تاریخ : Tue 08 Dec 2020 - 11:43
کد خبر : 48927
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

چاوشی؛ هوشمند و آشنا با نغمات موسیقی ایرانی

میدیا فرج‌نژاد:

چاوشی؛ هوشمند و آشنا با نغمات موسیقی ایرانی

من کارهای جدید او را نشنیدم و چیزهایی که شنیدم عمدتا اشعاری بوده که از شهریار، حضرت مولانا، عراقی و وحشی بافقی بوده است. بسیار دوست داشتم و لذت بردم و به‌خاطر اینکه شناخت خوبی از موسیقی ایرانی دارد همنشینی او با خوانندگان موسیقی ایرانی کم‌تاثیر نبوده است.

به گزارش «فرهیختگان»، میدیا فرج‌نژاد، نوازنده و آهنگساز طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: من خود را کارشناس امر درحوزه موسیقی پاپ نمی‌دانم که بخواهم درباره محسن چاوشی نظر بدهم. فقط در یکی، دو برخورد او را دیده‌ام، اما چیزی که می‌توانم درباره آثارش بیان کنم، این است که او را هنرمند هوشمندی می‌بینم. فرد باهوشی است، نغمه‌ها را خوب می‌شناسد، خوب بلد است از نغمات موسیقی ایرانی در اثر خود استفاده کند، شناخت ضمنی خوبی از موسیقی دستگاهی دارد و در عین‌حال انتخاب اشعار او را خصوصا در چندسال گذشته به‌شدت می‌پسندم و جای تقدیر دارد که یک هنرمند درحوزه موسیقی پاپ به این فکر کند که سطح سواد و شعر شنیداری مخاطب خود را افزایش دهد و به‌نظر من باید از این جنبه تقدیر شود.

چاوشی گوش مخاطب نسل دهه‌ 80-70 را ممکن است با ادبیات کلاسیک بیشتر آشنا کرده باشد، اما در عین‌حال پرداختن به ادبیات به وی کمک هم کرده است. چاوشی پنج سال قبل از این روند مثبتی را طی نمی‌کرد، اما از زمانی که سراغ ادبیات کلاسیک ایرانی آمد، خودش هم منتفع شد. با این ادبیات نه‌تنها ایشان در شناساندن بخشی از ادبیات ما به نسل جوان کمک کرد بلکه به همان اندازه کمک بزرگی از ادبیات ما گرفته است.

من کارهای جدید او را نشنیدم و چیزهایی که شنیدم عمدتا اشعاری بوده که از شهریار، حضرت مولانا، عراقی و وحشی بافقی بوده است. بسیار دوست داشتم و لذت بردم و به‌خاطر اینکه شناخت خوبی از موسیقی ایرانی دارد و همنشینی او با خوانندگان موسیقی ایرانی کم‌تاثیر نبوده است. ایشان هوشمندانه به دانش خود در این زمینه افزوده است و هم اینکه روشی که برای ارائه آن اشعار انتخاب کرده گاهی روش هوشمندانه و جذاب به‌لحاظ شنیداری بوده است. من هم به‌عنوان مخاطب وقتی گوش دادم لذت بردم و علاقه‌مند بودم. شعری مانند «هفت آسمان را...» هزاران نفر ازجمله استاد شجریان، استاد ناظری و دیگران شنیده‌اند و انوشیروان روحانی هم آهنگسازی کرده و یک خواننده خانم خوانده است. این کارکرد عجیب شعرهای مولاناست که با هر رویکردی به آن می‌پردازید یک وجه جدیدی از شعر را می‌توانید پیدا کند. آن وجهی که ایشان پیدا کرده وجه جذابی بوده است.

اینکه ایشان خود شعر بگوید یا امثالهم، به‌نظر من باید با استفاده از نظرات کارشناسان خارج از شورای شعر این موضوع را بررسی کرد، چون شورای شعر فرمایشی و دستوری در این حوزه عمل می‌کنند. از کارشناسان مستقل ادبی می‌توانید سوال کنید که این اشعار بار ادبی دارد یا خیر؟ اگر دارد به چه دلیل و اگر ندارد به چه دلیل. تا جایی که به‌خاطر دارم ایشان از شعر متاخران و شعر شاعران همنسل خود و معاصران هم استفاده کرده است.
اساسا دو بخش درحوزه موسیقی داریم؛ یکی تالیف و دیگری تنظیم است، یعنی یکی حوزه آهنگسازی است که در آن تالیف معنا پیدا می‌کند و دیگری تنظیم است. در این آثار تالیف به این معناست چیزی را که پیش‌تر نبوده خلق کنیم، خیلی کمتر در آثار پاپ می‌بینیم. در آثار محسن چاوشی یکی، دو اثر این‌گونه می‌توان یافت، اما آنچه در آن هوشمندی به خرج می‌دهد، نحوه ارائه است و لباسی که به تن اثر می‌پوشاند و آن لباس همانا تنظیم و نوع نگرش به آن تنظیم است وگرنه استفاده کردن از یک نغمه دشتی روی اشعار وحشی بافقی که شعر با توجه به مضمون، خودش داد می‌زند باید دشتی خوانده شود، خیلی هوش عجیبی نیاز ندارد، اما اینکه این را چگونه ارائه دهید، با چه رویکرد و نگاهی ارائه دهید، خواننده از کجای صدا استفاده کند، تا کجا بخواند، چه نت‌هایی را نخواند، اینها را هوشمندی می‌گویند. این به شناخت خوبی برمی‌گردد که او از خود و محیط پیرامونش دارد. به همین دلیل به این هوشمندی می‌گویم. اسم این را نبوغ نمی‌گذارم، من به استاد حنانه نابغه می‌گویم. در این خصوص به چاوشی هوشمند می‌گویم.