تاریخ : Sun 31 Jan 2021 - 09:27
کد خبر : 51053
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

هنوز هم از این مدل شخصیتی که بازی کردم، زیاد داریم

امیر نوروزی بازیگر فیلم سینمایی «مصلحت»:

هنوز هم از این مدل شخصیتی که بازی کردم، زیاد داریم

ما به بهانه بازی در «مصلحت» به‌سراغ امیر نوروزی رفتیم تا برایمان از نقشی که در این فیلم بازی کرده، بگوید؛ نقشی که منفی است و او با بازی مناسبی توانسته از پس این نقش بربیاید.

16 سال منتظر چنین اتفاقی بودم

  به گزارش «فرهیختگان»، امیر نوروزی بیش از اینکه در سینما شهرت داشته باشد، بین تئاتری‌ها مشهور است. سال پیش اجرای خیره‌کننده او در نمایش «لانچر 5» با تحسین منتقدان و اهالی تئاتر همراه بود. او در جشنواره سی‌ونهم فیلم فجر دو فیلم دارد. ما به بهانه بازی در «مصلحت» به‌سراغش رفتیم تا برایمان از نقشی که در این فیلم بازی کرده، بگوید؛ نقشی که منفی است و او با بازی مناسبی توانسته از پس این نقش بربیاید.

آقای نوروزی، گزاره مشهوری بین فیلمسازان و تهیه‌کنندگان در سینما وجود دارد که آنها به‌سراغ چهره‌های مشهور می‌روند تا بخشی از جذابیت‌های فیلم را شهرت و چهره آن بازیگر به‌دوش بکشد. باتوجه به اینکه شما از تئاتر به سینما آمده‌اید، این مساله را چطور ارزیابی می‌کنید؟

من امسال در جشنواره دو فیلم دارم. کارگردان فیلم مصلحت، تئاتر لانچر5 را دیده بود و همین باعث شد من را برای کار انتخاب کند. انتخاب خودم هم برای پذیرفتن این نقش به‌خاطر فیلمنامه و شخصیت جذابی بود که برایم درنظر گرفته بودند.اما درمورد سوال شما باید بگویم، یکی از دلایلش، اهمیت مسائل مالی برای تهیه‌کنندگان است. تهیه‌کننده می‌بیند کاری که قرار است با یک بازیگر چهره انجام دهد را می‌تواند یک بازیگر حرفه‌ای هم انجام بدهد. چندسالی است که این اتفاق افتاده و به‌نظرم خیلی کار خوب و درستی است. همه ما می‌دانیم که ورود به سینما و ماندن در آن کار سختی است. البته بستگی به هر آدمی دارد که چطور کیفیتی را در سینما می‌پسندند، ولی اینکه همیشه سعی می‌کنی بهترین خودت باشی کار را سخت می‌کند. پس مساله اول، بحث هزینه‌های فیلم است.

 بحث دیگر، شرایط الان یعنی شرایط کرونایی است. در زمانی قرار داریم که برای تهیه‌کننده‌ها صرف ندارد به‌سراغ یک بازیگر چهره بروند، چون هزینه‌های یک فیلم درنمی‌آید. یک فیلم معمولی اگر بین پنج تا 10 میلیارد برایش هزینه شود، برگشتی برای این پول وجود ندارد. حالا شما به این فکر کنید که شرایط کرونا، باعث شد همین چهره‌ها هم که باعث فروش فیلم‌ها بودند، دیگر این امکان را هم ندارند. در چنین وضعیتی حتی بازیگر چهره هم نمی‌تواند پول را برای فیلم بیاورد، ولی این داستان یک بعد دیگر هم دارد؛ به‌نظرم این اتفاق خوب بود و باعث شد تهیه‌کننده‌ها به‌سمت بازیگرانی بروند که مشهور نیستند، اما توانایی زیادی دارند. سینمای جهان هم به این سمت رفته است. به سینمای هالیوود نگاه کنید، چقدر تنوع بازیگر وجود دارد و مدام این بازیگران جدید هم درحال اضافه شدن هستند. به این دلیل که اولا هزینه‌ها را کمتر کنند و مساله بعدی این است که باعث پیشرفت‌شان هم می‌شود.

خودم از فضای تئاتری وارد سینما شدم. همین الان می‌توانم 10 نفر را نام ببرم که همه اینها می‌توانند وارد سینما بشوند و کارشان هم درجه‌یک است، اما این امکان برایشان وجود ندارد. امیدوارم این روند انتخاب بازیگران ادامه داشته باشد، چون بسیاری از بازیگران به‌دنبال این مساله هستند و سال‌ها است تلاش می‌کنند. من خودم 16 سال برای این اتفاق صبر کردم. خیلی کارها را رد کردم تا به یک فیلمنامه خوب برسم.

این نکته را هم بگویم، وضعیت مالی بازیگران تئاتر بسیار نابسامان است. اوضاع عجیب‌وغریبی است و مطمئنا همه هم این شانس را ندارند که برای بازی در سینما انتخاب شوند و اوضاع بد تئاتر آنها را ناامید می‌کند و به‌نظرم باید فکری برای این موضوع کرد. ‌ای‌کاش جریان سینمایی ایران می‌دانست که چقدر بازیگران خوب در تئاتر وجود دارند که می‌توانند در سینما بدرخشند.

به‌نظرتان چقدر فضای سینمای ایران نیازمند به‌کارگیری طیف بیشتری از بازیگران است؟

شما ببینید که در دنیا و در کمپانی‌های مختلف، که براساس اقتصاد سرمایه‌داری کار می‌کنند، همه‌شان به این سمت رفته‌اند که استعدادها را بشناسند و تعداد زیادی بازیگر پرورش بدهند و همین باعث می‌شود این کار یک طراوت و تازگی جدیدی به سینما بدهد. شما اگر بهترین بازیگر دنیا هم باشید، بعد از بازی کردن در 20 فیلم دیگر به یک تکرار می‌رسید. بازیگری همین است. شما نمی‌توانید تا ابد بازی جذاب داشته باشید. همین مساله باعث می‌شود بازیگران جوان‌تر انگیزه لازم را برای کار داشته باشند و خسته نشوند. به‌نظرم این خیلی مساله مهمی است. این‌همه جوان وجود دارند که انگیزه لازم را هم دارند. می‌توان پول و سرمایه برایشان جذب کرد، اما خیلی کم این اتفاق می‌افتد. تهیه‌کننده‌ها و کارگردانان برای این مساله باید کوتاه بیایند، چون شرایط الان، خیلی شرایط خاصی است. این اتفاق درنهایت به نفع پویایی سینما است. معتقدم اگر مدام چهره‌های جدید به سینما اضافه شوند، به بازیگران قبلی هم کمک می‌کند که این حالت رقابت را برای کارشان داشته باشند و همین باعث کیفیت روبه جلوی کار می‌شود.

برای اینکه به کاراکتر مسعود در فیلم «مصلحت» برسید منابع دیگری هم داشتید یا فقط به خواندن فلیمنامه اکتفا کردید؟

هرکسی برای رسیدن به شخصیت مطلوبش یک راهی دارد. من هم کلا این‌مدلی هستم که برای رسیدن به هر نقشی که بازی می‌کنم راهی جداگانه دارم و برای هر نقش یک راه ثابت را نمی‌روم، چون اعتقاد دارم باید راه‌های مختلف باشد. من در مصلحت خیلی زیاد فیلمنامه را خواندم؛ آنقدر این کار را انجام می‌دهم که حتی یک نقطه در آن جا نمی‌افتد. به‌نظرم اگر یک بازیگر، فیلمنامه را زیاد بخواند، می‌تواند به سوال‌ها و ایده‌هایی برسد که در روند کار کمک‌کننده است. همین بالا و پایین کردن‌های فیلمنامه خیلی موثر است.

فیلمنامه مصلحت برای من این را داشت که مثلا می‌دانستم در 10سکانس درموردم حرف زده می‌شود. همین به من کمک می‌کرد، چون بازیگری این نیست که من ببینم فقط این سکانس‌ها را دارم. غیر از این سکانس‌ها، سکانس‌های دیگری هم وجود دارد که درمورد این شخصیت حرف می‌زنند. خواندن زیاد فیلمنامه برای من کمک‌کننده است، که بتوانم نقشم را خوب دربیاورم. یک نکته دیگر این است که لزوما نباید تحلیل‌مان را از نقش بازی کنیم. من در این کار سعی کردم کمترین اکت را داشته باشم. به این دلیل که کاراکتر منفی بود و تلاشم این بود که این شخصیت منفی را بد بازی نکنم. بنا را بر این گذاشتم که این شخصیت در فلان موضوع این کار اشتباه را انجام داده است. ببینید، یک نکته مهم وجود دارد؛ سینما خیلی بی‌رحم است و اگر خوب نباشید، حذف می‌شوید. باید نقش‌تان را باور کنید، اگر این باور باشد همه اجزای بدن و انرژی‌ای که از شما ساطع می‌شود باعث می‌شود دیگران هم شما را باور کنند. خیلی دقت کردم که در کار به مسائل جزئی توجه کنم و همین باعث شده تا نقش‌هایم باورپذیر شوند.

نقشی که شما در این فیلم ایفا می‌کنید، شخصیتی است که متاثر از مسائل و اتفاقات سیاسی و اجتماعی دهه 50 و 60 است. فکر می‌کنید اگر بخواهیم بازآفرینی برای این شخصیت داشته باشیم، همین الان در ایران دهه 90 این شخصیت را می‌بینیم؟

تا دل‌تان بخواهد از این مدل شخصیتی که من بازی کردم وجود دارد. هر ارگانی بروید می‌بینید که این مدل از شخصیت مسعود هست و اتفاقا نکته اینجاست که وقتی این آدم را در یک موقعیت می‌بینی، نمی‌توانی حدس بزنی که این آدم بد است یا خوب؟ اگر من آدم بدی هستم که در صورت من این نوشته نشده است. او خودش هم باور ندارد. اینکه تو فراموش کنی بد هستی، خیلی مساله مهمی است. الان هم از این آدم‌ها وجود دارد. خیلی هم زیاد است و چون قابل شناسایی نیستند کار را سخت می‌کند.

اواخر دهه 50 و 60، اتفاقات زیادی در ایران افتاده است، به‌نظر شما چقدر این اتفاق‌ها مستعد پرورش قصه‌ها و درام‌هایی است که می‌تواند به فیلم تبدیل شود؟ چقدر بازیگران دوست دارند در این فیلم‌ها بازی کنند و این فیلم‌ها چقدر می‌تواند در بازخوانی شرایط امروزمان کمک کند؟

اگر برمبنای صداقت، این فیلم‌ها ساخته شود، استقبال هم از آن می‌شود. معتقدم ما با حذف بخشی از تاریخ نمی‌توانیم کار را پیش ببریم. تاریخ وجود داشته است و ما حاصل آن هستیم، اما نمی‌توانیم حذفش کنیم. آن دهه بسیار دهه پرآشوبی بوده است. عقاید مختلف و گروه‌های مختلفی وجود داشته‌اند، اما اگر می‌خواهیم کار کنیم، باید حقیقت آن دوره تا جایی که می‌شود گفته شود. آن دهه خیلی پتانسیل دارد و پر از درام و قصه جذاب است. فکر می‌کنم بازیگران هم از این مساله استقبال می‌کنند. البته گاهی قضیه سیاسی می‌شود. مثلا در مصلحت برای من این وجود داشت که قضیه را سیاسی نکنم و این کار را به‌عهده مخاطب بگذارم. چرا ما هنر را مسدود کنیم. اگر شما همه‌چیز را شفاف نشان دهید، خیلی می‌تواند در مخاطب تاثیر بگذارد.

سینمای سیاسی و ایدئولوژیک در همه دنیا وجود دارد. مخصوصا در هالیوود که هزینه‌های زیادی هم برای این مساله انجام می‌دهند. برای اینکه ایدئولوژی خودشان را به جهان نشان بدهند تا بگویند ما خوب هستیم، هزینه‌های زیادی می‌کنند. این کاری است که سینما انجام می‌دهد، اما به‌نظرم هیچ‌چیزی جای صداقت را نمی‌گیرد؛ ما باید با مخاطب‌مان صادق باشیم.

* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار