به گزارش «فرهیختگان»، کشور کانادا دارای 10 ایالت و 2 قلمرو میباشد و به صورت فدرالی اداره میشود و قوای قانونی این کشور در دو سطح فدرالی و ایالتی تقسیم شده است. در تقسیمبندی اساسی و اولیهای که در قانونی اساسی کانادا در سال 1967 در سطوح قدرت انجام گرفت، به ایالتهای این کشور در زمینههای آموزش و فرهنگ اختیار تام اعطا شد. اگرچه در سه دهه اخیر رویکرد این کشور بر تمرکززدایی از حوزه فرهنگ بوده است، سازمان میراث فرهنگی کانادا متولی اصلی امور فرهنگی این کشور است.
بررسی اجمالی سیاستهای فرهنگی کانادا بیشتر بر مسؤولیتهای محوّله به سازمان میراث فرهنگی فدرال که خود نقشی کلیدی در توسعه فرهنگی سطح ملی کشور ایفا مینماید تمرکز خواهد داشت. سازمان آمار کانادا از واژه «فرهنگ» تحت عناوین هنرهای نمایشی، میراث فرهنگی (موزهها و مکانهای تاریخی)، کتابخانهها، هنرهای تجسمی و صنایع دستی، آثار ادبی(شامل نشر کتاب، آموزش هنر، چندگانگی فرهنگ، فیلم و ویدئو و رادیو، پارکهای طبیعی، زبانهای رسمی، فرهنگ و زبانهای بومی، حقوق بشر و تلویزیون و صنعت ضبط صدا(موسیقی) نام برده است. در این کشور برای هرکدام از مسائل ذکر شده، برنامه، اهداف، سازمان متولی(خصوصی یا دولتی) و بودجه مشخصی ایجاد شده که این مسائل را پیگیری میکنند و همه آنها زیر نظر دپارتمان میراث فرهنگی است.
سیاستهای کلی
سیاست فرهنگی کانادا برای افزایش انسجام و یکپارچگی کشور و ایجاد هویت ملی و فرهنگی واحد، مسائل مختلفی ازجمله جمعیت بومیان، دوگانگی زبان، چندفرهنگی جمعیت، منطقهگرایی و تاثیرپذیری از ایالات متحده را مورد توجه قرار داده است. از جمله دیگر گرایشهای توسعه سیاست فرهنگی فدرال کشور کانادا میتوان به اتخاذ استراتژیهای مالی چندینساله برای فعالیتهای هنری، اتخاذ تدابیر جامع در جهت تشویق سطوح مختلف جامعه به مشارکت فرهنگی، توسعه فعالیتهای بشردوستانه و داوطلبانه، آموزش و ترویج حرفهای هنرهای زیبا و برقراری همکاری بیشتر میان آژانسها و دولتهای فدرال و ایالتی اشاره نمود.
قوانین فرهنگی کشور کانادا در زمینه فرهنگ عبارتند از: قانون کتابخانه ملی، قانون مرکز هنرهای زیبای کشور، قانون موزههای ملی، قوانین کنترل صادرات و واردات محصولات فرهنگی، قانون حق چاپ و نشر و... .
ساختار سازمان فرهنگی
ساختار فرهنگ در کشور کانادا به دو سطح ملی و محلی تقسیم میشود. در سطح ملی تا پیش از تاسیس دپارتمان میراث فرهنگی، دپارتمان فدرال ارتباطات مسئولیت فرهنگ را هم برعهده داشت. اما با تاسیس دپارتمان میراث فرهنگی در سال 1993 تمام وظایف فرهنگی این کشور در سطح ملی به این سازمان سپرده شد. این دپارتمان وظایف اداره و نظارت بر امور هنر، صنایع فرهنگی، حقوق بشر، چند فرهنگی، پارکهای ملی، بناهای تاریخی، موزهها، رادیو و تلویزیون، فعالیتهای داوطلبانه، زبان و فرهنگهای بومی و ارتقای هویت کانادایی را برعهده دارد.
به جز دپارتمان میراث فرهنگی، کمیسیون کانادایی یونسکو که به همکاری با سازمان یونسکو پرداخته و شورای تحقیقاتی علوم اجتماعی و انسانی کانادا که طرحیهایی در راستای توسعه علوم انسانی و اجتماعی پیش میبرد؛ در سطح ملی کانادا در حوزه فرهنگ فعالیت میکنند.
در سطح محلی همه ایالات و مناطق، دارای وزارتخانههای فرهنگ بوده که در زمینه برنامههای سیاست فرهنگی، همسان با دپارتمان میراث فرهنگی کانادا عمل مینمایند. لازم به ذکر است که دولتهای ایالتی به طور غیررسمی در بخش میراث فرهنگی، توسعه و ترویج قوانین سیاستها و برنامههای فرهنگی بسیار فعال بودهاند. مکانیسمهای زیادی در کانادا جهت تسهیل در توسعه پروژههای مشارکتی، تأمین بودجه بخش فرهنگ و مبادله اطلاعات میان دولتهای فدرال و ایالتی به کار گرفته شده است.
تامین مالی
فرهنگ یکی از بخشهای پویای اقتصاد کاناداست و به طور مستقیم و غیرمستقیم به اقتصاد ملی کمک مینماید. به همین خاطر دولت فدرال بخش قابل توجهی از بودجه خود را به فرهنگ اختصاص میدهد. همچنین بهجز حمایتهای دولتی بخش خصوصی نیز در زمینه فرهنگ سرمایهگذاری میکند.
86% از بودجه کشور به آژانسها و دپارتمانهای فرهنگی فدرال نظیر شرکت سهامی خبرگزاری کانادا(CBC) موزههای ملی و مکانهای تاریخی فدرال تعلق دارد. 14% بافقی مانده به صورت کمکهای مالی و اعطای جوایز به صنایع فرهنگی، موسسات، سازمانها و هنرمندان پرداخت میگردد.
در سال ١٩٩٢ دولت فدرال قانون وضعیت معیشتی هنرمندان کشور را تصویب نمود که در سال ١٩٩٣ به مرحله اجرا درآمد. این آییننامه چارچوب قانونی تحت نظارت دولت فدرال جهت برقراری روابط حرفای میان تولیدکنندگان و هنرمندان خود اشتغال کشور به وجود آورد. دو مکانیسم جدید قانونی نیز تحت آیین نامه مذکور مطابق ذیل ایجاد گردید:
1. شورای کانادا که به دپارتمان میراث فرهنگی کشور خدمات مشاوره ارائه داده و تحقیق در خصوص موضوعاتی چون مالیات بندی، دسترسی هنرمندان به منافع اجتماعی و ورشکستگی فرهنگی را برعهده دارد.
2. تریبون روابط حرفه ای تولید کنندگان و هنرمندان کانادا تریبون مذکور بخش دیگری از چارچوب حقوقی است که در آییننامه مذکور پیشبینی شده است. به منظور تشویق، پشتیبانی و حمایت از بخش خصوصی فرهنگ از قبیل مؤسسات تئاتر، گالریهای عمومی و موزههای کشور اصلاحاتی بر ماده قانون مالیات بر درآمد مصوب ١٩٩١ اعمال گردید.
اما در سالیان اخیر، سازمانهای هنری و فرهنگی کانادا به شکل گستردهای متکی بر حمایت بخش خصوصی بودند.
مشارکت مردم
بخشی از سیاست فرهنگی، توسط دولت و بخش خصوصی انجام میشود اما روی دیگر این سکه، میزان حضور و مشارکت و استقبال مردم از مسائل و موضوعات و رویدادهای فرهنگی است. در سالیان اخیر شهروندان کانادایی بخشی از درآمد خود را با حضور در رویدادهای فرهنگی، بازدید از موزهها، خرید کتاب و آثار هنری، صنایعدستی و دیگر مسائل فرهنگی صرف کردهاند بهطوریکه بیش از 3% درآمد خانوار صرف امور فرهنگی میشود. دولت کانادا نیز در راستای حمایت از فعالیتهای مردمی، مبالغ مختلفی در زمینه صنایع دستی و فعالیتهای فرهنگی خانگی هزینه میکند.
روابط بینافرهنگی
همکاریهای بینالمللی فرهنگی کانادا بسیار گسترده و منظم است. انجام تبادلات بینالمللی فرهنگی، مشارکت در برنامههای بینالمللی فرهنگی و ترویج هویت کانادایی در بازارهای فرهنگی خارجی از جمله اهداف اصلی سیاستهای بینالمللی فرهنگی کشور کانادا محسوب میگردد. مسؤولیت اجرای برنامه ریزیهای بینالمللی فرهنگی کانادا در خارج از کشور بر عهده دایره روابط بینالمللی فرهنگی وزارت امور خارجه کشور است که از جمله اهداف دایره فوق میتوان به ایجاد هماهنگی در امر توسعه فرهنگی و ارائه فرهنگ کانادا در خارج از کشور از طریق فعالیتهای تشویقی بینالمللی اشاره نمود.
دایره روابط بینالمللی فرهنگی وزارت امور خارجه کانادا به برگزاری نشستهای چند جانبه ، انعقاد موافقتنامههای دوجانبه، اجرای برنامههای بینالمللی در داخل و خارج از کشور، تبیین قوانین جدید بینالمللی دولتها، توسعه و ترویج بازاریابی کالاها و خدمات فرهنگی، تهیه و تدارک کمکهای فنی، ارائه آموزش و انتقال تکنولوژی و تبادل اطلاعات و تجربیات و معرفی هنرمندان مستعد کانادایی در صحنههای بینالمللی مبادرت مینماید.
در نهایت باید گفت که دولت کانادا در زمینه فرهنگی، اگرچه متولی اصلی فرهنگ محسوب میشود، اما توانسته امر فرهنگ را به خوبی در کشور خود اداره کند. به نحوی که هم مشارکت و استقبال مردم از طرحها و رویدادهای فرهنگی بالاست و هم درآمدزایی خوبی از مسائل و محصولات فرهنگی کسب کرده است و هم در عرصه بینالمللی حضور پررنگی داشته است.