تاریخ : Wed 20 Jan 2021 - 09:20
کد خبر : 50615
سرویس خبری : نقد روز

دخالت دولت در بورس قطعی و همزاد اقتصاد ایران است

شاه‌و‌یسی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

دخالت دولت در بورس قطعی و همزاد اقتصاد ایران است

استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفت: متاسفانه یا خوشبختانه به جهت ساختاری و رقابت‌پذیری بازار، مداخلات مختلفی از سوی دولت وجود دارد که یک مورد آن در سیاستگذاری و دیگری در سطح راهکارهاست.

تا زمانی که اقتصاد ایران آلوده و در دست دولت است درگیر چنین چالش‌هایی خواهیم بود

  به گزارش «فرهیختگان»، ساسان شاه‌و‌یسی، کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» با اشاره به روند بورس در کشورمان به تحلیل وضعیت سرمایه‌گذاری در بورس و نگاه مجلس و دولت به آن پرداخت که در ادامه مشروح این گفت‌وگو آمده است.

برخی معتقدند دولت عامدانه سود نرخ بورس را تغییر می‌دهد و از این رو خواستار برخورد قضایی با این مساله هستند، تحلیل شما از این موضوع و تحقیق و تفحص از بورس چیست؟

مسلما دخالت در بورس وجود دارد و این چیزی است که از آن به‌عنوان مداخله در اقتصاد یاد می‌شود و همزاد اقتصاد ایران است. البته متاسفانه یا خوشبختانه به جهت ساختاری و رقابت‌پذیری بازار، مداخلات مختلفی از سوی دولت وجود دارد که یک مورد آن در سیاستگذاری و دیگری در سطح راهکارهاست؛ در سطح راهکار می‌بینید سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی مبتنی‌بر حمایت‌گرایی است ولی اثرگذاری آن در 5 سال گذشته توسط دولت مشاهده نمی‌شود، لذا مداخله دولت در سیاست‌های کلی قطعی است.از سوی دیگر دولت براساس برنامه و تکالیف قانونی یک‌سری مسئولیت‌ها را برعهده می‌گیرد و این امر سطح مداخلات را افزایش داده و منجر به تحقق اهداف ملی و اهداف برنامه‌ای نمی‌شود.

مشخصا در بحث بورس به یاد دارم در اردیبهشت‌ماه وقتی اتفاقاتی افتاد بنده گفتم بپرسید دلیل خروج دوباره چیست؟ چراکه یک بار شاپور محمدی، رئیس سازمان بورس استعفا کرده بود آن هم در شرایطی که اقتصاد بورس خوش آب‌ورنگ و ساختارش کیفی‌تر بود.

سوال ما این بود چرا باید یک فرد متخصص که سه سال سختی این بازار را تحمل کرده حالا که موقع برداشت محصول است، باید برای بار دوم استعفا بدهد و از عرصه قدرت خارج شود؟

این سوالات در کنار ابهامات وجود دارد چراکه دژپسند در بسته شدن نوسان بین 3 تا 5 درصد بلافاصله مداخله کرده و مصوبه شورای عالی بورس را ملغی و وتو کردند و درواقع اجازه نوسان و جهش در بازار را دادند.

 بازار سرمایه دماسنجی از اقتصاد است

بازار سرمایه دماسنجی از اقتصاد است اما وقتی نگاه می‌کنید متوجه می‌شوید که یکباره نظامات و چارچوب‌های ساختاری آن دچار از دست‌رفتگی شده است درحالی که ما در هیچ دوره‌ای نرخ موثر یا نرخ بهره را بیش از یک بار در یک سال تغییر نداده بودیم.

بنابراین مداخلات دولت به جهت تحقق اهداف مالی بودجه وقتی کسری مزمن بودجه را پیش‌بینی نکرده یا به عبارت دیگر رندانه پیش‌بینی شده وارد بودجه شده بود، آن را تحت اقتصاد اثر می‌دهیم و اسم این را مداخله دولت می‌گذاریم.

نقش تدوین بودجه به صورت غیرواقعی چه تبعاتی در این زمینه دارد؟

وقتی دولت بودجه‌ای را غیرواقعی بسته و با کسری بودجه تنظیم می‌کند یا بودجه‌ای را با استقراض بالا می‌بندد، یعنی قرار است در یک جایی دست خود را درگیر سایر نهادها و ذی‌نفعان و بازیگران اقتصاد کند.
 متاسفانه تا یک دوره‌ای دست خود را در جیب سرمایه‌داران می‌کرد که سرمایه‌داران آن را پس زدند و در یک دوره دیگر دست خود را در جیب شرکت‌های دولتی کرد که شرکت‌های دولتی امروز آن را پس زدند اما نهایتا سبب شده‌ هزینه‌های این چالشی که بین بازیگران اصلی بازار سرمایه اتفاق افتاده را عده‌ای از افراد حقیقی بپردازند.

شاید دولت در این امر دلیل داشته باشد و احتمالا دلیل اقتصادی دارد و احتمالا هم مدعی هستند چراکه به‌خاطر جبران بودجه دست به این اقدام زده اما به تعبیر من این مداخلات یکی پس از دیگری هزینه بزرگی را به اقتصاد تحمیل کرده است.

  ممانعت مجلس از استیضاح وزیر اقتصاد برای جلوگیری از تشتت آرا و ناهماهنگی بیشتر است

درحال حاضر یکی از نمایندگان که طراح استیضاح دژپسند، وزیر اقتصاد است ولی هیات‌رئیسه این را به مصلحت نمی‌داند لذا این به مصلحت نبودن‌ها ناشی از مداخلات دولت است که مجلس سعی می‌کند در این ماه‌های پایانی سال و در عین حال 6 ماهه پایانی دولت مستقر، کدخدامنشانه مشکلات را حل کند که منجر به تشتت آرا و ناهماهنگی بیشتر نشود.
البته نباید فراموش کنیم ناهماهنگی بین‌بخشی، فرابخشی، مداخلات معاونت اقتصادی رئیس‌جمهور در عملکرد تیم اقتصادی مثل وزارت اقتصاد، وزارت صنعت، بانک مرکزی و نهایتا مداخلات کارگروه اقتصادی ستاد ملی کرونا و معاونت اقتصادی شورای هماهنگی سران سه قوه همه مداخلاتی از جنس مداخلات دولت است.

در صحبت‌های خود نحوه دخالت دولت را تشریح کردید، پیشنهادی که مطرح می‌شود این است که سازمان بورس مستقل شود تا دولت نتواند هر طور که خواست رفتار اقتصادی و سیاسی با آن داشته باشد. پیشنهاد و تحلیل شما در این زمینه چیست؟

اگر ما به این دلیل بانک مرکزی، سازمان خصوصی‌سازی، سازمان عمران سواحل مکران و... را مستقل کنیم باید چند جا را به این شکل خصوصی یا غیردولتی کنیم؟

اگر می‌خواهیم این کار را بکنیم به نظر می‌رسد باید در اجرای سیاست‌های اصل 44 که 15 سال پیش اتفاق افتاد و قلمروی دولت را مورد تحدید قرار داد، تجدیدنظر شود.

 تا زمانی که اقتصاد ایران آلوده و در دست دولت است ما این چالش‌ها را داریم

تا زمانی که اقتصاد ایران اقتصاد آلوده و در دست دولت است ما این چالش را داریم. اما مهم‌ترین مولفه‌ای که اجرای سیاست‌های اصل 44 و اقتصاد مقاومتی داشت این بود که نفتی و دولتی نباشیم، اما آیا دولت کوتاه آمده است؟

بنابراین اکثر تصمیمات هم به خاطر اهداف سیاسی است چون در این اهداف مسائل اقتصادی و معیشتی نیست بلکه یک روز به خاطر رای و یک روز ناشی از مداخلات سیاسی دولت است که می‌گوید همه تولید ملی را تعطیل می‌کنیم تا ببینیم بایدن از آن سوی عالم چراغ سبز نشان می‌دهد یا خیر. لذا تا زمانی که مداخله دولت وجود داشته باشد حتی اگر بورس و بانک مرکزی را هم مستقل کنیم، تاثیری ندارد.

در زمانی که معارفه ‌‌قالیباف اصل برای بورس برگزار شد، ایشان سرمایه‌گذار امید، یکی از شرکت‌های موثر و سرمایه‌گذار در بازار بورس بودند که به درخواست هیات‌مدیره، مدیر شدند. درواقع به یکباره بزرگ‌ترین کارگزار بورسی کشور برداشته شد و نتیجه این می‌شود که وقتی استیضاح وزیر رقم می‌خورد، ایشان استعفا می‌دهد. چون کسی را از گردنه بازار آورده و در جایگاه نهادهای نظارتی قرار دادیم.