به گزارش «فرهیختگان»، «براساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، درحال حاضر کیفیت هوای پایتخت با شاخص میانگین ۱۶۸ در شرایط ناسالم برای همه افراد است. همچنین کیفیت هوا در تمامی مناطق تهران در وضعیت قرمز گزارش شده است.» مدیریت باد و بارانی اینطوری هم میشود. برق قطع میشود، ریههای مردم بهعنوان مخازن ذخیرهسازی مازوت استفاده و کلی اتفاق بد و ناگوار دیگر هم پشتسر هم در همین روزهای کرونایی میافتد.
اگر همان روزهایی که مدیران شهری، مسئولان سازمان حفاظت از محیطزیست و خیلی دیگر از نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز، تنها راهکارشان برای مقابله با آلودگی هوای پایتخت دست به دعا برداشتن و انتظار برای وزش باد و بارش باران بود، یک قوه عاقلهای پیدا میشد و راهکار عقلایی برای این وضعیت میاندیشید الان وضعیت شهر، اینچنین نبود. اگر مدیریت شهری بهجای تغییر نام خیابانها و پارکها و ارائه شعارهای دستنیافتنی و تغییر پیاپی شهردار و... ناوگان حملونقل عمومی را توسعه میداد و از حالت دیزلی خارج میکرد و خیلی اتفاقات دیگر، اگر پلیس در اوج آلودگیها تصمیم به ترخیص موتورسیکلتهای توقیفی و رسوبی نمیگرفت و بهجای آن با وسایل نقلیهای که در آلودگی هوا نقش زیادی دارند برخورد میکرد، اگر سازمان حفاظت از محیطزیست بهجای دل سپردن به باد و باران نظارتها را جدیتر میگرفت و زودتر خطر مازوت را گوشزد میکرد و... امروز ماجرای آلودگی هوا و به خطر افتادن جان مردم بهخاطر همین آلودگیها، بالاتر از نگرانیهای ناشی از کرونا و... قرار نمیگرفت. اما از اینها که بگذریم، این روزها ماجرا عجیب و غریبتر شده، به مرحلهای رسیدیم که باید بین داشتههایمان انتخاب کنیم. نه خودمان، بلکه مسئولان! مثلا بین اینکه برق داشته باشیم یا در آلودگی هوا نفس بکشیم، برق داشته باشیم یا گاز بیشتری مصرف بکنیم، آلودگی هوا نداشته باشیم یا از گاز بیشتری استفاده بکنیم، در اتاق خواب خانه چه لباسی بپوشیم و در پذیرایی چه چیزی و... همه ماحصل شاهکارهای مدیریتی مسئولانی است که سالهاست ماجرای آلودگی هوا را به باد و باران گره زدند و حالا هم مصرف انرژی در کشور تحتالشعاع همین مساله قرار گرفته و این شرایط تراژیک را به وجود آورده است!
انکار مازوتسوزی تو روز روشن
پیرو آنچه بالاتر گفته شد، بد نیست مروری به برخی اظهارات و مواضع داشته باشیم و بعد از آن هم یک اطلاع و پیشبینی از وضعیت آبوهوایی آینده کشور، یعنی همان وضعیتی که مدیران چشمانتظارش هستند! بعد از تشدید آلودگی هوا در تهران و برخی دیگر از کلانشهرهای کشور، یک سناریو و اطلاع جدید نسبت به آنچه از گذشته تاکنون بهعنوان عوامل آلودگی هوا بیان میشد، اعلام شد و آن هم چیزی نبود جز سوختن مازوت! بعد از این موضوع، مسئولان مختلف نسبت به مساله واکنش نشان دادند و عدهای آن را تایید و عدهای دیگر هم طبق روال همیشه تکذیب کردند. برای مثال محمد رستگاری، معاون نظارت و پایش محیطزیست تهران در ارتباط با سوزاندن مازوت در نیروگاههای تهران گفت: «ما صنایع و نیروگاههای بزرگ تهران را بهصورت روزانه کنترل و بررسی میکنیم که چه سوختی مصرف میکنند. نیروگاه طرشت و بعثت در تهران بههیچوجه از مازوت استفاده نمیکنند.» منتها کمی بعدتر، ایرنا در گزارشی نوشت: «پر بودن مخازن و استفاده از سوخت مایع و بهویژه مازوت در نیروگاهها بهعنوان متهم اصلی آلودگی هوا در تهران معرفی میشود، اما سخنگوی شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی دراینباره میگوید علت استفاده از این سوخت، نه پر بودن مخازن مازوت، بلکه کمبود گاز و جلوگیری از خاموشی است.» و این یعنی مساله مازوت، جدی است. این ماجرا نهتنها شهروندان تهرانی را با یک عامل جدید آلودگی آشنا کرد، بلکه بهخوبی نشان داد که مسئولان کشور هنوز از سرمنشأ آلودگی هوای پایتخت اطلاع دقیقی ندارند و همین هم توجیه میکند که خیلی نباید از اینها انتظار اقدام و کار موثر داشته باشیم.
یا برق یا سلامتی!
کلاف ماجرای آلودگی هوای پایتخت، با مساله خاموشیهای وقت و بیوقت پیچیدهتر شد. البته همانطور که گفتیم این ماجرا محدود به تهران نماند و در کلانشهرهای دیگر هم فرمول نگرانسازی شهروندان، چنین چیزی است. روز گذشته شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ در پی قطعیهای مکرر برق در پایتخت اطلاعیهای را صادر کرد و در آن نوشت: «همانطور که مستحضر هستید به علت مصرف بیش از حد گاز در هفتههای اخیر و به این دلیل که سوخت بسیاری از نیروگاههای کشور گاز شهری بوده، متاسفانه به علت عدم مصرف بهینه انرژی، این موضوع منجر به محدودیت تامین سوخت نیروگاههای کشور و کمبود برق شده است. در همین راستا با توجه به محدودیتهای ایجادشده درخصوص سوخت نیروگاههای برق کشور، متاسفانه تولید برق در برخی نیروگاههای کشور متوقف و از مدار خارج شده است که این موضوع باعث به وجود آمدن برخی قطعیهای برق بهصورت پراکنده در سطح شهر پایتخت شده است.» اما این همه ماجرا نیست و پای مازوت در مساله قطعی برق هم همانطور که گفتیم وسط است.
عیسی کلانتری، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست گفت: «با سرد شدن هوا مصرف گاز میان خانوادهها افزایش یافته که این مساله موجبشده گاز مورد نیاز صنایع و نیروگاهها بهعنوان سوخت کم شود.» ازسوی دیگر صنایع و نیروگاهها هم که نمیتوانند بدون سوخت بمانند چون باید برق مورد نیاز کشور تولید شود، بنابراین ناچارند از مازوت بهعنوان سوخت استفاده کنند در غیر این صورت مجبوریم قطعی برق را تحمل کنیم. ملت یا باید نبود برق را بپذیرند یا اینکه ناچاریم برای مدت کوتاهی مازوت سوخته شود، وزیر نفت هم اعلام کرد به علت مصرف زیاد گاز توسط خانوادهها کمبود گاز وجود دارد بنابراین یا باید برق تولید نشود یا اگر بخواهید تولید شود بخشی باید با مازوت باشد. حالا از همه اینها جالبتر، واکنش سخنگوی شرکت ملی گاز ایران است که روز گذشته گفت: «قطع برق بهدلیل کمبود یا قطعی گاز صحت ندارد. مسئول گازرسانی ما نیز این موضوع را اطلاعرسانی کرده که قطعی گاز نیروگاههای برق، ناشی از مسائل دیگری است و ارتباطی با شرکت گاز ندارد، شرکت ملی گاز ایران یک تعهدی دارد که طبق تعهدش درحال انجام گازرسانی است. این گازرسانی نسبت به سال گذشته بیشتر شده و کمتر نشده است.» میبینید در چه دور باطلی گرفتار شدهایم؟ احتمالا باید دنبال نشتی برق بگردیم!
تهران را تعطیل نمیکنید؟
خب مشخص شد که دوگانه سلامت–اقتصاد که در ایام کرونا و در جریان اعمال محدودیتها خیلی بر سر زبانها افتاده بود، تسری پیدا کرده و به دوگانه یا برق یا سلامت رسیده است. اما سوای این، راهکار دیگری برای کاهش آلودگی هوا نبود؟ حتما بود. کاهش ترددها در شهر، افزایش میزان دورکاریها و اعمال محدودیتهای بیشتر، نوسازی حداقلی در ناوگان حملونقل عمومی و خیلی دیگر از این موارد میتوانست و میتواند تا حدودی آلودگی هوای پایتخت را کاهش دهد منتها اینجا هم با بعضی اظهارنظرهایی ازسوی مسئولان مواجهیم که گویا مساله ما خلوتی خیابانهاست! برای مثال چند وقت پیش عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور درخصوص پیشنهاد تعطیلی دوروزه پایتخت بهدلیل آلودگی هوا گفت: «تهران الان هم تقریبا تعطیل است. کارکنان با یکسوم توان در ادارات حضور دارند. هیچ تصمیمی برای تعطیلی اتخاذ نشده و باید با کمترین هزینه شرایط را مدیریت کنیم. معلوم نیست آلودگی هوا چقدر ادامه خواهد داشت. تصمیمگیری در این خصوص برعهده کارگروه هوای پاک و استانداری است.» خب اول اینکه فرق مسئولان با مردم دیگر چیست وقتی آنها هم نمیدانند این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت. بعد از آن مگر تعطیلی تهران فقط بهمنظور کاهش آلودگی یا کاهش رفتوآمدهاست؟ چرا به این فکر نمیکنیم که تعطیلی تهران و در خانه ماندن مردم میتواند به سلامتی آنها کمک بیشتری کند تا اینکه مدام در خیابانهای آلوده شهر تردد کنند و ریههایشان مثل نیروگاهها، مازوت بسوزانند؟ واقعا این مدل حکمرانی نوبر تمام انواع و اقسام مدلهایی است که تا بهامروز دیده و تجربه کردهایم. یکجایی میخواندم که حناچی، شهردار تهران قصد انتقال تجربیات ایران در مدیریت آلودگی هوای پایتخت را به کشور دیگری داشت! بهترین تجربه، میتواند این باشد که هر کاری را که ما انجام دادهایم آنها نکنند!
بارشهای زمستانی، بهشدت زیر حالت نرمال!
در ادامه گفتوگویی با احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در رابطه با وضعیت آبوهوای کشور در روزهای آینده انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «از دید بلندمدت بارندگیها برای پنج یا هفت هفته آینده حداقل تا پایان بهمنماه، بارشها ضعیفتر از آن چیزی است که بهطور نرمال و معمول هر سال وجود دارد. بارش امسال از بارش بلندمدت و متوسط خیلی کمتر است بهخصوص در جنوب کشور و جنوبشرق کشور! براساس آخرین محاسباتی که مرکز ملی اقلیم و خشکسالی انجام داده است تا ساعت 10صبح روز گذشته بارش در کل کشور علیرغم بارشهای خوبی که در اوایل آذرماه در خوزستان داشتیم، 15درصد از حالت نرمال بلندمدت کمتر است. تا آبانماه ریزشها استاندارد بود و در آذرماه بهدلیل یکی، دو سامانهای که آمد بارندگی شدیدی ایجاد کرد و درصد افزایش یافت و برخی جاها همانند خوزستان بالاتر از نرمال بود. دوباره با دورهای که با کمبارشی مواجه شدیم کل کشور حدود 15درصد زیر حالت نرمال است. متاسفانه برای 6-5 هفته آینده زیر نرمال بودن بهخصوص نیمهجنوبی و مخصوصا جنوبشرق کشور ادامه مییابد. تقریبا این آخر هفته، جمعه و شنبه موجی گذرا داریم که محدود به شمالغرب و تا حدی غرب کشور است. مرکز و جنوب، جنوبشرق اثری ندارد. هفته بعد هم موج دیگری وارد میشود ولی بهنظر میرسد این موجها مسیرهای شمالیتر را طی میکند. از طرفی در شاخصهای بزرگ مقیاس که بهنوعی بیانگر تخلیه رطوبتی مناسب برای این سامانهها هستند، وضعیت خیلی مناسب نیست. عمده منبع رطوبت این سامانههای بارشی از روی اقیانوس هند، دریایسرخ و غیره است. جریان جنوبی وارد سامانههایی که از غرب میآید میشود و رطوبت را میآورد و در اثر برخورد با همین کوهستانهای البرز و زاگرس بارندگی داریم. متاسفانه این شاخصها بهنحوی است که امسال رطوبت کافی منتقل نمیشود. بنابراین چشمانداز فصل زمستان این است که بارشها بهشدت زیر حالت نرمال است. مدلهای عددی که تا اواخر فوریه و حتی مارس را نشان میدهد، مشخص است تا اوایل فروردین بارشها کمتر از نرمال است. الان سیستانوبلوچستان حدود 80درصد زیر نرمال بارندگی دارد یا استان کرمان 40درصد زیر نرمال است. هرمزگان همینطور است. شمالشرق کشور بهشدت زیر نرمال است. خراسانرضوی، خراسانشمالی و گلستان 40-30درصد زیر نرمال است. پیشبینی بر این است که بارندگیهایی که پیشرو داریم آنچنان قوی نیستند که بتوانند قابل ملاحظه در کل کشور باشند. فقط محدوده شمالغرب و تا حدی شمال را دربرمیگیرد. اگر دو هفته را در نظر بگیرم بیشتر بارشها محدود به شمالغرب و شمال کشور میشود. بهنسبت میانگین بلندمدت هم خیلی ضعیفتر است.»
هفته بعد آلودگی کمتر خواهد شد
وظیفه ادامه داد: «درمورد آلودگی هم امیدواریم جمعه و شنبه آلودگی کاهش یابد و هفته بعد هم آلودگیها در سطح این هفته نخواهد بود، بهشدت کمتر میشود. ساختار جو بهطوری است که تا بالای جو باد خیلی آرام است بنابراین انتقال تکانه یا نیرو از ترازهای بالا به پایین خیلی کم است و درنتیجه جابهجایی نداریم. باد در سطح زمین هم بسیار ضعیف است و اندک گردشی که وجود دارد اثر کوه و دشت است که بهصورت محلی میبینیم. هفته بعد در ترازهای بالا با جریانی که عبور میکند سرعت باد افزایش مییابد و این امر سبب میشود در سطح زمین هم سرعت باد بیش از این باشد که این هفته داشتیم. بنابراین تا حدی آلودگی کمتر میشود. نمیگویم هوای صاف داریم ولی شدت آلایندگی بهطور قابل ملاحظه نسبت به این هفته کاهش مییابد.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی،دبیرگروه جامعه