تاریخ : Thu 17 Dec 2020 - 12:44
کد خبر : 49220
سرویس خبری : نقد روز

عقلانیت انقلابی علیه تحریم

دو نکته مهم از سخنان رهبر انقلاب

عقلانیت انقلابی علیه تحریم

اکنون فرصت برای دولت است که دوباره با تمام توان ایده هفت‌ساله خود را در پیش بگیرد هرچند طبق تجربه چند باره، رهبری توصیه کردند که بی‌اثرسازی تحریم‌ها شدنی‌تر از رفع آنهاست.

به گزارش «فرهیختگان»، دو فراز از سخنان روز گذشته رهبر انقلاب برای کارگزاران نظام آنقدر کاربردی و راهگشا بود که می‌توان گفت حجت تمام شد و امکان بهانه‌گیری هم پایان یافت. دو بخش پایانی سخنرانی دیروز در جمع اعضای خانواده و مسئولان ستاد گرامیداشت سالگرد شهادت حاج‌قاسم، یکی تاکید بر حفظ اتحاد ملی بود و دیگری درخصوص ماجرای تحریم‌ها. رهبر انقلاب در اولی پس از تاکید بر اینکه باید صدای ملت در امور مهم کشور واحد باشد، گفتند: «مسئولان نباید این اتحاد و هم‌صدایی مردم را از بین ببرند و ملت را تکه‌تکه کنند، بلکه باید هر سه قوه به‌ویژه رؤسای آنها با هم‌افزایی و همکاری، اتحاد ملی را روزبه‌روز تقویت کنند.» در این خصوص البته رهبری نقدی هم به مسئولان کشور که ظاهرا در اینجا خطاب‌شان سران قوا به‌ویژه رئیس‌جمهور است، کردند و گفتند: «اختلافات خود را با مذاکره با یکدیگر حل کنید. مگر نمی‌گویید باید با دنیا مذاکره کرد، آیا نمی‌شود با عنصر داخلی مذاکره و اختلافات را حل کرد؟»

در فراز دوم رهبری از اینکه رفع تحریم دست دشمن است ولی خنثی‌سازی آن دست خودمان، گفتند و تاکید کردند: «بنابراین باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی‌کردن آن تمرکز کنیم. البته نمی‌گوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چراکه اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک‌ساعت هم نباید تأخیر کنیم، اگرچه اکنون چهار سال است که تأخیر شده و از سال ۹۵ که بنا بود همه تحریم‌ها یک‌باره برداشته شود، تا امروز نه‌تنها تحریم‌ها برداشته نشد بلکه زیادتر هم شد. اگر بتوان با روش درست، عاقلانه، ایرانی-اسلامی و عزتمندانه تحریم‌ها را برطرف کرد باید این کار را انجام داد اما تمرکز عمده باید بر خنثی‌سازی تحریم‌ها باشد که ابتکار آن به‌دست شما است.»

این دو عنوان هرچند ریشه در گذشته و مناسبات حاکم بر مسئولان قوای سه‌گانه دارد اما بیشتر از هر زمان دیگر دوای دردی است که سختی تحمل آن یک یک مردم را رنجیده خاطر کرده و این روزها دوباره اوج گرفته است.

دعوت به مذاکره داخلی

با مشخص شدن ترکیب مجلس یازدهم که غالب نمایندگانش از جبهه منتقدان دولت بودند در فضای سیاسی یک دو قطبی غیررسمی شکل گرفت و خیلی‌ها گفتند مجلس و دولت، آب‌شان در یک جوی نخواهد رفت چالشی که بعدا با ریاست رقیب سنتی حسن روحانی یعنی محمدباقر قالیباف بر پارلمان تشدید هم شد و پیش از وقوع هر اتفاقی، این تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های رسانه‌ای بودند که بر فضای تعامل دو قوه سایه داشتند.

بعد از اینکه مجلس تشکیل شد و کار خود را به‌تدریج آغاز کرد همه دیدند که تحلیل‌ها آنچنان بیراه هم نبوده است. با گذشت زمان تعارضات که البته طبیعی هم بود آغاز شد و حتی آن  دوگانگی‌ها و چالش‌هایی که در هر شرایطی ممکن بود رخ بدهد این بار در چارچوب همین دو قطبی تعریف شد بعدا البته قدری این فضا شدت گرفت، با عدم‌حضور چند باره رئیس‌جمهور در جلسات پارلمان که مهم‌ترین مصادیقش دفاع از وزیر پیشنهادی صمت و سپس ماجرای تقدیم لایحه بودجه بود بر طبل این حاشیه‌ها کوبیده شد و نهایتا در ماجرای تصویب طرح پرداخت یارانه برای تامین کالاهای اساسی و مهم‌تر از آن فرآیند تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها رسما دو قوه در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. البته در جریان طرح دوم این چالش جدی‌تر هم شد تا جایی که حواشی و تبعات آن فراتر از یک مساله داخلی فضای سیاست خارجی ما را هم تحت تاثیر قرار داد.

در این خصوص حالا رهبر انقلاب توصیه کردند که مسئولان قوا به‌جای تشدید این اختلافات و بگومگو‌ها که حتما بر وجوه مختلفی از زندگی مردم تاثیر خواهد گذاشت و یحتمل منافع ملی را هم خدشه‌دار خواهد کرد به گفت‌وگو بنشینند و از مجادله رسانه‌ای پرهیز کنند. طبیعتا این حرف درستی است دولتی که مدعای توانمندی در مذاکره با کشورهای خارجی و موفقیت در رسیدن به توافقات مختلف را دارد حتما باید قبل از آن بتواند دیگر قوا را برای تامین منافع ملی با خود همراه کرده تا در مسائلی مهم مانند سرانجام برجام یک‌صدای واحد از کل کشور شنیده شود نه اینکه یک قوه طرحی را برای فشار آوردن به طرف خارجی در فرآیند انجام تعهدات خود ذیل توافق هسته‌ای تصویب کند و قوه دیگر بگوید من تفسیر خودم را دارم و به‌عبارتی مجری قانون نخواهم بود، قانونی که البته با عدم‌ابلاغ از سوی رئیس‌جمهور سرنوشتش مشخص شده بود. البته طرح کالابرگ الکترونیکی که حالا قانون هم شده وضعیت مشابهی دارد و از آنجایی که از نیازمندی‌های فوری و ضروری مردم است باید هرچه زودتر با پایان درگیری دولت و مجلس تعیین تکلیف شود.

شکستن یک دو قطبی جعلی

نکته دوم که شاید محوری‌تر هم باشد و گره‌گشای یک دو قطبی غیرواقعی در مساله سیاست خارجی است نوع و الگوی مواجهه کشور با تحریم‌های آمریکاست. یک دو قطبی دروغین و کاذب همیشه در سیاست خارجی ما وجود داشته بدین صورت که گفته می‌شده برخی در داخل مخالف لغو تحریم‌ها هستند و یا راه هرگونه مذاکره‌ای را مسدود می‌دانند و گروه دیگر در مقابل این جمع موافق رفع تحریم‌ها هستند و مدافع مذاکره. در جریان فشار حداکثری آمریکا که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید همراه بود هرچند به‌دلیل حماقت‌های ترامپ مخصوصا بعد از ترور سردار شهید سلیمانی، این دو قطبی قدری کمتر شد اما همچنان وجود داشت و حالا با پیروزی بایدن در انتخابات ایالات متحده دوباره درحال شدت گرفتن است.

در این میان و پس از آنکه مجلس شورای اسلامی وارد میدان ریل‌گذاری برای دولت شد قدری موضوعات پیچیده هم شد بدین صورت که مجلس یازدهم با طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها تصمیم گرفت حد و حدودی را برای بدعهدی دولت‌های خارجی درنظر بگیرد و لذا فرصتی دو ماهه به دولت داد تا با آنها اتمام‌حجت کند. این مسیر البته بر این اساس هم طراحی شده بود که فرصت یاد شده در اختیار ریاست‌جمهوری جدید آمریکا هم قرار بگیرد تا وعده‌های او قابلیت راستی‌آزمایی داشته باشند و مدافعان داخلی بایدن نیز بهانه و گلایه‌ای برای مخالفت با اصل ایده با همان ادعای قدیمی که اینها مخالف مذاکره و رفع تحریم‌ها هستند را نداشته باشند. در این مسیر اما طرح مجلس که موعد ضرب‌الاجل خود را هفته اول اسفندماه یعنی حدود یک‌ماه بعد از آغاز به کار بایدن قرار داده بود، در رسانه‌های نزدیک به دولت و حامیان مذاکره با آمریکا، به یک طرف همان دوقطبی کاذبی که در ابتدای بحث ذکر کردیم تبدیل شد و اساسا درنظر گرفتن فرصت برای بایدن دیده نشد. شکل‌گیری این دوقطبی البته بر جامعه هم اثرگذار شده بود.

از طرفی مدت‌هاست که دولتی‌ها معتقدند با دولت جو بایدن می‌توانند به ایام برجام که حداقل تحریم‌ها روی کاغذ برداشته شده بود، برگردند، و به اصطلاح رافع تحریم‌ها با همان سازوکار برجام باشند. این اصرار آنها تا آنجایی پیش رفت که رئیس‌جمهور برخلاف قانون حتی از ابلاغ قانون مصوب و مصرح مجلس هم امتناع کرد و حتی گفت که آیین‌نامه آن با تفسیر به رای در دولت آماده خواهد شد. در چنین شرایطی و البته با مدنظر قرار دادن تغییر فضا، رهبری فارغ از آن درخواست ترامپ مبنی‌بر مذاکره مجدد که هرگز مورد موافقت قرار نگرفت و بعید هم است با چنین درخواستی در دولت جدید هم موافقت شود، اکنون این فرصت را در اختیار دولت قرار داده‌اند تا همان‌گونه که رئیس‌جمهور و وزیر خارجه بارها گفته‌اند دولت جدید آمریکا برای بازگشت به برجام آزمایش شده و هم صحت و سقم ادعای آنها مورد بررسی قرار گیرد و هم مسیر اداره کشور طبق ایده دستگاه اجرایی مسدود نباشد. البته این را هم باید گفت که این راه یعنی استفاده از برجام و گفت‌وگو با جمع 1+4 یا 1+5 در همان چارچوب قبلی یعنی ذیل توافق هسته‌ای هرگز برای دولت مسدود نبوده و رهبری با آن تاکنون مخالفتی نداشته‌اند. با این توصیف اکنون فرصت برای دولت است که دوباره با تمام توان ایده هفت‌ساله خود را در پیش بگیرد هرچند طبق تجربه چند باره، رهبری توصیه کردند که بی‌اثرسازی تحریم‌ها شدنی‌تر از رفع آنهاست.