تاریخ : Mon 04 Jan 2021 - 10:36
کد خبر : 50009
سرویس خبری : نقد روز

مدیریت نفس‌گیر با مازوت اضافه

ابوالقاسم رحمانی:

مدیریت نفس‌گیر با مازوت اضافه

فرق بین من و شما با کلانتری، زنگنه، رحمانی‌فضلی، اردکانیان، هاشمی و... در چیست؟ نه‌تنها در تشخیص دچار مشکل و البته سیاسی‌کاری هستیم، در اقدام هم متاسفانه همین مساله را داریم و نهایتا می‌رسیم سر همان پله اول.

 به گزارش «فرهیختگان»، ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: کرونا کم بود، ترس از ابتلا و مرگ ناشی از کرونا کم بود، مشکلات معیشتی و فشارهای روانی و هزار و یک جور مشغله و دردسر کم بود، ترس از زلزله و سیل و... کم بود، حالا باید غصه نفس‌های آلوده به مازوت را هم بخوریم که حواله ریه‌هایمان می‌کنیم. دیروز چند ساعتی مجبور به انجام چند کار خارج از دفتر و محل کارم بودم، در خیابان‌ها این طرف و آن طرف می‌رفتم و یکی‌یکی کارها را انجام می‌دادم. وقتی به دفتر برگشتم و از شدت سردرد جلوی آینه به خودم خیره شدم و چشم‌های قرمزم را برانداز ‌کردم، سرفه‌های تک و حال ناخوش، حسابی عصبی‌ام کرده بود. عصبی از اینکه هم درد را می‌دانیم و هم درمان را، ولی هیچ عزم و اراده‌ای برای فهم درد و اجرای درمان نداریم و همین بزرگ‌ترین مساله‌ای است که از تولد معضل آلودگی هوا در تهران تا حالا و مرگ مردم از این تولد کثیف با آن مواجهیم. نامش را هم می‌توان گذاشت «تشخیص سیاسی مساله به‌جای تشخیص کارشناسی». بله، ما در تشخیص و مواجهه با معضلات و مسائلی نظیر همین آلودگی هوا دچار سیاسی‌کاری هستیم.

نمی‌دانم یادتان هست یا مثل همیشه فراموش کرده‌اید که برای همین آلودگی هوای پایتخت چه علت‌هایی را ذکر می‌کردند و چه مطالباتی داشتند. همان اواخر دولت قبلی و اوایل دولت جدید، همان روزهایی که در تولید بنزین خودکفا شده بودیم و حتی در مسیر صادرات بودیم، می‌گفتند علت آلودگی هوا در کلانشهرها، بنزین پتروشیمی است که در داخل کشور تولید می‌شود و این بنزین‌ها کیفیت و استانداردهای لازم را ندارند. آنقدر این را گفتند تا اینکه به مطلوب‌شان که واردات بنزین بود، رسیدند. اما معضل آلودگی هوا حل شد؟ آیا شاخص‌ها تغییری کرد یا از همان سال‌ها تا سال‌های بعد و امسال، روند تعداد روزهای آلوده، در همین تهران و تمام کلانشهرهای دیگر صعودی‌تر از همیشه شد؟ اصلا چرا الان کسی از بنزین و کیفیت آن حرفی نمی‌زند؟ یک‌دفعه چه شد که پای مازوت به منابع اصلی آلوده‌کننده هوا باز شد؟ دیدید؟ الان کسی از بنزین پتروشیمی حرف نمی‌زند. چرا؟ چون آن مطالبه و آن مواجهه نخ‌نما شد و به آنچه می‌خواستند، رسیدند. الان نوبت به مازوت رسیده است. برای مازوت چه کنیم؟ می‌گویند چون تحریم هستیم، یا به هر علت دیگری امکان فروش آن را نداریم، مجبور و محکوم به سوزاندن مازوت هستیم. سوزاندن مازوت هم یعنی همین وضعیتی که می‌بینیم. هوای سیاه، ریه‌هایی که از چاله کرونا، به چاه آلودگی می‌افتند و هیچ‌کس هم راهی برای بهبود شرایط پیشنهاد نمی‌کند، جز اینکه صبر کن باران و بادی بوزد!

بعد از مرحله تشخیص اما مرحله سیاستگذاری و اقدام است. این‌جا چه کرده‌ایم؟ از طرف من زیاده عرضی نیست. چند خطی از اظهارات مسئولان را با هم در همین چند روز سیاه تهران مرور می‌کنیم و سرآخر هم یک جمع‌بندی نقلی خواهیم داشت. از اولین دفعاتی که نام مازوت به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل آلودگی هوای تهران معرفی شد، اظهاراتی بود که عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط‌زیست دراین‌باره داشت و گفت: «درحال حاضر ظرفیت پالایشگاه‌ها از مازوت پر شده و به‌واسطه تحریم‌های بین‌المللی کسی خریدار‌شان نیست بنابراین مجبوریم در برخی از نقاط از سوخت مازوت استفاده کنیم. دست ما در محیط‌زیست برای تعطیلی نیروگاه‌هایی که از سوخت مازوت استفاده می‌کنند، بسته است زیرا در این صورت با کمبود شدید برق مواجه خواهیم شد.»

مسعود تجریشی، معاون کلانتری هم در ارتباط با همین ماجرا گفته بود: «طبق آخرین بررسی‌هایی که در ابتدای هفته گذشته از صنایع بزرگ اطراف تهران انجام داده‌ایم، مطلع شدیم که تعدادی از نیروگاه‌های تهران از سوخت مازوت استفاده کرده‌اند.» بهزاد اشجعی، دبیر کمیته فنی صدور مجوزهای زیست‌محیطی سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز خاطرنشان کرد: «استنباط این است که استفاده از مازوت در نیروگاه‌ها و کارخانه‌های بزرگ، جنبه «راحت‌طلبی» دارد زیرا سوختی ارزان و قابل دسترس برای نیروگاه‌ها است!» علاوه‌بر اینها، وزارت بهداشت هم اعلام کرد: «بر اساس مطالعات و شواهد علمی، آلودگی هوا یکی از عوامل افزایش بیماری‌هایی مانند کووید-۱۹ است.» پس جمع همه عوامل برای از پا درآوردن مردم جمع است. منتها در یک چنین شرایط بغرنجی، واکنش مسئولان برای مدیریت اوضاع هم بسیار قابل توجه و تامل است.

بیژن زنگنه، وزیر نفت که انگشت اتهام بسیاری از مطالبه‌گران در رابطه با آلودگی هوا به‌سمت او و وزارت نفت است در ارتباط با ماجرای مازوت‌سوزی در کلانشهرها گفت: «آنجا که چاره‌ای نیست کاری جز مصرف مازوت نمی‌توانیم انجام دهیم. گازوئیل هم در حداکثر میزان ممکن تحویل می‌شود و بیشتر از این امکانش وجود ندارد. اگر مصرف برق کم شود مصرف مازوت هم کاهش می‌یابد!» اینکه در فصل زمستان چرا مصرف برق بالاست و اگر این شرایط در تابستان ایجاد می‌شد چه میزان مازوت به حلق خلق‌الله می‌رفت هم خدا می‌داند. اما غیر از زنگنه، عبدالرضا رحمانی‌فضلی، وزیر کشور هم اظهارنظرهای جالبی در رابطه با مواجهه دولت و دستگاه‌های تصمیم‌گیر نسبت به آلودگی هوا داشته است.

رحمانی‌فضلی معتقد است: «تهران تقریبا تعطیل است. مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تعطیل هستند و ادارات با یک‌سوم نیروها فعال هستند ضمن اینکه معلوم نیست ما تا چه تاریخی ثبات و پایداری هوا خواهیم داشت. مردم فکر می‌کنند اگر منفذ و فضایی را برای تبادل هوا باز بگذارند، شاید از منظر مقابله با کرونا مناسب باشد که همین امر مصرف را خیلی بالا برده است.» بله، به‌زعم وزیر کشور تهران تعطیل است. این میزان خودرو و عبور و مرور در شهرها هم توهم ماست. ضمنا با این همه ستاد و شرکت و سازمان و... هنوز نمی‌دانند تا کی در چنین شرایطی خواهیم بود فلذا، مردم منتظر اقدام و گشایشی نباشند. اما از مدیران ملی هم که عبور کنیم می‌رسیم به مدیران شهری، محسن هاشمی و الباقی مدیران شهری که سال‌ها در ادوار گذشته مدیریت شهری، انتقاد جدی به مساله آلودگی هوا و ناتوانی مدیران وقت در کنترل این مساله داشتند، حالا برای خود صرفا شأنی بالاتر از تذکر دادن قائل نیستند.

محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران در ارتباط با آلودگی هوا در جلسه روز گذشته شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: «لازم است که درمورد تشدید آلودگی هوای تهران تذکری به مسئولان ذیربط داده شود، اخبار ضدونقیض در این زمینه وجود دارد و متوجه نشدیم در نیروگاه‌ها از مازوت استفاده می‌شود یا خیر. اخبار ساعت 6:30 عصر روز گذشته سعی جدی داشت که نشان دهد از مازوت استفاده نمی‌شود، از طرفی آقای کلانتری گفتند از مازوت استفاده می‌شود. شهردار نیز تاکید داشتند که اگر الان استفاده نمی‌شود اما در روزهای گذشته استفاده می‌شد.»

می‌بینید چگونه مدیریت اجرایی کشور به سخره گرفته شده است؟ به‌نظر شما، اگر یکی از بین من و شمایی که این خطوط را می‌خوانید، در جایگاه یکی از همین مسئولان قرار داشتیم، چه واکنشی نسبت به این معضل و سوالاتی که در ذهن مردم است، داشتیم؟ اصلا فرق بین من و شما با کلانتری، زنگنه، رحمانی‌فضلی، اردکانیان، هاشمی و... در چیست؟ خب اینها هم نمی‌دانند، برای ما هم گفتن این کلمات سخت نیست. پس نه‌تنها در تشخیص دچار مشکل و البته سیاسی‌کاری هستیم، در اقدام هم متاسفانه همین مساله را داریم و نهایتا می‌رسیم سر همان پله اول.