به گزارش «فرهیختگان»، متاسفانه در سالهای اخیر در کارگاههای اصول تشکیلاتی و جریانشناسی سیاسی مختلف که در محضر دانشجویان بودم یکی از مهمترین سوالاتی که از بنده میشد مساله جنبشهای دانشجویی و حرکاتهای دانشجویان در دیگر نقاط جهان بود و نشان از این میداد که در عین احساس نیاز میان فعالان دانشجویی برای آگاهی از مطالعات تطبیقی در زمینه جنبش دانشجویی دیگر کشورها و خصوصیات فکری و فعالیت عملی ایشان، متاسفانه منبع مناسبی برای مطالعه و آشنایی دانشجویان تاکنون نگاشته نشده که همین دغدغه موجب شد به مناسبت 16 آذر امسال 5 حرکت مهم جنبش دانشجویی در جهان مورد پژوهش قرارگرفته و خدمت مخاطبان تقدیم شود. البته حرکات دانشجویان در جهان به همین 5 حرکت خلاصه نمیشود و در هر کشوری که قشر جوان و تحصیلکرده بهعنوان طبقه جویای علم و آگاهی، ارزشهای سیاسی و اجتماعی خود را بشناسد و نسبت به توان اثرگذاری خود به جمعبندی رسیده و از حالت نشسته و منفعلانه به حالت فعالانه گام بردارد شاهد ظهور و بروز جنبش دانشجویی اثرگذار در آن هستیم؛ به نحوی که در اصلاحات اجتماعی و حتی انقلابهای سیاسی در گوشه و کنار جهان میتوان این نمود عملکردی را مشاهده کرد. جنبش دانشجویی در جهان چه در کشورهای غربی چه در ذیل دولتهای شرقی عمدتا مخالف وضع موجود بوده و در جهت مطرح کردن و تحقق یافتن آرمانهای فکری خود گام برمیدارند و حتی آنجایی که در ذیل حکومتها اجازه فعالیت یافته و مشغول کنش اجتماعی و سیاسی قانونی در محیط دانشگاه میشود بهعنوان قشری آوانگارد سعی بر ساخت آیندهای بهتر از دوران زیست کنونیشان دارد و به همین دلیل است که علیه استبداد، اختناق و امپریالیسم قیام کرده یا مخالفت خود را با نژادپرستی، شکاف طبقاتی، تبعیض و فساد فریاد میزند. البته لازم به ذکر است در عین توجه به خلوص جوانان و دانشجویان در سراسر جهان که هنوز آلوده به زر و زور و تزویر نشده و براساس طینت خیرخواهانه و آرمانگرایانه خود به حرکتهای اجتماعی و سیاسی دست میزنند، این نکته نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد که در فضایی که آگاهی و قدرت تحلیل سیاسی میان این قشر کم شده و نحلههای فکری، احزاب سیاسی و سندیکاهای صنفی و رسانهها مرجع فکری و جهتدهی این ظرفیت عظیم اجتماعی شوند، مسیر جنبشهای دانشجویی در فضای متفاوت از مصلحتهای اجتماعی یک جامعه هدایت میشود که در تضعیف شدن جنبش دانشجویی در ماه می 1968 فرانسه یا دخالتهای دولت آمریکا در کشورهای آسیایی این مساله به وضوح قابل مشاهده است و از همین حیث است که مطالعه تاریخچه جنبش دانشجویی جهان برای فعالان دانشجویی اهمیت بیشتری مییابد.
جنبش دانشجویی می 1968 فرانسه
در ماه مارس و می 1968 دانشجویان چپگرای دانشگاههای سوربن و نانتر در اعتراض به تفکیک جنسیتی خوابگاهها، مخالفت با سیاستهای جنگطلبانه در ویتنام و مبارزه با امپریالیسم جهانی شروع به اعتراض کردند که با ورود پلیس به دانشگاه سوربن و سرکوب دانشجویان این اعتراضات به بیرون از دانشگاه و سطح شهر پاریس کشیده شد و در ادامه با حضور اتحادیههای کارگری در کنار دانشجویان تظاهرات و اعتصابات به سراسر فرانسه سرایت کرد. درنهایت با وجود انحلال مجلس فرانسه و دستور برگزاری انتخابات توسط دوگل، اختلاف میان دانشجویان و کارگران و احزاب چپگرا از یکسو و ایجاد دوقطبی ملیگرایی فرانسوی در مقابل تفکر چپگرای این جنبش توسط دوگل و پمپیدو، این اعتراضات در سراسر فرانسه فروکش کرد.
جنبش دانشجویی 1989 چین
در 15 آوریل 1989 با فوت ناگهانی هو یائوبانگ(دبیرکل سابق حزب کمونیست چین که بهدلیل مماشات با اعتراضات دانشجویی 1986 مجبور به استعفا شده بود) دانشجویان در تجلیل از او به خیابانها سرازیر شدند و در روزهای بعد در اعتراض به وضعیت نامطلوب اقتصادی، فساد و سرکوبگری حزب کمونیست در میدان تیان آنمن پکن اقدام به اعتراض کردند. در ادامه با همزمانی این اعتراضات با سفر گورباچف به پکن بعد از سه دهه کدورت بین شوروی و چین دانشجویان از فرصت رسانهای این سفر استفاده کرده و بر حضور خود در میدان افزودند که این اقدام موجب عصبانیت شدید سران حزب کمونیست شد و درگیری میان دانشجویان و پلیس و نیروهای نظامی برای پایان دادن اعتراضات شدت گرفت که درنهایت با ورود تانکها و خودروهای زرهی و سربازان مسلح در 3 و 4 ژوئن میدان تخلیه شد و این حرکت مهمترین اقدام جنبش دانشجویی چین است و تصویر مرد تانکی معروفترین تصویر از آن حرکت است.
جنبش دانشجویی 1989 چکسلواکی
در 17 نوامبر 1989 دانشجویان به مناسبت روز جهانی دانشجو تظاهرات عظیمی در پراگ برگزار کردند که با سرکوب پلیس مواجه شد و این اتفاق آتش زیرخاکستر نارضایتی و اعتراضات ضدکمونیستی در این کشور را برانگیخت و موجب شد در 24 نوامبر «میلوش یاکش» دبیرکل حزب کمونیست چکسلواکی مجبور به استعفا شود و با همراهی مردم با دانشجویان در اعتصاب عمومی دو ساعته 27 نوامبر، در 29 نوامبر پایان دوران حکومت کمونیستی اعلام شد و درنهایت با انتخاب رئیس پارلمان و رئیسجمهور جدید اعتراضات به صورت مسالمتآمیز پایان یافته و حکومت جدید مستقر شد. برای اولین بار اصطلاح انقلاب مخملی توسط ریتا کلیمووا که مترجم مخالفان حکومت کمونیستی بود برای بیان این حرکت دانشجویی- مردمی بهکار برده شد.
جنبش دانشجویی 1976 آفریقای جنوبی
در 16 ژوئن 1976 ابلاغ بخشنامه نژادپرستانهای توسط دولت آفریقای جنوبی که تحصیل به زبان انگلیسی را فقط برای سفیدپوستان و تحصیل به زبان آفریقایی را فقط برای سیاهپوستان بیان میداشت و نتیجه اجرای آن افزایش شکاف علمی و تحصیلی میان سیاهپوستان و سفیدپوستان را رقم میزد موجب بروز اعتراض و تظاهرات دانشآموزان و دانشجویان سیاهپوست در منطقه سووتو حاشیه ژوهانسبورگ شد که با سرکوب شدید پلیس همراه شد.
بازتاب رسانهای این سرکوب موجب بروز اعتراضات دانشجویی در سراسر جهان بر ضددولت آفریقای جنوبی شد و درنهایت سالها مبارزه سیاهپوستان بهخصوص دانشجویان با رهبری نلسون ماندلا در سال 1991 به نتیجه رسیده و رژیم آپارتاید برچیده شد.
جنبش دانشجویی دهه 60 و 70 آمریکا
در دهه 60 میلادی گروههای مختلف دانشجویی بهخصوص «سازمان دانشجویان برای جامعه دموکراتیک» در ایالات متحده شروع به اعتراض علیه سیاستهای دولت آمریکا کردند و مسائلی مانند تبعیضنژادی علیه سیاهپوستان و سیاستهای جنگطلبانه در ویتنام و دخالت در آمریکای جنوبی موجب شعلهورتر شدن این اعتراضات و اعتصابات دانشجویان در دانشگاههای مختلف ایالات متحده شد و ساختمانهای مدیریتی دانشگاهها به تصرف دانشجویان در میآمد و این مداومت اعتراضات دانشجویی موجب عصبانیت دولتمردان آمریکا شده و نتیجه آن برخورد خشونتآمیز پلیس و دستگیری بسیاری از دانشجویان شد.
همزمانی این اعتراضات با اقدامات جنبشهای دانشجویی اروپا در اعتراض به دولت آمریکا، جبههای عظیم بر ضدسیاستهای ایالات متحده در میان دانشجویان ایجاد کرد.
* نویسنده: حسین زینلیانبروجنی، دبیرکل اسبق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان