به گزارش «فرهیختگان»، آیتالله محمدتقی مصباحیزدی از اعضای مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عصر روز گذشته و پس از تحمل یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت. وی که سابقه سالها مجاهدت و مبارزه با رژیم طاغوت را پیش از انقلاب اسلامی در کارنامه داشت، رسالت خود در سالهای متمادی در نهضت امام خمینی(ره) و همچنین سالهای پس از انقلاب اسلامی را در کادرسازی و تربیت نیرو برای کشور دید، چنانکه بسیاری از فعالان جریان انقلاب تربیتشده در مجامع و محافلی هستند که آیتالله مصباح مدرس، موسس و مسئول آنها بود. رهبر انقلاب درباره شخصیت این عالم بزرگ میگویند: «ایشان فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسی اسلام است و خدا را شکر میکنم که جامعه و نسل جوان ما به ایشان علاقه دارند.» در این نوشتار تلاش میکنیم چند وجه از حیات پر برکت و مجاهدانه آیتالله مصباح را مرور کنیم.
ایام مبارزه با طاغوت
برخلاف تبلیغاتی که برخی رسانههای ضدانقلاب میکنند، در ابتدای دهه ۴۰ و همزمان با آغاز نهضت امام خمینی، آیتالله مصباحیزدی نیز فعالیتهای سیاسی خود را بهصورت جدی و با فعالیت و انتشار نشریاتی چون بعثت بهعنوان ارگان داخلی حوزه علمیه قم در آذرماه ۱۳۴۲ و انتقام بهعنوان یک نشریه مخفی برای فعالیتهای سیاسی طلاب از مهرماه ۱۳۴۴ آغاز میکند. آیتالله مسعودیخمینی درباره تاثیر این نشریه بر مبارزات انقلابی میگوید: «مطالب نشریه انتقام بهقدری انقلابی و تند بود که الان نیز وقتی که انسان آنها را مطالعه میکند لرزه بر اندامش میافتد.» در همین سالها آیتالله مصباح بهصورت تشکیلاتی نیز مبارزات علیه رژیم پهلوی را پی میگیرد. جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۳ گروهی مخفی و سری با نام یازده نفر را تشکیل میدهند که آیتالله مصباح ضمن عضویت، مسئولیت تبلیغات گروه را برعهده میگیرد، ازجمله اعضای این گروه میتوان حضرت آیتالله خامنهای، علی مشکینی، ابراهیم امینی، احمد آذریقمی، علیاکبر هاشمیرفسنجانی و حسینعلی منتظری را نام برد. یکی از اقدامات جالب توجه آیتالله مصباح در این جمع، اختراع نوعی خط شبیه خط میخی برای نوشتن دستور جلسات بهصورت رمزنگاری شده بود، بهطوریکه ماموران ساواک درصورت کشف دستور جلسات نتوانند از آنها استفاده کنند. همین فعالیتها نهایتا باعث میشود که در سال 45 دستور دستگیری و بازداشت آیتالله مصباح در ساواک صادر و تعقیب و گریز طولانیمدت در اصفهان، یزد و بعدا تهران آغاز شود، فرآیندی که نهایتا باعث دستگیری وی در سال 47 میشود. بعد از این ایام فعالیتهای آیتالله مصباح با شدت بیشتری و در جبهههای مختلف پیگیری میشود و تا پیروزی انقلاب ادامه مییابد.
کادرسازی برای انقلاب، از مدرسه حقانی تا طرح ولایت
در این سالها البته آیتالله مصباح همچنان که در سطور بالا گفتیم یک رسالت ویژه برای خود تعریف میکند و آن تربیت نیرو است. مدرسه علمیه حقانی در سال ۱۳۴۳ با همکاری شهیدبهشتی، آیتالله ربانی، شهید قدوسی و آیتالله مصباحیزدی آغاز به کار میکند و محفلی ممتاز و قابل توجه برای تربیت نیرو برای نهضت امام خمینی و مبارزه علیه رژیم پهلوی میشود. آیتالله مصباح در ابتدا تدریس درسهایی چون فلسفه، تفسیر و اخلاق را برعهده دارد و چندی بعد نیز عضو هیاتمدیره این مدرسه میشود. وی همچنین در همین سالها مسئولیت بخش آموزش موسسه در راه حق که آن هم در سال 1343 و با هدف اثبات حقانیت اسلام و مبارزه با شبهات تاسیس شده بود را برعهده میگیرد. این روزها ابتدای چند دهه مبارزه این مجاهد و عالم انقلابی با افکار التقاطی و ماتریالیستی است که بعدها در سالهای پایانی طاغوت به اوج خود میرسد و بعد از انقلاب هم ادامه مییابد. پس از انقلاب اسلامی فعالیتهای علمی و سیاسی آیتالله مصباح رنگوبوی جدید میگیرد. مناظرات بزرگ و مواجههها علمی با فعالان التقاطی، تودهای و... ازجمله تلاشهای برجسته وی در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی است. در این سالها و ایام بعدی آیتالله مصباح تصمیم به گسترش تشکیلاتی این مجموعه فعالیتهای خود گرفت، ابتدا توانست مرکزی بهنام «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» به تصویب ستاد انقلاب فرهنگی برساند، سپس با توسعه موسسه در راه حق و بنیاد باقرالعلوم، نهایتا در دهه 70 «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» را تاسیس کرد. این موسسه که یکی از بزرگترین مراکز مطالعاتی و پژوهشی ایران است در سالهای متمادی مسئولیت پرورش و تعمیق دانشجویان و طلاب برای موضوعات مذهبی، فقهی، حقوقی و فلسفی را برعهده داشته است. این مجموعه در کنار جذب تعداد زیادی از دانشجویان، مسئولیت علمی دورههای آموزشی با نام طرح ولایت در دانشگاههای کشور را نیز برعهده داشته است. این دورهها معروفترین دورههای تربیتی جریان انقلاب در دانشگاههای کشور است که هرساله در ایام تابستان برگزار شده و میشود.
ترور شخصیت یا آزادی اجتماعی؟
یکی از برجستهترین دوران فعالیتهای سیاسی و فقهی آیتالله مصباحیزدی مربوط به ایام دولت اصلاحات است، همان زمانی که نزدیکان دولت و مجلس ششم فضا را مناسب دیدند تا با تمام توان به اسلام، انقلاب و اصول آنها بتازند و به اصطلاح فرآیند گذار از انقلاب اسلامی به ناکجاآباد را عملیاتی کنند. از «افکار امام باید به موزههای تاریخ برود» تا «دین افیون تودهها و حکومتهاست» و حتی ایدههایی چون «علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد» و «همجنسبازی باید آزاد باشد» نقل و نبات محافل سیاسی و رسانهای اصلاحطلبان رادیکال یا به اصطلاح رفورمیستها در این ایام بود و کمتر کسی هم جرات یا توان این را داشت که در مقابل حجم گسترده و فشار سنگین رسانهای و اجتماعی آنها ایستادگی کند. در این شرایط آیتالله مصباحیزدی ازجمله سردمداران روشنگری و انتقاد به این رفتارها بود. کنشهای موثر و پررنگ آیتالله مصباح در سالهای دهه 70 باعث شده بود تا رفورمیستها کینه بزرگی از وی به دل گرفته و بهجای پاسخگویی علمی و منطقی که البته از آن عاجز بودند، به توهین و استهزا روی آوردند. در سال 1378 و در اوج مواجهه آیتالله مصباح با رادیکالیسم اپوزیسیون موجی از توهین و هتکحرمت این عالم دینی به راه انداختند. کشیدن کاریکاتوری موهن و توهینآمیز به آیتالله مصباح و انتشار آن در یکی از روزنامههای وقت، بزرگترین نمونه از آزادی بیان مدنظر آنها بود، اصلاحطلبان رادیکال در این سالها و البته سالهای بعد تلاش میکردند نظرات آیتالله مصباحیزدی را مساوی با تحجر، انسداد فکری و بنیادگرایی سلفی بدانند و این درحالی بود که مقاممعظمرهبری درباره آیتالله مصباحیزدی فرمودند: «یک نفر مثل آقای مصباحیزدی مورد هجوم تبلیغاتی قرار میگیرد. حرف رسا و منطق قوی و مستحکم هرجایی باشد آنجا را دشمن زود تشخیص میدهد. با مرحوم شهید مطهری هم همینجور برخورد کردند.»
مقابله با انحراف
یکی از مصادیق واضح و شاخص در عملکرد آیتالله مصباحیزدی کنشگری بدون حب و بغض سیاسی و تصمیمگیری بر اساس حق و حقیقت بود. حمایت آیتالله مصباحیزدی از محمود احمدینژاد که حد فاصل سالهای 84 تا 88 بسیار واضح و آشکار بود، اما پس از ماجراهای رخداده در سالهای 90 و 91 بهشدت کم و البته قطع شد، بهصورتیکه حتی میتوان با استناد به جدا شدن جمعی از نزدیکان آیتالله مصباح از کابینه محمود احمدینژاد از آن مطمئن شد. علاوهبر این آیتالله مصباح در فروردین 1390 و در جمع فرماندهان سپاه با جریان انحراف مرزبندی میکند و میگوید: «افرادی که بیشرمانه مکتب ایران را بهجای مکتب اسلام معرفی میکنند، خودی نبوده بلکه غیرخودیاند؛ ما با کسی عقد اخوت نبستهایم و از کسی حمایت میکنیم که حامی اسلام و تابع رهبری باشد.» آیتالله مصباح بعدها در مواجهه با ساختارشکنیهای احمدینژاد هم در گفتوگویی با خبرآنلاین میگوید: «ما هرکسی را تا مادامی که در مسیر اسلام کار میکند، حمایت میکنیم، طرفداریاش میکنیم، هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا میشویم. اعمال و رفتار امروز احمدینژاد را تأیید نمیکنم، چون اکنون یک حالت انحرافی در او میبینم.»