به گزارش «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده بودند و سپس بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
برای پیبردن به نظرات، آرا و اندیشههای ابنسینا در پزشکی، مطالعه کتابهای پزشکی او لازم است. حدود هزارسال پیش، ابنسینا از بیماری سل و سه مرحله این بیماری در بدن آدمی بحث کرده و برای درمان آن، دارویی را که تا چندی پیش متداول بوده، توصیه کرده است. میتوان بهجرأت ادعا کرد که این نظریه با دانستههای امروزی کمتر اختلاف اساسیای دارد.1
در عصبشناسی، او نخستین کسی بود که توانست فلج عضلات صورت را از روی علت موضعی و مرکزی جداگانه بیان کند2 که با پزشکی امروز نیز تطبیق دارد. وی نخستینبار از بیماری تورم پرده مغز و نخاع توصیف دقیقی ارائه داده و این بیماری را از دیگر بیماریهای هذیانآور جدا کرده است.3 ابنسینا نخستین کسی است که سرطان معده را تعریف میکند و نظریات او درباره درمان تومورهای بدخیم سرطانی پس از هزارسال هنوز پایدار است. همچنین نخستین دانشمندی است که درباره قابلیت التهاب و تورم اعضای سخت در بدن مانند استخوانها سخن گفته و با پزشکان یونانی و مسلمان پیش از خود مخالفت کرده است.4
شیخالرئیس فقط درمانکننده بیماریهای جسمی و روانی نبود، بلکه به سبب شَمّ علمی وسیع و حذاقت عمیق، از راه تجربه روانی نیز به اسرار درونی و عوارض روحی که سبب بیماریهای جسمی میشود، پی میبُرد و آن را بهخوبی شرح میداد. امروزه در جهان، «پزشکی روان-تنی» درباره علل بدنی–جسمانی ظرفیت سرخوشی و افسردگی در اشخاص بحث میکند که اهمیت شایانتوجهی در درمان بیماریهای گوناگون دارد و راهکارهایی را پیشنهاد میکند که به یاری آنها بتوان این ظرفیتها را تعادل بخشید. این موضوع فصل بسیار ارزشمندی از کتابهای ابنسینا را تشکیل میدهد.5
شیخالرئیس ابنسینا در پزشکی شرق و غرب عالم تاثیری شگرف داشته است. در جهان اسلام روح علمی او بر فعالیت عقلانی همه زمانهای پس از او مسلط شد و فلسفه و پزشکی وی تا قرنها تاثیر چشمگیری داشت. وی با تالیف کتاب قانون و نظم چند ارجوزه طبی و تصنیف چندین رساله در مسائل عمومی طب یا هریک از مسائل گوناگون و قابل بحث آن، درحقیقت یک رشته کتابها و متون درسی برای طالبان این فن ترتیب داد و این دانش را نیز همچون حکمت، به خود منحصر کرد.6 از نظر شیخالرئیس ابنسینا، پزشکی میتواند در حرفه خود، دانسته و منطقی بیندیشد که بیماریشناسی بداند. یکی از اصول مهم کتاب قانون او، علم شناسایی علائم بیماریها است. انسان یک مجموعه یکپارچه است و هر شخصی طبیعت ویژه خویش را دارد. بنابراین هر بیماری باید برمبنای طبیعت، ترکیب بدنی و قدرت و امکانات فرد، تاثیرات محیطی و کوشش طبیعت برای حفظ اعمال حیات او تشخیص داده شود. از آنجا که هدف دانش پزشکی حفظ تندرستی و بازگرداندن آن به هنگام بیماری است، بنابراین شناخت دقیق هر بیماری و علل پیدایش آن بر پزشک لازم است تا بتواند عوارضی را که بهطور آشکار در حالات متعدد روی میدهد، بهخوبی بشناسد و ازطریق رویدادها و ویژگیهای ذاتی (علائم و نشانهها) آن را کشف کند و اقدامات لازم را برای پیشگیری، تشخیص و درمان بهموقع انجام دهد. این اقدامات عبارتند از: علتشناسی، درمان و پاکسازی و روشهای جراحی.7
پینوشت:
1- نجمآبادی، محمود (1370). تاریخ طب در ایران، تهران، دانشگاه تهران، ج 2، ص 593.
2- صالح، جهانشاه (1333). «رابطه قانون با نظریات جدید پزشکی»، یغما، ش 70، صص 70 – 67.
3- صالح، همانجا.
4- افخم بطحائی، مریم (1390). «دستاوردهای پزشکی ابنسینا»، دایرهالمعارف پزشکی اسلام و ایران، زیرنظر علیاکبر ولایتی، تهران، فرهنگستان علوم پزشکی، ص 324.
5- افخم بطحائی، همان، ص 324.
6- صفا، ذبیحالله (1384). جشننامه ابنسینا، مجلد اول: سرگذشت و تألیفات و اشعار و آراء ابنسینا، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ دوم، ص 153.
7- ابنسینا، حسین بنعبدالله (1408ق). القانون فیالطب، تصحیح ادوارد قش، بیروت، موسسه عزالدین للطباعه و النشر، ج 1، ص 6.