تاریخ : Sat 23 Jan 2021 - 09:50
کد خبر : 50705
سرویس خبری : دانشگاه

مراتب علم و فضل ابن‌سینا – 6

تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته-بخش 26)

مراتب علم و فضل ابن‌سینا – 6

در زمانی که ابن‌سینا وزارت شمس‌الدوله را برعهده گرفته بود، تالیف کتاب شِفاء را آغاز کرد. روزها به امور وزارت شمس‌الدوله دیلمی می‌رسید و شب‌ها ضمن مطالعه، به طلاب جوان شفاء و القانون فی‌الطب درس می‌داد.

به گزارش «فرهیختگان»، روزنامه «فرهیختگان»‌ پیش از این، در ستونی تحت‌عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده‌ و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

در زمانی که ابن‌سینا وزارت شمس‌الدوله را برعهده گرفته بود، تالیف کتاب شِفاء را آغاز کرد. روزها به امور وزارت شمس‌الدوله دیلمی می‌رسید و شب‌ها ضمن مطالعه، به طلاب جوان شفاء و القانون فی‌الطب درس می‌داد. علی بن زید بیهقی در تتمۀ صِوان‌الحِکمه می‌نویسد: «طالبان علمْ هر شب در خانۀ شیخ [= ابن‌سینا] گرد می‌آمدند. نوبتی ابوعبید کتاب شفاء را می‌خواند و نوبتی معصومی قانون و نوبتی دیگر، ابن‌زیله اشارات و نوبتی، بهمنیار کتاب الحاصل و المحصول را قرائت می‌کرد.» شیرینیِ شهد این روزگارِ خوش هم بر کام شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا ماندگار نشد و شمس‌الدوله در یک سفر جنگی، دوباره به قولنج گرفتار شد و تا او را به شیخ‌الرئیس که در همان بود، برسانند، در راه، جان داد. سپاهیان، برای جلوگیری از اغتشاش، بی‌درنگ با پسر او، سماء‌الدوله (حکومت: 414‌–‌412ق)، بیعت کردند و بر گِردِ شیخ‌الرئیس حلقه زدند که بار دیگر، وزارت امیر آل‌بویه را بپذیرد. اما شیخ که از درگذشت دوست خویش اندوهگین بود و شاید خود را به‌سبب همراهی نکردن شمس‌الدوله که از بیماری مزمن قولنج رنج می‌برد و نبودن بر بالین وی در هنگام عود بیماری، شماتت می‌کرد، این منصب را نپذیرفت.ابن‌سینا برای خروج از همدان، مکاتبه با علاء‌الدوله کاکویه، فرمانروای اصفهان، را آغاز کرد.1 چون بیم داشت که مکاتبات وی با امیر کاکویه که دشمن امرای همدان محسوب می‌شد، افشا شود، در این مدت، در خانه مردی به نام ابوغالب عطار پنهان شد. در این هنگام که شیخ‌الرئیس از امور دیوانی و دولتی فارغ بود، جوزجانی از او، اتمام کتاب شفاء را خواست. شیخ کاغذ و دوات خواست و دو روز، بی‌آنکه کتابی بخواهد یا به منبع اصلی مراجعه کند، «از حفظ»، رئوس مطالب را نوشت. آنگاه این رئوس مطالب را در برابر خود نهاد و باز کاغذ برداشت و شرح هریک از این رئوس را نوشت؛ به‌طوری‌که روزی پنجاه ورق می‌نوشت تا آنکه جمیعِ طبیعیات و الهیات را جز دو کتاب حیوان و نبات به نگارش درآورد. پس از اتمام کار این بخش‌ها از کتاب شفاء، بی‌درنگ مشغول نگارش بخش منطق این کتاب کرد.2 اما مکاتبات پنهانی ابن‌سینا با علاء‌الدوله کاکویه مخفی نماند و فاش شد. افشای این راز موجب شد سربازان را به جست‌وجوی شیخ‌الرئیس گسیل کنند. کسی به طمع انعام، محل اختفای شیخ را نشان داد. ابن‌سینا را بازداشت کردند و در قلعه‌ای به موسوم به فردجان، در 15 فرسنگی همدان، محبوس کردند. مدت حبس شیخ چهارماه طول کشید تا آنکه علاء‌الدوله کاکویه برای نجات شیخ‌الرئیس به همدان حمله کرد ولی چون شیخ را نیافت به اصفهان بازگشت. ابن‌سینا بعدها، به طریقی که شرح آن از حوصله این بحث خارج است، به همراه شاگرد و یار شفیقش، جوزجانی، برادر خود و دو غلام با لباس مبدل و در جامه صوفیان، همدان را به قصد اصفهان ترک کرد.3 چون به طیرانِ اصفهان رسید، دوستان او و کارگزارانِ علاء‌الدوله به استقبالش بیرون آمدند و جامه و مرکب‌های خاص برای او و همراهانش آوردند. ابن‌سینا در مجلس علاء‌الدوله با اکرام و اعزاز تمام پذیرفته شد و امیر فرمان داد تا شب‌های جمعه با حضور خودِ او، برای شیخ مجلس مناظره علمی ترتیب دهند و علما از طبقات مختلف در آن گِرد آیند. در این هنگام، ابن‌سینا زندگی آرامی داشت، به گونه‌ای که توانست بخش عمده‌ای از آثار خود را به پایان رساند و به همراه علاء‌الدوله کاکویه در مجالس گوناگون علمی شرکت کند. شیخ در اصفهان، به تمام کردن کتاب شفا پرداخت. نخست، بخش‌های منطق و مَجَسطیِ کتاب شفاء را که ناتمام مانده بود تمام کرد. آنگاه، سه کتاب ریاضیِ اُقلیدوس و اَرِثماطیقی (Arethmatics = علم حساب) تالیف ارسطو و رساله موسیقیِ همو را تلخیص کرد و در هریک از این کتاب‌های ریاضی مسائلی را که لازم می‌دانست، افزود. بر مجسطی، 10 شکل در اختلاف منظر افزود و در علم هیئت، مطالبی نوشت که پیش از او، سابقه نداشت. در کتاب اقلیدس، شبهه‌هایی کرد و در اثماطیقی، خاصیت‌هایی آورد و در موسیقی به مسائلی پی برد که پیشینیان از دریافت آنها غفلت کرده بودند. دو کتاب حیوان و نبات شفا را نیز در سالی که علاء‌الدوله به شهر «شاپورخواست» می‌رفت، پایان برد و در همین سفر، کتاب نجات را تالیف کرد. اما مهم‌تر از همه اینکه ابن‌سینا در اصفهان، کتاب دانشنامه علائی را به نام علاء‌الدوله کاکویه به زبان فارسی نوشت و این کتاب تنها کتابی به زبان فارسی است که از وی بازمانده است.4
 
پی نوشت ها:

1. جوزجانی، عبدالواحد بن‌محمد (1974). سیرهًْ الشیخ‌الرئیس، به کوشش ویلیام ای. گُلمان، بی‌جا، بی‌نا، (صص 58‌–‌56؛
نیز  بیهقی، 1351ق، ص 50؛ صفا، ذبیح‌الله (1384). جشن‌نامه ابن‌سینا، مجلد اول: سرگذشت و تالیفات و اشعار و آرای ابن‌سینا، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ دوم، ص 30؛ سید عرب، همان‌جا.
2. صفا، همان‌جا.
3. جوزجانی، عبدالواحد بن محمد (1974). سیرهًْ الشیخ‌الرئیس، به کوشش ویلیام ای. گُلمان، بی‌جا، بی‌نا، ص 62‌–‌60.
4. صفا، ذبیح‌الله (1384). جشن‌نامۀ ابن‌سینا، مجلد اول: سرگذشت و تألیفات و اشعار و آرای ابن‌سینا، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ دوم، صص 33‌–‌32.