار نفر در سراسر فرانسه در این اعتراضات شرکت کردند. حدود ساعت 5 عصر، یک ساعت قبل از شروع ممنوعیت رفتوآمد شبانهروز، بین نیروهای پلیس و مردم درگیری رخ داد و نیروهای پلیس برای متفرق کردن مردم از گاز اشکآور و ماشین آبپاش استفاده کردند. رسانهها نوشتند در جریان این اعتراضات 26 نفر بازداشت شدهاند.
نارضایتی از مکرون و احتمال شکست در انتخابات
براساس نظرسنجیای که موسسه افکار عمومی فرانسه در آخرین روزهای ماه دسامبر سال گذشته (دیماه 99) انجام داد، محبوبیت امانوئل مکرون در فرانسه درحال کاهش است. این بررسی که توسط موسسه بینالمللی افکار عمومی فرانسه (IFOP) انجام شده، نشان میدهد 60درصد مردم فرانسه از رئیسجمهور و نخستوزیر فرانسه ناراضی هستند. در این نظرسنجی 1936 نفر از افراد بالای 18 سال شرکت کردند. در این نظرسنجی به نسبت نظرسنجی قبل، محبوبیت مکرون 3درصد کاهش پیدا کرده است. در ماه می (اردیبهشت99) حزب امانوئل مکرون (ریپوبلیک آنمارش (جمهوری به پیش)، پس از جدایی هفت نماینده و تشکیل حزب جدید، اکثریت قاطع خود را در پارلمان از دست داد. با کنار رفتن این هفت نماینده، حزب مکرون با 288 کرسی باقی ماند که یک کرسی از اکثریت مجلس 577 کرسی کمتر است. از آنجا که به انتخابات ریاستجمهوری بعدی تنها 15 ماه دیگر زمان باقی مانده است، احزاب اصلی جریان چپ و راست هنوز هیچ نامزد مناسبی برای این رقابت معرفی نکردهاند تا مارین لوپن، رهبر «جنبش ملی فرانسه» (راست افراطی) که در انتخابات قبلی رقابت را به مکرون واگذار کرد، فعلا جدیترین رقیب او باشد. اگرچه لوپن در انتخابات، با کسب 35درصد آرا دربرابر 65درصد آرا شکست خورد، اما نگرانیهای بیشتری در حزب رئیسجمهور وجود دارد که ممکن است در سال 2022 تغییر کند. این مساله با توجه به تبعات ویروس ناشناخته کرونا و اثرات آن بر اقتصاد فرانسه، کمی جدیتر است، بهویژه اینکه بسیاری، دولت مکرون را در مهار ویروس ناتوان میدانند. همین مسائل در کنار کاهش محبوبیت مکرون باعث شده برخی با تردید به اقدامات بحثبرانگیز او ازجمله قانون پیشرو نگاه کنند و این سوال را بپرسند که آیا رئیسجمهور فرانسه بهدنبال انشقاق در راست افراطی و جذب بخشی از این گروه بهسمت خود است یا خیر. لایحه دوم که نگرانیها درباره نسبت مکرون و راست افراطی را بهدنبال داشته، لایحه رسیدگی به مشکل افراطگرایی اسلامی است و محدودیتهایی را علیه مسلمانان در فرانسه اعمال میکند. این رویکرد مکرون درحالی است که او سال 2017 انتخاب شد تا نقطه مقابل افراطگرایی پوپولیستی که بهسرعت در سراسر اروپا و فراتر از آن گسترش مییافت، برای مدت 5 سال بایستد. در آن زمان از مکرون بهعنوان یک سیاستمدار لیبرالدموکرات یاد میشد که میتواند موج پوپولیسم را در سراسر جهان مهار کند. بااینحال، او بهسرعت به پوپولیستترین رهبر اروپا تبدیل شد.
او سال گذشته که از طرح خود برای دفاع از «سکولاریسم» فرانسه رونمایی کرد، اسلام را دینی خواند که امروز در سراسر جهان دچار بحران است و باعث خشم مسلمانان در سراسر جهان شد. تلاش مکرون برای جذب راستهای افراطی درحالی است که لیبرالدموکراتهایی مثل او دقیقا در نقطه مقابل افراطیون دستراستی هستند. برای راستهای افراطی مباحث فرهنگی، هویتی و حفظ سنتهای غربی اهمیت بسیاری دارد و بر همین اساس نیز آنها مهاجرستیز و اسلامستیز هستند اما برای لیبرالدموکراتها مباحث اقتصادی اهمیت دارد و به همین دلیل نمیتوانند از نقش نیروی کار ارزان چشمپوشی کنند. با وجود مخالفتها، مکرون ایدههای خود را دنبال کرد تا اینکه در جریان انتخابات پارلمان اروپا در سال 2019، او صدای شکست در انتخابات ریاستجمهوری را شنید. در انتخابات 2019، حزب لوپن توانست بر حزب مکرون پیروز شود و بیشترین کرسی را در پارلمان به دست بیاورد. در انتخابات شهرداریها در فرانسه نیز حزب مکرون متحمل شکست دیگری شد، بهگونهایکه حتی نتوانست یک کرسی شهرداری را در شهرهای بزرگ فرانسه به دست بیاورد. درمقابل احزاب سبز، چپها و راستهای افراطی موفق به کسب پیروزی و دستاوردهایی در جریان این انتخابات شدند. مجموع این شرایط به مکرون نشان داد که ظاهرا هیچ راهی جز ادبیات پوپولیستی و نزدیک شدن به راستها ندارد. اسلامهراسی و اقدامات تندروانه تروریستی در فرانسه میتواند نگاهها را از ضعفهای اقتصادی-اجتماعی که مقصر آنها مکرون است، منحرف کرده و آن را به حوزه امنیتی بکشاند؛ جایی که گروههای تروریستی مقصر نامیده میشوند. البته نمیتوان قاطعانه گفت که مکرون در این راه موفق خواهد بود. او بههرحال درحال اجرای نسخه کپیبرداریشده از مارین لوپن است و عاقلانه نیست تا جنس و تفکر اصلی وجود دارد، مردم به نسخههای کپی و جعلی روی بیاورند. علاوهبر این، لوپن تلاش میکند مواضعی اتخاذ کند که حداقل یک گام از مکرون جلوتر است. او که در نظرسنجیها شانه به شانه رئیسجمهور فرانسه قرار دارد، گفته که «من معتقدم روسری یک لباس افراطی به شمار میآید.» لوپن همچنین خواستار تصویب قانونی جدید در ممنوعیت ایدئولوژیهای اسلامی شده و این ایدئولوژیها را دیکتاتورانه توصیف کرده است.
مکرون؛ آخرین شوالیه اروپا
رئیسجمهور جوان فرانسه هر چقدر هم با راستهای افراطی به ناچار همراهی کند، بر سر اتحادیه اروپا حاضر به این کار نیست. اگر چه راستهای افراطی با اتحادیه اروپا در تعارضند اما راستهای میانه خواهان استقلال بیشتر اروپا بهعنوان یک کلیت واحد از سایر کشورها و علیالخصوص آمریکا هستند. این برای مکرون که بلندپروازیهای جاهطلبانهای دارد، بهترین فرصت در برترین شرایط زمانی است. بریتانیا یکی از ستونهای خیمه اروپا با برگزیت، ساز جدایی زد و در آلمان هم تا زمانی که صدراعظم جدید روی کار بیاید و با شرایط آشنا شود، کمی زمان لازم است. مجموع این شرایط بهترین زمان را برای مکرون ایجاد کرده تا رهبری خود را بر اتحادیه اروپا تحمیل کند. رد این دیدگاه را میتوان در گفتوگوی روز جمعه رئیسجمهور فرانسه با رسانهها یافت.
مکرون در این گفتوگو سخنانی بر زبان راند که شاید تا پیش از تجربه دونالد ترامپ، کشوری در اروپا جسارت ابراز چنین جملاتی را نداشت. او گفته با جو بایدن گفتوگو کرده و دیدگاهش درباره ناتو را برایش تشریح کرده است. مکرون گفته «انتخاب ما همکاری با یکدیگر بر سر ارزشها و اهداف مشترکمان است. اما آن روزی که در همکاریها وابسته شوید این به معنای محو شدن و تبدیل شدن به ابزار دیگران است.» مکرون گفت در گفتوگوی تلفنی با بایدن به وی تصریح کرده است که اروپا بهدنبال استقلال راهبردی خود است، چراکه اروپا باید خود بارش را به دوش بکشد. مفهوم استقلال راهبردی که مکرون بهکار برده و به بایدن گفته که اروپا میخواهد خودش بارش را به دوش بکشد، کمی مبهم به نظر میرسد و نشان نمیدهد او دقیقا چه در سر دارد اما پیش از این «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «دکترین تهاجمی اروپا با چاشنی اتمی» نوشت که با تطبیق این واژه با واژه «استقلال راهبردی اروپا» که پیش از این مکرون بارها از آن استفاده کرده است، میتوان به یک جمعبندی رسید.
براساس آنچه مکرون در ذیل مفهوم استقلال راهبردی اروپا تبیین کرده، این واژه بدان معناست که کشورهای اروپایی اولویتهای جهانی خاص خود را تنظیم کنند، در امنیت و سیاست خارجی بهطور مستقل عمل کنند و برای اجرای این تصمیمات از تجهیزات مادی و نهادی کافی برخوردار باشند و شرکای خود را خودشان انتخاب کنند. با این تعریف میتوان دریافت که منظور مکرون از استقلال راهبردی، استقلال در تامین امنیت و سیاست خارجی با تکیه بر توان داخلی است. فرانسه تقریبا چنین شرایطی را از قبل نیز برای خود فراهم کرده و عضو گروه برنامهریزی هستهای ناتو(انجیپی) که در سال 1966 تشکیل شد، نشده است. این سازمان در راستای مبارزه با تکثیر، بهرهبرداری بیخطر، ذخیرهسازی و حملونقل سلاحهای هستهای تشکیل شده و به نظر بسیاری از کارشناسان بهعنوان ابزاری است که واشنگتن از آن برای جذب کشورهای اروپایی در زمان وقوع حمله هستهای استفاده میکند. برخلاف انگلیس و آلمان که هر دو کشور درصورت لزوم، توان لازم را برای انجام یک حمله هستهای دارند، فرانسه استقلال خود را از این فضا نگه داشته است تا بهنوعی وابستگیاش به کشورهای دیگر را در این زمینه به حداقل برساند.
کارشناس مسائل نظامی، تاکید میکند که به یُمن وجود زرادخانههای هستهای و نیروی دریایی مجهز به سلاح هستهای، نیروهای نظامی فرانسه توانایی مقابله با هرگونه حمله نظامی را دارا هستند و تا امروز توانستهاند جایگاه چهارم را بین قدرتهای هستهای جهان و پس از آمریکا، روسیه و چین کسب کنند. مکرون البته قرار نیست خود را در اروپا محدود کند. او دریافته که دیگر نمیتوان به آمریکا همچون گذشته تکیه کرد و به همین دلیل در کنار اتحادیه اروپا، تلاش میکند بهعنوان بازیگری منفرد در تحولات جهانی اثرگذار باشد. تشکیل کشورهای عضو جی۵ (بورکینافاسو، مالی، موریتانی، نیجر و چاد) و اعزام 4 هزار نیرو به این کشورها به بهانه حمایت از آنها در برابر تروریسم، نمونهای از این اقدامات است. فرانسه همچنین در آسیا بهدنبال احیای مناطق تحت نفوذ سابق خود است. پاریس در همین راستا نیروهایی را در شمال و شرق سوریه به بهانه حمایت از مبارزه کردها علیه داعش مستقر کرده است. مکرون پس از انفجار بندر بیروت نیز بلافاصله به این شهر سفر کرد و در سفر بعدی پس از لبنان به عراق رفت و در اقدامی غیرمعمول، جلسهای مشترک با رئیسجمهور، نخستوزیر و رئیس پارلمان عراق برگزار کرد. مکرون تقریبا 15 ماه برای اجرای آنچه در سر میپروراند، فرصت دارد اما معلوم نیست این تحرکات برای افکار عمومی در فرانسه آنقدرها اهمیت خواهد داشت که مانع از پیروزی لوپن در انتخابات سال آینده شود یا اینکه فرانسه نیز سال آینده فرمانش را کج خواهد کرد و بهجای اتحادیه اروپا، به دنبال «اول فرانسه» خواهد رفت.