به گزارش «فرهیختگان»، دولتی ادارهشدن تیمهای پرسپولیس و استقلال تنها چیزی که برای این دو باشگاه بزرگ به ارمغان آورد حضور افراد پر شمار در مجموعه مدیریتی این دو باشگاه بود؛ افرادی که مدیریت اغلب آنها اثر چندانی در بهبود وضعیت این باشگاههای دولتی نداشت اما به هرحال نام آنها در کتاب تاریخ حیات این دو باشگاه به ثبت رسید. در این میان وزرای ورزش و پیشتر از آنها روسای تربیتبدنی که نقش اصلی را در انتخاب این افراد داشتند، هرگز به مردم توضیحی ندادند که چرا انتخابهای آنها اینقدر بحثبرانگیز بوده و هدف آنها از چنین انتخابها که بیشترشان برای پرسپولیس بدهیهای زیاد به ارمغان آورده، چه بوده است.
میخواهیم نگاهی داشته باشیم به عجیبترین دوره هیاتمدیره باشگاه پرسپولیس. قرار بود عجیبترین دورانها برای روسایی باشد که پایشان به زندان کشیده شد. اما اتفاقات این دوره واقعا عجیبتر از دوران آن دو رئیس هیاتمدیره یعنی حمیدرضا سیاسی و حسین هدایتی شده است. سیاسی بعد از آن دوران دیگر حاضر نیست درموردش حرف بزند و هدایتی هم که هنوز درگیر این ماجراست. هرچند که مشکلات هدایتی همهاش به دوران حضورش در پرسپولیس باز نمیگردد.
دوران مدیریت مهدی رسولپناه حالا تبدیل به یک دوران عجیب در باشگاه پرسپولیس شده است. روزنامه «فرهیختگان» نگاهی انداخته به وقایع این دوران.
انتخاب عجیب!
هنوز هم وقتی به روزی فکر میکنیم که رسانهها نوشتند یک دندانپزشک بهعنوان رئیس هیاتمدیره پرسپولیس انتخاب شد، این سوال مطرح میشود که ملاک این انتخاب چه بوده است. حضور مرحوم جعفر کاشانی در راس هیاتمدیره پرسپولیس اگر هیچ ثمری نداشت حداقل مزیتش این بود که یک فرد کاملا ورزشی در چنین پستی قرار داشت و از مشکلات ورزش مطلع بود. اما درگذشت ناگهانی او وزارت ورزش را به سمت انتخاب فردی بهعنوان رئیس هیاتمدیره برد که هیچوقت ورزشی نبوده است. مهدی رسولپناه قبل از حضور در این پست تلاشهایی داشت برای حضور فعال در عرصه سیاست. حتی او تلاش کرد تا به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. اما وقتی این اتفاقات نیفتاد اینبار یک رابطه غیرورزشی باعث شد تا این مدیر به عرصه ورزش پا بگذارد. باید قبول کنیم که چنین انتخابی در عرصه ورزش واقعا عجیب بود.
جدایی کالدرون نمایش جدال سیاست و سوءمدیریت!
در زمان ریاست رسولپناه در هیاتمدیره پرسپولیس فاجعه جدایی کالدرون از پرسپولیس رقم خورد. تنشهای به وجود آمده میان محمدحسن انصاریفرد مدیرعامل باشگاه و اطرافیانش سرانجامش فراری شدن کالدرون و آمدن یحیی گلمحمدی به پرسپولیس بود؛ اتفاقی که هزینه سنگینی برای پرسپولیس به همراه داشت. اما این سوال هیچوقت پاسخ داده نشد که چرا کالدرون با هیاتمدیره ارتباط نزدیک داشت اما این هیاتمدیره هیچ تلاشی برای حفظ این مربی و جلوگیری از هزینه سنگین این جدایی و هزینه سنگین جذب یحیی گلمحمدی نکرد. بعدها توسط هیاتمدیره اقرار شد کالدرون بهخاطر اختلاف با انصاریفرد با اعضای هیاتمدیره در تماس بود.
فاجعه این هزینه سنگین قطعا به تنهایی مربوط به سوءمدیریت انصاریفرد نبود و سیاست غلط هیاتمدیره رسولپناه هم در آن نقش داشت؛ سیاستی که سرانجامش استعفای انصاریفرد و مدیرعامل شدن رسولپناه بود!
قرارداد با کارگزار و اختلاف هیاتمدیره
در زمان رسولپناه داستان قرارداد پرسپولیس با کارگزار رقم خورد؛ کارگزاری که به نظر میآید به خواست وزارت ورزش توانست قراردادش را با پرسپولیس نهایی کند. تلاشهای یکی از اعضای هیاتمدیره برای انتخاب اسپانسری دیگر ناکام ماند و درنهایت کارگزار، اسپانسری پرسپولیس را برعهده گرفت. البته این اتفاق بیهزینه برای پرسپولیس نبود و آن اسپانسر بابت یک رقم زیاد از پرسپولیس شکایت کرده است. عضو دیگر هیاتمدیره درنهایت به همکاریاش با پرسپولیس پایان داد و بعد از آن بود که اخبار زیادی درمورد تسلط کارگزار روی برخی امور باشگاه به تیتر برخی رسانهها تبدیل شد و کمکم هواداران پرسپولیس هم تحتتاثیر همین اخبار موضعهای تندی علیه این اسپانسر گرفتند و مشکلاتی را که به وجود آمده بود به این اسپانسر و البته مدیریت رسولپناه ربط دادند.
جدایی عجیب بازیکنان و غافلگیری رسولپناه
روزهای یارگیری پرسپولیس درحقیقت بدترین روزهای مدیریت رسولپناه بود. همه از او توقع داشتند تا علاوهبر حفظ شاکله تیم قهرمان چند بازیکن خوب را هم به ترکیب تیم اضافه کند. اما عدمتسلط او به قوانین و نداشتن مشاور خوب به یکباره به فاجعه جدایی مهدی ترابی منجر شد. این بازیکن به کمک مدیربرنامهاش توانست بهگونهای قراردادش را فسخ کند که حتی یک ریال دست پرسپولیس را از انتقال او به تیمهای دیگر نگیرد. نه رسولپناه اشرافی به اطلاعات حقوقی قرارداد این بازیکن داشت نه تیم حقوقی که کنارش قرار گرفت.
هنوز این جدایی هضم نشده بود که داستان جدایی علی علیپور رقم خورد. این بازیکن فرصت مذاکره را داد اما رسولپناه و البته رغبتی با اشتباهات خود فرصت را به این بازیکن دادند تا توپ را به میدان مدیریت بیندازد!
این دو بازیکن رفتند و تا الان اصلا شرایط خوبی در تیمهای جدیدشان ندارند و فقط پول خوب و زندگی در اروپا و قطر نصیب آنها شد اما همین جدایی دردسرهای مدیریت رسولپناه را بیشتر کرد. در این میان یحیی گلمحمدی که شرایط را سخت میدید رسما اختلافاتش را با رسولپناه عیان کرد، حتی گفته بود با این شرایط در پرسپولیس نمیماند. هرچند فشار رسانهای و حمایت هواداران باعث شد این اتفاق رخ ندهد.
تنها اتفاق مثبت این زمان سرعت گرفتن عقد قرارداد با بازیکنان جدیدی بود که خود یحیی با آنها مستقیما مذاکره میکرد. همین سرعت عمل باعث شد پرسپولیس قبل از بسته شدن پنجره نقلوانتقالاتی به خاطر بدهی به برانکو بازیکنان موردنیازش را برای حضور در بازیهای آسیایی جذب کند.
شاید سرانجام کار خوب به نظر میآمد اما آتش زیرخاکستر هنوز رمق لازم را برای شعله کشیدن داشت!
پرسپولیس در گرداب جدال خلیلزاده و رسولپناه
از رسولپناه بپرسید بزرگترین کاری که برای پرسپولیس کرده چه بوده قطعا به پرداخت بدهی پرسپولیس به برانکو اشاره میکند. او با قرض گرفتن و پیشخور کردن پول کارگزار این کار را انجام داد و حالا پرسپولیس باید این قرض را بپردازد. پنجره نقلوانتقالات باشگاه بعد از پرداخت این پول باز شد و پرسپولیس که توانسته بود به فینال لیگ قهرمانان آسیا برود احساس میکرد با همان تیم میتواند فینال را ببرد و قهرمان شود. اما این تیم بعد از فینال دچار مشکلات عجیبی شد. شجاع خلیلزاده که در این چند سال سعی داشت تا خودش را یک پرسپولیسی دوآتشه جلوه دهد به یکباره چهره دیگری از خودش بروز داد. او که دیده بود پیشنهاد خارجی دارد جهت و مسیر مذاکرات را تغییر داد و با فسخ قراردادش که هنوز معلوم نیست قانونی بوده یا نه پرسپولیس را ترک کرد و رسولپناه را وسط موج خشم هواداران پرسپولیس رها کرد؛ هوادارانی که حسابی غافلگیر شده بودند کارشان شده بود تجمع مقابل باشگاه. لعن و نفرینشان را بدرقه راه خلیلزاده کردند و چیزی جز برکناری رسولپناه نمیخواستند.
مقاومت وزارت
باورکردنی نبود اما وزارت ورزش هیچ تمایلی نداشت به این خواسته مردم توجهی داشته باشد. تلاشها برای وادار کردن وزارت به تغییر مدیر آغاز شده بود. حتی کار به تجمع مردم مقابل مجلس شورای اسلامی کشیده بود. نمایندگان مجلس به این اعتراضها واکنش مثبت نشان دادند اما عملا کاری نتوانستند بکنند و وزارت فقط میخواست فرد موردنظر خودش را بهعنوان جایگزینی معرفی کند. اسمهایی همچون دادکان، گرشاسبی، شجاعی برهان و... برای مدیرعاملی پرسپولیس مطرح شد اما درنهایت همانی شد که وزیر میخواست.
اگر آن فیلم نبود!
باور کنید اگر آن فیلم از رسولپناه در فضای مجازی پخش نمیشد هرگز وزارت ورزش تن به تغییرات در مدیریت باشگاه پرسپولیس نمیداد. رسولپناه که خودش را در محاصره اعتراضات هواداران میدید در یک کار غیرحرفهای حرفهایی را در مقابل دوربین یک هوادار و چند خبرنگار زد که سرانجامی جز استعفا برایش نداشت. کار به جایی رسید که حتی کریم باقری که اصلا در این فضاها حضور پیدا نمیکند، خواستار جدایی و استعفای رسولپناه شد.
او استعفا داد اما حضور او در هیاتمدیره پرسپولیس ادامه پیدا کرد. رغبتی هم که نقش بسیار زیادی در اتفاقات نقلوانتقالاتی پرسپولیس داشت علیرغم استعفایی که داد در هیاتمدیره پرسپولیس ماندگار شد. هواداران خشمگین پرسپولیس چیزی جز رفتن این افراد نمیخواستند اما خواسته آنها فقط در حد تغییر مدیرعامل اجابت شد. آنهم به این شکل که گزینه خود وزارت ورزش از دل حراست وزارتخانه به جای رسولپناه مشغول به کار شد. البته کاری که خودش میگوید بدون جنجال و حاشیه دارد انجام میدهد اما خدا میداند صدای حاشیه و جنجالهای ناشی از عملکرد او کی بلند خواهد شد.
نقش رسولپناه در جدایی بشار
حالا دیگر خبری از هیجانات روزهای حضور رسولپناه در پست مدیرعاملی پرسپولیس نیست. اما اتفاقاتی میافتد که نقش رسولپناه در آنها پررنگ است. بعد از نایبقهرمانی پرسپولیس در آسیا بشار رسن بازیکن عراقی این تیم اعلام کرد در قطر میماند تا با تیم جدیدش قرارداد ببندد. تازه همه یادشان افتاد در جلسهای که قبل از بازیهای آسیایی در هتل میان رسولپناه و بشار برگزار شد برای چه بوده است. او به راحتی مجوز جدایی این بازیکن را بعد از بازیهای آسیایی داد تا باز هم همه را غافلگیر کند. البته گفته میشد 2 عضو دیگر هیاتمدیره با این بازیکن توافق کرده بودند و رسولپناه بعد از آنها به این توافق تن داد. جالب است که میگویند سمیعی مدیرعامل کنونی هم به خواست رسولپناه و اعضای هیاتمدیره با این جدایی موافقت کرده و هم در این جدایی نقش داشته است. با وجود این همهچیز به نام رئیسی نوشته شده که قرار بود از پرسپولیس برود اما این اتفاق رخ نداد و وزارت ورزش با این جدایی مخالفت کرد. جدایی بشار باز هم صدای اعتراض یحیی گلمحمدی را بلند کرد و البته بیانیه باشگاه در این رابطه را هم توجیهی بر کار اشتباه باشگاه قلمداد کرد.
راز این ماندگاری چیست؟!
حالا سوال این است که چرا باید مدیری که این همه اتفاقات عجیب در زمان حضور او در پرسپولیس رخ داده است همچنان در این باشگاه حضور داشته باشد. چرا هرگز با استعفای او موافقت نشد؟ اصلا استعفایی داد یا نه؟! کسی که نه هواداران تیم رویش نظر مثبت دارند نه کادر فنی، واقعا چطور در این باشگاه مردمی مانده و هرازگاهی شاهد اتفاقات عجیبی هستیم که به عملکرد او مربوط است. از آنجا که خودش در این رابطه سکوت کرده باید همه چیز را در وقایع موجود ببینیم. شاید روزی بشود از روی حرفهای خودش قضاوت دیگری روی این وقایع داشت. تا آن زمان فقط باید بپرسیم واقعا راز این ماندگاری چیست و چرا و چطور رسولپناه در راس هیاتمدیره پرسپولیس باقی مانده است؟!
* نویسنده: اردلان بزرگنیا، روزنامهنگار